حاج آقا گفتند : آقای ذوالفقاری این فرش زیر پای ما رو می‌بینید، اگر این فرش را بردارید، موکت زیرش هست. این را (فرش) بفروش و برو کتاب بخر و ببر آنجا.

 سرویس فرهنگ و هنر مشرق -  مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی شاگرد بزرگانی چون شیخ عباس تهرانی، علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) بود و در زمان حیات خود شاگردان بسیاری را در مدارس علمی از جمله مدرسه مروی تربیت کرد. ایشان دوم بهمن ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفتند.

در خدمت یکی از شاگردان پیر پرده‌نشین و خلوت برگزیده، مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی هستیم. چهره‌ی آشنایی که آرام خود را در کنار آلام آن ولی الهی یافت و همان ‌جا معتکف شد. جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محسن ذوالفقاری.


جناب آقای ذوالفقاری با عرض تسلیت سالگرد ارتحال عالم ربانی و معلم اخلاق حضرت آیـت الله خسروشاهی شمه ای از خصائص و رهنمودهای آن بزرگوار را برای ما بفرمایید.

حاج آقای خسروشاهی ویژگی‌ها و نظریات خاصی داشتند ؛ اول اینکه دغدغه دین داشت، ببینید کسی ۹۳ سال داشته باشد تا اون شبی که می خواهد جان بدهد دغدغه دین داشته باشد. گفتند بیایید امشب مطالعه کنیم فردا صبح می‌خواهیم درس بدهیم ذهن آماده باشد. در۹۳ سالگی که می‌خواهد از دنیا برود، همون شبی که صبحش ایشان، سحرش از دنیا رفتتد باز هم این دغدغه شاگردپروری، گفتن معارف دین..... خوب اینها خیلی مهم است. الان شما نگاه می کنید آدم ها پس از مدتی اصلا کاری به هیچی ندارند!


تا آن لحظه آخر انسان دغدغه دین داشت. با اون اکسیژن، با اون شرایط سخت؛ یعنی می خواهم بگویم تا اون شب جان دادنش. در اوج بیماری؛ با وجود بیماری قلبی و مشکلات دست از مجاهدت و عمل به وظیفه بر نمی داشت.

حجت الاسلام ذوالفقاری


مطلب دیگر اینکه ایشون در مورد پذیرش طلبه نظر خاصی داشتند ؛ می‌گفتند من مخالف این هستم که  آزمون می گیرند و هرکسی با هر معدلی مثلا بالاتر بیاید تا طلبه شود این‌طور ، طلبه شدن با آزمون نیست. !

ایشون می فرمودند : ائمه‌ی جمعه و جماعات باید یک یک کسانی که در مساجد و جمعه و جماعت شان حاضر می شوند ،از دوران کودکی استعداد و زمینه ی آنها را شناسایی کنند و اگر مناسب طلبه شدن هستند برای طلبگی معرفی کنند، مثلا ما می گوییم هرمسجدی دو طلبه، امام جماعت می بیند در بیست تا سی سال دو تا بچه در ۱۵ سال اولیه اش جهت طلبگی معرفی کنند. بعد می گفتند بیایند از اینها  گزینش کنند تا ان شاءالله با تربیت صحیح تعدادی از آن مستعدین با تلاش و مجاهدت ... یکی شان می شود مانند شهید مطهری، شهید دستغیب، شهید صدوقی، اینها بابد طلبه بشوند !... بعد می دانید چه اتفاقی می افتد؟ مثلا شما یک نفر مثل آیه الله مجتهدی، نصف جامعه‌ی طلبه و روحانی تهران، عمدتا متأثر از ایشان بودند. حاج شیخ علی اکبر برهان این ‌طوری طلبه پرورش داد. مثلا ستون های تهران را درست کرد. مثلا آقای باقری کنی، آقای مهدوی کنی، آقای مجتهدی، شیخ محمود تحریری و ... که شاگردان مرحوم شیخ علی اکبر برهان بودند در تهران در مسجد لُرزاده درس خواندند بعد رفتند قم، ولی او  پایه های اصلی را چید. و برگشتند تهران و از پایه های اصلی تهران شدند.

شما ببینید! درباره تربیت ایشون می گفتند ؛ ما باید به پدر و مادرها پولی بدهیم تا اینها بچه هاشون را بیاورند در کلاس های مذهبی تعلیم بگیرند ، در حال حاضر بیشتر والدین به خاطر دانشگاه رفتن فرزندانشون ، به کلاس های درسی مختلف مثل ریاضی ، شیمی ، فیزیک و... اهتمام دارند و استاد می گیرند ! ولی به فکر این نیستند که فرزندشون وقتی رفت دانشگاه و دین نداشت ، با تربیت دینی بزرگ نشد ، این چه خواهد شد؟! یعنی الان تمام هم و غم‌مان این هست که بچه ها بزرگ شوند و بروند دانشگاه، چون لیسانس بگیرند، فوق لیسانس بگیرند، دکترا بگیرند، موقعیت اجتماعی پیدا کنند، ازدواج کنند. جایگاه خوب داشته باشند، پول داشته باشند !


