با نگاهی به مواضع جناح اصلاح‌طلب در هفته گذشته نسبت به آشوب‌های خیابانی به نکاتی برمیخوریم که قابل تأمل است و به نوعی نشان دهنده کاسبی این جریان از اغتشاشات اخیر است.

سرویس سیاست مشرق - در هفته اخیر، آشوب‌گران خیابانی به بهانه اعتراضات اقتصادی؛ جنایات بسیاری از خود نشان دادند، اما در این بین، عناصر جناح اصلاح‌طلب که در ۸۸ و ۷۸ سابقه آشوب خیابانی دارد، اظهاراتی داشته‌اند که قابل تأمل است و در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

*******

روزنامه آرمان در سرمقاله دیروز خود با عنوان «علل ناآرامی‌ها» نوشت:

«برخی مسئولان اجرایی ناکارآمدی خود را با بزرگنمایی نقش دولت‌های خارجی و گروه‌های معاند می‌پوشانند. در حالی که نه رهبران عربستان و نه ترامپ و نه نتانیاهو دارای آن اعتبار و وجاهت نیستند که به خواست آنان امواج اعتراضی شکل بگیرد. سرویس‌های امنیتی بیگانه نیز بیکار نیستند...

مادامی که در برخی سیاست‌ها و نحوه تعامل با دنیا بازنگری صورت نگیرد و از برخی هزینه‌ها کاسته نشود و روال متعارف اقتصادی با کشورهای دیگر خصوصاً اتحادیه اروپا شکل نگیرد و نهادهای خارج از دولت از سیاست‌های عمومی دولت تمکین و پشتیبانی نکنند، روزبه‌روز بر مطالبات افزوده می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب تاکید کرده است که باید «در نحوه تعامل با دنیا بازنگری شده» و «از برخی هزینه‌ها کاسته شود».

در روزهای اخیر بر همگان مشخص شد که آشوبگران هیچ نسبتی با تجمعات اعتراض آمیز مردم درخصوص معیشت و رسیدگی به وضعیت مؤسسات مالی و فساد اقتصادی ندارند و در حقیقت پیاده نظام دشمنان مردم ایران در خیابان‌ها هستند. نکته قابل توجه اینجاست که این جماعت شعارهایی همچون «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» و «هم اسلام هم قرآن هر دو فدای ایران» و...سر می‌دهند.

دشمنان ایران قصد دارند تا با بزرگنمایی اقدامات آشوبگران و نسبت دادن اعتراضات به اقدامات منطقه‌ای ایران، برجام منطقه‌ای را کلید بزنند. دشمن به خیال خام خود در پی امتیازگیری از ایران است و نکته تأسف انگیز اینکه اصلاح طلبان نیز در این پازل نقش دارند.

در روزهای گذشته، روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «احمد شیرزاد» نوشته بود:

«جامعه می‌داند که عملکرد ایران در منطقه هزینه‌هایی بر اقتصاد ملی تحمیل می‌کند. ممکن است احساس عمومی این باشد که ایران برای سیاست‌های برون مرزی خود حدودی در نظر گرفته که برای کشور و جامعه هزینه‌ساز است و بر آن‌ها فشار وارد می‌کند. در این صورت می‌توان تصور کرد که تعبیرهای مذکور در بروز اعتراضات مؤثر بوده است؛ اما با کمال تأسف جناح اصولگرا می‌خواهد همه این مسائل را انکار کند و همه مشکلات را به گردن دولت بیندازد».

روزنامه شرق نیز در روزهای گذشته با اشاره به اغتشاشات نوشته بود:

«سه عامل مانع پیشبرد راهبرد تعامل با جهان و اجرای کامل برجام بود؛ نخست، دوگانگی در سیاست خارجی کشور که نتیجه آن ارسال دو پیام ناهمسو و شاید متضاد به جهان بود. هیچ‌کس نمی‌دانست حرف‌های آقای روحانی و مذاکرات دکترظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، جهت‌گیری مجموعه نظام در روابط خارجی است یا اقداماتی عملی از سوی دیگر نهادها؟...ضروری است مسیرهای ورود سرمایه‌گذاری به کشور پاکسازی شود. این کار جز از طریق رویکرد تعامل با منطقه و جهان امکان‌پذیر نخواهد شد. نمی‌توان در یک‌سو منافع دیگر کشورها را به چالش کشید و از سوی دیگر دستگاه دیپلماسی کشور را برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی تحت فشار قرار داد».

