به گزارش مشرق، دهه فجر امسال، رسانه ملی برنامه های متنوعی را به ویژه در بخش مستند تدارک دیده بود که از جمله آن، مستندهای رجال پهلوی بودند که از شبکه مستند و (دیگر شبکه ها به روی آنتن رفت). از قضا، این سری از تولیدات خانه مستند انقلاب اسلامی، مورد انتقاد برخی چهرههای منتقد و دانشگاهی قرار گرفت. منتقدان این مجموعه مستند بر این باور بودند که آنچه درباره هویدا و اشرف گفته شد، بیشتر در جهت تطهیر عملکرد آنان بوده و نتوانسته ظلم و فساد و جنایات خاندان پهلوی و دربار محمدرضا را به درستی روایت کند.
نقدهای منتشرشده درباره این مجموعه را در ادامه بخوانید:
در چهل سالگی انقلاب، خاندان سلطنت مظلوم شد!
نقد سه مستند تاریخی «هویدا»، «اشرف» و «اسدالله علم» از نگاه «محمدصادق کوشکی»
کوشکی اما تیغ نقدش را تیزتر هم کرده و صراحتا مطرح میکند: «من میخواهم در مورد قضیه ساخت این مستند خوشبینانه نگاه کنم و بگویم مسئولان ساخت این آثار درک درستی از تاریخ پهلوی ندارند. در نتیجه مستندی که به نام هویدا ارائه میشود که به نوعی به تطهیر هویدا میانجامد و از سوی دیگر به تطهیر حکومت پهلوی منجر خواهد شد. سازندگان این مجموعه آقای احسان ناظم بکایی و همسرشان (سعیده نیک اختر) هستند که گفتهاند ما در مورد اشرف خیلی اسناد و مدارک نداشتیم و مجبور شدیم برویم روی روانشناسی اشرف کار کنیم. این حرف غلط است و دقیق نیست. مگر میشود ما در مورد اشرف اسناد و مدارک نداشته باشیم. دوستان قصد دارند اشرف پهلوی را روانکاوی کنند؛ اشرف پهلوی معایب و نواقصش بدین صورت مطرح میشود که ایشان از لحاظ روانی یک مشکلات روحی داشته است. کسی که شریک جرم محمدرضا پهلوی در بسیاری از جنایتهایش بوده است به عنوان بیماری روانی قابل ترحم مطرح میشود که اختلال روانی داشته است. این جور نگاه کردن به صورت جدی خاندان پهلوی را تطهیر میکند و اصلا فلسفه انقلاب را در نهایت زیر سئوال میبرد ادامه این گفتگو در اینجا . «
محسن یزدی، فعال فرهنگی - رسانهای و رئیس مرکز مستند حوزه هنری در یادداشتی به برخی از این انتقادها پاسخ داده است.
وی در ادامه نوشته است: «اما امروز زمان تغییر کرده است. فضا دارد به سمت دیگری حرکت می کند. حالا ما می سازیم و آنها فریاد می کشند. چند سالی هست که به یمن فعالیت مراکز انقلابی و سازمان های تازه تاسیس و صد البته تکیه بر تجربه و تلاش بی وقفه پیشکسوتان، مستندِ بچههای انقلاب تکان اساسی خورده است. آنها جسارت پیدا کرده اند و با ساخت مستندهای سیاسی و تاریخی، طرف مقابل را نگران کرده اند. این رشد دلگرم کننده را "آقا" هم می دانستند و در نشست اخیرشان با مستندسازان به آن اشاره کردند. البته طبیعی هم بود چون بدون تعارف این فضا را خود ایشان با صبر و حوصله و نگاه دراز مدت و غیر هیجانی ایجاد کردند. ایجاد گفتمان فرهنگ انقلابی و ورود جدی سپاه به حوزه فرهنگی حتما یکی از این اتفاقات مهم و مبارک در این عرصه است که جز با تدبیر ایشان انجام نمی شد. حالا آرام آرام نتیجه کارهای بزرگان و عرق جبین دلسوزان و تلاش بچه های مخلص، دارد خودنمایی می کند.
یکی از مظاهر این اتفاق مبارک، کار موسسات و بچه های انقلابی در حوزه تاریخ و خصوصا پهلوی است. جسارت ورود در این حوزه بعلاوه کمک تلویزیون در ارائه آرشیوها حالا منجر به اتفاقات خوبی در این عرصه شده و به نظر می رسد باید منتظر اتفاقات مهمتر نیز باشیم.
اما چند وقتی است که برخی فعالان فرهنگی دلسوز نقدهایی را به برخی محصولات موسسات انقلابی در حوزه تاریخ پهلوی وارد دانسته و آن را بیان کرده اند. برخی نقدها البته منصفانه تر و در قالب تحلیل مستندهای مورد نقد بود اما برخی مطالب هم شکل دیگری داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. نگارنده با احترام به نظر این عزیزان نکاتی را قابل ذکر می داند.
