برخی می‌گویند القای «ناامیدی مردم»، پروژه جریان سیاسی خاص برای دادن تنفس مصنوعی به اغتشاشات دیماه است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

ماتیک رفراندوم روی صورت لیاخوف‌های وطنی

پس از اظهارات اخیر رئیس‌جمهور روحانی در سخنرانی روز ۲۲ بهمن پیرامون تأکید بر «همه‌پرسی» یا همان رفراندوم؛ روزنامه دولتی ایران، نیز در سرمقاله شماره سه‌شنبه گذشته خود به قلم عباس کریمی نوشت:

مسأله دیگری که اختصاصاً برای کشور ما وجود دارد، این است که قانون اساسی بحث همه‌پرسی را ضعیف دیده است. این امر نیز به نوبه خود ناشی از این امر است که در تدوین قانون اساسی تلاش شده رئیس جمهوری به عنوان رئیس قوه مجریه از استبداد دور باشد. اما در توجه به این رویکرد، به این مسأله توجه نشده است که هرچند رئیس جمهوری مستبد خوب نیست، اما رئیس‌جمهوری می‌بایست اختیارات کافی برای اجرای سیاست های دولت خود را که برای آن از مردم رأی گرفته است  در اختیار داشته باشد. به دلیل پیش‌بینی نشدن این سازوکارها در قانون اساسی، می‌بینیم که رئیس جمهوری در بسیاری از موارد به بن بست می‌خورد.

او در ادامه تصریح می‌کند:

«به عنوان مثال، رئیس جمهوری هیچ گاه نمی تواند مجلس را منحل کند، درحالی که در مواردی رئیس جمهوری مستقر با مجلسی روبه‌رو می‌شود که عملاً اپوزیسیون دولت او محسوب شده و این مجلس دست دولت را برای انجام اقدامات وعده داده شده به مردم  می‌بندد.»[۱]

*مسئله تأکید بر «انحلال مجلس» یا داشتن اختیار آن پیش از این نیز توسط ستاد مشترک اعتدال و اصلاحات مورد اشاره قرار گرفته بود.

سعید حجاریان، طی اظهاراتی در اوایل کار رئیس‌جمهور روحانی در دولت یازدهم در اشاره به این مسئله گفته بود:

«نمایندگان بر خلاف خواسته مردم حرف بزنند و عمل کنند و بعد آن وقت ببینند آیا مردم حوزه‌های انتخابیه‌شان آنها را به شهرشان راه می‌دهند؟ اگر این کار را بکنند مردم آنها را حتی به شهرهایشان راه نمی‌دهند. من معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجدداً رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند.»[۲]

اظهاراتی که برخی فعالان کشور آنرا مستانگی ناشی از رأی آوردن رئیس‌جمهور روحانی و تلاش برای ایجاد استبداد و دیکتاتوری دولتی در کشور دانستند.

مردم البته باید بدانند که سلف اصلاح‌طلبان یعنی دکتر محمد مصدق نیز سابقه انحلال مجلس را در کارنامه خود دارد.

با دستور او بود که همه‌پرسی انحلال هفدهمین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ در تهران و ۱۹ مرداد در سراسر کشور برگزار و سپس انحلال مجلس نیز ۲۵ مرداد همان سال اعلام شد و جالب آنکه مصدق نیز اندکی پس از این رفتار خود ساقط گردید.

گفته می‌شود آیت‌الله کاشانی از جمله مخالفان جدی این اقدام مصدق بوده است. [۳]

علاوه بر سه مورد اشاره شده از ژنتیک تاریخی «جریان چپ» ایرانی در تأکید بر انحلال مجلس و یا داشتن اختیار آن؛ البته بایستی به رفتار مشهور محمدعلی شاه قاجار، دیکتاتور غرب‌زده ایران نیز اشاره کرد که در سال ۱۲۹۷ به «ژنرال لیاخوف» روسی دستور داد تا مجلس ایرانیان را به توپ ببندد.

جالب آنکه چپ ایرانی اعم از اصلاح‌طلب یا اعتدالی، همواره دیگران را به دیکتاتوری، استبداد و فهم نکردن رأی مردم نیز متهم کرده است...

***

القای «ناامیدی مردم» برای دادن تنفس مصنوعی به اغتشاشات دیماه

بحثی با محتوای «ناامیدی» به تازگی کراراً از سوی اصلاح‌طلبان در رسانه‌ها مطرح می‌شود.

در همین حال، فردی به نام علی جنادله، که گفته شده استاد دانشگاه است، در گفت‌وگو با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه شرق پیرامون مسئله امید در جامعه ایران اظهار کرده است:

«به نظر من، مطرح‌شدن مقوله امید در جامعه، بازتاب ناامیدی اقشار مختلف جامعه از نسخه‌های امیدبخش موجود در جامعه یا به تعبیر ررتی، پیشگویی‌های ناکامیاب است.»

