کد خبر 815000
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۹

ماجرای فتنه‌ی۸۸ یکی از صفحات مهم تاریخ معاصر ما و یکی از درس‌آموزترین اتفاقات تلخ سال‌های اخیر بوده است.

به گزارش مشرق، میر حسین موسوی که با شعار قانون‌گرایی و دفاع از ولایت فقیه و خون شهدا به میدان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 آمده بود؛ با قانون‌گریزی دچار استبداد شد.

ماجرای فتنه‌ی 88 یکی از صفحات مهم تاریخ معاصر ما و یکی از درس‌آموزترین اتفاقات تلخ سال‌های اخیر بوده است. حماسه‌ی 9 دی که اعلام پایان رسمی فتنه و طرد فتنه‌گران، از سوی مردم بود، فرصتی شایسته برای نگاهی دیگر به فتنه و فتنه‌گران و بررسی مجدد آن است. ابعاد مختلف و پیچیده‌ی فتنه‌ی 88 نیازمند آن است که از جهات مختلف و با دقت‌نظر، مباحث متفاوتی در باب فتنه مورد بحث قرار گیرد، در این میان متن حاضر گوشه‌ای فراموش شده و یا کمتر مورد توجه قرار گرفته از مسائل فتنه‌گران را انتخاب کرده است، تا مخاطبان گرامی را به آن توجه دهد.

اصلی‌ترین شعار انتخاباتی میر حسین قانون‌گرایی بود

میر حسین موسوی به عنوان یکی از اصلی‌ترین کاندیداهای انتخابات سال 88 با شعار قانون‌گرایی وارد انتخابات شد، شعار قانون‌گرایی و لزوم تبعیت از قانون در آن زمان به خصوص با قانون‌گریزی‌هایی که احمدی‌نژاد در 4 سال اول دولت از خود به نمایش گذاشته بود، شعاری جدی،‌ مهم،‌ اثر گذار و به جا جلوه می‌کرد. تکرار این شعار بود که باعث شد به مرور عبارت: «گریز از قانون به استبداد می‌انجامد» و عباراتی نظیر آن در کلمات میرحسین و یاران و اهالی ستاد انتخاباتی او تکرار شود.

میر حسین: حتی اگر قانون را قبول نداریم باید به آن عمل کنیم

یکی از تاکیدات جدی موسوی در انتخابات 88 و در ایام تبلیغات مساله قانون‌شکنی‌های دولت احمدی‌ن‍ژاد و شخص او و گریزهای غیر قانونی رئیس جمهور دولت نهم بود. شاید یکی از صریح‌ترین سخنان موسوی در ایام تبلیغات، سخنان او در دانشگاه فردوسی مشهد بود که در آن به صراحت «درباره موضعش در خصوص نظارت استصوابی گفت: این موضوع اول انقلاب مطرح نبود اما با توجه به ساز و کارهای قانونی مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام بحث نظارت استصوابی علی رغم مخالفت عده بسیاری تصویب شد. وی اضافه کرد: یکی از جاهایی که موضوع نظارت استصوابی مطرح شد مجمع تشخیص بود که بنده با صراحت نظر خودم را در این خصوص اعلام کردم چون به این موضوع اعتقادی ندارم اما یکی از قدم های تحقق آزادی و ارزشهای بنیادی اجرای قانون حتی به شکل صوری آن است. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه بعد از اجرای قانون می توانیم باز هم از طریق قانون برای حل مسئله ای همچون نظارت استصوابی عمل کنیم، تصریح کرد: بهتر است مردم را در این خصوص آزاد بگذاریم و دولت و مجلس نیز از همه ساز و کارهای قانونی خود در این باره بهره بگیرند تا زمینه حل این مسئله را فراهم کنند چون به صرف گفتن مخالفت یک دولت با موضوع نظارت استصوابی مسئله حل نخواهد شد.»

معنای این سخن واضح است؛ میرحسین مدعی بود که یک فرد قانون‌گرا حتی وقتی قانونی را قبول ندارد و آن را حق نمی‌داند، باید به آن پایبند باشد، به قانونی که آن را نادرست می‌داند عمل کند و از طریق خود قانون و مکانیسم‌های موجود در آن باید برای تغییر آن تلاش کند.

