سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«جهانگیری» کاندیدای ۱۴۰۰ اصلاحطلبان
عبدا... ناصری، فعال سیاسی چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفته است:
«برای سال ۱۴۰۰ نامزد اصلاحطلبان احتمالا جهانگیری و نامزد اصولگرایان احتمالا لاریجانی خواهد بود این در حالی است که من معتقدم جوانگرایی و دادن عرصه به نیروهای جدید را باید از همین انتخابات ریاستجمهوری در پیش گرفت زیرا ادامه روند حضور مدیران ۴۰ ساله در عرصههای مدیریتی را یکی از پاشنههای آشیل کشور میدانم و بر این باورم اگر نگاه نوگرایانهای به حوزه مدیریت داشته باشیم حتی قدرت دفاعی و امنیتی بسیار بالایی برای کشور ایجاد میشود.»[۱]
*اصلاحطلبان پیش از این و حتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ نیز اعلام کرده بودند که جهانگیری را گزینه مناسبی برای انتخابات مهم سال ۱۴۰۰ میدانند.
با این حال اما ذکر این نکته ضروریست که حرکت اصلی اصلاحطلبان به سمت سال ۱۴۰۰ بر مدار شکلدهی به «اعتراض ظالمانه» و فشار به نظام سیاسی کشور برای رد کردن یک گزینه خاص اصلاحطلبان از فیلترهای نظارتی و نادیدهگیری سوابق اوست.
از طرفی آنها عنایتی ویژه به بحث «عبور از روحانی» هم دارند و بدیهیست که جهانگیری در این قضیه هم گوشت قربانی خواهد بود.
فیالواقع، طرح نام آقای جهانگیری فقط یک پوشش برای راهبردهای اصلاحطلبان طی ۳ سال آینده به نظر میرسد.
به سخن دیگر اینکه اصلاحطلبان از روی اجبار است که از او بعنوان گزینه خود در انتخابات ۱۴۰۰ نام میبرند.
چه اینکه اولا جهانگیری یک «اصلاحطلب هزینه نداده» و بدلی محسوب میشود، ثانیا کاریزمای لازم را ندارد و ثالثا عملکرد او طی ۵ سال گذشته به شدت پر اشتباه بوده و بعید است جریان چپ بخواهد مسئولیت سفیدنمایی از این اشتباهات را بر عهده بگیرد.
***
توطئه تعدیلیهای شهرداری علیه اعضای شورای شهر تهران!
راز کمتوانی شهردار نجفی
«مجید فراهانی»، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران و رئیس کمیته بودجه این شورا به تازگی طی اظهاراتی در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون نیروها و کارمندان شهرداری تهران، با بیان اینکه برخی از نیروها قرارداد یکساله دارند، گفت:
شهرداری با پول مردم اداره میشود و درست نیست عوارضش را از مردم بگیریم و قرارداد کسانی که شایستگی حضور در مناصب خود را ندارند، تمدید کنیم. وقتی نیرویی ارزش افزوده ندارد، باید با احترام از او خداحافظی شود. شهرداری متعلق به مردم است و خود مردم به ما اجازه نمیدهند فردی با رانت و بدون ارزشیابی مناسب، کارکرد و ارزش افزوده باقی بماند و حقوق زیاد بگیرد، این ظلم به مردم است.
او همچنین گفته است:
راهکار این است که یک گردش و جابهجایی مناسب شغلی اتفاق بیافتد؛ یعنی افراد شایسته بیایند و امکان خدمت پیدا کنند و افرادی که نمیتوانند ارزش افزودهای برای شهر ایجاد کنند، عذرشان خواسته شود، چرا که سر بار سازمان هستند. این اظهارات برای ما هزینه خواهد داشت و میدانم که اگر این افراد فاقد ارزش افزوده بروند، اعتراض خواهند کرد و پیگیر کارشان میشوند.
فراهانی در واکنش به اظهارات شهردار و معاونانش که بارها اعلام کردهاند، کسی شغلش را در شهرداری از دست نخواهد داد، تصریح کرد: منافع مردم باید بر هر چیزی ارجح باشد. اگر مبنا منافع مردم باشد و بتوانیم به مردم این را ثابت کنیم؛ مردم پذیرفته و همراهی میکنند. مردم نمیپذیرند که دو سوم نیروهای جذب شده در شش ماه اول سال زیر دیپلم و دیپلم باشند، آن هم نیروهایی که هیچ گونه ارزش افزودهای برای شهر ندارند البته بیتردید آنها اعتراضاتی میکنند و سعی خواهد کردند وجهه ما خراب کنند، اما چه کار دیگری از دست ما برمیآید. وقتی میبینیم سیستم شهرداری فشل است و نمیتواند حرکت کند، راه دیگری به جز تحرّک در حوزه منابع انسانی نداریم. شهرداری یک نهاد خدماتی است، اما وقتی میبینیم، نمیتواند به خوبی خدمت رسانی کند، دلیلی جز وجود نیروی انسانی ناکارآمد ندارد.[۲]
*ما قضاوت درباره اظهارات این فعال اصلاحطلب را به عهده افکار عمومی و به عهده کارمندان و نیروهای شهرداری تهران میگذاریم...
پر واضح آنکه محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران با همین سیستم شهر تهران را طی ۱۲ سال گذشته اداره کرد و به اذعان دشمن حتی، تهران را تا حدّ پایتختهای بزرگ اروپایی پیشرفت داد.
