سرویس فرهنگ و هنر مشرق - رفتار «لیلا حاتمی» در دست دادن و بوسیدن ژیل ژاکوب مدیر فستیوال کن در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) جنجال برانگیز شد و دامنه اعتراضات به جایی رسید که لیلا حاتمی مجبور به عذرخواهی شد. (اینجا) در متن عذرخواهی سال ۱۳۹۳ این بازیگر آمده بود:
در این سالها پیشنهادات مختلفی را برای بازی در فیلم های خارج از ایران به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است. در جشنواره های بین المللی که در طول این سال ها حضور داشته ام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی میکرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنوارهها که صرفا به عنوان شخصیتی مستقل در آن ها حضور داشته ام؛ سعی کرده ام موازین و اصول را رعایت کنم؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است. هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمیتوانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم.
درباره اوضاع فرهنگ و هنر کشور بیشتر بخوانید:
آیا داروغهزاده در مورد فیلم همنجسگرایانه «هجوم» پاسخگو خواهد بود!؟
متن عذرخواهی لیلا حاتمی گویای دو موضوع است. نخست اینکه ایشان میخواهند برای همیشه در ایران کار کنند و به همین دلیل خیل پیشنهادات بینالمللی را نادیده میگیرند. اگر در مورد دست دادن و دیده بوسی با آقای ژاکوب موقعیت ناگزیر خانم حاتمی را عذر بدتر از گناه فرض نکنیم، باید بپذیریم که خانم حاتمی آنقدر جاه طلب نیستند که سودای گلشیفته شدن داشته باشند، کما اینکه موقعیت ایشان در عرصه بینالملل مرتبه بالاتری نسبت به جایگاه کنونی گلشیفته فراهانی است و در سینمای ایران اعتبار و جایگاه شایستهای دارند. اما اظهارات اخیر ایشان در جشنواره برلین نشان میدهد باز هم وارد جزئیاتی شدند که به آنها آشنایی ندارند.
در مورد اتفاقات اخیر ایران آگاهی خانم حاتمی در حد سئوالات خبرنگاری است که شیطنت میکند و نکته مهمتر این است که ایشان به جزئیات اعتراضات و اغتششات در داخل ایران آگاهی ندارند. ایشان برخلاف سینماگران دیگر فعال سیاسی نیستند و البته همانند بسیاری دیگر از همصنفهایش، آگاهی سیاسی عمیقی ندارند. با در نظر گرفتن چنین فرضی خانم حاتمی تفاوت اعتراض و اغتشاشات (اختشاشات با املاء همیشه ماندگار بهاره رهنما) را همچنان نمیدانند و کاش هیچگاه وارد این حیطه نمیشدند. خانم حاتمی حتی نمیداند این آشوب، به تعبیر ایشان، به بهای جان چه کسانی تمام شده است..
از دهه شصت شمسی که آثار ابوالفضل جلیلی و مرحوم کیارستمی به سمت جشنوارههای اروپایی سرازیر شد همواره سئوالات سیاسی و پرسشهایی درباره محدودیت چاشنی نشستهای خبری سینمایی در کن، ونیز و خصوصا در برلین است و همواره سینماگران ایرانی از پرسش به چنین سئوالاتی پرهیز کردهاند.
لیلا حاتمی در نشست قبل از اکران فیلم خوک(مانی حقیقی) اشتباه بزرگی مرتکب شد و گفت:
"مایلم از این فرصت استفاده کنم تا خشم و اندوه عمیق خودم را نسبت به نحوه «برخورد» با تظاهرکنندگان اخیر در ایران را نشان بدهم و این شرمآور است که در کشور من، مردم فقط «به بهای» جان خود میتوانند اعتراض کنند. برای اولین بار هست که من می خواهم در مسائل سیاسی دخالت و اظهارنظر کنم. "
البته این اظهار نظر با اشتباهات متعدد گرامری و معنایی همراه بود و ایشان در ادای درست بسیاری از واژگان دچار مشکل شدند، اما در مقابل اشتباه محتوایی و بُعد سیاسی اظهارنظر ایشان، شاید چندان فاجعه عمیقی نباشد.
گفتمان خانم حاتمی برآمده از فعالیت در عرصه سینماست. مخاطبان سینمای ایران در بهترین حالت و در استقبال از آثاری مثل نهنگ عنبر شامل ۳ درصد جمعیت ایران می شود. پس گفتمان سینمای ایران و وابستگان به هنر سینما در ایران از ۳ درصد تجاوز نمیکند. سینماگران که در کنفرانس های بینالمللی فراتر از آگاهی فردیشان اظهار نظر میکنند بهتر نیست در وهله نخست میزان مخاطبان سینمای ایران را افزایش دهند و پس از ارتقا مخاطبانشان، ارتقا سطح سینمای ایران و حل معضلاتی که فراگیر شده است، پس از مطالعه و کسب آگاهی در زمینههای سیاسی اظهار نظر کنند؟
خبرنگاران حاضر در جشنواره فیلم برلین تصوری که از سینماگران ایرانی دارند در اندازه سینماگران اروپایی و آمریکایی است. اگر سینماگر ایرانی متوسط سواد و آگاهی سینماگران غربی را داشت، حداقل سینمای ایران را از این وضعیت ۳ درصدی (میزان مخاطبان) نجات میداد. در چنین وضعیتی توصیه آگاهانه به سینماگران هیجانزدهای که در تمام عرصهها اظهار نظر میکنند این است که در ابتدا مخاطبانشان را افزایش دهند و این جمله مترادف با این مفهوم است که آگاهی و سواد سینمایی خود را افزایش دهند.
آیا لازم بود با یک تسط نیم و بند فراموش شده، خودشان (و سپس مردم کشورشان) را به زحمت بیندازند و با کلی اغلاط گرامری و معنایی سعی کنند دروغی فرامتنی را در یک جشنواره خارجی به بیگانگان عرضه کنند؟ فرض کنیم که ایشان در مورد آشوبگران و دراویش قاتل، خشمگین و اندوهگین هستند. چرا یکبار پیش خودشان این گزاره را مطرح نمیکنند اگر روند اغتشاشات ادامه پیدا میکرد، امنیتی خاص و منحصر به فرد در کشور ایران (در میان خاورمیانه پر آشوب) فراهم نمیشد که ایشان بتوانند در آثار سینمایی حضور پیدا کنند و به جشنواره برلین بروند و هنرشان را در یک سطح بینالمللی عرضه کنند. در واقع برخورد با آشوبگران ضامن فعالیت خانم حاتمی و همکارانش است و تشکیک و تردید ایجاد کردن در این زمینه نشان میدهد ایشان درک اولیه برای اظهار نظر سیاسی را هم دارا نیستند. چون زمانی که عبارات خشم و اندوه «عمیق» را به کار میبرند نباید لبخند بزنند.
***رضا طریقت