کد خبر 839259
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰

بررسی عملکرد عباس آخوندی در آستانه سومین استیضاح نشان می‌دهد او بیش از آنکه در حوزه تخصصی وزارتخانه‌اش کارنامه قابل توجهی داشته باشد جلسات تئوری‌پردازی برگزار کرده است.

به گزارش مشرق، مســکــن اجتماعی یکی از وعده‌های عباس آخوندی جهت کسب رای اعتماد نمایندگان مجلس برای کرسی وزارت راه و شهرسازی بود. این طرح قرار بود قشر مستضعف و دهک‌های پایین جامعه را خانه‌دار کند؛ اما با گذشت پنج‌سال از وزارت او، به‌جایی نرسید و نتیجه‌ای نداد و صرفا در حد «نظریه‌پردازی» باقی ماند. اما این تنها ایده نظریه‌پردازانه آخوندی نبود. آخوندی به‌جای آنکه در کلاس درس و فضای آکادمیک «نظریه‌پردازی» را دنبال کند، مثل سایر سیاسیون وطنی کرسی وزارت و ریاست را محل ابراز نظریه‌پردازنمایی خود قرار داده است و بدون آنکه در حل مشکلات و مسائل عینی حوزه وزارتی ازجمله غرق شدن سانچی، سقوط هواپیما و از ریل خارج شدن قطار، کارآمدی نشان دهد، ردای نظریه‌پردازی بر تن کرده و خود را «نظریه‌پرداز توسعه» تلقی می‌کند.

چهارم اردیبهشت‌ماه 94، عباس آخوندی در خانه گفتمان شهر و معماری پیرامون «اندیشه ایرانشهری» به سخنرانی پرداخت و از ضرورت «بازخوانی اندیشه ایرانشهری» در قرن حاضر سخن گفت و تلاش در این راستا را پاسخی به سوال «شهری که من در آن زندگی می‌کنم کجاست؟» و «خانه من کجاست؟» دانست و گفت: «ما در خانه‌هایی که از خود ساخته‌ایم احساس غریبگی داریم ولی وقتی به کاشان می‌رویم در خانه‌هایی که خود نساخته‌ایم، احساس خودی‌بودن داریم.» او اضافه کرد: «این تعارض نمی‌تواند بدون راه‌حل باقی بماند و باید برای رسیدن به آن راه‌حل، به مساله هویت توجه کنیم.»

پس از این خطابه بود که «به‌منظور «توسعه»، «تفهیم» و «تعمیق» اندیشه ایرانشهری و همچنین پایدارسازی این جریان فکری، دبیرخانه طرح توسعه اندیشه ایرانشهری راه‌اندازی شد.» این دبیرخانه ذیل مجموعه «شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری» تشکیل شد تا در راستای منویات مقام وزارت در حوزه راهبردی توسعه با استفاده از اندیشه ایرانشهری به فعالیت بپردازد. از آن زمان تا امروز 29 جلسه از سلسله‌نشست‌های اندیشه و تمدن ایرانشهری برگزار شده و اندیشه سیدجواد طباطبایی صاحب تئوری «ایرانشهری» و «انحطاط ایران» با بودجه عمومی، بسط و گسترش یافته است. علاوه‌بر تهران، این دبیرخانه در بعضی از مراکز استان‌ها هم تشکیل و در برخی شهرها ازجمله مشهد، قزوین، یزد و تبریز هم این نشست‌ها برگزار شد. شخص مقام عالی وزارت و معاونان او هم پای ثابت این جلسات بودند و حتی مدیران میانی وزارت راه و شهرسازی هم به وسع خود در بسط اندیشه ایرانشهری کوشیده و در مدح آن سخن گفته‌اند.

در جزوه «طرح توسعه اندیشه ایرانشهری» و در قسمت مربوط به انتشارات ترویج و توسعه اندیشه ایرانشهری هم از کتاب‌های سیدجواد طباطبایی به‌عنوان نظریه‌پرداز این ایده، ازجمله «خواجه نظام‌الملک طوسی، گفتار در تداوم فرهنگی ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران، گفتار در مبانی نظری انحطاط ایران»، «تاملی درباره ایران» و حتی کتاب «فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی» نام برده شده است.1

در همین طرح از قول عباس آخوندی نیز آمده است: «اگر بخواهیم شروع به اصلاح کنیم، به نظر من اصلی‌ترین بحث، هویت است؛ چراکه هویت ناظر بر بحث «بودگی» ماست. هویت به‌عنوان لنگرگاه اصلی پاسخ دادن به چالش‌های اصلی شهرنشینی در ایران است و آن چیزی که می‌توانیم به آن به‌عنوان قوی‌ترین ریسمان در ایران چنگ بزنیم، اندیشه ایرانشهری است.»2