اما همانطور که پیشبینی میشد و به مردم تهران هم هشدار داده شده بود، اصلاحطلبان قادر به تکرار کارنامه قالیباف و تشبّث به مدل «مدیریت جهادی» او نیستند و برای این قادر نبودن، فرمولهایی را از درون جیب خود هویدا میکنند که میزان درستی یا غلطی آنها را بایستی کارشناسان امر مشخص کنند.
مسئله جالب اما آنست که چپها این ناتوانی قابل پیشبینی خود در اداره شهر تهران را به عهده «نیروهای ناکارآمد» جلوه میدهند و البته در این «فرافکنی» حاضر به پاسخگویی در زمینه مسئولیت رأیی که از مردم ستاندهاند، نیستند.
***
**تعظیم سران فتنه در مقابل «سران سیاهنمایی»!
«مرتضی مبلغ»، فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات، در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد درباره جامعه و مردم ایران گفته است:
«این روزها انباشت مشکلات و نارضایتیهایی را در جامعه شاهد هستیم و هر دم ممکن است به نحوی خود را بروز دهد.»
او همچنین میگوید:
متاسفانه فقدان یکنواختی طرز تفکر و اندیشه در سطح حاکمیت یکی دیگر از مسائل موجود است. مدتهاست چند جریان فکری در این سطح چالشهایی بین خود دارند که منجر به هم افزایی در امور نیست و بعضا آثار مخربی را نیز به بار میآورد. در شرایطی که نارضایتیهای زیادی در جامعه شاهدیم، این امر به شدت خطرناک خواهد بود.
مبلغ در ادامه تصریح کرده است: برخی تلاش می کنند تا اعتراضات را به مسائل اقتصادی تقلیل دهند. اشتغال و رفع مشکلات اقتصادی و سرمایه گذاری ها باید مورد توجه باشد اما تمام راه حل های اقتصادی از بستر راه حل های سیاسی می گذرد. به این خاطر که مشکلات و تنشهای سیاسی است که باعث می شود ابعادش به حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برسد... جامعه امروز بیش از هر زمانی مستعد انفعال و یاس است! [۳]
*بدیهیست که اگر نام مبلغ و ایران را از جملات بالا و از مراجع ضمیر حذف کنیم؛ خواننده تصور میکند این صحبتها درباره یک کشور جنگزده و یا کشورهایی مثل سومالی، آنگولا، عراق، افغانستان و یا غیره بیان شدهاند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند هدف اصلاحطلبان از ناامید جلوه دادن «جامعه ایرانی و لاینحل بودن مشکلات موجود در کشور»، شکلدهی به «اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی است.
اعتراضی که از ۷ سال قبل پیشبینی شده بود، در دیماه ۹۶، شمّهای از آن رخ داد و صدای فرمان حرکت خیابانی و گردآمدن پیاده نظام میلیونی در حرکت نهایی آن هم از اردوگاه اصلاحات به گوش میرسد. [۴]
تحلیلهای موجود از این میگوید که جریان خاص قصد بحراننمایی از مشکلات عادی کشور را دارد و در ادامه نیز همانطور که در فتنه اقتصادی دیماه نیز شاهد بودیم، بر مزاج اقتصادی اعتراضات، تابلوی اعتراض به نظام و شاکله حکومت را بلند کند. (کما اینکه مثلا در فتنه منتسب به دراویش نیز شعار «مرگ بر دیکتاتور»! شنیده شد.)
این تحلیلها اگرچه بدبینانه به نظر میرسد اما اولا اسناد و شواهد محکمی برای آنها وجود دارد و ثانیا اغتشاشات دیماه ۹۶ در ۸۰ شهر کشور نیز نشان داد که این تحلیلها از بنمایه صحیحی برخوردار هستند و نباید به آنها به چشم مخالفتهای طیفی و غیره نگاه کرد.
برخی معتقدند حرکات مشکوک و سازماندهی شدهای مثل «دختران خیابان انقلاب»، «دراویش گنابادی» و یا اعتراضات سیاسی به ماجراهایی مثل آلودگی هوا، گرد و غبار و زلزله که عملاً نقش دولتها در آنها هیچ یا ناچیز است نیز به این دلیل صورت میگیرد که این حرکات قرار است بهعنوان «آتشزنه» عمل کنند و سبب گُر گرفتن «اعتراض ظالمانه» شوند.
گفتنیست، از جمله عوامل اصلی شکلگیری اعتراض ظالمانه و ایضاً اغتشاشات دیماه ۹۶، عدم بیان و کتمان واقعیتهای مطلوب کشور در عرصههای مختلف است.
مثلا کثیری از چهرههای جریان سیاسی خاص طی ۷ سال گذشته در کنار بزرگنمایی مشکلات، حاضر نشدند بیان کنند که ایران اسلامی به گواه بانک جهانی در رتبه هجدهم اقتصاد جهان قرار دارد، به گواه بلومبرگ، اتکایی حیاتی به درآمد نفتی ندارد، به گواه وزیر کار چند صد هزار شغل بلامتقاضی در کشور وجود دارد که نشان از بحرانی نبودن وضعیت بیکاری است و ضریب جینی یا همان شاخص توزیع درآمد و عدالت در ایران نیز به گواه سازمان ملل، هماکنون از آمریکا، چین و روسیه در رتبه بهتری قرار دارد. [۵]
***
۱_ https://www.isna.ir/news/۹۶۱۲۱۲۰۵۸۵۸/
۲_ http://aftabnews.ir/fa/print/۵۱۱۷۷۵