میر حسین: اگر به قانون پایبند نباشیم دیکتاتوری می‌شود

در مطرح‌ترین اتفاق سیاسی انتخاباتی آن سال یعنی در مناظرات انتخاباتی و مناظره‌ی مشهور میان احمدی‌نژاد و موسوی نیز، میرحسین به صراحت بر این نکته تاکید کرد که اگر قرار باشد هر کسی ولو مسئولان عالی کشور به نظر خودش چیزی را نادرست بداند و به واسطه‌ی آن از قانون تبعیت نکند زمینه‌ی دیکتاتوری و استبداد ایجاد می‌شود. در اوج مناظره موسوی در مورد لزوم تبعیت از قانون، حتی قانونی که فردی در جایگاه ریاست جمهوری آن را نادرست و به ضرر کشور می‌داند گفت: «حالا من خیلی سریع برمی گردم به همان چیزی که ایشان به عنوان قانون گریزی به آن اشاره کردند. بله، یکی ازدلایل اصلی حرف‌های من هم همین است. چرا که بنده معتقدم که استبداد صغیر به دلیل پشت کردن به قانون پیش آمده است. بنابراین عادت دادن مردم مقدمه اش اینجور شد که می‌شود قانون را شکست. رضاخان دراین کشور موقعی روی کارآمد که مردم را به تدریج عادت دادند به اینکه قوانینی که مجلس می‌گذراند براساس هرچیزی، حالا حقوق بشر بگیریم و...، پشت سرگذارده شد. بنابراین من اینجا موارد بسیار سنگین و زیادی دارم مبنی بر اینکه دولت نه یک مورد نه دو مورد، بلکه بارها به‌ طور علنی در مقابل قانون ایستاده است و این بود که من واقعا احساس خوف کردم. بنده نمی‌خواهم بگویم که ایشان خدای ناخواسته می‌خواهد خودش دیکتاتور باشد ولی فرض بکنید که هشت سال یک دولتی بیاید و این قانون را رد بکند و بگوید خوشم نمی‌آید. آن یکی را دوست ندارم. آن یکی به نفع کشور نیست. آن یکی اختیارات مرا محدود می‌کند. خوب درآن صورت چی در کشور باقی ماند، اگر همه مردم کرخت بشوند و عادت کنند که برای مدت هشت سال قانون اجرا نشود.  هشت سال ما در کشور طوری عمل کنیم که رییس دولت و دولت قوانین را پشت سر خودشان بیندازند خوب بعد از هشت سال من نمی‌گویم در این دولت یک فراز و نشیبی بشود یا کسی در صحنه از همین حس استفاده بکند. »

مطلب کاملا واضح است؛ انتقاد اصلی میر حسین به احمدی‌نژاد و دولت او این است که در مواردی قانون را خلاف منافع کشور دانسته و یا به بهانه‌های دیگر آن را نقض کرده‌اند؛ با بهانه‌های احمدی‌نژاد البته آشنایی داریم، احمدی‌نژاد نمی‌گفت که این قانون است و من آن را می‌شکنم، بلکه مدعی می‌شد که روال قانونی درست طی نشده است و یا بهانه‌هایی دیگر می‌آورد که در نامه‌های اعتراضی او به شورای نگهبان در همان دوره‌ی اول ریاست جمهوری‌اش معلوم بود.

میر حسین: ولایت فقیه ضامن جلوگیری از استبداد است

اکثر مردم ایام انتخابات سال 88 را به یاد دارند. در آن زمان یکی از اتهامات مخالفان میرحسین موسوی به او این بود که او پایبند به ولایت فقیه نیست و ولایت فقیه را قبول ندارد. میر حسین در اوج تبلیغات انتخاباتی بارها و بارها علیه این اتهام به انحاء‌ مختلف موضع گرفت تا جایی که در سخنرانی مشهور خود در دانشگاه فردوسی مشهد «با تاکید بر حفظ کشور از زمان وجود اصل ولایت فقیه در کشور اظهار داشت: ما بدون اصل ولایت فقیه در 30 سال گذشته در برابر تهدیدات آسیب پذیر بودیم و هر لحظه ممکن بود که کشور به وضعیت گذشته برگردد.»