 این یک نگاهی است مادی. دنیا هم همین است. پس دین چه چیز را می خواهد بگوید. دین آمده چه کار کند پس؟ اگر همان نگاه مادی که همگان دارند تو دنیا، ماهم داشته باشیم پس اسلام کجاست ؟!


 به حاج آقا می گفتم من هرجا بروم حرف های شما را اینجا و آنجا نقل می کنم ... بنا به فرموده‌ی قرآن کریم ؛ یک آیه ای که ایشون خیلی تلاوت می کردند این بود : «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الّا و انتم مسلمون»


خدا رو شکر بنده هم رفتم  بر مبنای آن طرحی برنامه ریزی کردم ، و برای انسان هشت مرحله دیده شد ؛ این منظومه تربیتی انسان را که  " گلشن" نام گرفت را درست کردیم  از صحبت های حضرت آقای خسروشاهی. تا با این طرح  بتوانیم نگرش تربیت دینی و صحبتهای ایشون را در جامعه نشر بدهیم. پس هدف در آن طرح و مجموعه منعکس شدن و اجرای آن مطالب می باشد .


یکبار که رفته بودم تبلیغ اطراف کنگان . البته شرکت گاز دعوت کرده بود، اونجا دهی بود به نام علی آباد ، متوجه شدم در اون منطقه کتاب خیلی  کم هست. وقتی برگشتم خدمت استادم   آقای خسروشاهی رسیدم و به این موضوع  اشاره کردم که مردم اون روستا کمبود کتاب دارند .

جوان هاشون هم مشتاق هستند، حاج آقا برگشتند گفتند : آقای ذوالفقاری این فرش زیر پای ما رو می بینید  اگر این فرش را بردارید، موکت زیرش هست. این را (فرش) بفروش و برو کتاب بخر و ببر اونجا. این را نمی خواست جلوی کسی بگوید که خودی نشان دهد.


می خواهم دغدغه ایشان را [بگویم] یعنی این نکته هایی که کسی در دنیا تمام وجودش دغدغه دین بود ، خودش را نمی دید. خانواده و همه را بسیج می کرد برای انجام کار. آن قدر برای ساخت و آماده شدن مسجد حضرت زهراءسلام‌الله‌علیها که سر کوچه ی منزلشون هست تلاش کردند بعد هم فرمود بنویسید مکتب تربیتی حضرت فاطمه زهراءسلام‌الله‌علیها. مسجد توی فکر مردم این هست که بیایند نماز بخوانند و بروند.  مسجد و مکتب تربیتی حضرت فاطمه زهراءسلام‌الله‌علیها را تأسیس فرمود. خوب کدام آخوند رو می بینید توی تابلوی مسجدش نگوید مسجد؟


 بگوید مکتب تربیتی؛ یعنی اینجا باید تربیت بشوی و بروی بیرون نه اینکه یک نمازی بخوانی و بعد فکر کنی دنیا را فتح کردی و مسلمان هستی. این ها اجمال نکاتی هست که مخصوص ایشان بود.


من خیلی ملّا و عارف دیدم. ولی کسی که من را پای ‌بند کرد ایشان بودند و تا آخر عمر مبارکشان در محضرشون بودم  و خودم هم آخر ایشون رو درون قبر گذاشتم، پیکرشون رو هم شستم؛ خودشون یکبار که این اواخر برده بودمشون حمام ؛ فرمودند حاج آقا ذوالفقاری خیلی خوب می شوری وقتی از دنیا رفتم تو بیا من رو بشور! ...

 این خصوصیات بی رغبتی به دنیاست  که آقای خامنه ای در باره ایشون می فرمایند عالم پارسا ... یعنی کسی توی این مدت عمر چقدر می تواند ظاهر سازی کند؟! حقیقتش اگر بنا شد نمی توانی ، بالاخره یک جایی خودت را نشان می دهی ، و تعبیر سالک الی الله صرف تکریم نبود.

  یا امام در معرفی شان می فرمایند: سید العلماء خوب این امام همه می دونند  تعارف نداشتند. آقا هم تعارف ندارند. آقا حجـت الاسلام را می گوید؛ حجـت الاسلام ،  ولی به ایشان را آیـت الله خطاب می کنند . یعنی داری خدا را نشان می دهی نه خودت را.


یک موقع کسی به من می گوید حجـت الاسلام که نوعا این القاب از روی احترام بیان می شود. برای اینکه عمامه به سر ماست. ولی یکی واقعا حجـت الاسلام باشد... چقدر در دانشگاه مدرس داریم می گوییم استاد، باید مراتب طی بکند هیئت علمی بشود. استاد یار شود، دانشیار شود. چقدر مقالات. همه رو چه بسا همه استاد خطاب می کنند ! حالا در بحث معنوی، محاسبات سنگین تر هست.


خوب حالا اگر به کسی از روی واقع و حق بگویید آیـت الله واقعا آیت خداست. یعنی خدا را نشان می دهد. من بعضی وقت ها به ایشون می گفتم هرکسی خودش را به کسی نشان داد شیطان است. هرکسی خدا را نشان داد، بدانید برای خداست. این آدم ربّانی، الهی است. هرکسی باید بگردد پیدا کند عالم ربانی را.


عابد و صوفی و زاهد همه طفلان رهند/ مرد اگر هست به جز عالم ربانی نیست . «سعدی»