مشرق؛ ميدان انقلاب در تهران، ميدان انقلاب اسلامي است و هر قدمش ياداور روزهاي به ياد ماندني انقلاب اسلامي، ميدان انقلاب صاحب حال و هوايي است كه از نفس انقلابيون، گرم و از خون شهدايش رنگ گرفته و حالا هم هنوز بعد از چند دهه، از پس فضاي خيابان انقلاب اسلامي صداي الله اكبر مجاهدان آنروز به گوش مي رسد.
ميدان انقلاب هويتش را از انقلاب اسلامي مي گيرد، اما معماري و طراحي شهري آن چيز ديگري مي گويد.
ميدان انقلاب اسلامي كاركرد فرهنگي در شهر دارد و در سند طرح جامع شهري تهران نيز به خاطر وجود دانشگاه تهران و كتاب فروشي هاي گسترده در اين محور، به عنوان قطب علمي فرهنگي شهر تعريف شده و اين امر نيز بخشي از هويت اين محور را مي سازد، حتي خبرنگاران براي تهيه بسياري از گزارش هاي فرهنگي و نسبتا پيچيده از سطح شهر؛ محور انقلاب را بهترين محل براي تهيه گزارش ها مي دانند، چراكه اينجا اكنون محل تردد قشر تحصيل كرده جامعه است.
چيزي كه همواره در محيط فرهنگي مانند يك قارچ سمي رشد كرده و محيط فرهنگ را به محاق مي برد؛ بازي دادن فرهنگ با اقتصاد است كه در اين بازي، فرهنگ بازنده هميشگي است؛ اين امر براي كشور ايران به عنوان كشوري فرهنگ پايه، يك اصل است و مسئولين شهري تهران، با ناديده گرفتن آن، هويت فرهنگي ميدان انقلاب و قطب علمي-فرهنگي كشور را به اِزاي مبالغي (كه اصلا مقدارش مهم نيست)، به شركتي كه با وجود توليد كتاب، اصلا كاركرد فرهنگي ندارد، فروخته اند. چرا كه تبليغات بي سابقه اين شركت، فضاي اصلي ميدان را محاصره كرده و تحت سيطره خود درآورده است.
اينجا يك گاف فرهنگي رخ داده است و شركتي توانسته با پول، تمامي نماي ساختمان 5طبقه مشرف به ميدان انقلاب را به صورت يكپارچه به تابلوي تبليغاتي خود بدل كند و مسئولين شهري نيز به خاطر پول به اين امر مجوز داده اند.
اقدامي كه از سوي مسئولين شهري تهران(شهرداري) بايد صورت مي گرفت، طراحي شهري اين ميدان و محور براساس هويت علمي فرهنگي و هويت تاريخي آن به عنوان بستر انقلاب اسلامي ايران است؛ كه البته مغفول مانده است.
نكته ديگر اين است كه حتي اگر براي ساماندهي و بهبود طراحي شهري محور علمي فرهنگي انقلاب، اقدامي صورت نمي گيرد، حداقل اقدام لازم، حفظ وضع موجودِ بافت تاريخي آن است. به هرحال هر پديده اي كه بيش از پنجاه سال قدمت داشته باشد، جزئي از ميراث فرهنگي كشور محسوب مي شود. و محور انقلاب اسلامي، از ساختمان هاي دانشگاه تهرانش تا لبه هاي وارطاني ساختمان هاي دو نبشش، همگي از حيث تاريخي واجد ارزش است كه برخي از ساختمانهاي اين محور بدون عنايت شهرداران در حال تخريب است.
از سوي ديگر نماد جديدي كه در وسط ميدان به كار رفته ما را به ياد هيچ چيزي از انقلاب نمي اندازد و همان نماد قبلي در وسط ميدان، خاطره انگيزتر بود؛ به هر حال بود اميد كسان به خير كسان...
میدان انقلاب اسلامی-تجمع تاریخی نهم دی
اغراق و مبالغه در تبليغات مزبور بهانه اي شد تا اين جمله را ياد آور شويم و بابت آن مطالبات مردمان شهر را از شهرداران، متذكر شويم:
مي گويند "شرفُ المكانِ بالمَكين"، اعتبار مكان ها به انسانهايي است كه در آن زيسته اند؛ و از اين باب، كوچه كوچه و قدم به قدم خيابان انقلاب اسلامي گواه صبر و بصيرت مردمان اين ديار است. پس معماري و شهرسازي اين مكان نيز بايد لايق و متناسب مكين و انسانهاي آن باشد.
مسئولين فرهنگي و شهرداران اين شهر بايد به گوش خود فرو كنند؛ محور انقلاب ميعاد گاه هر ساله انسان انقلابي ايراني است و حاصل صبر و بصيرت او در روزهاي بزرگي چون نهم دي؛ و بهمن ماه هرسال، بيداري اسلامي در يكساله اخير است. معماري اين كوچه ها هم بايد مبين و تصديق كننده حضور تاريخي اين مردم و صبر و بصيرتشان باشد. ولاغير !
