سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دختران و پسران نقابپوش اغتشاش تهران هم «مالباخته» بودند؟!
روز شنبه گذشته تجمعی محدود توسط برخی افراد در حوالی دانشگاه تهران و میدان انقلاب تهران رخ داد که تا شب ادامه داشت.
تجمعکنندگان که شعارهای تندی سر میدادند همچنین در ادامه این تجمع با نیروهای پلیس نیز درگیر شدند و دست به تخریب اموال عمومی نیز زدند.
عمده این افراد نیز دختران و پسرانی بودند که صورتهای خود را با ماسک پوشانده بودند.
نکته قابل تأملی که درباره این متجمعین وجود داشت اما اینست که نسبت این افراد با خواستهها و مطالبات اقتصادی مردم از دولت آقای روحانی چیست؟!
*آنچه که درباره تجمعات اخیر گفته میشود اینست که این تجمعات در مشهد و تهران و چند شهر دیگر به دلیل اعتراضات مردم به عملکرد ضعیف اقتصادی دولت بوده است!
اگرچه ضد انقلاب از همین تجمعات نیز سوء استفاده کرد اما سؤال اینجاست که دختران و پسران جوانی که روز شنبه گذشته در دانشگاه تهران و میدان انقلاب به صحنه آمدند، شعارهای ساختارشکنانه سر دادند و اموال عمومی را تخریب کردند چه نسبتی با مطالبات اقتصادی مردم دارند؟!
آیا این افراد نیز مالباختگان کاسپین هستند یا به نان شب محتاجاند؟!
پاسخ این پرسش ساده است...
این افراد که در حالت خوشبینانه کسانی هستند که در پازل اغتشاش طراحی شده از سوی دشمن بازی کردهاند؛ نه مطالبه اقتصادی بحرانیای دارند و نه ربطی به ضعفایی دارند که شاید کسانی از آنها به نان شب محتاج باشند.
کسی که با سنگ و کلوخ به دنبال اجرای اوامر و نواهی سعید حجاریان مبنی بر ضرورت حضور خیابانی است؛ نمیتواند مدعی باشد که از فقر اقتصادی به ستوه آمده و اینک صرفاً برای اعاده حق خود از دولتی که خودش به آن رأی داده پا به خیابان گذاشته است.
رؤیت این مسائل در شاکله برخی تجمعات؛ واقعیتهای سترگی را در زمینه «فتنه اقتصادی» در مقابل چشم مردم ایران و کسانی که همواره مدافع نظام اسلامی بودهاند، روشن میکند.
شاید برای مردم جالب باشد که اصلاحطلبان بعنوان کسانی که نقش اصلی سیاهنمایی از اوضاع کشور و مفسدنمایی از نظام طی 7 سال گذشته را بر عهده داشتهاند؛ نتوانستهاند خرسندی و بهجت خود از تجمعات اخیر را پنهان کنند.
برای فهم بهتر این مسئله؛ خوانش اظهارات اخیر سعید شریعتی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 خالی از لطف نیست.
او در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:
«محور اصلی مطالبات ناراضیان اقتصادی "افزایش قدرت خرید" است. این گروه سطح گستردهای از جامعه را تشکیل میدهند. بیش از ۴۰ میلیون نفر بر اساس برآورد های وزارت رفاه نیازمند دریافت یارانه نقدی یا اعانههای دولتند. این را باید در کنار میلیون ها بیکار دید که نیروی اصلی اعتراض های اقتصادی خواهند بود. سطح دوم ناراضیان اجتماعی هستند که محور مطالباتشان آزادی در انتخاب سبک زندگی است. میتوان تخمین زد که حداقل ۶۰ درصد جامعه از سبک تحمیلی زندگی از سوی حکومت ناراضیاند. سطح سوم ناراضیان، ناراضیان فرهنگیاند که محور مطالباتشان آزادی بیان و رفع ممیزی و سانسور است. و سطح کوچکتر ناراضیان منتقدان سیاسی است که محور اصلی مطالباتشان انتخابات آزاد است.
