به گزارش مشرق، کمیل خجسته در کانال تلگرامی خود نوشت: در میان جولان رسانههای رسواساز و افشاگر و فیکنیوز که به دنبال برساختن تصویری ناامید و سیاه از خودمان و کشورمان هستند؛ در میان مشکلاتی که مردم ما با آنها مبارزه میکنند از یکی از این اتفاقات به راحتی نمیتوان عبور کرد: تغییر وزیر خارجه امریکا.
اما ارتباط این موضوع با ایران چیست؟ دکتر فرهنگ رجایی استاد مدعو علوم سیاسی از امریکا به دانشگاه ما آمده بود و در سخنرانیاش خطاب به دانشجویان حاضر گفت که «بعد از رحلت امام یکی از روزنامههای امریکایی تیتر زده بود: رهبر ایران از دنیا رفت و اینبار جانشینش در تهران انتخاب شد.» چرا این جمله مهم بود؟ ایران تا قبل از انقلاب چنان وضعیتی داشت که شاهِ آن را سفارتخانه ها معلوم میکردند و همان شاه برای تغییر یک نخستوزیرش باید چهل روز به ینگه دنیا سفر میکرد تا آنان را راضی به تغییر کند. در دهه 50 شمسی که ایران کلاه ژاندارمی امریکا بر سرش گذاشته شده بود. سربازان و پول نفتش را در جنگ سرد برای منافع امریکاییها تلف میکرد و حتی همین عمان را با خون سربازان ایرانی، دو دستی تقدیم امریکا کرد.
اما دیروز و در دهه 90 شمسی رییس چهارمین نهاد قدرتمند در امریکا تغییر کرد. آنچه که خود ترامپ به آن اشاره دارد این است که «نبود اتفاق نظر درباره ایران» یکی از اصلیترین عوامل تغییر آقای تیلرسون بود. این اتفاق که فعلا آخرین مهره دومینوی بر زمین افتاده در سال 96 است، مهرههای پیشینی دارد. پیش از آن حمله موشکی ایران به داعش، پایاندادن به حکومت داعش در سوریه و عراق، شکستدادن پروژه تجزیه کردستان مهرههای اساسی این دومینو بودند که با افتادنشان مهره بعدی را بر زمین انداختند. امروز رییسجمهور امریکا عصبانی است چون میبیند در مذاکرات آستانه، سوشی و... منطقه جایی ندارد. ائتلافهایش شکننده و ناکارآمد شده است. آنقدر که حتی ترامپ دیروز سهشنبه در جمع تفنگداران دریایی گفت «هر جا در خاورمیانه میرویم رد پای ایران را می بینیم.»
یادداشت دیگری از کمیل خجسته را بخوانید:
آیا رهبر انقلاب از اوضاع مطلع نیستند؟
یار دوازدهم ستون پنجم شد!
امریکا دارد ضعیف میشود. این را خودشان هم میدانند به همین دلیل کتابهای جدید استراتژیستهای امریکایی با عنوانهایی مانند «امریکا و مهار بحران قدرت» یا «نظم جهانی» نوشته میشود.
روزگاری بود که هیچ کس فکر نمیکرد بریتانیای کبیر سرزمینی که هیچوقت خورشید در آن غروب نمیکند، بهجایی برسد که اول خلیج فارس و بعد کانال سوئز و بعدتر مستعمراتش را به رقبایش تحویل دهد؛ اما آن روزگار رسید.
مهمترین اتفاق سال 96 فارغ از همه تصویرهای ناامیدکنندهای که به ما میرسد این بود که قدرت استقلال ملی ایرانیان با رهبری هوشمندانه آن از سطح ملی به سطح منطقهای کشیده شد. آنجایی که عدهای به دنبال امضای برجام منطقهای و... بودند اما رهبر ایران نهتنها مذاکره در این حوزه را ممنوع کرد بلکه با تکیه بر نیروی مردمی چنان کرد که امروز مسیر تحولات منطقه پرآشوب به سمت منافع ملی ایرانیان است. مهمترین اتفاق سال 96 ثمره منطق و مجاهدت امثال حججی ها است که خداوند بر سینهشان مدال والَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ زده است. ای کاش همین منطق را در میدان اقتصاد و معیشت امتحان میکردیم.