کد خبر 821719
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۰

رشد پرشتاب و برق‌آسای بنیه علمی ایران در حوزه آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی نسبت به قبل از انقلاب یکی از برجستگی‌ها و افتخارات نظام اسلامی و بیانگر اهمیت دادن جمهوری اسلامی ایران به جایگاه علم است.

به گزارش مشرق، «سید عبدالله متولیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

تعداد ۱۷۵ هزار دانشجوی کشور ۳۵ میلیونی پیش از انقلاب با رشد ۲۰ برابری به رقم معجزه‌گون بیش از ٤ میلیون دانشجو در کشور ۸۰ میلیونی امروز رسیده و در شرایطی که پیش از انقلاب اسلامی در برخی استان‌ها هیچ واحد آموزش عالی وجود نداشته هم‌اینک بیش از ۲۲۰۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی دولتی و خصوصی در سراسر کشور وجود دارد که همه استان‌ها و اغلب شهرهای بزرگ را پوشش داده و سهم دولت تنها ۱۲۰ واحد آموزش عالی بیش نیست.

اصول سه‌گانه حاکم بر توسعه علمی کشور مشتمل بر «دسترسی فراگیر و آسان برای عموم علاقه‌مندان»، «عدالت توزیعی» و «توجیه اقتصادی» و به رغم غفلت از سایر مؤلفه‌های هماهنگ‌ساز بین رشد کمی و کیفی و نیازها، ایران موفق به ثبت رکورد رشد ۱۱ برابری میانگین نرم رشد علمی جهانی شده است. از مزیت‌ها و نقاط برجسته حوزه آموزش عالی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

۱ - روحیه و تفکر جهادی حاکم بر اساتید و دانشجویان مجموعه‌های علمی و پژوهشی کشور. ۲ - نگاه فرصت محور به تحریم‌ها و موانع پیش‌رو در محیط‌های علمی و دانشگاهی.  ۳ - اعتماد به‌نفس و باور به شعار «ما می‌توانیم» و عدم قبول بن‌بست در مسیر توسعه علم.

٤ - جوان‌گرایی و اعتماد به جوانان به‌عنوان یک شاخص مهم و خلاقانه علمی.  ۵ - وجود یک نهاد مؤثر و قانون‌گذار مستقل به‌نام شورای‌عالی انقلاب فرهنگی.  ۶ - تهیه نقشه جامع علمی کشور. 

اما به رغم مزیت‌ها و محاسن غیرقابل انکار، متأسفانه شاهد برخی نقاط ضعف در مسیر رشد علمی هستیم که در یک کلمه می‌توان از آنها تحت عنوان «توسعه نامتوازن و کاریکاتوری علم» یاد کرد. برخی از این نقاط ضعف از این قرار است: 

۱ - عدم تناسب بین رشته‌های تحصیلی در دانشگاه‌ها با نیازهای اساسی کشور.

 ۲ - عدم توجه به موزائیک علمی کشور (توضیح اینکه باید رشته‌های تحصیلی و تعداد دانشجویان در هر استان بر اساس چرخه خدمتی نیروی انسانی و متناسب با ظرفیت‌ها و قابلیت‌های تولیدی، صنعتی و خدماتی همان استان پیش‌بینی شود و به هیچ وجه رشته‌ای که در یک استان ظرفیت جذب ندارد نباید ایجاد شود.)

۳ - مدرک گرایی و تولید دانشجو به‌جای تولید علم و عدم توجه جدی به مقوله کلیدی تولید علم.

 ٤ - عدم تناسب بین رشته‌های تحصیلی مبتنی بر راحت‌طلبی با ظرفیت‌های کار به‌گونه‌ای که بیش از نیمی از دانشجویان کشور را دانشجویان رشته‌های علوم انسانی تشکیل می‌دهند.‌

۵ - انحصاری کردن دانشگاه‌های خصوصی و نگاه بنگاه‌داری به دانشگاه در بین برخی از بزرگان حوزه آموزش عالی.

 ۶ - وادادگی علمی و مرعوب شدن نسبت به دانشگاه‌ها و مجامع علمی خارج از کشور که سبب توقف تولید علم و توسعه نهضت ترجمه شده‌است.

 ۷ - نگاه اقتصادی به دانشگاه و مقوله علم که موجب رشد کمی واحدهای آموزش عالی و غفلت از رشد کیفی شده‌است.

 ۸ - کم توجهی دولت‌ها به بودجه‌های پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی.

 ۹ - بلای بزرگ ترویج سیاست زدگی و نگاه سیاسی به جایگاه آموزش عالی توسط جناح‌های سیاسی و بهره‌برداری‌های سیاسی و حزبی از دانشجویان کشور.

 ۱۰ - بی نیازی و بی علاقگی صاحبان صنایع بزرگ و مادر در کشور به پژوهش‌های دانشگاهی و مراکز پژوهشی به دلیل دولتی بودن صنعت و استفاده بی‌حد و حصر از بودجه‌های دولتی.

 ۱۱ - عدم توجه به چرخه نیروی انسانی ماهر و فنی و کاربردی در دانشگاه‌ها.

 ۱۲ - صنعت داخلی کشور ربع قرن از صنعت جهان عقب بوده و تولیدات علمی کشور (که بر اساس شاخص‌های علمی و صنعت روز جهان تهیه می‌شود) در چنین صنعت عقب مانده‌ای فاقد کاربرد و بلااستفاده است.

 ۱۳ - حمایت مالی غلط دولت‌ها از صنعت و تولیدات دولتی که دولت را به جایگاه «دولت قیمت گذار» به جای دولت «خدمتگزار» تنزل داده‌است.

 ۱٤ - بی برنامگی و عدم مشاهده عزم راسخ در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای سازماندهی علمی کشور و استخلاص از رشد کاریکاتوری علم برای نجات دانشگاه‌ها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی انجام فوری اصلاحات زیر ضروری به نظر می‌رسد: 

۱ - بازمهندسی رشد علمی مبتنی بر واقعیات و نیازهای علمی کشور.

 ۲ - اصلاح نظام اقتصادی کشور اعم از نظام صادرات و واردات، عوارض گمرکی و... که تأثیر مستقیم بر نیاز حوزه عمل به نظام علمی کشور دارد.

 ۳ - موزائیک هماهنگ علمی، صنعتی، تولیدی و خدماتی کشور.

 ٤ - ایجاد کارگروه‌های عملیاتی در کنار وظایف ستادی و عالی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی کشور به منظور ایجاد تحول و مطالبه‌گری از دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی

۵ - ایجاد سامانه جذب ایده‌های نوین در حوزه بازسازی و بازمهندسی دانشگاه‌های کشور متناسب با نیازهای کشور.

 ۶ - تقویت عنصر کلیدی نظارت و پیگیری و ایجاد سامانه عملیاتی برای این هدف مهم.  بدیهی است چنانچه دستگاه‌های مسئول نسبت به اصلاح نظام علمی کشور و پیشگیری از توسعه نامتوازن و کاریکاتوری علمی کشور اقدام نکنند در آینده نزدیک تمامی مزیت‌ها، محاسن و فرصت‌های علمی موجود، ضمن تولید آسیب‌های کوچک و بزرگ برای تهدیدات کلان علیه نظام، بسترسازی خواهند کرد.