همه ما میدانیم حساسیت پرداختن به دوره پهلوی تا چه میزان بالا است و این حوزه، حوزه سختی است و کار در این باره ظرافت های خودش را می طلبد. اما این حساسیت نباید آنقدر پررنگ باشد که خودش تبدیل به مانعی برای تولید کار شود. همه می دانیم که امروز به دلیل عدم کارکرد درست همه ما و تولید ممتد شبکه های معاند، سوالات زیادی در ذهن مردم درباره دوره پهلوی وجود دارد. آش آنقدر شور می شود که برخی افراد فریب خورده در خیابان شعار رضاشاه می دهند. حالا با این شرایط دو کار می توان کرد؛ اول اینکه طبق سنوات گذشته آنهم تنها در دهه فجر در شبکه های خبری و نمایشی با چند موسیقی انقلابی 40 سال پیش و چند گزارش خبری و مستندهایی که معلوم است برای بستن دهان مدیر بالادستی ساخته شده کار را جمع و جور کرد. دوم اینکه ماجرا را کمی جدی تر بگیریم و با یک سرو شکل بهتر و درست تر درباره دوره پهلوی، کارهای موثرتری انجام دهیم که مخاطب را با خود همراه کند.
حساسیت پرداختن به دوره پهلوی تا چه میزان بالا است و این حوزه، حوزه سختی است و کار در این باره ظرافت های خودش را می طلبد. اما این حساسیت نباید آنقدر پررنگ باشد که خودش تبدیل به مانعی برای تولید کار شود.
من می دانم که منظور منتقدان محترم هم همین است و آنها هم دلشان می خواهد درباره این دوره کارهای خوب و با کیفیت تولید شود. اما نکته این است که این شکل نقد کردن ما را به همان شرایط گذشته باز می گرداند. یعنی جسارت را از سازندگان می گیرد و همه با استرس و ترس تنها می خواهند تنها منتقدان را ساکت کنند. زیرسوال بردن تمام و کمال کار موسسات انقلابی که دوستان به نیت درونی مدیرانشان آگاه هستند و فقط و فقط نقد کردن آنهم با لحن های غیردوستانه نتیجه مثبتی را به دنبال نخواهد داشت. ندیدن کارکرد موسسه ای مثل اوج دربالا بردن توان مستندسازان انقلابی(با در نظر گرفتن اشکالات آن که بر کسی پوشیده نیست) و تنها نقد کردن و کنایه زدن کمی از انصاف دور است. حرف نگارنده مطلقا ناظر به نظر دوستان منتقد درباره مستندهای هویدا و اشرف و علم و... نیست. اساسا ممکن است حتی در برخی موارد اشتباهاتی ولو فاحش رخ داده باشد اما راه مواجهه با اشتباه یک موسسه جوان و پرکار و دغدغه مند نمی تواند غیر متلک و زیرسوال بردن کارها و اتهام باشد؟ بعلاوه اینکه "سلیقه" را در این جا را نباید از نظر دور داشت. یادمان باشد که برخی از دوستانی که اتفاقا در حوزه تاریخ انقلاب صاحب نظر بودند مستند "قائم مقام" را به نفع آقای منتظری تحلیل کردند یا برخی از پخش مستند "پرزیندنت آکتور سینما" به دلیل توهین به رهبری جلوگیری کردند و از این دست مثال ها که فراوان است.
نگارنده معتقد است راه درست این بود که دوستان ابتدا با بانیان کار تماسی برقرار می کردند و از کارهایشان مطلع می شدند و بعد نکاتشان را در این باره گوشزد می کردند. حتما در روند کاری ساخت این مستندها ضعف هایی وجود دارد اما وقتی نگاه برادران ما اصلاح گر باشد که می توان شهادت داد که هست پس چرا راهی انتخاب می شود که ضررش بیش از فایده آن است.
یزدی در پایان تاکید میکند: «دوستان باید یک نکته مهم را در نظر بگیرند. نهال مستند انقلاب و اساسا نهال هنر انقلاب نوپاست و امروز به برکت تدبیر "آقا" و دلسوزان انقلاب روبه بالندگی است. همه باید به این فکر کنیم که چطور می توانیم به بارور شدن بیشتر آن کمک کنیم. نوشتن پشت سر هم و زیر سوال بردن کل کار موسسات انقلابی چقدر به این روند کمک می کند؟ بعنوان کسی که دستی در تولید دارد باید بگویم این روش تنها باعث این می شود که سازندگان این آثار عطایشان را به لقایش ببخشند.
امروز چرخ تولید مستندهای خوب درباره پهلوی راه افتاده و آرام آرام در حال چرخیدن است. می توان با صراحت و لحنی که دشمنان را می زنیم با اشکالات دوستان مواجه شویم و از حرکت این چرخ جلوگیری کنیم یا اینکه با صبر و سعه صدر اشکالات برادرانمان را در طول مسیر اصلاح کنیم و به بالندگی آن کمک کنیم.»