نويسنده وبلاگ "باز باران" در مطلب اخير وبلاگ خود نوشت: متاسفانه در برنامه اخير “پلي به گذشته” آقاي خسرو معتضد، با مقصر خواندن آيت الله کاشاني در اختلافات ميان سران نهضت، و مظلوم نمايي از مصدق، کاشاني را تخطئه و مصدق را تبرئه کرد؛ اميدواريم در ادامه برنامه خوب شان، اين خطاي گفتاري فاحش يا گفتار خطاي فاحش را اصلاح کنند؛

* مشتي از خروارها اشتباه خطير مصدق
1. مصدق فراماسونر بود: مصدق در 20 جمادي الاولي 1325 و در 25 سالگي به عضويت فراماسونري درآمده، سوگند نامه آن را امضاء نمود. (کاظمي، امير، مصدق و فراماسونري، پايگاه باشگاه انديشه)
2. مصدق، حامي توليد و فروش مشروبات الکلي در ايران: آيت الله کاشاني اصرار داشتند که توليد و فروش مشروبات الکلي که بر ضد موازين شرعي است، در ايران متوقف شود؛ اما مصدق استدلال مي کرد که ساليانه مبلغ قابل توجهي از طريق ماليات بر مشروبات الکلي عايد خزانه خالي دولت مي شود! (کيهان، 31 مرداد 1379.)
3. مصدق حامي جدايي دين از سياست و از پايه گذاران سکولاريزم در ايران: مصدق به دليل ديدگاه غيرمذهبي خود، در پي اجراي سياستي برآمد که به جدايي آن از ديانت معترف است. اعتقاد به جدايي دين از سياست با اتخاذ سياست هاي غيرديني همراه بود. از اين رو با نيروهاي مذهبي برخورد نامناسب کرد و نسبت به حذف آنان از صحنه هاي سياسي تلاش کرد؛ نمونه برجسته اينان، فدائيان اسلام، آيت الله کاشاني و ... بودند که نقش بسيار مهمي در نخست وزير شدن مصدق و ملي شدن صنعت نفت داشتند. نواب صفوي مدت 20 ماه از 27 ماه دوران مصدق را زندان بود و آيت الله کاشاني خانه نشين شد.
4. ارتجاعي خواندن قيام 15 خرداد مردم مسلمان: جبهه ملي به رهبري مصدق، قيام 15 خرداد 42 را به عنوان يک حرکت ارتجاعي ارزيابي کرد.
5. سکوت معنادار مصدق به کشف حجاب رضاخاني و تغيير لباس: در جريان تغيير لباس و کشف حجاب که مواجه با اعتراض وسيع روحانيت و اقشار مختلف مردم شد و رضاخان با قساوت تمام به سرکوب مردم پرداخت. علما بزرگ را تبعيد و زنداني کرد و برخي را کشت و به سرکوب مردم در مسجد گوهرشاد پرداخت. مصدق در تمامي اين حوادث در املاک خود در احمدآباد به زندگي خود مشغول بود و لبي نگشود.
6. سکوت خائنانه در برابر شهادت مدرس: مصدق در ماجراي مبارزات، دستگيري و تبعيد و شهادت سيد حسن مدرس سکوت کامل کرد و هيچ گونه اعتراضي به رژيم رضاخان از او ديده نشد.
* مصدق در نگاه شهيد مدرس: «پايه و کلاس اول سياست عوام فريبي است و من با نبوغ و دهائي که در آقاي مصدق السلطنه سراغ دارم يقين دارم که ايشان هميشه در کلاس اول سياستمداري باقي خواهند ماند» (اسماعيلي، بهمن، زندگينامه مصدق السلطنه، ص 69)
* مصدق و جبهه ملي در نگاه امام خميني (ره): «شما مى‏فرماييد که [در مقابل‏] آن کسى که دعوت مى‏کند به اينکه بياييد [عليه‏] اين حکم «غير انسانى» اسلام راهپيمايى کنيد، مسلمانها بنشينند تماشا کنند سبّ به رسول اللَّه بشود، سبّ به قرآن هم بشود؟... يک گروهى که از اولش باطل بودند. من از آن ريشه هايش مى‏دانم- يک گروهى که با اسلام و روحانيت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتى که مرحوم آيت اللَّه کاشانى ديد که اينها خلاف دارند مى‏کنند و صحبت کرد، اينها [اين‏] کار کردند [که‏] يک سگى را نزديک مجلس عينک به آن زدند و اسمش را «آيت اللَّه» گذاشتند! اين در زمان آن (مصدق) بود که اينها فخر مى‏کنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود! ... من به آن آقا (يکي از علماي تهران) عرض کردم که اين ديگر مخالفت با شخص نيست؛ اين سيلى خواهد خورد؛ و طولى نکشيد که سيلى خورد. و اگر مانده بود سيلى بر اسلام مى‏زد. اينها تفاله‏هاى آن جمعيت هستند که حالا قصاص را، حکم ضرورى اسلام را، غير انسانى مى‏خوانند» (امام خميني، صحيفه نور، ج‏14، ص 45? و 457، در تاريخ 25 خرداد 1360.)
* مکتب ايراني مصدق: مصدق با «ايراني گري» و تکيه بر «انسان زدگي غربي» و کنار زدن «اسلام ناب» تلاش کرد تا ايران را از جهان اسلام جدا کرده، به سوي فرهنگ غربي براند؛ انسان اسلامي يا اسلام انساني؟
* مصدق در نگاه امام خامنه اي: «در مورد حادثه سي ام تير بايد عرض کنم که اين حادثه مورد يک تحريف بزرگ تاريخي قرار گرفته است . روزي که در حقيقت بايد روز کاشاني اسم پيدا مي کرد و روز فقاهت اسلام و حضور مظهريت دين و عواطف دين در صحنه مبارزات سياسي » (امام خامنه اي، جمهوري اسلامي، 30 خرداد 63)
1. پشت کردن مصدق به آيت الله کاشاني؛ امام خامنه اي: «آن نکته اي که فوق العاده اهميت دارد اين نکته است که بعد از آن مجددا دولت مصدق روي کار آمد اولين عکس العملي که نشان داده شد بي اعتنائي به مرحوم آيت الله کاشاني است. مصدق ديد مردم آمدند توي خيابان ها و شعار دادند و يا مرگ يا مصدق گفتند و يک عده اي کشته شدند، مطلب بر او مشتبه شد خيال کرد اين مردم از او حمايت مي کنند نفهميد که مردم از دين و از احساسات دينيشان دارند حمايت مي کنند. آن روزي که به اسلام پشت کردند آن روزي که خودشان را از اسلام و از قرآن و از احکام اسلامي و از فقاهت اسلامي جدا کردند مردم به آنان آن چنان پشت کردند که در تاريخ به عنوان يک درس تاريخي باقي ماند» (همان)
2. عبرت از مصدق و لگد زنان به علماي دين: امام خامنه اي: «اين جا دو درس وجود دارد يکي اين درس که آن کساني که با کمک دين با کمک علما با کمک احساسات ديني مردم سرکار آمدند تا اندک فرصتي پيدا کردند در طول تاريخ لگد زدند اين درسي است که در مشروطه هم ما گرفتيم در نهضت ملي هم اين درس تکرار شد در انقلاب خودمان هم اين درس پيش آمد و اين براي ما يک حقيقت تلخي است» (همان)