سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** نماینده مجلس: آخوندی به شکل گستردهای در حال لابی با نمایندگان مجلس است
«غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده مردم رشت و عضو کمیسیون برنامهوبودجه مجلس در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«برخی عنوان میکنند احتمال استیضاح آقای آخوندی بیشتر از بقیه است. با این وجود با شناختی که بنده از آقای آخوندی دارم باید این نکته را متذکر شوم که آقای آخوندی حرفهایتر از بقیه است و به خوبی میداند که چگونه باید از این وضعیت خارج شود. این در حالی است که بقیه وزرا دارای چنین شرایطی نیستند و ممکن است در این وضعیت گرفتار شوند. بهعنوان مثال در شرایط کنونی آقای ربیعی و آخوندی در حال لابی کردن با نمایندگان مجلس هستند. این در حالی است که اخبار لابی کردن آقای ربیعی با نمایندگان مجلس و دغدغههایی که در این زمینه مطرح میشود خیلی زود رسانهای میشود و ارزش خود را از دست میدهد یا شکل خنثی به خود میگیرد، اما آقای آخوندی در شکل گستردهتری در حال لابی با نمایندگان مجلس است و از تمام ابزارها و امکانات خود نیز در این زمینه استفاده میکند و هیچکسی از این لابیها و چگونگی آنها مطلع نمیشود. به همین دلیل نیز بنده معتقدم آقای آخوندی رویکرد حرفهایتری در پیش گرفتهاند و میتوان احتمال موفقیت بیشتری برای ایشان در نظر گرفت.»
«عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی که بنابر اظهارات «جعفرزاده ایمن آبادی» با تمام ابزار و امکانات خود در حال لابی گری بیسروصدا در مجلس است، همزمان در یادداشتی در روزنامه اعتماد، بدون اشاره به کارنامه ضعیف خود، به استیضاح نیز اعتراض کرده است. آخوندی در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «استیضاحِ استیضاح» نوشت: «مسیرِ پرسش و پاسخ بین مجلس و دولت جاده یکطرفه است. قطعاً حرکت در خلاف جهت جریمه سنگینی دارد. لیکن، اینبار میخواهم برخلاف رویه معمول، پرسشی را با نمایندگانِ عزیزِ استیضاحکننده در میان بگذارم و بهقول معروف طلب توضیح کنم».
آخوندی در ادامه نوشت: «من در پی نیتخوانی نیستم و از مقاصد پنهان سخن نمیگویم. من میخواهم یک روایت رسمی داشته باشم. استیضاح در پی سانحه سقوط هواپیمای آسمان کلید خورد و یکی از طراحان آن عنوان کرد "باید توجه داشت در حوادث نفتکش سانچی و سقوط هواپیمای تهران به یاسوج وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی و راه و شهرسازی مقصر هستند". ایشان چگونه و با چه مدرکی به این نتیجه رسیدند؟...اکنون سؤال من از دوستان این است که آیا این استیضاح برپایه درستی استوار است؟ و آیا استیضاح مراحل مورد پذیرش عرف حقوقی را طی کرده است؟ و سرانجام، آیا بر اثر آن نکته تاریکی روشن خواهد شد؟ یا آنکه پاسخ در گرو اعلام نتیجه از سوی ستاد رسیدگی بسانحه است؟ و استیضاح جز متشنج کردن فضا و ایجاد بیثباتی در دستگاه اجرایی و محیط گسترده کسبوکار حملونقل سود دیگری ندارد.»
گفتنی است کارنامه بسیار ضعیف آخوندی و امتناع وی از پاسخگویی، حتی صدای روزنامههای حامی دولت را نیز درآورده است.
** بی دستاوردی برجام و کاهش اعتبار پاسپورت ایرانی تقصیر منتقدان دولت است
«علی خرم» در سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان «تیشه به ریشه» نوشت:
«در سال ۱۳۹۲، زمانی که بخش مهمی از مردم با صندوقهای رأی آشتی کردند، مصاحبه کردند، نظر دادند، سخنرانی کردند و مقاله نوشتند که دیگر دوران گذشته مبتنی بر درگیری و تنش با جهان را نمیخواهند و از دوران جدید حمایت میکنند که در آن آشتی با جهان باشد، رفتوآمدها با کشورها صورت بگیرد، احترام ایران و ایرانی و گذرنامهاش در خارج محفوظ باشد و در یک کلام سیاست خارجی مبتنی بر تعامل سازنده در پیش گرفته شود...برخی از دستخالیبرگشتن بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا، از ایران خشنودند و لودریان، وزیر خارجه فرانسه را با دستخالی بدرقه کردهاند. پس در صحنه سیاست خارجی باید با کدام کشورها وارد تعامل شد؟...قرار بود وقتی توافق هستهای برای ازبینبردن اثرات بیتدبیری که به قطعنامههای شورای امنیت انجامید، در پرتو لغو تحریمهای مرتبط با هستهای، بهسرعت در دو حوزه سیاست خارجی و اقتصاد حرکت کنیم تا عقب افتادگیها جبران شود. امروز در واپسین روزهای سال ۹۶، جدای از برخی مشکلات خارجی، عدهای صاحبنفوذ در داخل تیشه به ریشه این توافق زدند تا همان دو هدف هم به دست نیاید؛ غافل از اینکه این تیشه به ریشه کشور است و آثار آن دیر یا زود تبلور پیدا خواهد کرد».
