کد خبر 810850
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۰

حقا که باید بررسی کرد و دید؛ دولت در چه هوایی تنفس می‌کند! و هوای که را و چه را دارد!

به گزارش مشرق، «حسین قدیانی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:

مدارس نسل ما را، یا موشکباران صدام آمریکایی تعطیل می‌کرد یا برف! هرچه بود، آسمان دهه ۶۰ آبی بود! همین اول بسم‌اللهی، کات؛ که بنا دارم مخاطب‌خوانی کنم به قول معروف! این تن بمیرد، توی خواننده این یادداشت، خیال نکردی در سر این متن، سودای رجوع به گذشته و مدح روزگار ماضی است؟! نه اما! خدا شاهد است هرگز قائل به دهه ۶۰ پرستی نیستم و هرگز از یاد نبرده‌ام ترس و استرس درون پناهگاه‌ها را! صف آب فشاری سر کوچه را! صف شیر را! صف کپسول گاز را! صف کوپن شماره ۲۵۵ ستاد بسیج اقتصادی را! آری! تلویزیون ما در دهه ۶۰ کلا ۲ کانال داشت که خیلی وقت‌ها هم جز جنگ برفک، برنامه‌ای نداشت! ولی خب! کانالی هم بود به نام «کانال کمیل» که دهه ۶۰ را دهه‌ای آسمانی کرده بود!

پس شرف دهه ۶۰ بیش از آسمان پاکش، به مردان پاکی برمی‌گشت که به معنای واقعی کلمه «ملی‌گرا» بودند! و ملی‌گرا، در دهه‌ فعلی هم به وفور یافت می‌شود! از من بپرسی، مدافعان حرم را بهترین و برترین ملی‌گراها می‌دانم که متعلق به همین دهه کنونی هستند! پس دل من برای دهه ۶۰ تنگ نشده، ولو آنکه بداند دهه ۶۰ هر مشکلی داشت، بعضی مشکلات زمان فعلی را نداشت! معضل لامروت آلودگی هوا، ربطی به این دهه و آن دهه ندارد! اگر دهه ۶۰ رنگ آسمان، آبی بود؛ خب! این همه هم ماشین نبود اما سالیانی است که ماشین هست و تدبیر نه! و آنچه ما را خفه کرده، همین بی‌تدبیری است! همین بی‌اعتنایی! همین بی‌عاری! آنی فرض کنید قاسم سلیمانی هم می‌خواست مثل دست‌اندرکاران موظف به رفع و دفع آلودگی هوا، با دشمن قداره‌بند بجنگد! واقعا فرض وحشتناکی است! اما آنی فرض کنید دولت و شهرداری و که و که، با همان عزم جزم حاج‌قاسم در نبرد با لعین تکفیری، به جنگ ریزگردها و عناصر آلاینده هوا می‌رفتند! آیا این بود وضع هوا؟!

من از دولت محترم، چند پرسش دارم! چرا روز یکشنبه، فقط مدارس مقطع ابتدایی، تعطیل شد؟! و چرا دیروز و امروز فقط همه مدارس؟! آیا من کارمند، من کارگر، من دانشجو، من استاد، من روزنامه‌نگار، من مرد، من زن، ریه نداریم؟! و آدم نیستیم؟! گیرم «تدبیر» ندارید؛ «تعطیل» هم نمی‌توانید بکنید؟! خدا شاهد است کسانی چون ما که محل کارمان در مرکز شهر است، مدام چشم‌مان می‌سوزد! فقط خدا می‌داند درون ریه‌های ما چه خبر است! البته فقط ما نیستیم! بدتر از ما، خوزستانی‌ها! و اساسا همه ساکنان غرب ایران عزیز! باری در همین ایام از سال و در حالی که از شدت آلودگی، چشم، چشم را نمی‌دید، در صفحه یک همین روزنامه سلامی عرض کردیم خدمت خانم ابتکار که خیلی دیده شد! و خیلی چرخ خورد در فضای مجازی! اما ایشان بیشتر در هوای برجام، نفس می‌کشید! و بیش از محیط‌زیست، دربند سیاست بود! حتی رفت و مصاحبه کرد با خبرنگار اجنبی تا بلکه با مدد از توافق، چند تایی هم لیچار بار مخالفان دولت کند! واقعیت آن است که ما، از زن و مرد دست‌اندرکار این دولت در زمینه محیط‌زیست، هیچ خیری ندیده‌ایم! آن از دولتزن قبلی! این هم از دولتمرد فعلی!

