دست اندرکاران «سرزده»! ، هنر آن است که در یک بیمارستان دولتی، پیرمردی روستایی و مریض را حلوا حلوا کنند و بر روی سرشان بگذارند و به بهانه نداشتن پول گوشه خیابان رها نکنند؛ وگرنه پرستیدن! مریضی که برای هر شب بستری شدن در یک بیمارستان خصوصی چند ستاره، چند صد هزار تومان می‌پردازد برای این بیمارستان هنر نیست و امتیازی محسوب نمی شود!

گروه فرهنگی مشرق- خبر این است؛"بیست و سی، پر مخاطب ترین بخش خبری سیما از نگاه مخاطبان صدا و سیما شناخته شد." یک بار همه که شده در ابتدا یک خبر تبلیغاتی آن هم از نوع تبلیغات بازرگانی صدا و سیما برای برنامه هایش منتشر کردیم. اگر چه ممکن است که مخاطب بگوید این که خبر جدیدی نیست و صدا و سیما سال ها است که وقتی پای قضاوت به میان می آید جز تعریف و تمجید از برنامه هایش چیز دیگری منتشر نمی کند؛ اما اگر اندکی و فقط اندکی انصاف داشته باشیم حق می دهیم که این خبر تقریبا خبر درستی است و بخش خبری بیست و سی شبکه دوم سیما، پر مخاطب ترین بخش خبری این سازمان است؛ البته در میان باقی بخش های خبری.
اگر قرار باشد بر اساس همین خبر به قضاوت بنشینیم باید قبول کنیم که بیست و سی در میان بخش های خبری از ضریب نفوذ و تاثیر گذاری بالایی برخوردار است چون بیننده بالایی دارد. بیست و سی هر شب یک بخش ویژه هم دارد؛ «خارج از گود» ، «سرزده»، «صرفا جهت اطلاع»، «وبگردی» و ... که برخی از آنها به صورت هفتگی پخش می شوند یعنی در طول هفته تنها یک بار نوبت به پخش آنها می‌‌رسد و اگر این هفته برنامه ای را روی آنتن بفرستند،فرصت آنها تا هفته آینده تمام می شود.



«سرزده» یکی از همین بخش‌ها است؛ در این آیتم، یکی از خبرنگاران معمولا به صورت سرزده به یکی از مراکز دولتی و یا خصوصی که عموما با ارباب رجوع ارتباط مستقیم دارند، رفته و از مردم درباره نحوه برخورد مسئولان با ارباب رجوع، پرسش می‌کنند. این برنامه سعی دارد با اعمال نظارت بر رفتارهای متقابل، قوه تشویق و تنبیه را برای مسئولان تقویت کنند.
اما در برنامه «سرزده» هفته گذشته اتفاق عجیبی افتاد. مجری میهمان این برنامه در کمال تعجب تاکید کرد که «هیچ سوژه ای پیدا نشد» و به همین خاطر و بالاجبار! این برنامه، «سرزده» به بیمارستانی رفت که نجف نژاد مجری «سرزده» بدلیل یک عمل جراحی در آن بستری بود و کل برنامه به عیادت از او و گزارش نحوه عملکرد این بیمارستان اختصاص یافت.
اما چند سوال مهم که در ذهن مخاطبان این برنامه هم احتمالا شکل گرفته است و بد نیست که مسوولان بیست وسی و معاونت سیاسی  هم کمی به آن فکر کنند؛ آیا خبرنگاران این بخش، هیچ سوژه ای و هیچ مشکلی در سطح جامعه پیدا نکرده اند که برنامه این هفته را به رپرتاژ خبری برای یکی از همکاران خود اختصاص داده اند؟ در اینکه نجف نژاد همکار ما و شما انسان شریف و دوست داشتنی است هیچ شکی نیست اما مگر خون ایشان از خون این همه جانباز شیمیایی و قطع نخاعی و اعصاب و روان که شبانه روز با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می کنند، رنگین تر است؟ آیا نجف نژاد تنها مجری صدا و سیما هستند که تحت عمل جراحی قرار می گیرند که باید شب قبل از عمل جراحی برای سلامتی او از ملت ایران بخواهید که برای سلامتی شان دعا کنند؟
شما بعنوان پر مخاطب ترین بخش خبری سیما چند بار از مردم خواسته اید برای سلامتی آیت الله حسن زاده آملی که بسیاری از دانشمندان و دانشپژوهان در حوزه مختلف از ریاضیات و فلسفه علوم اخلاقی و دینی به ایشان مدیون بوده و این روزها در بستر بیماری هستند دعا کنند، که این کار را برای آقای نجف‌نژاد انجام داده‌اند؟
آیا این انصاف است که از بیست و سی به عنوان یک ابزار برای انجام امور شخصی استفاده کنید؟
چرا باید برای به تصویر کشیدن همکارتان در یک بیمارستان مدرن، از آنهمه بی عدالتی و کوتاهی در انجام وظیفه در برخی از ادارات دولتی و خصوصی چشم پوشی کنید؟ و جالبتر آنکه از او سوال کنند که آیا از برخورد کارکنان بیمارستان راضی هستید یا خیر؟
هر ایرانی دردمندی برای سوالی که از همکارتان پرسیده‌اید پاسخ روشنی دارد؛ «هر قدر پول بدهی آش می خوری» ضرب المثلی است که با کمال تاسف این روزها حرف اول را در اماکن خصوصی می زند. می توانید شفاف سازی کنید و بگویید هزینه هر روز بستری شدن در آن بیمارستان چه مقدار است؟ آنوقت شما توقع دارید در چنین بیمارستانی به بیماران رسیدگی هم نشود؟
دست اندرکاران «سرزده»! ، هنر آن است که در یک بیمارستان دولتی، پیرمردی روستایی و مریض را حلوا حلوا کنند و بر روی سرشان بگذارند و به بهانه نداشتن پول گوشه خیابان رها نکنند؛ وگرنه پرستیدن! مریضی که برای هر شب بستری شدن در یک بیمارستان خصوصی چند ستاره، چند صد هزار تومان می‌پردازد برای این بیمارستان هنر نیست و امتیازی محسوب نمی شود!
به هر حال سعی کردیم تلنگری بزنیم به شمایی که مدعی هستید فریاد عدالت خواهی را در بخش خبری تان سر دهید؛ مراقب باشید و بدانید که فاصله بین حق و باطل فقط و فقط 4 انگشت است.