لازم به ذکر است که یکی از خواستههای اصلی «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس در سفر چندی پیش به ایران، آزادی جاسوسان دوتابعیتی بود. لودریان وزیر خارجه فرانسه نیز با لحنی بی ادبانه و البته زیاده خواهانه خواستار پاسخگویی ایران درباره توانمندی موشکی و قدرت منطقهای شده بود. حال به نظر شما، پذیرفتن این خواستهها در راستای حفظ عزت مردم و منافع ملی کشورمان بود؟
رسانههای خارجی به دفعات اذعان کردهاند که دستاورد تقریباً هیچ برجام به دلیل عدم اجرای این توافق از سوی آمریکاست. اما متاسفانه حامیان دولت حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند و به همین منظور با بزک آمریکا، همچنان تمام تقصیرها را به گردنمنتقدان میاندازند.
بنابراظهارات مقامات ارشد دولتی قرار بود در روز اجرایی شدن برجام-دیماه 94- تمامی تحریمها بالمره لغو شود و گشایش اقتصادی برای عموم مردم ایجاد شده و سرمایه گذاری خارجی افزایش یابد و ارزش پاسپورت ایرانی نیز افزایش یابد اما متاسفانه به دلیل نامتوازن بودن برجام و اقدامات یکطرفه دولت ایران- همانطور که منتقدان نیز از ابتدا اشاره کردند- هیچکدام از وعدههای فوق به وقوع نپیوست.
** بهزاد نبوی: اعتراضات اخیر ناشی از مشکلات اقتصادی بود
«بهزاد نبوی» در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:
«حوادث یکی، دو ماه اخیر و همچنین مشکلات موجود در کشور، شاید همه طیفها را به فکر وادار کند. حداقل فکر میکنم که همه طیفها در وجود مشکلات خیلی مهم در اقتصاد کشور هم نظر باشند و اگر رویدادهای یکی، دو ماه اخیر را ناشی از مشکلات اقتصادی بدانند، ممکن است این موضوع باعث هماندیشی شود».
گفتنی است چندی پیش روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «سید رضا صالحی امیری» نوشته بود: «در خصوص وقایع دیماه معتقدم این پدیده محصول شکاف اجتماعی است که مهمترین آن شکاف اقتصادی یعنی اعتراض فرودستان، فقرا و افراد کم برخوردار نسبت به وضعیت معیشتی و زیستی خود است. وضعیت مالی و زیستی افراد بازداشتشده این واقعیت را نشان میدهد که آنان به دنبال شغل و معیشت و تأمین حداقل نیازهای اولیه خود هستند اما تجربههای تاریخی نشان دادهاند در هر پدیده اجتماعی در جامعه عدهای فرصتطلب با اهداف انتقامجویی یا ضدیت با نظام موجسواری میکنند».
اذعان اصلاحطلبان در خصوص علت اصلی اعتراضات دیماه در حالی است که در ابتدا، این جماعت بدون توجه به اعتراضات معیشتی مردم، این تجمعات را به رقبای انتخاباتی روحانی نسبت داده و از آن به تسویهحساب سیاسی تعبیر کردند. اما پسازآنکه عدهای آشوبگر با موجسواری بر اعتراضات معیشتی مردم به آدم کشی و تخریب اموال عمومی روی آوردند، آنها را معترضین نامیدند و در نقش وکیل مدافع خواستار آزادی اغتشاشگران شدند. در مرحله بعد وقتی مردم صف خود را از آشوبگران جدا کرده و آدم کشی و تخریب اموال عمومی از سوی این گروه را محکوم کردند، اصلاحطلبان به بایکوت خبری و سانسور راهپیماییهای سراسری مردم پرداختند. اما قضیه به همینجا ختم نشد، توهین به مردم و استفاده از تعابیری همچون «نمایش خیابانی» و «واکنش شعاری و احساسی» در واکنش به راهپیماییهای سراسری علیه آشوبگران، فاز بعدی برخورد اصلاحطلبان با مردم بود.