سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
در روزهای گذشته «حسن رحیم پور ازغدی» با اشاره به اجرای مخفیانه سند ۲۰۳۰ گفته بود:
«گزارشهایی از کارکنان آموزش و پرورش به صورت مخفیانه به دست من رسیده است که میگوید بیش از ۳۰ کارگاه در کشور تشکیل شده است با عنوان تقویت جنسی کودکان. اینکه این کلاسها و کارگاهها با چه استادی و با کدام مجوز در شهرهای مختلفی اصفهان، تهران، گناباد، کرمانشاه، مشهد و شیراز در حال اجراست مشخص نیست. مشخص است که سرویسهای بیگانه با واسطه بهائیها دارند این کارها را در مدارس تحت عنوان حمایت از کودکان سیل و زلزله زده انجام میدهند».
روزنامه جامعه فردا در واکنش به این اظهار نظر در مطلبی با عنوان «و همچنان سند ۲۰۳۰» نوشت:
«بحث اصلی گوینده این سخنان، برمیگردد به سند ۲۰۳۰ یونسکو؛ سندی که در دوران انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، بسیار محل توجه واقع شد و در سطح گستردهای در رسانهها بازتاب یافت. آموزش و پرورش البته چه در زمان انتخابات و چه پس از آن، بارها اعلام کرده که اجرای این سند را از دستور کار خود خارج کرده است اما با این وجود، برخی کسان با آسمان و ریسمان کردن و بافتن همهچیز به هم و با بنیادهای اندیشگی مغشوش، همچنان بر این پای میفشارند که آموزش و پرورش در پی اجرای این سند است! سند ۲۰۳۰ در اصل سندی فراگیر درباره توسعه پایدار است که در بخشی از آن به آموزش و پرورش هم میپردازد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«با توجه به روح کلی سند ۲۰۳۰ و تأکید آن بر تفاوتهای فرهنگی و اولویتهای ملی، برخی برداشتهای منفی مبنی بر پرداختن و گسترش همجنسگرایی، نادرست و ناهمخوان با روح کلی این سند است. نکته مهم این است که سند ۲۰۳۰ بر بنیادهای اندیشگی آموزش نوین، همچون حقوق بشر، استوار است و گویا برخی کسان، مخالفت خود با این بنیادها را در قالب مخالفت با سندی بیان میکنند که اجرای آن از دستور کار آموزش و پرورش خارج شده است».
پیش از این استاد رحیم پور ازغدی با اشاره به سند ۲۰۳۰ تاکید کرده بود:
«در لیبرال آموزشی گفتهاند آموزش متون دینی مخل خلاقیت است و باید از مدارس حذف شود، لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان میسنجیم.اخلاق و حیا مسخره میشود و دست معلم، پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته میشود،
حق همجنسبازی را جزو اصول حقوق بشر قرار میدهد، این نگاه میگوید حتی اگر ۹۹ درصد یک جامعه به مسئلهای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمیدانند... طبق سند ۲۰۳۰ در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمیتوانیم صحبت کنیم. اینها که از آزادی میگویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت میکنند، ولی با پوشش مبارزه میکنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است».
فاطمه هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«هیچ شباهتی بین اعتدالگرایی آیتا... هاشمی و آقای روحانی وجود ندارد. برخی به شکل عجیبی تلاش میکنند افراد را به هم شبیه کنند. این در حالی است که هر کسی منش، استراتژی و راهبرد خاص خود را دارد. به همین دلیل نیز افراد را باید با منش و راهبردهایی که در نظر داشتند، باهم مقایسه کرد. برخی عنوان میکنند آقای روحانی ممکن است پس از دوران ریاستجمهوری خود جایگاهی شبیه به آیتا... هاشمی در بین دو جریان سیاسی پیدا کند و به نقطه تلاقی دو جریان سیاسی تبدیل شوند. با این وجود بنده با این افراد موافق نیستم و معتقدم بعید است این اتفاق رخ بدهد».
فاطمه هاشمی چندی پیش در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان گفته بود:
شخص رئیس جمهور که امروز رای شان را گرفته اند، آقای هاشمی را فراموش کرده اند، آقای روحانی هیچ شباهتی به آقای هاشمی ندارد...آقای روحانی نمیتواند جا پای آقای هاشمی بگذارد، چون اصلا نه تفکر آقای هاشمی را دارد و نه شجاعت ایشان را و نه پشتکار و فعالیتی که آقای هاشمی داشتند. هیچکدام از آنها را آقای روحانی ندارد. سادهترین چیزی که میتوان مقایسه کرد این است که آقای هاشمی از ساعت ۶ صبح فعالیت خود را آغاز میکرد و ده ونیم، یازده شب کار خود را به پایان میرساند. فقط ۱۰ دقیقه برای اینکه یک خواب کوتاهی در بعدازظهر داشته باشند زمان استراحت ایشان بود».فاطمه هاشمی بااشاره به ارتباطات قوی مرحوم هاشمی و فرصتی که برای رجوع افراد به او میگذاشتند گفت: «تمام افراد در سطوح مختلف نهفقط در سطح وزیر بلکه از رئیساداره و مدیرکل و معاونان هم به ایشان زنگ میزدند و ایشان به آنها جواب میداد، نامهها را هم سریعا دستور پیگیری میدادند، ولی آقای روحانی هیچ کدام از این کارها را انجام نمیدهد، حتی با وزیران خود هم وقت ملاقات نمیگذارد و وزیران ایشان هم در همین دولت از ایشان گله دارند».