او همچنین با اشاره به نتایج برخی نظرسنجی‌ها مبنی بر ناامید بودن اکثر مردم ایران! تصریح کرده است:

هرچند که بر اساس این داده‌های اندک نمی‌توان درخصوص روند امیدواری مردم قضاوت کرد، اما حداقل می‌توان گفت که وضعیت امید در جامعه ما خوب نیست و مطرح‌شدن امید به‌عنوان یک مسئله اجتماعی، با واقعیت‌های اجتماعی جامعه هم‌خوانی دارد.[۴]

*ما پیش از این در وبلاگ مشرق به نحو مبسوطی توضیح دادیم که مسئله ناامیدی، پروژه جدید جریان چپ است که پس از اغتشاشات دیماه و در کنار گزاره‌های دیگری مثل تأکید اصلاح‌طلبان بر «ناکارآمدی نظام»؛ در حال پمپاژ شدن به ذهن جامعه است. [۵]

این در حالی است که ریشه این ادعای اصلاح‌طلبان و دلیل آنها برای اثبات این ناامیدی مشخص نیست و اشاره‌های آنها به سمت اموراتی موهوم و غیر قابل اثبات است.

جالب آنکه کشور ایران به گواه نظرسنجی‌های معتبر (و نه نظرسنجی‌های مورد اشاره روزنامه اصلاح‌طلب شرق!) جزو کشورهای رده بالای جهان در مسئله امید به زندگی است و مثلا نشریه اکونومیست ۲ سال قبل گزارش داد که ایران اسلامی در مقام پنجم دنیا در شاخص امید به زندگی قرار دارد. [۶]

در بحث مسائل اقتصادی نیز علیرغم سیاه‌نمایی‌های اصلاح‌طلبان اما اوضاع کشور بحرانی نیست.

صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی گزارش داده‌اند که ایران در مقام هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارد و فقر مطلق هم ندارد، سال گذشته بیش از ۹ میلیون ایرانی به خارج از کشور تردد داشته‌اند که احتساب تعداد خانواده‌های آنها نشان می‌دهد اکثریت مردم ایران می‌توانند با بحثی به نام سفر خارجی مواجه باشند [۷] ضریب جینی در ایران از کشورهای آمریکا، چین و روسیه بهتر است [۸] و اوضاع بیکاری در ایران نیز به گواه ۱۰۰ هزار شغل پیشنهادی وزارت کار که از سوی بیکاران مورد قبول واقع نشده‌اند؛ بحرانی نیست [۹]. ضمن اینکه رقم بیکاری در ایران هم طی ۷ سال گذشته به میزان ۲ درصد کاهش یافته و از نرخ ۱۴ درصد به ۱۲ درصد فعلی رسیده است. ۱۲ درصدی که البته در دولت آقای روحانی بود که از ۱۱ به ۱۲ رسید.

در این فضا و حتی در حالی که نهادهای بین‌المللی هم قائل به ناامیدی مردم ایران نیستند اما در ظاهر امر مشخص نیست که اصلاح‌طلبان چه منافعی را در القای ناامیدی مردم می‌جویند!؟

پروژه‌ای که ظاهر آن، نوستالژی سال‌های ۸۷ و ۸۸ و جریان القای تقلّب و ناسالم بودن انتخابات به نظر می‌رسد.

برخی محافل تحلیلی معتقدند جریان سیاسی خاص پس از موفقیت در پروژه سیاه‌نمایی اقتصادی و بروز اغتشاشات دیماه ۹۶؛ به دنبال ناکارآمدنمایی و مفسدنمایی از نظام اسلامی و سپس هدف گرفتن مشروعیت نظام اسلامی است.

در اینجا لازم به توضیح است که هم‌اکنون دولتی در ایران زمام امور را بدست دارد که نام آن «تدبیر و امید» است.

دولتی که با حمایت و الحاح اصلاح‌طلبان بر سر کار آمد و آنها که ۴ سال تمام حتی یک نقد هم در راستای منافع مردم از رئیس‌جمهور روحانی نداشتند و صراحتاً می‌گفتند که ما و اعتدال یکی هستیم و تضمین روحانی هم بر عهده ماست؛ اما اکنون بدون اشاره به مسئولیت خود در قبال اشکالات موجود، از این می‌گویند که مردم ناامید شده‌اند...

***

باخت مطهری و ابتکار در «پرونده سیدامامی»

با مشخص شدن ابعاد مختلف پرونده جاسوسی «کاووس سیدامامی» و اثبات خودکشی وی در زندان، مسئله‌ای که باید مورد تدقیق قرار بگیرد؛ اظهارات برخی چهره‌های سیاسی است که طی روزهای اخیر و قبل از روشن شدن همه زوایای پرونده منتشر شد.

