به گزارش مشرق، نیم قرن از روزی که ایران بدون تختی شد گذشت. 50 سال از آخرین روزی که تختی نفس کشید میگذرد و هنوز هم «جهان پهلوان» برای مردم ایران زنده است. در تمام این سالها کشتیگیر و پهلوان زیاد آمده اما هیچکس برای مردم «تختی» نشد.
تختی نه به خاطر مدالهای فراوانش و قهرمانیهای زیاد بلکه به خاطر منش پهلوانی و جوانمردی جاودانه شد. به قول معروف قهرمان زیاد است اما پهلوان شدن کار هر کسی نیست. تختی در زمان «داش مشتیها» و «لوتیها» اسوه پهلوانی و لوتیگری بود و این یعنی همه چیز.
«جات خالیه غلامرضا»؛ این جمله مشترک همه دوستان، هم دورهها و رفاقی تختی در این 50 سال است. واقعا هم در این فضای مسموم ورزش ایران جای «غلامرضا» خالی است. ورزش ما سالهاست که تختی ندارد و این فقدان به هیچ صورتی قابل پر شدن و جبران نیست.
درست است که نیم قرن از رفتن «آقای پهلوان» گذشته اما هیچوقت تختی تکراری نشده است. 50 سال است که مردم روز 17 دی به ابنبابویه شهرری میروند و همیشه هم با حضور گرمشان نشان دادند که سرمای دی ماه حداقل در آن 2،3 ساعت روز مراسم برای آنها معنی ندارد، یعنی گرمای خود تختی است که باعث میشود کسی در چله زمستان احساس سرما نکند.
آقای تختی! کاش بودی تا مردم هنوز هم از وجود تو استفاده میکردند، کاش بودی تا در روزهای سخت مردم ایران کنارشان بودی به آنها دلگرمی میدادی. تختی زنده است، این را مردم میگویند، این را مراسم هرساله روز درگذشتت میگوید!