حقا که باید بررسی کرد و دید؛ دولت در چه هوایی تنفس می‌کند! و هوای که را و چه را دارد! آلودگی هوا، هر سال بدتر از سال قبل و هنوز هم خبری از تدبیر در مقام عمل نیست! خوب یادم هست در نخستین روزهای دولت اول آقای روحانی، آقای قالیباف در مقام «شهردار تهران» نامه‌ای به ایشان نوشت تا در عوض گرفتن فلان امکان و بهمان اختیار، صدر تا ذیل معضل آلودگی هوای پایتخت را به گردن بگیرد! الساعه بیش از ۴ سال از آن نامه می‌گذرد و حتی تهران، شهردار جدیدش را هم دید لیکن ما تهرانی‌ها هنوز پاسخ دولت به آن نامه را ندیده‌ایم! گیرم قالیباف، اخ بود اما چه خوب، حالا که نجفی از خودتان است، یک تکانی به تدبیرتان بدهید! واقعا اگر قرار است معضل آلودگی هوای کلانشهرها و مشکل بی‌رحم ریزگردها در شماری دیگر از مناطق کشورمان، هر سال از سال قبل، بیشتر شود، دولت محترم لطف کند و جمع کند این سازمان محیط‌زیست را و مابقی دستگاه‌های عریض و طویلش را! این، مثل این می‌ماند که ما در دهه ۶۰ با وجود شیربچه‌های حاج‌احمد متوسلیان، هرگز آزادی خرمشهر را نمی‌دیدیم!


و مثل این می‌ماند که در دهه فعلی، با وجود شیربچه‌های حاج‌قاسم، هرگز پایان داعش را نمی‌دیدیم! آیا این پرسش در اذهان به‌وجود نمی‌آمد که اصلا و اساسا برای چه داریم بودجه را و امکانات را خرج سپاه و سپاه قدس می‌کنیم؟! واقعا چیست خروجی این همه سازمان و وزارتخانه؟! چیست تدبیر دولت؟! اگر قرار است امید ما فقط به باد و باران باشد و از فرط آلودگی هوا و با علم بر همه مشکلات دهه ۶۰ تنها و تنها دل خوش کنیم به آسمان آبی آن روزها، پس دقیقا برای چه دولت، تشکیل می‌دهیم؟! و برای چه سازمان؟! و نهاد؟! هوا که آلوده است هیچ، آسمان اقتصاد هم آلوده است! شگفتا! این دولتمرد علیه آن دولتمرد سخن می‌گوید و این دست‌اندرکار، آمار آن دست‌اندرکار را به سخره می‌گیرد! آنوقت سخنگوی دولت، در جمله‌ای حقیقتا قصار، خاطرنشان می‌کند رئیس‌جمهور، رضایتی از این وضع ندارد! چقدر عالی! واقعا چقدر ما خوشبختیم! چه خوب، رئیس سازمان محیط‌زیست و شهردار مفتخر به حضور در جلسات هیات دولت هم بیایند اعلام کنند رضایتی از هوای آلوده تهران ندارند!

آهای ذرات آلاینده هوا! شما به ما رحم کنید! آهای باد! بیا و بوز! که ما ظاهرا دولت داریم اما در واقع، دولت نداریم! دولت ما هر که هست و هر چه هست، به هیچ‌وجه «ملی‌گرا» نیست! ملت دارد با آلوده‌ترین هوای ممکن، روزگار را سپری می‌کند و دولت، معلوم نیست به کدام هوا گرایش دارد که هیچ هوای ملت را ندارد! کاش اقلا بگویند به جهنم که چشم‌تان می‌سوزد! بروید جایی که چشم‌تان نسوزد! اما کاش دولت هم یک قاسم سلیمانی داشت! و اقتصاد هم تدبیر داشت!

والله اگر قرار بود سردار سپاه قدس هم مثل این جماعت مشی کند، لابد شاهد این می‌بودیم که ایشان می‌آمد پشت تریبون و از وجود داعش، ابراز نارضایتی می‌کرد و تمام! شهدا اما در کارشان، تنها بسنده به این نکردند که ما از افتادن خرمشهر دست صدام، ناراضی هستیم! آقای روحانی! آقای جهانگیری! چشم ملت دارد می‌سوزد! آلاینده‌ها صف ایستاده‌اند تا دمار از هوای این مردم درآورند! ما را باش که توهم زده بودیم صف یعنی صف‌های دور و دراز دهه ۶۰ ! در حالی که انصافا صف بی‌تدبیری‌های شما، طولانی‌تر است! شگفتا که ما مردم، در اقتصاد، سر برج را نمی‌بینیم و در هوا، برج میلاد را! مچکریم آقای روحانی! شرمنده‌ایم آقای جهانگیری! که چشم‌مان دارد می‌سوزد و نمی‌توانیم مظلومیت دولت را ببینیم... .