گاهی به اسناد دفاع مقدس نشان دهنده این واقعیت دردناک است که عملیات کربلای 4 (زمستان سال 1365) در محور ابوالخصیب، شهادت تعداد زیادی از رزمندگان جان بر کف ما را به دنبال داشت و ...

گروه جهاد و مقاومت مشرق - اشنوگل به کارگردانی هادی حاجتمند و علی سلیمانی سرندی، داستان «یونس» فرمانده گردان غواصان در دوران دفاع مقدس است که سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده است، مفقودالاثر می‌شود.

نویسندگان فیلم ابراهیم اصغری و مهدی محمدی هستند و بازیگرانی چون برزو ارجمند، ماه‌ چهره خلیلی، کاوه سماک ‌باشی، رحیم نوروزی، هاشم مسعودی، محمد رضا اربابی، مصطفی نصیری و... در آن به ایفای نقش پرداخته اند.

اشنوگل یکی از اندک فیلم هایی است که به موضوع شهدای غواص و غربت شهادت آنان در ژانر دفاع مقدس پرداخته است، ضمن آنکه  به واسطه آهنگ آن که توسط علی جهانیان خوانده شده در بین ایرانیان دارای طرفداران زیادی است.
ماجرای فیلم این گونه است که یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از 30 سال اطلاعاتی به دست می‌آید که نشان می‌دهد احتمالاً یونس زنده است.
خط کلی قصه  درباره یک خواهر و برادر است که دچار چالش عقیدتی شده اند. خواهر، یکی از چهره های مهم آن طرف (عضو گروهک منافقین)  و برادر (عضوگردان بزرگ غواص ها) یکی از چهره های سرشناس این طرف است. 
برداشتی که می توان از فیلم کرد تقابل خیر و شراست که از زمان حضرت آدم (ع) وجود داشته و حالا در شمایل یک خواهر و برادر می بینیم. 
احساس می شود گاهی «اشنوگل» نمادین می شود و اگر کسی با آن همراه نشود یا احیانا درکش نکند داستان را پس می زند. 
و اما، اسنورکلر(اشنوگل) وسیله ای است که به غواص اجازه می‌دهد در سطح آب و در حالی که سر او زیر آب است و به سمت کف دریا نگاه می کند تنفس نماید. این وسیله از دو قسمت تشکیل شده‌است؛ بخش دهانی و لوله. بخش دهانی از یک ماده نرم ساخته شده‌است و شکل آن کاملاً قالب اندازه دهان می‌باشد. بنابراین می‌تواند به راحتی طوری قرار بگیرد که از ورود هر گونه آب به داخل دهان جلوگیری کند. لوله از ماده سخت یا نیمه سخت ساخته شده و بدون شکستگی خم می‌شود. داخل لوله باید یک خمیدگی کوچک داشته باشد که از جمع شدن آب در اسنورکلر جلوگیری کند و جریان هوا را به طور پیوسته حفظ کند.


به منظور آسان شدن پیدا کردن غواص بر سطح آب توصیه می‌شود قسمت انتهایی لوله را که از آب بیرون آمده‌است رنگ بزنید. اسنورکلر دارای بست کوچکی است که به وسیله آن می‌توان آن را روی بند ماسک نگه داشت ولی باید مراقب بود که در جای درست بسته شود (سمت چپ ماسک). برخی از مدلها یک سوپاپ برای خالی کردن آب در انتهای لوله دارند.
هنگام تماشای اشنوگل در سینما این جمله روی پرده نقش می بندد ؛«این فیلم واقعی نیست، اما...» و در ادامه، عنوان فیلم بالا می آید.
اگر خاطرتان باشد، اواخر خرداد ماه سال 1394 تشییع باشکوه پیکر شهدای غواص، که در منطقه ابوفلوس عراق کشف شده بودند حال و هوای تهران را دگرگون کرد؛ شهدایی که با دستان بسته و در یک گور دسته‌ جمعی، در حالی که هنوز نفس می‌کشیدند دفن شدند. حالا با گذشت قریب به دو سال از آن تشییع حزن انگیز و با شکوه، فیلم سینمایی «اشنوگل»  روی پرده تعداد محدودی از سینماهای تهران رفته است.
پرونده یونس، فرمانده عملیات کربلای 4 بعد از 30 سال باز شده است. به نظر یونس برای انجام عملیات، باید تونلی به زمین دشمن زده می شد. اما بعد از شهادت چند تن از رزمنده های غواص که به آب زده بودند، و در ادامه اصرار بر ساخت تونل، در رود خین از نظر ناپدید می شود. تنها کسی که او را در آخرین دقایق دیده، دوست و همرزم او وحید پارسا مسئول دیده بانی گروه بود. حالا پلاک یونس کیلومترها دورتر از جایی که از وحید خداحافظی کرده، در عمق خاک دشمن پیدا شده است.
نگاهی به اسناد دفاع مقدس نشان دهنده این واقعیت دردناک است که عملیات کربلای 4 (زمستان سال 1365) در محور ابوالخصیب، شهادت تعداد زیادی از رزمندگان جان بر کف ما را به دنبال داشت و «اشنوگل» تلاش دارد بحث نفوذ و خیانت عوامل دشمن در جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد. این مسئله با طرح عضویت خواهر یونس (که زمانی وحید عاشق او بوده) در سازمان مجاهدین خلق، پررنگتر می شود، به ویژه آن که یونس هنگام خداحافظی به وحید می گوید: «سعیده رو یادته؟ دعا کن برش گردونم.» یونس می رود و دیگر برنمی گردد.


