اصرار روزنامه‌های اصلاح طلب برای تکرار برجام در حوزه موشکی در حالی است که تجربه برجام و نتیجه آن پیش روی افکار عمومی قرار دارد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** آخوندی: سقوط هواپیما، مثنوی یادداشت‌های ژورنالیستی‌ام را تعطیل کرد!

«عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

«مدتی مثنوی یادداشت‌هایم تعطیل شد. حادثه سخت و تکان‌دهنده سقوط هواپیما و درگیری‌های پس از آن نه فرصتی برای من می‌گذاشت که مطلبی را بنویسم و نه دل و دماغی برایم باقی مانده‌بود. حالا نیز، شاید عده‌ای انتظار داشته باشند که درباره آن حادثه نکاتی را بنویسم. البته این کار را خواهم کرد، لیکن نه اکنون. بر اساس قانون و پادمان‌های بین‌المللی تا زمانی‌که ستاد رسیدگی به سانحه نظرش را اعلام نداشته است، هیچ اظهارنظری قانونی تلقی نمی‌شود و من هم باید به این اصل پایبند باشم...و اما مهندسی. بحث نظارت و کنترل مهندسی ساختمان‌ها کلاف سردرگمی است. داستان از این قرار است که...».

۲۱ آبان ماه امسال، زلزله‌ای به بزرگی ۳، ۷ ریشتر، منطقه سرپل ذهاب و قصر شیرین واقع در استان کرمانشاه را لرزاند که لرزش آن در بسیاری از مناطق غربی و مرکزی کشورمان احساس شد. در پی وقوع این حادثه تلخ، تعدادی از هموطنانمان جان خود را از دست دادند و تعدادی نیز زخمی شدند.

پس از وقوع زلزله، بسیاری از مقامات کشور بارها به کرمانشاه سفر کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گرفتند و در مصاحبه با رسانه‌ها به تشریح اقدامات صورت گرفته پرداختند؛ اما در کمال تعجب در این میان، جای عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت خالی بود. وی در روزهای ابتدایی زلزله تنها یکبار به منطقه سفر کرد و به هیچ عنوان برای پاسخگویی در میان رسانه‌ها حاضر نشد. غیبت آخوندی به حدی برای افکار عمومی تأمل برانگیز بود که این مسئله باعث شد تا عده‌ای در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با هشتگ گمشده (#گمشده) به دنبال یافتن وزیر راه و شهرسازی باشند.

۳۰ آبان ماه امسال، عباس آخوندی در نشست کمیسیون عمران مجلس برای بررسی زلزله غرب کشور حاضر نشد و به همین خاطر این جلسه لغو شد.

پس از حدود ۱۰ روز از حادثه تلخ زلزله کرمانشاه نیز، آخوندی در کمال تعجب به مقاله نویسی در روزنامه‌ها مشغول شد.

گفتنی است وزیر راه و شهرسازی دولت، جزو بی‌میل‌ترین وزرا برای پاسخگویی است. چنان‌که «کیاداود اسفندیاری» مجری برنامه اقتصادی «پایش» پیش از این در واکنش به اظهارات وزیر راه و شهرسازی درباره ضرورت نقد و آگاهی‌بخشی رسانه‌ای نوشت: «بارها از شما برای حضور در برنامه دعوت کرده‌ایم ولی هیچگاه قبول نکردید، آن یک شب هم که آمدید، قبلش کلی خط و نشان برایمان کشیدند که فلان سؤالات را از وزیر نپرسید. آن شب آمدید و فقط درباره حاشیه‌نشینی مونولوگ گفتید و من ماندم با انبوه سؤالات مردمی درباره مسکن مهر، کیفیت خدمات راه‌آهن و هواپیماها. آن شب پیشمرگ انتقادها به دولت شدیم و جای شما فحش خوردیم».

کارنامه بسیار ضعیف عباس آخوندی و عدم پاسخگویی وی به افکار عمومی، کار را به جایی رسانده که حتی روزنامه‌های حامی دولت نیز صراحتاً به این موضوع اشاره کرده‌اند.

