طبق اظهارنظر یکی از محکومان امنیتی، «خداجویان» فتنه ۸۸ به «جوانان تحصیلکرده» فتنه ۹۶ تبدیل شدند...

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

اشتباه خانمانسوز یک مقام سابق امنیتی

«علی ربیعی»، از مقامات سابق امنیتی و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت آقای روحانی که چند روز قبل در برنامه گفت‌وگوی ویژه شبکه دوم سیما، حضور یافت؛ با چالش مهمی در بحث «فقر مطلق» مواجه شد.

در بخشی از برنامه، مجری به وزیر می‌گوید: ایران طبق تعریف بانک جهانی از فقر مطلق که دریافت ۲۱۰۰ کیلو کالری برای هر فرد در روز است؛ فقر مطلق ندارد و بانک جهانی در گزارش اخیر خود اذعان کرده است که ایران دارای این فقر نیست.

ربیعی اما در پاسخ می‌گوید: فقر یک مفهوم ذهنی است. خود فقر و احساس فقر متفاوت هستند و بخشی از آن نیز در شهرها بوسیله مقایسه ایجاد می‌شود... در دنیا با شاخص‌های مختلفی فقر را اندازه می‌گیرند. من تعبیری که خودم به کار می‌برم، می‌خواهم فقر شدید و فقر مطلق را تمییز کنم. این تعاریف قرارداد است.[۱]

*ربیعی یک ماه قبل از ناآرامی‌های اخیر طی اظهاراتی گفته بود: کمتر از ۴۰ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند.[۲]

و صد البته معنای روانی زیر خط فقر در ذهن مخاطب نیز روشن است...

در پیامد صحبت‌های ربیعی نیز برخی افراد که متأسفانه تعدادی از آنها از مسئولان بودند به صحنه آمدند و با تأکید بر اینکه نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند، بر این گزاره تأکید کردند که وضعیت فعلی ایران قابل دفاع نیست!

و به همین سادگی کارآمدی نظام اسلامی در ذهن عده‌ای زیر سؤال رفت و طبق نظر عده‌ای، امثال همین سیاه‌نمایی‌های غلط سهوی یا عمدی بود که سبب‌ساز ایجاد «فتنه اقتصادی» و اغتشاشات اخیر در کشور شد.

براستی چرا برخی مقامات دولت آقای روحانی و حتی شخص رئیس‌جمهور، در وخیم نشان دادن اوضاع اقتصادی کشور، گوی سبقت را از همه! ربودند و حتی حاضر به اعلام آمار بانک جهانی هم درباره مثبتات اقتصادی کشور نشدند؟

شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که بدانند گزاره‌های زیر تماماً توسط مقامات بلندپایه دولت آقای روحانی بیان شده‌اند:

_خزانه خالیست.

_ بازنشستگان از حقوق خود راضی نیستند.

_قطعا با مردم گرسنه و فقیر و بیکار نمی‌توان امنیت را تأمین کرد و حرکت ما به سمت اقتصاد مقاومتی می‌تواند برای ما امنیت را هم رقم بزند.

_شاخص‌های اقتصادی کشور غیر قابل قبول است.

_هر خانه در ایران ۳ بیکار دارد. (که می‌شود حدود ۷۲ میلیون بیکار!)

غیر از دولتی‌ها، حامیان ستادی آنها یعنی اصلاح‌طلبان نیز پرونده قطوری در سیاه‌نمایی از اوضاع کشور طی ۶ سال گذشته دارند.

اقتصاد ایران فلج شده، اقتصاد ایران بحران زده است، استخوان مردم خرد شده، اگر برجام نبود به سیاست نفت در مقابل غذا می‌رسیدیم، کاری نمی‌شود کرد! دچار مشکل معیشتی هستیم و... تماماً گزاره‌هایی هستند که توسط معاریف اصلاح‌طلب بیان شده‌اند.

سؤال اینجاست که تکلیف این سیاه‌نمایی‌ها چه زمانی روشن خواهد شد؟!

مثلا وزیر محترم کار آیا حاضر خواهد شد به مردم بگوید که درباره فقر مطلق و چیزی به نام «زیر خط فقر» از مفاهیم ذهنی خود نیز حرف زده و آمار بانک جهانی مبنی بر نبود فقیر مطلق در ایران را به مردم نگفته است؟!