طبیعی است که این سطوح در هم تنیده و دارای همپوشانی است. اگر جریانهای مخالف دولت روحانی به تحریک گسل ناراضیان اقتصادی مبادرت کنند و بخواهند دولت را تحت فشار قرار دهند به اندک زمانی لایههای دیگر ناراضیان از وضع حاکم به میدان میپیوندند و به وسعت اعتراض ها علیه وضع حاکم دامن میزنند.»[1]
جدای از اغلاط صحبتهای شریعتی، میتوان این خط را در اظهارات او مشاهده کرد که وی به روشنی جمعیت ناراضیان علیه نظام اسلامی را همچون سال 88 «بیشمار» میپندارد و اگرچه با ژست اصلاحگری و التیام مسئله به صحنه آمده اما کدهایی وجود دارد که نشان میدهد اصلاحطلبان بعنوان عاملان وقوع نارضایتیهای اقتصادی بعضاً ناواقعی از دولت و نظام، نفعبرنده اصلی این قضایا هستند.
گفتنیست آیتالله سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، رخدادهای اخیر را «فتنه جدید» نامیده است.
***
شیرزاد: چالشهای نظام را به دولت نسبت میدهند!
احمد شیرزاد، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، به تازگی طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز با اشاره به تجمعات اخیر نوشته است:
«مجموعه این مسائل نشان میدهد که چالشهایی که امروزه تمامیت نظام با آنها درگیر است، سهوا یا عمدا به دولت نسبت داده میشود و دلیل این است که همیشه برخی از یک حاکمیت لطمه بیشتری میخورد که به لحاظ اجتماعی آزادتر و به لحاظ ثبات ضعیفتر باشد. اشتباه آقایان این است که نمیدانند نظام از نگاه مردم کشور، یکپارچه دیده میشود و مردم بین دو جناح و قدرت و دولت تفاوتی قائل نیستند و کسانی که به هرنحوی در این نظام حضور داشته باشند، درگیرند و باید بدانند عام مردم توان محاسبه و تحلیل اقتصادی ندارند و هیچ نهادی را به طور خاص محاکمه نمیکنند. وقایعی مثل اتفاقات اخیر مشهد، این طور نشان میدهد که کسانی سعی داشتند تیری به سمت دولت شلیک کنند، غافل از آنکه تیر ممکن است در راه به چند ترکش فرعی تقسیم شود و همه را هدف خود قرار دهد ما در جریان این اتفاقات شنونده هرگونه شعاری به هرنهادی بودیم. در آخر باید اشاره داشت که قصه این تیر و ترکشها داستان رهاکردن غول چراغ جادوست که وقتی رها شود نه فقط دولت روحانی، بلکه همه را در بر میگیرد.»[2]
*ما نمیدانیم آقای شیرزاد از طراحیهای دوستان ستادیاش برای ایجاد «فتنه اقتصادی» خبر دارد یا خیر اما ذکر این نکته گفتنیست که اصلاحطلبان در تمام طرحهای کلان خود طی 7 سال گذشته اعم از ایجاد فتنه اقتصادی و برجام؛ تلاش داشتهاند تا نظام اسلامی را مسئول اصلی معرفی کنند.
در واقع اگرچه دولت مستظهر به حمایتهای نظام اسلامی است و این دو عملاً از یکدیگر انفکاکی ندارند اما افکار عمومی به روشنی و وضوح در جریان هشدارهای رهبری پیرامون برجام روحانی و اینکه این برجام نه دستاوردی خواهد شد و نه از قِبَل آن تحریمی رفع خواهد شد، هستند.
همین افکار عمومی همچنین در جریان تأکید دولت اعتدال بر خوشبینی به توافق با آمریکا و پر دستاوردی برجام نیز قرار گرفتهاند.
در ماجرای چالشهای اقتصادی نیز اگر قرار بود مشکلات به گردن رهبری نظام و کلیت حکومت باشد که دیگر نیازی به دولت نبود!
اساساً آیا جز این است که مردم ایران در سالهای 92 و 96 با اغوای اصلاحطلبان بود که به رئیسجمهور روحانی و برنامههای اقتصادی و غیرهاش رأی دادند تا همین برنامهها را اجرا کند؟!
به سخن دیگر اینکه آقای شیرزاد هماکنون بایستی از مردم بواسطه ترویج و تبلیغ دولت اعتدال عذرخواهی کند نه اینکه با تقلّا برای تعویض جای شاکی و متشاکی و منفک نشان دادن دولت و نظام از یکدیگر، از این بگوید که مسئول کارهای دولت، نظام اسلامی است.
