به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در یادداشتی با عنوان «چرا ترکیه در قضیه إدلب خود را در رویارویی با دو قدرت بزرگ میبیند»، سردرگمی ترکیه در خصوص عملیات ارتش سوریه و متحدانش در إدلب را به زیان این کشور خواند.
عطوان نوشت، پیشروی نیروهای ارتش سوریه با پشتیبانی نیروهای زمینی ایران و هوایی روسیه در منطقه جنوبی استان إدلب با تسخیر شهر سنجار و دهها روستای دیگر در حومه آن و آمادگی برای آزادسازی پایگاه هوایی ابوالظهور در 50 کیلومتری مرکز شهر سنجار و دومین پایگاه هوایی بزرگ سوریه در شمال این کشور همراه بوده است.
اگر بخواهیم این حرکت مهم دولت سوریه را از لحاظ سیاسی و نظامی درک کنیم باید به شب پنجم و ششم ژانویه بازگردیم هنگامی که 13 پهپاد به پایگاههای هوایی و دریایی روسیه در حمیمیم و طرطوس (در غرب سوریه) حمله کردند؛ آن هم پس از اینکه این پایگاهها هدف حملات راکتی و خمپارههای مورتر قرار گرفته بود. این حمله با مرگ دو سرباز روسی و زخمی شدن هفت نفر دیگر بر اثر اصابت خمپارههای مورتر به آنها همراه بود اما موشکها دفع شده و پهپادها هم سرنگون و سه فروند آن در حالی که سالم و آسیب ندید، شکار شد.
بیشتر گزارشهای بیطرف حاکی از عدم آسیب هیچ هواپیمای جنگی روسیه در این حمله بود و تصاویری که در شبکههای اجتماعی از هفت هواپیمای نابود شده دست به دست شد، نادرست است و در جاهای دیگر گرفته شده است.
تحقیقها و آزمایشهای فنی روسیه روی پهپادها و شرایط راه اندازی آنها به نتایج بسیار خطرناکی رسید و شوکی به محافل رهبری روسیه بود که آن را به نفع منابعی نظامی و غربی در موارد زیر خلاصه میکنیم:
نخست اینکه منبع این پهپادها کشورهایی هستند که از پیشرفتهای تکنولوژیکی بالایی برخوردارند آن هم به علت پیشرفت فنی، مکانیسمهای کنترل از راه دور و دقت شلیک موشکهای این هواپیماها و همین موضوع موجب نگرانی زیادی از سوی مسکو شده است.
دوم اینکه دو دولتی که مالکیت و کار، تولید، کنترل و راه اندازی این هواپیماها را در اختیار دارند ایالات متحده و اسرائیل هستند و تاکنون کارشناسان احتمال دست داشتن اسرائیل در این حمله را بعید میدانند زیرا این رژیم جرأت نمیکند که خصومت روسیه را برانگیخته و با خشم آن روبهرو شود و تاکید میکنند که منبع آن ترجیحا آمریکاست.
سوم اینکه این هواپیماها از شهر إدلب و مناطق متعلق به (ائتلاف) هیئة تحریر الشام ( که جبهه النصره عضو بارز آن است) برخاسته و همچنین موشکها و خمپارههای مورتر نیز از همین جا شلیک شده است.
چهارم اینکه راه اندازی این پهپادها و حمله آنها به حمیمیم در راستای نقشه آمریکا برای ایجاد منطقه کردنشین مستقل در شمال سوریه است چون آنجا جای پایی برای حضور نظامی آمریکا و اسرائیل است.
حمله به حمیمیم پیام تبلیغ برای مقاصد آمریکا را به مسکو، سوریه، ایران و ترکیه مخابره میکند. آمریکا میخواهد محل عبوری به کردستان آتی سوریه درست کند که مساحتی از لبنان تا دورترین نقطه شمالی از ساحل سوریه را شامل میشود چون این منطقه بدون اشراف به دریای مدیترانه هیچ ارزشی راهبردی ندارد.
پنجم اینکه رادارهای روسیه پرواز چهارساعته هواپیماهای جاسوسی آمریکایی را در ارتفاع هفت هزار متری بالای سر پایگاه های حمیمیم و طرطوس در جریان حمله شبانه به این مواضع را رهگیری کردند.
ترکیه درک میکند که از یک سو او مخالف نقشه آمریکا در ایجاد منطقه کردنشین است و از سوی دیگر پیشروی نیروهای سوری با حمایت ایران و روسیه برای تسلط بر شهر إدلب برایش خوشایند نیست بخصوص که نیروهای ارتش او و نیروهای معارض سوری طرفدار او نظیر جبهه النصره، ارتش آزاد و احرار الشام در پایگاه این گروه ها معارض در شهر إدلب از هر حرکت نظامی محروم شدند و معنایش این است که ترکیه موجودیت و نفوذ خود را کاملا در سوریه از دست داده است.
