کد خبر 816672
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۱

برنامه ۹۰ به بهانه گفت‌وگو با حسن رودباریان، بخش‌هایی از بازی به یاد ماندنی پرسپولیس و پاس را نشان داد.

به گزارش مشرق، جدالی که با نتیجه ۳ - ۳ رو به پایان بود و با گل واقعاً کم‌نظیر خداداد عزیزی به نفع پاس خاتمه یافت. به همین بهانه سر حرف را با حماسه‌ساز ملبورن باز کردیم، بخوانید.

برنامه دوشنبه‌شب ۹۰ را دیدید؟
دوست دارم ببینم ولی این برنامه خیلی دیروقت آغاز می‌شود و من اگر خیلی خودم را بیدار نگه دارم سلام و احوالپرسی عادل را می‌بینم. امیدوارم مدیران شبکه سوم اگر دوست دارند بینندگان ۹۰ بیشتر باشند و امثال من هم برنامه را ببینیم حداقل در این فصل که هوا از ساعت ۱۷ به بعد تاریک می‌شود اجازه بدهند ۹۰، ساعت ۲۰ یا ۲۱ شروع شود. من که نمی‌توانم بیدار بمانم ولی کسانی که می‌توانند و تا ساعت یک یا دو بامداد بیداری می‌کشند صبح سه‌شنبه با خستگی و خواب‌آلودگی می‌روند سر کار و در نهایت این به ضرر همه است. این تایم برنامه ۹۰ برای شب‌کارهاست که صبح می‌خوابند و شب سر کار هستند و آن‌جا هم ۲ ساعتی از کار می‌افتند! البته دیروز شنیدم در برنامه ۹۰ چه اتفاقاتی افتاده است و احتمالاً درباره بازی پاس و پرسپولیس یا بازیکن پولی فلان تیم سؤال دارید.

بازی زمستان ۸۲ پاس و پرسپولیس را که در ذهن دارید؟
حافظه‌ام درباره چند بازی خوب یاری می‌کند اما در خیلی مسائل همه چیز از ذهنم پاک شده است. بازی پاس و پرسپولیس در لیگ سوم یکی از باکیفیت‌ترین بازی‌های تاریخ لیگ برتر محسوب می‌شود. هر دو تیم بازیکنان بزرگی داشتند و دنبال برد بودند، پاس ۳ بر یک از پرسپولیس جلو افتاد و اکثر نفرات تیم ما فکر کردند کار تمام شده است تا به خودشان بیایند بازی مساوی شد. دقایق پایانی، حمید هدایتی یک توپ فرستاد روی دیرک دوم من خودم را رساندم تا توپ را استپ کنم که پاس بدهم یا ضربه آخر را بزنم، سرعت توپ زیاد بود و تا استپ کردم توپ پله کرد در همان لحظه تصمیم گرفتم یک‌ضرب توپ را بزنم که خوشبختانه گل شد.

واقعاً گل کم‌نظیری بود.
لطف دارید، آن سال خیلی روی فرم بودم و با فشار مطبوعات و مردم برانکو مجبور شد مرا دعوت کند تیم ملی و الحمدلله در بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ توانستم به تیم کشورم کمک کنم. اما تا یادم نرفته، بگویم وقتی پاس ۴ بر ۳ از پرسپولیس جلو افتاد بچه‌های ما در محوطه جریمه روی پژمان جمشیدی پنالتی کردند، به نظرم گل علی دایی که حاصل تجربیاتش بود در لحظه آخر به دستش هم خورد. به هر حال همه چیز تمام شده است.

آن بازی خیلی هم حاشیه داشت.
از نظر فنی خطای استیلی روی من طبیعتاً اخراج داشت یا گل علی و البته خطا روی جمشیدی.

دعواهای هاشمی‌نسب و رهبری‌فرد با علی دایی را به یاد دارید؟
فوتبالیست‌های آن نسل مرد بودند. توی رو حرف‌شان را می‌زدند و خودشان را خالی می‌کردند نه اینکه بروند به خبرنگاران اطلاعات خصوصی یکدیگر را بگویند. اگر می‌خواستند علیه کسی جو درست کنند، مصاحبه می‌کردند و مستقیم می‌رفتند توی شکم هم! (خنده)

شما با کدام بازیکنان دعوایتان شد؟
من یک بار دعوا کردم آن هم با بازیکن خارجی تیم فولاد بود. اولین بار بود که در آن موقعیت قرار می‌گرفتم و با سیاست رفتار کردم.

اینکه صبر کردید بازی تمام شود و در خاتمه مسابقه به دوستان‌تان در تیم پاس دستور دادید نگذارند بازیکن خارجی به رختکن تیمش برود تا حسابی گوش‌مالی شود؟
بله، من از گفتن حقیقت ترسی نداشته و ندارم. اگر آن بازیکن به خودم هر فحشی می‌داد واکنش نشان نمی‌دادم ولی او به مادر مرحومه‌ام فحش داد. هر لحظه که به آخر مسابقه نزدیک‌تر می‌شدیم بر شدت خشمم اضافه می‌شد و انتظار می‌کشیدم بازی تمام شود تا حسابش را برسم. من او را کتک زدم تا نرود بگوید در خاک ایران، در ورزشگاه دستگردی به بازیکن ملی‌ ایرانی فحش مادر دادم اما به روی خودش نیاورد. اگر آن روز دست و پایش را نشکستم به خاطر این بود که نگویند در تهران آدم غریب گیر آورده بود. او را کتک زدم تا بگویم مردهای ایرانی به مادرشان غیرت دارند چه در قید حیات باشد یا نباشد. می‌توانستم برخورد بسیار شدیدتری با او انجام بدهم اما تا حدی که در توانم بود خویشتن‌داری کردم!

بعد از آن بود که فدراسیون شما را محروم کرد.
خب مرغ همسایه غاز بود، همه حاضران در ورزشگاه از جمله مدیر و سرپرست تیم ملی هم فحش بازیکن خارجی را شنیدند اما گفتند دوست ندارند در این زمینه صحبت کنند.

درباره بازیکنی که با سفارش نماینده مجلس به سپیدرود پیوست چه نظری دارید؟
من آدم سیاسی نیستم فقط می‌دانم توجه نماینده جهرم به مدارس، درمانگاه، کشاورزی، راه‌سازی و... این شهر هم هست، ان‌شاءالله!

منبع: خبر ورزشی