اکنون قریب به پنج سال از آغار به کار دولت روحانی سپری شده است و پیش از این نیز برخی روزنامه‌های اصلاح طلب تاکید کردند که «ترفند آواربرداری از دولت قبل» دیگر جواب نمی‌دهد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** بهار: پرونده خون‌های آلوده و حمایت فرانسه از منافقین، اهمیتی ندارد

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «یک وزیر خارجه و این همه جوسازی؟!» نوشت:

«همانطور که می‌شد حدس زد حضور وزیر امورخارجه فرانسه در ایران با واکنش‌های منفی اقلیت تندرو روبرو شده است. با نگاهی به اظهارنظرها و اقدامات صورت گرفته از سوی اینان درباره سفر وزیر امور خارجه فرانسه به کشورمان شاهد آن هستیم که تمام تلاش و برنامه ریزی خود را به کار بستند تا با ایجاد جوّی سنگین علیه دولت فرانسه و بازخوانی پرونده‌های خاک گرفته گذشته در صداوسیما و دیگرتریبون‌های در اختیارشان مانع ثمربخش شدن این سفر و ملاقات میان مقامات ایرانی و فرانسوی شوند».

روزنامه‌های اصلاح طلب اصرار دارند که کشورشان و هموطنانشان را تحقیر کنند.

در حال حاضر گروهک تروریستی منافقین که ۱۷ هزار ایرانی بی‌گناه را به خاک و خون کشیده است، تحت حمایت کامل دولت فرانسه مشغول برگزاری میتینگ در پاریس است. «فرانسوا سنمو» سفیر فرانسه در تهران-تیر ۹۶- در مصاحبه با روزنامه شرق در اظهارنظری گستاخانه گفت: «سازمان مجاهدین [گروهک تروریستی منافقین] هرسال، در حومه پاریس، گردهمایی دارد و قوانین فرانسه مدافع حق آزادی تظاهرات و بیان است و مادامی‌که در این گردهمایی، عملی غیرقانونی یا خلاف نظم عمومی اتفاق نیفتاده، مقامات فرانسوی اجازه ممنوع‌کردن آن را ندارند».

حال سؤال اینجاست که اگر گروهی تروریستی ۱۷ هزار شهروند فرانسوی را کشته بود و امروز در ایران دفتر داشت و میتینگ برگزار می‌کرد، فرانسوی‌ها با ما چه برخوردی می‌کردند؟! به نظر شما، حمایت فرانسه از منافقین، صرفاً یک پرونده خاک خورده است؟!

پرونده «فرآورده‌های خونی آلوده» نیز که حدود سه دهه قبل و در جریان جنگ ایران و عراق و در خلال سال‌های ۶۲ و ۶۳ به وجود آمد یکی دیگر از اقدامات فراموش نشدنی مقامات آن کشور در قبال ایرانیان است. به نظر شما این جنایت صرفاً یک پرونده خاک خورده است؟!

فرانسه در جنگ تحمیلی، یکی از کشورهای اصلی حامی صدام بود، کمک‌های تسلیحاتی پاریس به بعثی‌ها، فروش هواپیماهای سوپر اتاندارد و میراژ برای حمله به ایران، فروش موشک‌های اگزوست به صدام و حتی سلاح شیمیایی تنها بخشی از اقدامات خصمانه‌ای است که دولت‌های پیشین فرانسه علیه ایران انجام داده‌اند. به نظر شما این مسأله صرفاً یک پرونده خاک خورده است؟!

براساس مستندات به دست آمده، فرانسه برای گروه‌های تروریستی، دوربین دید در شب و سلاح و تجهیزات نظامی ارسال کرده است.
چندی پیش روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی نوشت: «فرانسه از گروه‌های مسلح [تروریست‌های تکفیری] در سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کند».

با این وجود فرانسه طلبکارانه با ما برخورد کرده و مقامات کشورمان را مورد بازخواست قرار می‌دهد. با این حال، روزنامه‌های اصلاح طلب اصرار دارند که که کشورشان و هموطنانشان را تحقیر کنند.