در این رابطه، «علی مطهری» ، نایب رئیس مجلس، اخیرا طی اظهاراتی درباره جلسه نمایندگان مجلس با کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه پاسداران گفته بود:

«در این جلسه فیلمی از داخل سلول آقای سیدامامی نشان دادند. در این فیلم لحظه خودکشی مشهود نیست اما حدود هفت‌هشت دقیقه ایشان (سید امامی) مشغول اقداماتی است که نشان می‌دهد احتمالا قصد خودکشی دارد. در اینجا کوتاهی اپراتور روشن است که متوجه این اتفاق نشده در حالیکه باید زودتر متوجه می‌شده و از این اتفاق جلوگیری می‌کرده است. به نظر می‌رسد در این زمینه کوتاهی شده و خودشان هم قبول دارند.»

به گزارش خبرآنلاین، او همچنین با بیان اینکه تمام کسانی از نزدیک سیدامامی را می‌شناختند نظر مثبتی درباره شخصیت وی داشتند، گفت که مجلس منتظر تکمیل اطلاعات خود در این زمینه و ارائه توضیحات کافی درباره فوت آقای سید امامی در زندان است! [۱۰]

«معصومه ابتکار» ، رئیس سابق سازمان محیط زیست هم در این رابطه به خبرگزاری ایلنا گفته بود که نگران دستگیری «فعالان محیط زیست» هستم! [۱۱]

*با توضیحات جدیدتری که دادستان تهران، روز سه‌شنبه گذشته درباره پرونده دستگیری جواسیس ارائه کرد [۱۲] و نیز با اخبار منتشره از جلسه نمایندگان مجلس با کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه؛ محرز شده است که ابهامات برساخته طی روزهای اخیر درباره درگذشت آقای سیدامامی هیچیک واقعی نبوده‌اند و بسیاری از اظهارات پیرامون ابراز تشکیک در این قضیه نیز شتابزده بود.

کما اینکه آقای مطهری در ماجرای ادعا پیرامون کم‌کاری در کنترل دوربین اتاق سیدامامی و علیرغم تمام اسناد موجود، اما مشخص نیست چرا به این نکته اشاره نکرده است که مسئله اصلی نه کم‌کاری نسبت به کنترل اتاق که انگیزه قوی جاسوس دستگیر شده برای خودکشی بوده است و خودکشی هم در هیچ کجا امر چندان محالی نیست.

اظهارات آقای مطهری همچنین در حالی است که مدعی و مطالبه‌گر اول در ماجراهای تلخی مثل ستار بهشتی و یا کهریزک، نظام اسلامی بوده است نه کس دیگر و این استدلال کافیست برای اینکه نیازی به دوپهلو حرف زدن درپرونده خودکشی یک جاسوس نباشد.

اظهارات نایب رئیس مجلس مبنی بر اینکه نظر همه درباره سیدامامی مثبت بوده است! نیز حرفی چند رنگ، ناجوانمردانه و القاکننده قضاوت اشتباه دستگاه‌های امنیتی درباره این جاسوس ارزیابی می‌شود.

چه اینکه آقای مطهری گویا فراموش کرده‌اند که تمام چهره‌های کشور درباره «مسعود کشمیری» هم نظر مثبتی داشتند و یا آقای خاوری زمانی که در ایران بوده است بعنوان یک چهره منفور شناخته نمی‌شد!

این قیاسات تاریخی از آنرو گفته شد که آقای مطهری بدانند چرا در صحبت‌های خود به افکار عمومی ستم روا داشته‌اند و ایضاً چرا نظر مثبت افراد درباره یک شخص دلیلی بر سالم بودن حتمی آن فرد نیست.

بازنده اصلی‌تر این پرونده اما خانم ابتکار است...

تمام چند جاسوس دستگیر شده در این پرونده دوتابعیتی هستند و احتمال دارد معبر حضور آنها در سازمان محیط زیست نیز در دوران مدیریت خانم ابتکار در این سازمان فراهم شده باشد.

فلذا شاید مطلوب‌تر آن بود که خانم ابتکار به جای ابراز نگرانی از دستگیری جواسیس، فعال محیط زیست نامیدن آنها و تشکیک در عملکرد سربازان گمنام امام زمان(عج) به فکر توضیحات بیشتر درباره چرایی حضور دوتابعیتی‌ها در سازمان خود می‌بودند.

***

1_http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/457793

2_ http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13920927000214

3_ https://www.mehrnews.com/news/2405950/

4_ http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=162297

5_ mshrgh.ir/830340

6_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940606000584

7_ http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-1115953

8_ http://tn.ai/1645720

9_ mshrgh.ir/487472

10_ https://www.khabaronline.ir/print/754367

11_ https://tnews.ir/news/b852105488890.html

12_ mshrgh.ir/831066

برچسب‌ها