گفتنیست، احمد میدری، معاون وزیر کار به تازگی طی اظهاراتی با اشاره به اغتشاشات اخیر و در کنایه به رقبای دولت و رسانه‌های ارزشی گفته است: «۵ سال پمپاژ یاس کردید به جامعه حالا جمعش کنید... چرا در تورم ۴۰ درصدی صدای خبرگزاری‌های اصولگرا شنیده نمی‌شد؟»

و پر واضح آنکه حقایق اشاره شده در بالا در کنار اظهارات معاون وزیر کار، واقعیتی روشن‌تر را پیرامون ناآرامی‌های اخیر هویدا خواهد ساخت.

خط آخر این صحبت‌ها آنست که هیچکس منکر وجود مشکل اقتصادی برای کسانی از مردم عزیز ایران نیست و نمی‌تواند باشد اما تفاوت زیادی وجود دارد بین سیاه‌نمایی و بیان واقعیت‌ها...

ایران اسلامی اگرچه مشکل اقتصادی دارد اما بحران ندارد و طی ۴۰ سال گذشته به توفیقات بزرگی در زمینه اقتصاد نائل آمده است.

ریشه‌کن کردن فقر مطلق به گواه بانک جهانی، کاهش ۲ درصدی نرخ بیکاری طی ۷ سال گذشته (از ۱۴ به ۱۲ درصد)، خارج کردن عموم بیکاری فعلی از حالت بحرانی (به نحوی که ده‌ها هزار شغل پیشنهادی وزارت کار توسط کارجویان رد می‌شود) و رساندن ایران به جایگاه هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان به گواه صندوق بین‌المللی پول، از جمله دستاوردهای نظام اسلامی هستند.

***

«خداجویان» فتنه ۸۸ به «جوانان تحصیلکرده» فتنه ۹۶ تبدیل شدند

مصطفی تاجزاده، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه شرق پیرامون اغتشاشات یک‌هفته اخیر گفته است:

«اجتماعات اخیر را می‌توان تجمع قشرهایی از مردم و به‌ویژه جوانان تحصیل‌کرده و بی‌کاری دانست که آینده روشنی پیش‌روی خود نمی‌بینند و نسبت به فشار و تبعیض‌ها در جامعه معترض هستند. مخصوصا جوانانی که دیده نشدند و احساس می‌کنند صدای آنها شنیده نشده و پیامشان دریافت نشده است. آنها می‌خواهند به نوعی توجه جامعه و دولتمردان را به خود و مطالباتشان جلب کنند؛ چراکه تداوم این وضع را برای خود قابل‌تحمل نمی‌بینند. این تجمعات قطعا اعتراضی است. اینکه خارج‌نشینان از این تجمعات استقبال می‌کنند، ما را نباید به سمتی سوق دهد که تظاهرکنندگان را -‌اگرچه گاهی دست به خشونت هم می‌زنند
-‌وابسته به بیگانگان و اجانب بخوانیم.»

او در عین حال در بخش دیگری از همین مصاحبه می‌گوید: هنوز برای اینکه تحلیل جامعی از اعتراضات اخیر ارائه بدهیم، زود است. علت هم این است که اطلاعات ما هنوز کامل نیست. نمی‌دانیم موج اعتراض‌ها دقیقا در کدام شهرها بوده و چند نفر شرکت کردند. معترضان از کدام قشر بوده، پایگاه اجتماعی آنها چه بوده، سن، میزان تحصیلات، ثروت و جنسیت آنها چگونه بوده است؟![۳]

*پارادوکس بخش اول و دوم حرف‌های تاجزاده به روشنی بیان‌کننده میزان صحت اظهارات این فعال سیاسی چپ هست...

با این وجود اما ذکر این مفهوم ضروریست که خود را به تجاهل زدن در قبال نقش دشمن و توطئه اذناب داخلی او در فتنه اخیر؛ فی‌الواقع ادامه خط اغتشاشات اخیر است.

اگرچه منکر نیستیم که شاید در ساعات اول تجمعات در تهران و مشهد و چند شهر دیگر کسانی از مردم نیز برای اعتراض به مشکلات اقتصادی خود حضور یافته بودند اما آیا می‌شود به کسانی که تصاویر سردار سلیمانی و مدافعان حرم را پاره پاره کردند و پرچم کشور را آتش زدند؛ قید «جوانان تحصیلکرده» و یا «معترض» را اطلاق کرد؟!