** عطریانفر: اینکه بگوییم دولت دوم روحانی همچنان مشغول آواربرداری است، دیگر جواب نمی‌دهد

«محمد عطریانفر» در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که: «جامعه وقتی پوست‌اندازی کرده و دولتی را تغییر می‌دهد، در مقطع زمانی کوتاهی مثلاً سه ماه تا ۶ ماه می‌پذیرد که دولت پیشین نقد شده و اشکالات آن مرتفع شود. با این حال نمی‌توان تاپایان دولت دوم با چنین رویه‌ای پیش رفت و دولت قبل را به صورت همیشگی به نقد کشید»، گفت:

«جامعه وقتی پوست‌اندازی کرده و دولتی را تغییر می‌دهد، در مقطع زمانی کوتاهی مثلاً سه ماه تا ۶ ماه می‌پذیرد که دولت پیشین نقد شده و اشکالات آن مرتفع شود. با این حال نمی‌توان تاپایان دولت دوم با چنین رویه‌ای پیش رفت و دولت قبل را به صورت همیشگی به نقد کشید».

اکنون قریب به پنج سال از آغار به کار دولت روحانی سپری شده است. پیش از این نیز برخی روزنامه‌های اصلاح طلب تاکید کردند که «ترفند آواربرداری از دولت قبل» دیگر جواب نمی‌دهد.

چندی پیش روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «تا کی دولت قبل؟» نوشت: «یکی از کلیدواژه‌های مورد استفاده دولتمردان در این چند سال «دولت قبل» بوده است...برای بخش قابل توجهی از جامعه کنار هم قرار دادن این موضوعات نشانگر آن است که دولت مستقر و رسانه‌ها و سیاسیون همراه آن به جهت آنکه عملکردی متناسب با وعده‌های خود نداشته‌اند در پی برجسته‌سازی گذشته و استفاده مجدد ازترفند سیاسی و رسانه‌ای با کلید واژه «دولت قبل» هستند... نمی‌توان پذیرفت که رسانه‌ها در روزهای انتخابات بلندگوی مطرح شدن مطالبات و از طرف دیگر ابزاری برای تبلیغات سیاسیون بشوند اما زمانی که سیاستمداران بر کرسی قدرت تکیه زدند نقش ناظر خود را فراموش کرده و به جای نقد خطاها و ضعف‌های دولت مستقر بعد از گذشت زمانی طولانی از پایان دولت گذشته باز هم از «دولت قبل» سخن بگویند».

** آقای جهانگیری! موتور را روشن کن، اما برای گزارش عملکرد دولت

روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «موتور را روشن کن!» نوشت:

«اسحاق جهانگیری دیروز گفت ممکن است موتورش را روشن کند و علیه رئیس جمهور سابق بار دیگر افشاگری کند...حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و دیگر دولتمردان باید موتور را روشن کنند اما نه برای نبش قبر دولت احمدی نژاد که دیگر تاثیری بر صحنه سیاسی ایران ندارد بلکه درباره عملکرد هشت ماهه دولت دوازدهم!...این روزها بسیاری می گویند بذر ناامیدی پاشیده نشود اما اولین بذر یأس، همان ترکیب کابینه بود».

روزنامه قانون چندی پیش نوشته بود: «عملکرد حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوری‌اش رویه تامل‌برانگیزی به خود گرفته است. برخلاف ابراز نظرهای پرامید و درباغ سبز نشان‌دادن ایشان و اطرافیان‌شان به ویژه محمدباقرنوبخت، سخنگوی دولت، بازخوردها از عملکرد روحانی وتیمش در اذهان، بسیار متفاوت ومتناقض است و زنگ ناامیدی از دولت این بار زودتر وپر طنین‌تر از همیشه به صدا درآمده است...روحانی و همراهانش هر نارسایی را به دوران قبل نسبت می‌دهند ومعتقدند هنوز مشغول آواربرداری آن دوران هستند و گویی به قدری آوار برداری می‌کنند که آلمان‌ها نیز پس از ویرانه‌های جنگ دوم جهانی این حجم آواربرداری را نکرده‌اند... مردم به شما رأی داده‌اند که آن دوران را جبران کنید وکشور را به مسیری دیگر بیندازید نه اینکه تا پایان هشت سال بگویید چه بود و چه شد».

