کد خبر 826497
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۶

با دقت در شرایط کنونی، متوجه رنج جامعه از دوازده چالش جدی می‌شویم که بعضاً موجب از دست رفتن نقاط قوت و فرصت‌های فراوان فرارو می‌گردند.

به گزارش مشرق، «علیرضا زاکانی» نماینده سابق مجلس شورای اسلامی طی سلسله یادداشت های خود درباره جهاد برای پیشرفت در انقلاب سوم در کانال تلگرامی اش نوشت:

 با دقت در شرایط کنونی، متوجه رنج جامعه از دوازده چالش جدی می‌شویم که بعضاً موجب از دست رفتن نقاط قوت و فرصت‌های فراوان فرارو می‌گردند. در ادامه این چالش‌ها را از دیدگاه خود آورده‌ام:

نخستین چالش "عدم نظریه‌پردازی، نظام‌سازی، برنامه‌ریزی و سیستم گذاری صحیح و منطبق با شرایط بومی کشور و پر کردن این خلاء با تفاله‌های مشکل‌زای تفکرات و نظامات ناکارآمد غربی" است که این چالش به دنبال خود اسارت نظام اسلامی در قید و بندهای نظام سرمایه داری را به وجود می‌آورد.

چالش بعدی "خواب آلودگی و سطحی اندیشی انقلابیون" است. متاسفانه بخش بزرگی از انقلابیون آمال خود را تنها پیروزی در انتخابات دیده و از عمق بخشی به خویش و کسب آمادگی‌های لازم انسانی و برنامه‌ای جهت خدمتگزاری به مردم و پرچمداری مطالبات آن‌ها و اداره صحیح کشور عقب مانده‌اند و زمینه‌ساز جولان یافتن نامحرمان و تسری روحیه دنیاطلبی به جامعه گردیده‌اند. که این خود موجب چالش اساسی دیگری به نام "اشرافیت سیاسی و سرمستی نوکیسه‌گان" شده است.

امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری همواره خود را خادم و نوکر مردم می‌دانستند، این در حالی است که بسیاری از  مسئولان کنونی وظایف خود و حقوق ملت را به دست فراموشی سپرده و خوی پلید دنیاطلبی و اشرافی‌گری را پیشه نموده‌اند و با خودبرتربینی، سهم ویژه‌ای از سفره انقلاب را برای خود قائل‌اند.

این اشرافیت با هم‌دستی حلقه‌های ثروت و قدرت هر روز فربه‌تر شده و همچون بختک خون و مال مردم را مکیده و با لابی‌گری نفوذ خود را در ساختارها افزایش داده و منجر به مانور تجمل نوکیسگان تازه به دوران رسیده می‌شوند. این عامل خود تشدید کننده چالشی دیگر یعنی "فساد اقتصادی و اداری" است.

اهالی قدرت و ثروت جهت کسب منفعت روزافزون به هر لابی و فسادی چنگ انداخته و اینگونه نه تنها خود بلکه کارگزاران سست عنصر دیگری را نیز در گندآب فساد وارد ساخته و همچون ویروسی، موجبات پوسیدگی درونی نظام را فراهم می‌سازند.

قسمت دوم از این سری یادداشت‌های زاکانی: 

اشرافیت و فساد، در کنار یکدیگر زمینه ساز "بی‌تدبیری و بد عملی مسئولان" می‌شود. قطع یقین مسئولی که فکر و ذهنش هر روز درگیر شناسایی فرصت‌های جدید سرمایه‌گذاری شخصی، مدیریت شرکت‌های خصوصی خود، شناسایی راه‌های نفوذ در دستگاه‌ها، لابی برای جلب رای و هماهنگی با داخل و خارج برای سودهای میلیاردی است دیگر وقتی برای تدبیر امور نخواهد داشت و انتظار عمل جهادی از او دور از عقل است.

بدیهیست اندیشه ناصواب و عمل نادرست مسئولان چیزی جز "تنگناهای معیشتی، فقر و رکود" را به همراه ندارد. مسئولی که از برکت شرکت‌های خصوصی و لابی‌های قدرتمند داخلی و خارجی حقوق نجومی می‌گیرد و عملکرد خود را پشت هزاران آمار ساختگی مخفی می‌کند قطعا دیگر نمی‌تواند درد مردمی که از نداری رنج می‌برند را درک کند، لذا هر لحظه شکاف میان مسئولین دنیاپرست و مردم مستضعف بیشتر می‌گردد.

تنگناهای معیشتی موجب بسیاری از "ولنگاری‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی" همچون بیکاری، فقر، اعتیاد، طلاق، افزایش روابط نامشروع و... شده است. در این میان مسئولان دنیاپرست هم با دستان خالی از عمل خود به فریب مردم پرداخته و در کنار فسادهای مختلف اساس اعتماد مردم و نخبگان را هدف قرار داده و منجر به "سرخوردگی نخبگانی و یاس عمومی" و نزول سرمایه‌های اجتماعی و اعتماد عمومی می‌شوند.

موارد بیان شده عامل ایجاد "افراطی‌گری احساسی، نظم گریزی و قانون شکنی" است. این افراطی‌گری‌ها گاهی از سوی انقلابی‌نماها و به بهانه اصلاح امور و پرچمداری مطالبات اقشار آسیب پذیر و گاهی از سوی معاندین نظام صورت می‌پذیرد اما در نهایت نتیجه هر دو به چالش کشیدن نظام اسلامی و اخلال در زندگی مردم و در نتیجه غلبه حواشی بر متن و "کندی پیشرفت کشور و رکود علمی" است.

حاصل روند فوق به "گسل‌های نسلی، قومی و مذهبی" منجر می‌گردد که همواره به عنوان فرصتی جهت اخلال در امنیت و ثبات کشور مورد طمع بدخواهان ملت ایران بوده است.

کنار یکدیگر قرار گرفتن چالش‌های یاد شده محملی برای جولان عناصر معلوم الحال جهت تشدید "نفوذ دشمن و مرعوبی، مفتونی و اعتماد به دشمن" را ایجاد می‌کند و دشمن نیز با استفاده از این فرصت و بهره گیری از عناصر وابسته و ساده لوح می‌کوشد با فشار خود انقلاب اسلامی را از مواضع به حقش و مردم عزیز ایران را از منافع ملی خویش محروم سازد.

ذکر چالش‌های فوق به معنای نادیده انگاشتن دستاوردهای فراوان موجود نیست بلکه موارد ذکر شده همچون غل و زنجیره‌هایست که مانع حرکت پر شتاب کشتی انقلاب گردیده است. لذا بایستی با تمام توان در راه رفع موانع در همه‌ی دستگاه‌ها و نهاد با عمل انقلابی گام برداشت.