 در روزهای گذشته، روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «تفرعن آقای وزیر!» نوشته بود: «طی یک‌سال و اندی گذشته حوادث مرگباری در حوزه کاری عباس آخوندی باجناق علی اکبر ناطق نوری و وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی رخ داده است. در تمام حوزه‌های زمینی، ریلی، هوایی و دریایی شاهد حادثه بوده‌ایم. مرگ و میرهای جاده‌ای که گویا به یک روال عادی در کشورمان تبدیل شده و کسی چندان به‌آن ها توجه نمی‌کند. بر اساس آمار رسمی روزانه بیش از ۵۰ نفر و سالانه رقمی بالغ بر ۱۶ هزار نفر در جاده‌ها کشته می‌شوند و سالیان سال است که نهادهای مسول، دیگران را مقصر می‌خوانند... بااین‌حال وزیرراه وشهرسازی هیچ‌گاه طوری رفتار نکرده که تأثر و اندوه خود ازاین حوادث را نشان دهد. اودرحالی که خانواده مسافران قطارتهران-مشهد عزادار بوده وانتظارمی رفت بارفتار خود تسلی بخش آمال بازماندگان باشددریک برنامه تلویزیونی چنین گفت:"همه خانواده‌ها چه آن‌هایی که کشته شده‌اندوچه آن‌هایی که مجروح هستند، زیرپوشش بیمه قراردارندواز این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد».

** «موشکی رفت، تحریم‌ها ماند»، سرنوشت برجام ۲ همین است!

روزنامه‌های اصلاح طلب، زمزمه مذاکرات موشکی را کلید زده‌اند.

در همین رابطه روزنامه ایران در سرمقاله امروز به قلم «حسین موسویان» نوشت:

«سه موضوع برجام، موشک و نقش ایران در منطقه، از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی اروپا، ایران و امریکا و متحدین کلیدی ترامپ یعنی اسرائیل و عربستان است. در حالی که اروپا خواستار حفظ برجام و مهار نفوذ منطقه و توان موشکی ایران است، استراتژی کاخ سفید و متحدینش مبتنی بر نابودی برجام، توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران و تغییر رژیم در تهران است. این در حالی است که ایران هم به دنبال تقویت توان موشکی - دفاعی و جایگاه منطقه‌ای خود همراه با حفظ برجام است...نهایت اینکه اگر دست ماکرون از گفت‌وگوهای اروپا با ایران بویژه گفت‌وگوهای لودریان در تهران پر باشد، ممکن است بتواند کاخ سفید را در تصمیمات پیش رو تعدیل کند. لذا مناسب است تهران با توجه به این عوامل مهم، برای گفت‌وگوهای با لودریان در تهران، طرح و برنامه مناسب داشته باشد».

روزنامه آفتاب یزد نیز در یادداشتی با عنوان «فرصت طلایی گفت و گو» نوشت:

«ایران تنها کشوری است که توانسته با مذاکره، پرونده خود را از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج کند. با توجه به چنین توانی، ایران باید ماهیت ژله‌ای دیپلماسی را در نظر بگیرد. نباید با زبانی خشک گفته شود هیچ گفت و گویی انجام نمی‌شود...ایران باید حوزه مذاکرات کلان را با حفظ برجام پیش ببرد و نقش فعالی در گفت و گوها داشته باشد. باید توجه داشت که مذاکره به معنی شکست نیست. مذاکره‌ای که نتیجه دلخواه نداشته باشد نشان از تضعیف است».

اصرار روزنامه‌های اصلاح طلب برای تکرار برجام در حوزه موشکی در حالی است که تجربه برجام و نتیجه آن پیش روی افکار عمومی قرار دارد.

همین چند ماه پیش بود که ظریف اذعان کرد که «به دلیل پابرجاماندن تحریم‌ها حتی نمی‌توانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم» و همین چند هفته پیش بود که عراقچی گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمی‌داند چرا که از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌ها برداشته نشده است» و همین چند روز پیش بود که فرودگاه آلمان در اقدامی توهین‌آمیز از ترس تحریم‌های آمریکا، از سوخت‌رسانی به هواپیمای حامل آقای ظریف خودداری کرد.

نتیجه برجام این شد که «هسته‌ای رفت، ولی تحریم‌ها باقی ماند». گویا اصلاح طلبان اصرار دارند که «موشکی هم برود و تحریم‌ها باقی بماند».