وزارت خارجه ترکیه طی روزهای گذشته سرگرم احضار سفرای آمریکا (روز چهارشنبه) و ایران و روسیه (روز سه شنبه )در اعتراض به سیاستهای دولتهایشان است. به کاردار آمریکا به دلیل حمایت کشورش از کُردها و پیشنهاد تشکیل اقلیم مستقل از آنها معترض است و به سفرای ایران و روسیه به دلیل پیشروی ارتش سوریه به سمت إدلب که بر اساس توافق آستانه منطقه کاهش تنش خوانده شده اعتراض دارد و آن را نقض توافق آستانه میداند.
احتمال تقابل میان روسیه و آمریکا در خاک سوریه به دنبال حمله ناگهانی مستقیم یا غیرمستقیم به حمیمیم افزایش یافته است و برخی چند گزینه را از سوی روسیه برای گرفتن انتقام این حمله پیشبینی میکنند که ما به شرح زیر خلاصه می کنیم:
نخست حمله به شهر إدلب و نابودی همه گروههای مسلح حاضر در آنجا بخصوص (ائتلاف هیئة تحریر الشام (هتش) و گروههای طرفدار ترکیه و بازگرداندن کامل حاکمیت سوریه و البته این حمله از سوی ارتش سوریه آغاز شده و با موفقیتهای بزرگی همراه بوده است.
دوم اینکه به نیروهای طرفدار ایران، سوریه و روسیه سفارش شود حملاتی را آغاز کنند تا بیشترین تلفات ممکن به صفوف نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه وارد شود نظیر حملهای که سال 1983 به پایگاه نیروهای مارینز آمریکا در بیروت انجام شد و مرگ 241 نظامی آمریکایی را رقم زد آن هم در حمله استشهادی که گروهی وابسته به حزب الله انجام داد.
سوم اینکه طالبان در افغانستان هم به فناوری پهپاد دست یافته و از آن برای حمله به نیروهای آمریکایی و پایگاه های آن استفاده کند چرا که هفت هزار نظامی آمریکایی و به همین تعداد نیروهای ناتو در افغانستان حضور دارند.
احتمال دارد که روسیه تنها به گزینه نخست یعنی حمله به ادلب و از بین بردن گروههای مسلح در آنجا کفایت کند که مانع حمله مجدد به پایگاههایش در لاذقیه (حمیمیم) و طرطوس میشود و این گام نخست است و سپس به حسب واکنش آمریکا گزینههای دیگری را جستجو خواهد کرد.
ترکیه شاید بزرگترین بازنده تحولات إدلب باشد و اگر نیروهایش به منظور حمایت از گروههای مسلح جلوی پیشروی نیروهای سوریه به سمت إدلب را بگیرند این کار به معنای ورود به جنگ با روسیه، ایران و سوریه است و اگر علیه کُردها در منبج و عفرین هم اقدامی نظامی کند تا مانع تشکیل منطقهای کُرد نشین تحت حمایت آمریکا شود خود را در رویارویی مستقیم با آمریکا میبیند بدون اینکه روسیه و ایران در مقام متحدانش از آن حمایت کنند.
ترکیه قادر به از دست دادن روسیه نیست و سوالی که رئیس جمهور روسیه به دنبال جوابی برای آن میگردد این است که آیا هواپیماهای درونز که قصد بمباران حمیمیم را داشتند با موافقت ترکیه یا بدون اطلاع آن از إدلب برخاستند؟ اگر گزینه نخست درست باشد که عاقبتی خطرناک دارد و نظیر اتفاق دو سال و نیم پیش سرنگونی جنگنده سوخوی روسیه در خاک ترکیه، روابط آنکارا-مسکو بار دیگر متشنج خواهد شد.
انتخاب گزینههای پیش روی اردوغان خیلی دشوار است و اتخاذ موضع بی طرفی و جانبداری نکردن از هیچ طرفی میتواند به معنای از دست دادن بخش اعظم نفوذش در منطقه و بخصوص سوریه و عراق باشد.
احضار همه سفرای کشورهایی که اسباب نگرانی و ناخرسندی آنکارا شدند و اکتفا به بیان اعتراض کافی نیست؛ این کشور ناگزیر از اتخاذ تصمیمی قاطع درباره پیوستن به روسیه یا آمریکا است.
تا وقتی که رئیس جمهور ترکیه تصمیم بگیرد در کدام جبهه بایستد نیروهای ارتش سوریه شهر إدلب یا بیشتر آن را پس گرفتهاند.