متاسفانه این موضع گیری اصلاح طلبان همراستا با موضع گیری ترامپ و مقامات آمریکایی بود. در روزهای گذشته، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اقدامی مداخله‌جویانه از تجمع‌های اعتراضی در برخی شهرهای ایران حمایت کرد. ترامپ مدعی شد که «ثروت ایران برای تأمین منابع مالی تروریسم در خارج این کشور هدر می‌رود».

اما شرط و شروط اصلاح طلبان برای اتمام اغتشاشات به همین جا ختم نشد. روزنامه جامعه فردا در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود:

«حکومت نه میل و اراده به سرکوب تظاهرات و نه تحلیلی درباره نتیجه‌بخش بودن آن دارد؛ اما فقدان راه‌حل مسالمت‌آمیز، در نهایت و مانند خودروی بی‌ترمزی در سراشیب، برخورد منتهی به نابودی است. کابوس اجبار حکومت به کاربرد سلاح برای کنترل نظم نباید واقعیت یابد. شاید بهتر باشد امتیاز اصلاح‌طلبان برای مشارکت در این پروسه پیشاپیش به آنها داده شود. آنچه دیگر برای کسی اهمیت جدی ندارد اما نمادین است: پایان حصر محصورین، به عنوان حسن نیت و دلجویی از سیدمحمد خاتمی و دعوت رسمی از او برای حضور در جامعه. واقعاً دستاوردهای بزرگی نیستند و تفاوتی در معادله قدرت و توازن نیروها پدید نمی‌آورند، اما شاید نشانی از آغاز یک دوره جدید از آشتی ملی به شمار بیایند و بدنه وسیع اصلاح‌طلبان را به تحرک برای گفت‌وگوی آرامش‌بخش با کسانی گسیل کند که خیابان‌ها عرصه ابراز احساس و مطالبات آنهاست».

کاسبی از اغتشاش و شرط و شروط سیاسی برای اهداف قبیله‌ای از آن جمله اقداماتی است که هیچ نسبتی با اخلاق و شرافت ندارد. این روزها اصلاح طلبان مشغول کاسبی سیاسی و ماهیگیری از آب گل آلود هستند. پذیرش برجام منطقه‌ای و فراموش کردن فتنه ۸۸ از جمله شرط و شروط‌های این جماعت است که به دفعات در این روزها تکرار شده است. این یعنی تلاش برای تعمیم خسارت محض برجام در دیگر مؤلفه‌های قدرت ایران و جاده صاف کنی برای بازتولید فتنه در آینده.

مرتبط کردن آشوبگران به آمریکا و سازمان‌های جاسوسی، توهم است

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «چرا فرافکنی؟» نوشت:

«ساده‌انگاری است که  بخواهیم با رویکردهای تقلیل‌گرایانه و با قرار گرفتن در زیر چتر گفتمان دایی جان ناپلئون، ناآرامی‌ها و اعتراضات اخیر را تنها محصول دسایس و توطئه دشمنان و معاندان قسم خورده نظام و انقلاب و معترضان را پیاده نظام غرب، ضد انقلاب خارج نشین، سر سپردگان نظام سلطه، ماموران انگلیس و مزدوران صهیونیسم بدانند. قطع مسلم آنکه عصر گفتمان توهم و زیستن با یک دشمن فرضی و دسیسه‌های آن به پایان آمده و گوش مردم ایران نیز بدهکار حرف‌ها و سفارش‌های سازمان سیا، اینتلجنت سرویس و موساد و سفارشات محافل عرب نیست».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«در پاسخ باید گفت که علت بروز و ظهور اتفاقات و جریان‌هایی که در شهرهای این روزهای ایران جاری است گویاتر از آن است که بتوان آن را تنها به توطئه دشمنان نسبت داد و بدون تردید ریشه و علت اصلی نا آرامی‌ها و آنچه را که شهرهای امروز ایران جاری است، باید در دلایل دیگری جستجو کرد. در این راستا، وجود تبعیض، توزیع ناعادلانه ثروت، فساد لجام گسیخته، فقر ویرانگر، بیکاری چشم‌گیر و حتی مشکلات زیست محیطی دلایل اصلی این ناآرامی‌ها و اعتراضات است. یادمان نرود که وقوع انقلاب اسلامی پاسخی برای حل و درمان این مشکلات بود».