ابعاد مختلف ایده ایرانشهری سیدجواد طباطبایی از سوی صاحب‌نظران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. برخی از خشونتی که در نظریه‌های او وجود دارد، سخن گفته‌اند؛3 کسانی او را به انتحال و کم‌اطلاعی متهم کرده‌اند.4 دیگرانی هم اصلا منکر اندیشه ایرانشهری شده‌اند.5 برخی آن را اندیشه‌ای ناسیونالیستی و شست‌وشویافته فاشیسم6 و حتی برخی دیگر آن را درصدد بازتعریف ولایت ‌فقیه و عبور از جمهوری‌ اسلامی دانسته‌اند7؛ اما تقریبا همه منتقدان به ایدئولوژیک بودن اندیشه طباطبایی باور دارند. جالب اینجاست که طباطبایی در یکی از نشست‌های وزارت راه در حالی که معاون وزیر، اجرای مراسم را برعهده داشت در پاسخ به حمایت‌های وزارت راه از او و «تبدیل ایرانشهری به یک ایدئولوژی دولتی» و به وجود آمدن «نهاد طباطبایی» در جملاتی تعجب‌برانگیز گفت: «من این وزارتخانه را از خود می‌دانم و خودم را هم از این وزارتخانه می‌دانم!»8

اما جوهر اندیشه ایرانشهری چیست؟ بحث هویت در آن چگونه مطرح می‌شود که وزیر راه از آن به‌عنوان «قوی‌ترین ریسمان» یاد می‌کند و اساسا این اندیشه چه نسبتی با الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت و تمدن نوین اسلامی دارد که او از بودجه عمومی وزارتخانه، این‌گونه برای بسط بساط آن هزینه می‌کند.

جواد طباطبایی، هویت ایرانیان را دارای چهار نص می‌داند که رودخانه عظیم ایران از این چهار رود سرچشمه گرفته است. «مسلمانی»، «ایرانیت»، «عقل یونانی» و «تجدد غربی»، چهار پاره هویتی مورد نظر طباطبایی هستند. این پرسش مطرح می‌شود که درصورت وقوع تضادی بین این عناصر چهارگانه، کدام‌یک مبنا خواهد بود و بقیه براساس آن تفسیر خواهند شد؟ طباطبایی می‌گوید: «در این چارچوب ملی، اصل بر حفظ «اعتدال ملی» است» و پس از آنکه مجددا از تکلیف تضاد احتمالی این چهار عنصر پرسش می‌شود، طباطبایی با بیان اینکه اصلا اعتقادی به حکومت دینی ندارد، «خواست اکثریت» را به‌عنوان ملاک مطرح کرده و درواقع به ترجیح ملیت بر دیگر پاره‌های مدل هویتی خود حکم می‌کند9، یعنی نظریه‌ای در کار نیست؛ چراکه اگر بنا باشد نظریه پیرو آرای عمومی شود دیگر چه نیازی به نظر و تئوری و دانش.

نه‌تنها در این مناظره بلکه در منظومه فکری صاحب تئوری ایرانشهری به هویت دینی و اسلامی بی‌توجهی اساسی شده است. طباطبایی در آخرین سخنرانی عمومی خود در «همایش سالانه انجمن علوم سیاسی» با بیان اینکه حوزه علمیه شکست خورده است و نمی‌تواند خود را با مناسبات جدید تطبیق دهد، درمورد دانشگاه مطلوب هم گفت: «اگر دانشگاه ایرانی بتواند دانشگاه ایران را تولید کند موضوع آن اسلام نخواهد بود بلکه موضوع آن ایران است.» حال باید پرسید چگونه جناب آخوندی از عدم تقابل اندیشه ایرانشهری و اسلام سخن به میان می‌آورد حال آنکه تئوری‌پرداز این ایده در سخنان عمومی خود صراحتا اسلام را از حیطه موضوعات نهاد علم در ایران خارج می‌کند و ایران را هم از دایره امت اسلامی جدا می‌داند. به نظر می‌رسد که وزیر چندان از ایرانشهری هم مطلع نیست؛ چراکه نه‌تنها اندیشه ایرانشهری با الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت همخوانی و تطبیق ندارد بلکه جناب آخوندی هم بدون توجه به این موضوع و به‌جای پیگیری مشکلات عینی وزارتخانه، رسالت خود را در بسط و گسترش این اندیشه یافته و از منابع وزارتخانه برای آن هزینه کرده‌ است.

اینها به کنار، وزیر راه‌حل غریبگی در تهران و آشنایی در کاشان را هم در این تئوری می‌جوید. حالا که اهل تئوری‌پردازی نیست،‌ مرد شهرسازی هست؟

پانوشت:
1- طرح توسعه اندیشه ایرانشهری / پاییز 1395 / سایت وزارت راه و شهرسازی
2-کتابچه نشست اول از سلسله‌نشست‌های ایرانشهری به‌مناسبت روز معمار
3-حاتم قادری: در دام خشونت خرد و جدید / مهرنامه 35 / اردیبهشت 93، ص 128
4-هاشم آقاجری: در پی تاسیس ایدئولوژی برای ایران / مهرنامه 35 / اردیبهشت 93، ص 131
5-داود فیرحی: ترک خوردن سیاست ایده نامه‌نویسی / مهرنامه 35 / اردیبهشت 93، ص 135
6-ناصر فکوهی: «ایرانشهری نوع شست و شو یافته ایدئولوژی‌های فاشیستی»، خردنامه همشهری، ش. 173، فروردین 1396، ص. 105
7- جواد میری: گفت‌وگو با تسنیم  http://tn.ai/1646367
8-احتیاجی به دانشگاه ندارم / روزنامه فرهیختگان / پنجشنبه، 13 مهر 1396
9- شماره نخست نشریه «روایت»

منبع:فرهیختگان