میر حسین: با اعتقاد به ولایت فقیه وارد صحنه شدم

اصرار میر حسین بر این که بگوید تابع ولایت فقیه است در ایام انتخابات بارها تکرار شد. از جمله او در سخنرانی تبلیغاتی خود بیان کرد: «با اعتقاد به ولایت فقیه وارد صحنه شدم. ولایت فقیه بزرگ‌ترین نقش را در پیروزی انقلاب داشته‌است و ما در این 30 سال، بدون این اصل هر لحظه ممکن بود به فضای قبل از انقلاب غلت بزنیم. ولایت فقیه، ما را در مقابل کودتا و خودمختاری‌ها حفظ کرده‌است. من با قبول این مساله وارد عرصه انتخابات شده‌ام.»

میر حسین: شعار من هم مرگ بر ضد ولایت فقیه است

این تصریح بر پایبندی به ولایت فقیه البته برای مخالفان میرحسین رضایت بخش نبود و از این جهت میر حسین در موارد متعدد دیگری بر این که ولایت فقیه را قبول دارد تاکید کرد. در همان ایام تبلیغات انتخاباتی  (15 اردیبهشت 88) وقتی در دانشگاه مازندران یکی از دانشجویان مخالف میر حسین شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» را فریاد کرد، میر حسین در برابر این شعار دادن کنایی این دانشجویان که تعریضی به او محسوب می‌شد تصریح کرد: که حرف ما هم همین است.

میرحسین موسوی پاسخ دانشجویی را که شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه داد، با کنایه مطرح کرد

میرحسین موسوی درجمع دانشجویان دانشگاه مازندران اظهار داشت: «دولت باید بستر ساز فعالیت‌های فرهنگی باشد و نمی‌تواند آمرانه با مسایل فرهنگی برخورد کند. دولت باید فضایی را فراهم بیاورد که انتشاراتی‌ها و کتاب ها بیشتر شوند و فیلم‌های بیشتری ساخته شود. متاسفانه امروز به سمتی حرکت می‌کنیم که بیش از این که یک دولت فرهنگی داشته باشیم، فرهنگ دولتی پیدا کرده‌ایم و این شایسته ملت و جوانان ما نیست.» در این لحظه، یکی از دانشجویان منتسب به بسیج دانشجویی خطاب به میرحسین موسوی شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سر داد که با واکنش دانشجویان مواجه شد. مهندس موسوی در واکنش به برخورد این فرد گفت: «حرف ما هم همین است. ما پایبندی دولت برای اطاعت از ولی فقیه را در جدا کردن سازمان حج علی‌ رغم دستور رهبری دیدیم. حرف از اطاعت از ولایت فقیه ساده است ولی اجرای آن خیلی ساده نیست.» و

از این عبارات میر حسین مشخص است که می‌خواهد بگوید من هم می‌گویم مرگ بر ضد ولایت فقیه. اما ضد ولایت فقیه احمدی‌نژاد بوده است که بر خلاف خواست رهبری اقدام به ادغام حج و زیارت در گردشگری کرده بود که بالاخره رهبری مجبور شدند علیه او دستور علنی بدهند. این اتفاق در دوره‌ی اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رخ داده بود و میر حسین با این کنایه، جواب کنایه‌ی مخالفان خود را داد، و تاکید کرد که تابع ولی فقیه است و می‌داند که تبعیت از ولایت فقیه سخت است.

میر حسین موسوی: ولایت فقیه را یکی از ارکان نظام دانسته و به آن پایبندیم

اظهار تبعیت موسوی از ولایت فقیه و پایبندی به نظرات ولی فقیه تا چند روز بعد از انتخابات نیز ادامه داشت. او در بیانیه‌ی رسمی خود در روز 24 خرداد 1388 یعنی حتی پس از پیام رهبری در مورد انتخابات که در 23 خرداد بود نیز بر هر دو مساله قانون‌گرایی و تبعیت از ولایت فقیه تاکید کرد و نوشت: «ما به عنوان کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن پایبندیم، اصل ولایت فقیه را یکی از ارکان این نظام می‌دانیم و حرکت سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال می‌کنیم.»