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «نعل وارونه مدعیان» نوشت:
«اینکه دولت روحانی با کلی وعده آمد؛همچون کاهش نرخ تورم، کنترل تورم،حل مشکلات اقتصادی از طریق رفع تحریم ها،آزادی بیشتر،حضور پررنگ تر زنان و اقلیت های قومی و مذهبی در تصمیم گیری های کلان مدیریتی، حل مشکلات محیط زیستی و اولویت بندی بودجه براساس نیازهای واقعی کشور و...بر کسی پوشیده نیست.ولی از آنجا که به قول سعدی:عالم بی عمل به زنبور بی عسل می ماند،دولت تدبیر و امید نیز در عمل از شیرین کردن کام این مردم ناکام مانده...از رهاورد همین گونه کنش هاست که به بن بست رسیدن برجام قابل پیش بینی بود و حل نشدن مشکلات اقتصادی کشور در نبود شفافیت و کوتاه آمدن از مطالبات جامعه درخصوص ایجاد فضای بازتر به چرخش ۱۸۰ درجه ای روحانی پس از گذشتن از پل انتخابات تعبیر و تفسیر می شود...این میان آشکار نیست که چرا برخی اصلاح طلبان انتقاد از روحانی را در راستای یادآوردی وعده هایی که داد و عمل نکرد برنمی تابند! با این کارنامه بی شک اصلاح طلبان پشتوانه مردمی خود را در انتخابات بعدی از دست خواهند داد و حق ندارند نعل وارونه بزنند و مدعی شوند تندروی در طرح مطالبات، آب به آسیاب اصولگرایان ریخته! چرا نمی گویید سکوت شما در قبال عملکرد روحانی دارد آب به آسیاب اصولگرایان تندرو می ریزد؟راستش این روزها اصلاح طلبی بیشتر از اینکه یک تفکر و روش برای آبادساختن میهن باشد،تبدیل شده به سکویی برای اینکه عده ای پست و مقام بگیرند.جالب آنکه هنوز گمان می کنند حرف زدن از خرابکاری های دولت قبل ،برگی نسوخته است که می شود برای بازی سیاسی روی آن مانور داد!».
در روزهای گذشته «محمود سریعالقلم»- از حامیان اصلی برجام- گفته بود:«مذاکرات برجام توسط ایران براساس دانش بینالمللی نبود، چراکه این مذاکرات دچار هیجان و احساس بود و باید مطالعات بیشتری صورت میپذیرفت».
روزنامه اصلاح طلب قانون نیز در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود:«با گذشت بیش ازسه سال از تصویب برجام، دولت دوم روحانی در شرایطی به استقبال نوروز می رود که بازار کسب و کار روزگار آشفته ای را طی می کند. حقوق کارگران بسیاری از بنگاههای اقتصادی برای چندین ماه معوق مانده، قیمت اقلام اساسی یکی پس از دیگری رو به افزایش رفته و نابسامانی و ناکارآمدی همچنان رو به فزونی است».
نکته قابل توجه اینجاست که روزنامه های اصلاح طلب که تا دیروز برجام را فتح الفتوح! و ظریف را «امیرکبیرعصر ما» می نامیدند و انتقادهای کارشناسی را با فحاشی پاسخ می دادند،امروز به جمع منتقدان این توافق پیوستند.
اصلاح طلبان باید به این موضوع توجه داشته باشند که دیگر برای ژستِ منتقدِ برجام گرفتن، خیلی دیر شده است.روزنامه های اصلاح طلب اکنون باید درباره بزک خسارت محض برجام به افکار عمومی پاسخگو باشند.