آیا کسانی که با قمه و شمشیر به افراد ظاهرالصلاح و بسیجیان حمله کردند و یا کامیون آتش‌نشانی را بر روی شیب یک پل رها کردند و موجب قتل یک پدر و فرزند کوچکش شدند نیز جوانان تحصیلکرده بودند؟!

شعارهای ضد نظام و ضد مسئولان کشور که در اغتشاشات اخیر به گوش رسید آیا از حلقوم معترضین برخاسته بود یا از حلقوم اغواشدگان ضد انقلاب و ایادی داخلی دشمن؟!

از طرفی آیا دور از انصاف است که نتیجه بگیریم حرف تاجزاده درباره عوامل اغتشاشات اخیر، رسوبات حرف همان فتنه‌گری است که در سال ۸۸ به آشوبگران قید «خداجو» را اطلاق کرده بود؟!

غیر از این سؤالات و پاسخ‌های آشکار آنها، یک نکته مهم نیز وجود دارد و آن اینکه آقای تاجزاده و سایر اصلاح‌طلبان، عاملان اصلی پدید آمدن وضع موجود هستند و اگر هم در لابه‌لای اغتشاشات اخیر اعتراضی صورت گرفته باشد، اعتراض به عملکرد اصلاح‌طلبان و دولت است.

در نتیجه انتظار بود که آقای تاجزاده به جای تلاش برای جمع بستن اغتشاشگران و معترضین و معرفی آنها بعنوان «جوانان تحصیلکرده‌ی معترض»! راه عذرخواهی را برمی‌گزید و به افکار عمومی توضیح می‌داد که چرا در انتخابات‌های سال ۹۲ و ۹۶ گزینه‌ای را در سبد انتخاب مردم تبلیغ کرد که وضع موجود زاییده عملکرد هم‌اوست.

لازم به یادآوریست که اصلاح‌طلبان طی ناآرامی‌های اخیر اگرچه در ظاهر امر بیان می‌کردند که با خشونت مخالف‌اند و نباید به رفورم و آنارشیسم فکر کرد؛ اما همانطور که از سخنان تاجزاده نیز پیداست به حمایتی تمام‌قد اما زیرپوستی از رفتارهای کف خیابانی و عوامل آنها روی آوردند و به جای همزبانی؛ به همدلی با آشوبگران و انتقام‌گیری از نهادهای نظام روی آوردند به نحوی که حتی کسانی از آنها عنوان کردند این آشوب‌ها به دلیل عملکرد «شورای نگهبان» است![۴]

برخی معتقدند این رفتار اصلاح‌طلبان در مخالفت با آنارشیسم در عین همدلی یواشکی با عوامل خرابکار، با انگیزه تأثیرگذاری بر رفتار نهادهای نظارتی نظام در انتخابات سال ۱۴۰۰ صورت گرفته است.

***

میرلوحی: شهرداری قالیباف ناشفاف و ضدّ قانون بود!

محمود میرلوحی، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران به تازگی در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، شهرداری تهران در دوران قالیباف را نمادی از مدیریت ناشفاف و ضد قانون معرفی کرده است.

او در توضیح ادعای خود نیز گفته است:

میان درآمد و هزینه در شهرداری تعادل و شفافیت وجود ندارد و نمونه‌ای از عدم شفافیت در سازمان زیباسازی است، تا جایی که در این سازمان بر اساس رقم پیش‌بینی شده در بودجه ۱۵۰ میلیارد درآمد دارد، اما در شش ماه اول سال فقط ۴۰۰ میلیارد درآمد کسب کرده است. هرچند معتقدیم خیلی بیشتر از این عدد از جیب مصرف کننده و سفارش‌دهنده‌های تبلیغ درآمدزایی می‌کند، اما اینکه این درآمد چطور خرج می‌شود، مشخص نیست.