روزنامه بهار همچنین در یادداشتی با عنوان «اشتباه‌های تکراری» نوشت:

«با نگاهی به عملکرد رسانه‌های رسمی کشور و درصدر آن‌ها صداوسیما شاهد آن هستیم که همان اشتباه‌های رخ داده در بحران‌های گذشته در حال تکرار شدن است. پررنگ کردن نقش عناصر آشوبگر و حذف کامل مردم معترض، تاکید بر نقش مسئولان خارجی در وقایع داخلی ایران... مراجع ذی ربط در حوزه امنیت و نظم جامعه هم مشغول تکرار اشتباه‌های قبلی هستند. آنان هر روز با اعلام تعداد افرادی که جان خود را در حوادث اخیر از دست داده‌اند بدون هر نوع توضیحی تنها فضا را در اختیار افراد و رسانه‌هایی می‌گذارند که عدم دلسوزی‌شان برای ملت ایران ثابت شده است. هر دوی این اشتباه‌ها در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هم وجود داشت. در آن زمان هم صداوسیما به جای مدیریت فضا و پذیرش حق اعتراض برای مردم و ایجاد بستر مناسب برای شنیده شدن صدای آن‌ها با نفرت پراکنی و گزارش‌هایی خاص از اعتراضات «آتش بیار معرکه» شده بود و نهادهای انتظامی و امنیتی کشور هم نسبت به شفاف‌سازی علت جان باختن افراد در آن حوادث تعلل می‌کردند».

گفتنی است در روزهای گذشته، اعتراضات مسالمت آمیز مردمی درخصوص مشکلات معیشتی و تخلفات مؤسسات مالی و اعتباری، از سوی اغتشاشگران منحرف شد و فتنه‌گران با سوار شدن بر روی موج خواسته‌های مردمی به سمت ضربه زدن به اقتصاد و معیشت مردم حرکت کردند. آشوبگران در شهرهای مختلف به تخریب اموال عمومی و آدم کشی اقدام کردند. نکته قابل توجه اینجاست که قاطبه مردم با مشاهده رفتار آشوبگران، حساب خود را از آنان جدا کرده و در محکومیت این رفتار سخیف در شهرهای مختلف به تظاهرات پرداختند.

روزنامه ترکیه‌ای «ینی شفق» در روزهای گذشته در گزارشی نوشت:

«آمریکا و سازمان جاسوسی این کشور، نقش اصلی را در اغتشاشات اخیر ایران ایفا می‌کند». روزنامه انگلیسی گاردین نیز با اشاره به اغتشاشات اخیر در کشورمان، دشمنان و رقبای ایران را به لاشخورهایی تشبیه کرد که در آسمان ایران در چرخش‌اند و به آنان هشدار داد مراقب آرزوی خود باشند.

در روزهای گذشته، مقامات آمریکایی، سران رژیم صهیونیستی و سران و رسانه‌های آل سعود با ذوق زدگی درخصوص اغتشاشات در ایران واکنش نشان داده حمایت خود از آشوبگران را اعلام کردند.

نکته قابل تأمل اینجاست که روزنامه اصلاح‌طلب بهار همزمان با تبرئه آمریکا و دشمنان ایران، با عباراتی همچون «فساد لجام گسیخته»، «فقر ویرانگر» و «بیکاری چشم‌گیر» به سیاه نمایی مطلق از وضعیت داخلی کشورمان اقدام کرده است.