قانون و ولایت فقیه به موسوی چه می‌گفتند؟

فردای همین روز میر حسین موسوی دیداری با رهبری معظم انقلاب داشتند که در آن رهبری چیزی جز تبعیت از قانون و همان شعارهای ایام انتخابات آقای موسوی را به او نگفتند. «به گزارش سایت دفتر مقام معظم رهبری در تاریخ 25 خرداد 88 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار آقای میرحسین موسوی با ایشان، بر پیگیری مسائل از طریق مراجع قانونی تأکید کردند. در این دیدار که عصر دیروز انجام شد، آقای میرحسین موسوی ضمن ارائه‌ی گزارشی، دیدگاه خود را درباره‌ی روند انتخابات بیان کرد. رهبر انقلاب با تأکید بر لزوم حفظ آرامش و متانت، خاطرنشان کردند: در دوره‌های قبلی انتخابات نیز برخی افراد و نامزدها مسائلی داشتند که از طریق شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی، پیگیری کردند و طبعاً در این دوره نیز مسائل باید از طریق قانونی دنبال شود. ایشان با اشاره به نامه‌ی آقای موسوی به شورای نگهبان افزودند: به شورای نگهبان تأکید شده که بادقّت به این نامه رسیدگی شود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریکات دشمن و برخی طراحی‌های پشت صحنه برای به‌آشوب‌کشاندن خیابان‌ها، خطاب به آقای موسوی افزودند: جنس شما با این‌گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تحسین از حضور بی‌سابقه‌ی مردم در انتخابات 22 خرداد افزودند: به یاری پروردگار، انتخابات با اتقان، صحّت و آرامش خوبی برگزار شد و شما هم مسائل مورد نظر را از طریق قانونی پیگیری کنید.» 

گریز موسوی از قانون به استبداد انجامید

میر حسین موسوی که تا در انتخابات اصرار بر قانون‌گرایی داشت و بارها گفته و از جمله در بیانیه‌ی انتخاباتی خود نوشته بود که «گریز از قانون به استبداد می‌انجامد.»  در روزهای بعد از انتخابات به آهستگی منش خود را از شعارهایش جدا کرد. مدعی شد که روال‌های قانونی برای اعتراض به نتیجه‌ی انتخابات قابل قبول نیست و از شکایت به شورای نگهبان که مرجع قانونی این کار بود خودداری کرد و تلاش کرد با دعوت از طرفداران خود به خیابان‌ها خواسته‌ی غیر قانونی ابطال انتخابات را به زور و با لشکرکشی خیابانی به کرسی بنشاند. او که تخلف از قانون؛ حتی قانون بد و خلاف منافع کشور را برای احمدی‌نژاد خطرناک و ایجاد کننده دیکتاتوری و استبداد معرفی می‌کرد و در طول چند ماه قبل آن بارها و بارها گفته بود که باید از قانون ولو قانون مضر تبعیت کرد و از طریق خود قانون برای رفع مشکلات قانون عمل نمود (که در بالا مواردی از آن ذکر شد) ناگهان همه‌ی روال‌های قانونی را خلاف اعلام کرد و با سخنانی سراسر مخالف شعارهای قبلی خود مدعی شد که نباید به قانونی که آن را مضر می‌دانیم تن دهیم و در بیانیه‌ی شماره‌ی 9 خود در تاریخ 10 تیر 1388 خطاب به مردم نوشت: «متقلبان و دروغگویان تنها به نیت تحمیل منویاتشان در پشت نام قانون سنگر گرفته‌اند.» 

موسوی به این روال مخالفت با ولی فقیه و مخالفت با قانون آن قدر ادامه داد که در نهایت نظام اسلامی بعد از یک سال و 8 ماه تحمل رفتارهای خلاف قانون و ضد امنیتی او در بهمن‌ماه سال 1389 تصمیم به حصر او گرفت. حصر مردی که چون در انتخابات شکست خورده بود علیه خودش و شعارهایش کوشش کرد.

منبع: تسنیم