میرلوحی در بخش دیگری از صحبت‌های خود نیز تصریح می‌کند:

«اگر هولوگرام‌ها کالبدشکافی شود خواهیم دید که شهرداری و مسئولان وقت از روند اتفاقاتی که در آنجا می‌افتاده است بی‌خبر بودند و به هر روشی که می‌خواستند عمل می‌کردند. این تخلفات نه در مقیاس کوچک بلکه در مقیاس بزرگ بوده و فردی که می‌خواسته درخواست برای دریافت پروانه پولی بدهد، توسط واسطه به پیمانکاری که از شهرداری طلبکار بوده، وصل می‌شده و در مواردی واسطه یا دلال تا ۴۰ درصد سود می‌برد. اگر این موارد بررسی شود خواهیم دید که چه فاجعه‌ای اتفاق ‌افتاده و بی‌نظمی و بی‌انضباطی همه شئون این بخش را در برگرفته است.»

او همچنین اظهار می‌کند: به رغم فروش دارایی‌ها، باز هم شهردای نزدیک به ۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی بالا آورده است. این بدهی نتیجه روش گذشته است و نشان می‌دهد که درآمدزایی با منابع غیر پایدار به همین جا ختم می‌شود.[۵]

*اظهارات میرلوحی را از این منظر باید دید که اصلاح‌طلبان اگر ولو حتی یک سند از خلاف قانون محمدباقر قالیباف در دوران حضور ۱۲ ساله او در شهرداری تهران می‌یافتند؛ یقینا تاکنون آنرا برملا کرده بودند و به حرف‌های کلی در لابه‌لای اخبار رسانه‌های چپ بسنده نمی‌کردند.

شاهد مثال آنکه علیرغم پروپاگاندای عظیمی که جریان چپ در زمینه سوء مدیریت قالیباف به راه انداخت اما دست آخر شخص آقای میرلوحی زمانی در یک مصاحبه از این گفت که تنها ۲۰۵ میلیون تومان در شهرداری تهران گم شده و یا مرتضی الویری در اینجا و آنجا از این گفت که شهردار تهران ۴ باغ را تخریب کرده اما نه تنها دیگر در این باره چیزی نگفت بلکه اسناد تخریب همان ۴ باغ را هم ارائه نکرد.[۶]

فعالان ستادی جریان چپ پس از آنکه توانستند شورای شهر پنجم تهران را کاملا قبضه کنند همچنین از این گفتند که قالیباف تهران را ۱۰۰ سال به عقب برده، تهران یک شهر سوخته است، تهران جهنم است، خطوط بی‌آرتی توجیه ترافیکی ندارد و...

اما امروزِ روز نه تنها هیچیک از ادعاهای خود را اثبات نکرده‌اند بلکه در میتینگ‌ها و مصاحبه‌های خود در زمینه ارائه دستاورد و کارنامه؛ چیزی جز ارائه عملکرد قالیباف به اسم خود را ندارند، مجبور به استفاده از مدیران قالیباف در شهرداری تهران شده‌اند تا کارها پیش برود و بر اساس نظرسنجی‌هایی که خود در سطح شهر تهران انجام داده‌اند نیز اذعان کرده‌اند که مردم از عملکرد محمدباقر قالیباف و مدیریت جهادی او رضایت دارند.

در کنایه به اظهارات میرلوحی بایستی اشاره کرد که اصلاح‌طلبان پیش از این نیز تمام بدی‌های عالم را به دولت و رئیس‌جمهور قبلی وصل می‌کردند اما امروز شاهد تجمع و اعتراض و اغتشاش علیه عملکرد خود و دولت متبوعشان هستند.

رخدادی که هرگز در دولت گذشته شاهد آن نبودیم...

شاید درس گرفتن از این رخداد، به چپ‌ها کمک کند که در قبال عملکرد شهرداری تهران با تأنّی و تأمل بیشتری رفتار کنند.

گفتنیست، پیش از میرلوحی، غلامحسین کرباسچی نیز طی اظهاراتی از این گفته بود که قالیباف در شهرداری تهران کم‌کاری کرده است.[۷]

***

1_http://www.simanews.ir/Default.aspx?Net=2&placeid=14&Vid=174561

2_http://www.afkarnews.ir/fa/tiny/news-688163

3_http://sharghdaily.ir/News/149679

4_mshrgh.ir/815460

5_http://tnews.ir/news/cbc3102653619.html

6_ mshrgh.ir/800614

7_mshrgh.ir/738073

برچسب‌ها