** روزنامه ایرانی یا سخنگوی کاخ الیزه؟!

«فریدون مجلسی» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:

«در شرایط کنونی فرانسه از ایران انتظار دارد که به برخی از معادلات و قوانین بین‌المللی بیشتر احترام بگذارد. برای فرانسه این مساله دارای اهمیت زیادی است که ایران به جای برخی رویکردهای سلبی در عرصه بین‌المللی به رویکردهای ایجابی روی بیاورد تا برخی حساسیت‌های بین‌المللی پیرامون ایران و مواضعی که در عرصه بین‌المللی اتخاذ می‌کند از بین برود. برای مثال برخی‌ها از داخل کشور تنها راه‌حل کردن مشکلات منطقه را در جنگ خلاصه کرده‌اند و معتقدند مردم بخش‌هایی از منطقه تنها با جنگ می‌توانند به حقوق خود دست پیدا کنند. این در حالی است که کشورهایی مانند فرانسه معتقد بوده که برای حل کردن همان مشکلات، از راه‌حل‌هایی غیر از جنگ نیز می‌توان استفاده کرد و به همین دلیل اینطور نشان داده‌اند که تلاش دارند طرفین را به آرامش و خویشتن‌داری بیشتر دعوت کنند».

سال گذشته مجله نیوزویک، تصویر سردار قاسم سلیمانی را بر صفحه اول خود نشاند و تیتر زد «او نخست با آمریکا جنگید؛ اکنون در حال در هم شکستن و خُرد کردن داعش است؛». و آبان ماه سالجاری شیشه عمر دولت سرطانی داعش در عراق و سوریه در هم شکسته شد.

پیروزی محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی و شکستن کمر داعش در ماههای گذشته در حالی رخ داد که جریان اصلاح طلب تا پیش از آن مدعی بودند که داعش با جنگ از بین نمی‌رود و تنها راه ممکن بهره مندی از دیپلماسی است.

سردار قاسم سلیمانی چندی پیش- در مراسم اربعین شهادت شهید نصیری- گفت: «برخی اوقات ما از راه دیپلماسی اقداماتی می‌کنیم که اقدامات خوبی هم هست اما برخی گره‌ها و مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمی‌شود و آنجا اتفاقات دیگری است که از همه رفتارهای دیپلماسی معمولی عبور می‌کند، درها را می‌گشاید، پیوندها را ایجاد و یخها را ذوب می‌کند و اخوت و صمیمیت ایجاد می‌کند و خون شهید نصیری از این خونها بود».

آخرین سفیر واشنگتن در دمشق-خرداد ۹۶- ساعتی پس از شلیک موشکهای سپاه به مواضع تروریست‌های داعش در گفت‌وگو با روزنامه سعودی الشرق الاوسط تصریح کرد: «آمریکایی‌ها بزودی خواهند فهمید که توان نظامی ایستادن مقابل ایران را ندارند و جمهوری اسلامی آمریکایی‌ها را مجبور خواهد کرد که از سوریه عقب‌نشینی کنند؛ همان‌گونه که از بیروت در سال ۱۹۸۳ و از عراق در سال‌های اخیر عقب‌نشینی کردند».

اصلاح طلبان بارها اعلام کرده بودند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و در نهایت راه و روش دیپلماسی جواب می‌دهد. بر همین اساس، افرادی همچون کرباسچی- از اعضای شاخص حزب کارگزاران- با وقاحت به مدافعان حرم حمله کردند.