داستان با رفت و برگشت رزمنده ها به خط مقدم جبهه، ساخت تونل و واگن قطار و گفتگوی یک نیروی اطلاعاتی و وحید پارسا پیش می رود.
نکته قابل توجه دیگر این فیلم، طرح موضوع خیانت های مجاهدین خلق است که بعد از ساخت دو فیلم «امکان مینا» به کارگردانی کمال تبریزی و «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی سیاست ساخت فیلم درباره گروهک منافقین را پررنگتر می کند، آن هم در حالی که طی سه دهه گذشته غالب رسانه های کشور در خصوص این موضوعِ حساس سکوت اختیار کرده بودند.
نویسنده فیلمنامه در باره انگیزه خود از پرداختن به موضوع منافقین در این اثررا  چنین شرح داده است: «با توجه به سوالهایی که سالهای اخیر ذهن جوانان را درگیر کرده، تلاش کردیم جایی در قصه برای این گروهک تروریستی باز کنیم. ضمن اینکه این مسئله، موضوع "اشنوگل" را خیلی حساستر و جسارت آمیزتر می کرد؛ هر چند این نیز واقعیتی در زمان جنگ بود. یعنی خانواده هایی داشتیم که یکی از فرزندان آنها رزمنده بود و شهید می شد و دیگری نگاه و عقیده کاملا متناقض با فرزند شهید داشت. ما هم با توجه به این واقعیت و برای 
جسارت آمیزتر کردن قصه، فکر کردیم اگر آن نگاه و عقیده دیگر، در جبهه منافقین باشد، بهتر است. برای همین فرمانده را در کنار خواهری که عضو سازمان منافقین بوده، قرار دادیم.»
نیروی اطلاعاتی از اعضای نادم و بریده سازمان مجاهدین و نیروهای عراقی کمک می گیرد تا نقاط کور پرونده را کشف نماید. افسر سابق ارتش بعث عراق که به همکاری سازمان مجاهدین خلق اعتراف می کند، به ناهید نجفی که با خواهر یونس در اردوگاه اشرف بوده، اشاره می کند تا به این ترتیب پرده از راز شهادت یونس برداشته شده و فرضیه خیانت کردن یونس رد شود. این در حالی است که فرضیه اشتباه محاسباتی یونس یا سایر فرماندهان را رد نمی کند. برای همین نام یونس، بیش از پیش داستان حضرت یونس علیه السلام را به ذهن مخاطب می آورد؛

«پس بار دیگر قرعه را تجدید کردند، باز هم به نام یونس درآمد، اما این بار هم دریغ کردند که او را به دریا افکنند و برای سومین بار قرعه انداختند و این بار نیز قرعه به نام یونس درآمد. یونس چون دید سه بار قرعه به نامش درآمد، دریافت که در این پیشامد سرّی نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حکمتی دارد. سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت که قبل از این که اجازه هجرت و ترک شهر و مردمش را داشته باشد و پیش از صدور امر الهی، قوم و دیار خود را ترک کرده است. به همین جهت خود را در میان دریا انداخت و جان خویش را تسلیم امواج خروشان دریا کرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج و ظلمت دریا فرو رفت.»
یکی از انتقاداتی که در ایام جشنواره فیلم فجر به «اشنوگل»  وارد می‌شد، سهم ناچیز جلوه‌های ویژه رایانه‌ای بود که به گفته تهیه کننده  این مشکل هم متاثر از محدودیت‌های مالی پروژه است.
«اشنوگل» با وجود برخی نقطه ضعفها در پرداخت سینمایی همچون تصادف در گرایی که یونس به وحید می دهد و اتفاقا جنازه او بعد از سه دهه در همانجا پیدا می شود، توانسته یاد و نام شهدای غواص را زنده نگه دارد و لحظه های حساس و تاثربرانگیزی همچون زنده به گور شدن غواصهای اسیر، تیراندازی سعیده به برادرش، یونس که برای نجات او تا عمق خاک دشمن پیش رفته و ننگ خیانت به پیشانی اش خورده، وفاداری رزمنده ها به فرماندهانشان و... را به تصویر بکشد.
برای همین به نظر می رسد گرچه «این فیلم واقعی نیست، اما...» هر کدام از شخصیتها و داستان آنها واقعی بوده است و نویسندگان فیلمنامه پازل هایی از آدمهای جنگ را به گونه ای در کنار هم قرار داده اند تا داستان «جسارت آمیزی» به احترام شهدای غواص به روی پرده برود.
تهیه کننده فیلم معتقد است که هیچ کدام از سازمانها و نهادهای مربوطه، حمایتی از فیلم به عمل نیاوردند و اگر همکاری عوامل فیلم و حمایت صدا و سیمای مرکز خراسان رضوی و شهرداری مشهد نبود، این فیلم هرگز ساخته نمی شدو بدتر از همه این که متاسفانه حوزه هنری حتی موافقت نکرد که این فیلم در سینماهای حوزه به نمایش درآید!

*فرهیختگان