آیا در شرایطی که دشمن در چهارچوب عملیات روانی، تک‌تک منابع قدرت ملی-از جمله توان موشکی و قدرت منطقه‌ای- را اسباب مزاحمت و دردسر برای ما جا می‌زند، اینکه رسانه‌های حامی دولت بگویند بهره‌مندی از قبیل این منابع، ماجراجویی و هزینه تراشیدن برای کشور است، یا دست‌کم بر سر این منابع می‌شود معامله «برد-برد برجام»! را تکرار کرد، آیا این قبیل اظهارات، همنوایی با دشمن نیست؟!

** بلیت مترو ۱۵۰ درصد افزایش پیدا می‌کند؟

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «گرانی ۱۵۰ درصدی بلیت مترو؟!» نوشت:

«بر اساس پیشنهاد شهرداری قیمت بلیت مترو در سال ۹۷ از ۸۰۰ تومان مصوب ۹۶ در صورت تصویب در صحن علنی شورای شهر تهران و تأیید فرمانداری به ۱۰۰۰ تومان افزایش خواهد یافت. همچنین پیشنهاد شهرداری برای بلیت تک‌سفره حومه به تهران که در سال ۹۶، ۸۰۰ تومان بود، ۱۵۰۰ تومان است. باتوجه به افزایش قابل‌توجه بلیت مترو در سال آینده باید به انتظار بنشینیم تا ببینیم که آیا این قیمت‌ها نهایتاً از سوی شورای‌شهر تهران قطعی خواهند شد یا خیر. مساله آن است که مترو به‌عنوان یک وسیله حمل‌ونقل عمومی پرتردد میزبان اقشار مختلف مردم با توانمندی‌های اقتصادی متفاوت است و افزایش جهشی قیمت در نهایت به ضرر اقشارنیازمند و کم‌برخوردار خواهد شد...برخی دیگر از مسافران نیز استفاده از مترو را دیگر مقرون به صرفه نخواهند دانست و به فکر استفاده از خودروشخصی خود می‌افتند، در این صورت چگونه می‌توان مشکلات ناشی از استفاده از خودروشخصی مانند افزایش میزان ترافیک یا آلودگی‌هوا را کاهش داد؟! تهران هم‌اکنون نیز به‌سختی نفس می‌کشد و سالانه تعداد زیادی از افراد در اثر بیماری‌های قلبی- تنفسی جان خود را در تهران از دست می‌دهند. بنابراین به‌نظر می‌رسد شورای شهر برای تصویب‌نهایی این قیمت‌ها نیازمند تأمل و بررسی بیشتر تبعات این تصمیم است».

گفتنی است با توجه به ارقام تورم اعلام‌شده از سوی دولت آقای روحانی، میزان افزایش نرخ بلیت تک‌سفره مترو در سال ۹۷ تقریباً ۳ برابر نرخ تورم است.

بر اساس مصوبه شورای شهر، بلیت مترو فرودگاه امام خمینی (ره) که پیش از این ۶۰۰۰ تومان بود به ۱۰ هزار تومان افزایش یافت که رشد ۶۶ درصدی نشان می‌دهد.

اعضای شورای شهر تهران علت گران کردن بلیت مترو را زیان‌دهی متروی تهران عنوان کرده‌اند. این در حالی است که شهردار فعلی تهران در بدو مسئولیت خود اظهارات شهردار سابق درباره اینکه دولت بخش اعظم بدهی خود به شهرداری و مترو را پرداخت نکرده، منکر شده بود.

اعضای شورای شهر تهران می‌گویند مترو ماهانه ۶۰ میلیارد تومان زیان می‌دهد که معادل سالانه ۷۲۰ میلیارد تومان می‌شود. بدیهی است اگر دولت روحانی بدهی چندین هزار میلیارد تومانی خود را به شهرداری تهران پرداخت کند، نیازی به تأمین زیان مترو از جیب مردم نخواهد بود.

بر اساس قانون باید یک سوم هزینه تمام‌شده بلیت مترو توسط شهرداری، یک سوم توسط دولت و یک سوم نیز توسط مردم پرداخت شود؛ اما متاسفانه به دلیل شانه خالی کردن دولت از پرداخت سهمش، شهرداری دست در جیب مردم می‌کند.