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:
«سیاسیون در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا مدتها است که از فواید گفتوگو و تعامل میگویند. اما هرچه هست بیشتر حرف بوده نه عمل. تکثر آرا در میان هر کدام از جریانهای سیاسی از یکسو و تقسیمبندی تاریخ جمهوری اسلامی به قبل و بعد ٨٨ توسط برخی اصولگرایان از سوی دیگر مانع از آن شد که فعالان عرصه سیاست بتوانند رویای گفتوگو را واقعی کرده و سر یک میز بنشینند. جریان اصلاحطلب نیز اگرچه بهجد هوادار گفتوگو است و از هر پیشنهادی در این باره استقبال میکند، اصرار دارد که باید برخی حوادث را به فراموشی سپرد... تغییر رویه برخی از اصولگرایان در شرایطی که هنوز هم برخی رسانههای تندرو این جریان در تلاشند تا با نبش قبر اظهارات برخی اصلاحطلبان در سال ٨٨ آب را گلآلود کنند؛ این سوال را ایجاد میکند که چه موضوعی سبب شده کهنهکارهای اصولگرا گامی در جهت تعامل برداشتهاند و همزمان کانالهای تلگرامی تندروی اصولگرا سراغ برخی اظهارات متهمان دادگاههای سال ٨٨ رفتهاند؟».
اصلاح طلبان مدت هاست که با ژست هایی همچون «آشتی ملی» و «گفت و گوی ملی» به دنبال پاک کردن صورت مسئله و ماست مالی گناه نابخشونی فتنه ۸۸ هستند.
در سال ۸۸ جماعت وطن فروشی پیدا شدند که دروغ تقلب در انتخابات (آن هم به میزان ۱۱ میلیون رأی!) را تکرار کردند و بر اساس آن آشوبی را تدارک کردند که شعار آن تدریجاً روشن شد؛ «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». خاتمی در پستوها چند بار اذعان کرد که تقلب واقعیت ندارد ولی اگر این حقیقت را علنی بگوید، حمایت کنندگان از دور او پراکنده میشوند!
گروهی که حماسه عظیم مردم در سال ۸۸ را با دروغ تقلب به فتنهای عظیم بدل کردند، در جامعه شکاف ایجاد کردند و بیگناهان زیادی را به خاک افکندند، طمع دشمن را بر انگیختند و باعث تشدید تحریمها در پی آشوبها شدند. جماعتی که خودشان جنگ به راه انداختند، شکست خوردند، قهر کردند، آبروی نظام را بردند و... حالا خیلی شیک و مجلسی میگویند بیایید آشتی کنیم، آن هم آشتی ملی!
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «کارگران مشغول اعتراضند» نوشت:
« در ماههای گذشته اعتصابهای کارگری زیادی در کشور اتفاق افتاد که بخش زیادی از آنها همچنان از سوی کارفرما و زارت کار بیپاسخ مانده است. کارگرانی که هر روز صبح سر کارهایشان حاضر میشوند بیآنکه حقوق ماهیانهای داشته باشند. گاهی به علت نبود نقدینگی و بدهی تعداد زیادی از آنها تعدیل میشوند بیآنکه مطالباتشان را دریافت کرده باشند. این در حالی است که دولت مبلع ۱۱۰ میلیارد تومان بدهی به سازمان تامین اجتماعی دارد و هنوز هیچ پرداختی صورت نگرفته است».
در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال جاری، تصویری از حضور یک کارگر در جمع هواداران روحانی در یکی از سفرهای استانی او منتشر شد که گویای حرفهای بسیاری بود. انتقادات گستردهای که با دستمایه قراردادن همین تصویر از دولت یازدهم شد، تیم تبلیغاتی روحانی را بر آن داشت تا در یک اقدام انتخاباتی، از آن کارگر توسط شخص رئیس جمهور تقدیر به عمل آید و در این راستا یک وانت نیز به وی هدیه داده شد.
این در حالی است که اخراج و بیکار شدن کارگران و عدم پرداخت چند ماهه حقوق در بسیاری از واحدهای صنعتی و تولیدی در قریب به ۵ سال اخیر خلاف این رویکرد را نشان می دهد.
علیرغم اینکه مردم با مشکلات عدیده معیشتی دست به گریبان هستند، نمایندگان لیست امید مجلس در روزهای اخیر از حقوق چند میلیونی خود اظهار نارضایتی کرده و آن را در شأن نماینده مجلس ندانسته اند! در همین رابطه «غلامرضا تاجگردون» عضو فراکسیون امید مجلس که چندی پیش تصویرش با یک خودروی چند صد میلیونی خبرساز شده بود، گفته بود:«نماینده مجلس هیچ کاری هم نکند باید ماهی ۱۰ میلیون تومان بگیرد!». «پروانه مافی» دیگر عضو فراکسیون امید نیز در روزهای گذشته گفته بود:«اجاره یک خانه در شان نماینده مجلس در تهران ٥ یا ٦ میلیون تومان است!». همچنین «جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده مجلس در روزهای گذشته گفته بود:«حقوق ۵میلیون و ۴۰۰هزارتومانی برای نماینده مجلس فاجعه ست».