مردم به روشنی میدانند که اگر مجوز غلطی به فلان مؤسسه اعتباری داده شده، اگر تخم مرغ یک شبه گران میشود، اگر کاری برای مقابله با واردات کالا نمیشود و اگر کسانی از مقامات دولتی درباره مقولاتی مثل عبور از رکود و بحث خزانه صراحتاً دروغ گفتهاند؛ این مسئله نه بر عهده نظام و نه علیالاطلاق بر عهده دولت که بر عهده اصلاحطلبان و برخی حنجرههای بیمار در درون دولت است.
در ماجرای اغتشاشات اخیر نیز که اصلاحطلبان نقش اصلی را در ایجاد آن داشتهاند و ما طی 2 سال گذشته در وبلاگ مشرق بارها نسبت به بروز فتنه اقتصادی بر اساس طرح و نقشه این جریان سیاسی خاص هشدار دادیم؛ امر واضح آنست که یک تعمّد آشکار در ناراضیسازی واقعی یا روانی مردم دیده میشود.
خاصه اینکه از اردوگاه دولت و اصلاحطلبان بوده است که صدای تأکید بر وجود گرسنگی، افلیج شدن اقتصاد، خرد شدن استخوان مردم، اثر زیاد تحریمها، بحران زدگی اقتصاد، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و... به گوش رسیده و در ذهن افکار عمومی پمپاژ شده است.
***
سلامتی: بیلان روحانی به حساب اصلاحطلبان نوشته میشود
محمد سلامتی، فعال اصلاحطلب و دبیر کل سازمان منحله مجاهدین انقلاب اسلامی به تازگی در مصاحبه با ایسنا گفته است:
«اصلاحطلبان باید بدانند که لازم است از روحانی به هر شکلی که ممکن است حمایت کنند، چون بیلان کار روحانی به حساب اصلاحطلبان که او را کاندیدا کردند نیز نوشته میشود.»
او همچنین اظهار میکند: تخریب روحانی توسط عده ای ازاصولگرایان ادامه دارد؛ اما نباید روحانی از سوی اصلاح طلبان هم تخریب شود. البته روحانی باید هم حمایت و هم نقد شود. اصلاح طلبان از روحانی حمایت کردهاند، بنابراین قوت یا ضعف دولت به پای اصلاح طلبان هم نوشته میشود و ما باید پیه هر نوع عملکرد دولت را به تنمان بمالیم. اصلاحطلبان در قبال مردم باید متعهد بمانند و محکم بپذیرند که در قبال عملکرد دولت مسئولیت دارند.[3]
*اظهارات سلامتی در حالی است که پیش از این مرتضی حاجی، علی صوفی، احمد شیرزاد و تنی دیگر از چپهای ستادی اعلام کردهاند که اصلاحطلبان مسئول عملکرد دولت روحانی نیستند![4]
اگرچه واضح است که عملکرد دولت آقای روحانی یقینا به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد اما کسانی از چپهای ستادی در راستای پروژه «عبور از روحانی» از ماهها قبل در حال تقلّا هستند تا خود را جدا و منفک از دولت نشان دهند.
جالب آنکه مثلا، بهزاد نبوی نیز چندی قبل وجود هرگونه ائتلاف و توافقی میان اصلاحطلبان و روحانی را انکار کرد.[5]
با نگاهی به ارکان پروژه عبور اصلاحطلبان از روحانی که طی روزهای اخیر و با ماجرای «پشیمانی» برخی سلبریتیها به اثبات رسیده و وقوع آن حتمیست، بعید به نظر میرسد نظر درست امثال سلامتی در اردوگاه اصلاحات اجازه پژواک پیدا کند.
اما این یکسوی ماجراست و اینکه در نزد قضاوت مردم نیز عملکرد دولت و اصلاحطلبان از یکدیگر قابل انفکاک هست یا خیر؟! مسئله دیگریست...
برخی محافل تحلیلی معتقدند که مردم هرگز چنین سخنی را از اصلاحطلبان نخواهند پذیرفت و در انتخابات سال 1400، آنها و کاندیدای مورد اشارهشان را با کارنامه برجای مانده از دولت رئیسجمهور روحانی خواهند سنجید. همانطور که محمد سلامتی هم این حقیقت را درک کرده است.
***
1_https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-825651
2_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/208561
3_https://www.isna.ir/news/96100904323/
4_mshrgh.ir/764960
5_mshrgh.ir/790499