به قلم: ابراهیم ارجمندی
ميدان انقلاب هويتش را از انقلاب اسلامي مي گيرد، اما معماري و طراحي شهري آن چيز ديگري مي گويد.
ميدان انقلاب اسلامي كاركرد فرهنگي در شهر دارد و در سند طرح جامع شهري تهران نيز به خاطر وجود دانشگاه تهران و كتاب فروشي هاي گسترده در اين محور، به عنوان قطب علمي فرهنگي شهر تعريف شده و اين امر نيز بخشي از هويت اين محور را مي سازد، حتي خبرنگاران براي تهيه بسياري از گزارش هاي فرهنگي و نسبتا پيچيده از سطح شهر؛ محور انقلاب را بهترين محل براي تهيه گزارش ها مي دانند، چراكه اينجا اكنون محل تردد قشر تحصيل كرده جامعه است.
چيزي كه همواره در محيط فرهنگي مانند يك قارچ سمي رشد كرده و محيط فرهنگ را به محاق مي برد؛ بازي دادن فرهنگ با اقتصاد است كه در اين بازي، فرهنگ بازنده هميشگي است؛ اين امر براي كشور ايران به عنوان كشوري فرهنگ پايه، يك اصل است و مسئولين شهري تهران، با ناديده گرفتن آن، هويت فرهنگي ميدان انقلاب و قطب علمي-فرهنگي كشور را به اِزاي مبالغي (كه اصلا مقدارش مهم نيست)، به شركتي كه با وجود توليد كتاب، اصلا كاركرد فرهنگي ندارد، فروخته اند. چرا كه تبليغات بي سابقه اين شركت، فضاي اصلي ميدان را محاصره كرده و تحت سيطره خود درآورده است.
اينجا يك گاف فرهنگي رخ داده است و شركتي توانسته با پول، تمامي نماي ساختمان 5طبقه مشرف به ميدان انقلاب را به صورت يكپارچه به تابلوي تبليغاتي خود بدل كند و مسئولين شهري نيز به خاطر پول به اين امر مجوز داده اند.
ساختمان مشخص شده در تصویر، همان ساختمانیست که کاملا به یک برد تبلیغاتی تبدیل شد.
شركت هاي سودجو رگ خواب عده اي را در تب مدرك گرايي يافته اند تا با تبليغات گسترده و افزايش اين تب، نقبي به جيب مردم بزنند. فضاي فرهنگي امروز كشور، بيش از پيش بر سبيل بورژوازي مي تازد؛ و سوداي طمع مسئولان شهري، تبليغاتِ محور انقلاب را به سوداگراني چون شركت هاي كنكوري سپرده و اگر به همين منوال پيش رويم؛ منتظر باشيد كه بورژواها و سوداگران سودجو، نام خيابان انقلاب اسلامي را هم بخرند و در ازاي پول، نام ميدان انقلاب اسلامي را به نامي چون قلم چي، جو كار، مدرسان شريف، و... تغيير دهند.
نكته ديگر اين است كه حتي اگر براي ساماندهي و بهبود طراحي شهري محور علمي فرهنگي انقلاب، اقدامي صورت نمي گيرد، حداقل اقدام لازم، حفظ وضع موجودِ بافت تاريخي آن است. به هرحال هر پديده اي كه بيش از پنجاه سال قدمت داشته باشد، جزئي از ميراث فرهنگي كشور محسوب مي شود. و محور انقلاب اسلامي، از ساختمان هاي دانشگاه تهرانش تا لبه هاي وارطاني ساختمان هاي دو نبشش، همگي از حيث تاريخي واجد ارزش است كه برخي از ساختمانهاي اين محور بدون عنايت شهرداران در حال تخريب است.
از سوي ديگر نماد جديدي كه در وسط ميدان به كار رفته ما را به ياد هيچ چيزي از انقلاب نمي اندازد و همان نماد قبلي در وسط ميدان، خاطره انگيزتر بود؛ به هر حال بود اميد كسان به خير كسان...
میدان انقلاب اسلامی-تجمع تاریخی نهم دی
اغراق و مبالغه در تبليغات مزبور بهانه اي شد تا اين جمله را ياد آور شويم و بابت آن مطالبات مردمان شهر را از شهرداران، متذكر شويم:
مي گويند "شرفُ المكانِ بالمَكين"، اعتبار مكان ها به انسانهايي است كه در آن زيسته اند؛ و از اين باب، كوچه كوچه و قدم به قدم خيابان انقلاب اسلامي گواه صبر و بصيرت مردمان اين ديار است. پس معماري و شهرسازي اين مكان نيز بايد لايق و متناسب مكين و انسانهاي آن باشد.
مسئولين فرهنگي و شهرداران اين شهر بايد به گوش خود فرو كنند؛ محور انقلاب ميعاد گاه هر ساله انسان انقلابي ايراني است و حاصل صبر و بصيرت او در روزهاي بزرگي چون نهم دي؛ و بهمن ماه هرسال، بيداري اسلامي در يكساله اخير است. معماري اين كوچه ها هم بايد مبين و تصديق كننده حضور تاريخي اين مردم و صبر و بصيرتشان باشد. ولاغير !
به قلم: ابراهیم ارجمندی