سرویس جهان مشرق - هادی محمدی طی یادداشتی در خصوص انتصاب پمپئو و هاسپل نوشت: اگرچه تغییرات در کاخ سفید در 15 ماه گذشته یک رکورد را ثبت کرده و از یک زاویه حاکی از بیثباتی و عدم انسجام در تیم ترامپ و سیاستهای آن ارزیابی میشود، ولی از زاویه دیگر، این تغییرات به سمت نوعی یکدستی در ترکیب همکاران ترامپ و با رویکردی کاملاً منطبق بر تفکر صهیونیستی و بهویژه نتانیاهو، پیش میرود.
بههرحال با کنار گذاشتن تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا و جایگزینی پمپئو به ریاست دستگاه دیپلماسی آمریکا و منصوب کردن خانم جینا هاسپل که معاونت پمپئو در سیا را داشت، به ریاست سیا، باید منتظر نتایج و پیامدهای این جابهجایی باشیم.
از منظر کارشناسان آمریکایی، این تغییرات تحت تأثیر، اتهاماتی است که متوجه ترامپ است ولی با هر تفسیر از کارکردهای داخلی در امریکا، این جابهجایی در رأس دستگاههای دیپلماسی و اطلاعاتی امریکا، بیارتباط با دکترین هستهای و نظامی جدید ترامپ نیست و دارای پیامدهایی در رویکرد و رفتار سیاست خارجی امریکا خواهد بود.
برخی تلاش دارند تا جایگزینی پمپئو بهجای تیلرسون را مرتبط به برجام و رویکرد ترامپ برای کنار گذاشتن و نقص این توافق بینالمللی محدود نمایند؛ حالآنکه تیلرسون در 15 ماه گذشته نقش فعال و مؤثری در تصمیمات کاخ سفید نداشته و باید این رخداد را با تمامی رویکردهای جهانی ترامپ که نوعی ستیزه گری و ناسیونالیسم افراطی آمریکایی است، مرتبط دانست.
این بدان معنا است که چماق پیش برنده سیاستهای ترامپ در تمام عرصههای چالش ساز بینالمللی از طریق یک رویکرد تعاملی و تجارت گونه تیلرسون به ثمر نمیرسد و باید همانگونه که ترامپ عزم خود را برای برهم زدن تمام قواعد، قراردادها و توافقات بینالمللی جزم کرده، چهرهای هماهنگ و متناسب، دستگاه دیپلماسی امریکا را هدایت کند.
حضور پمپئو و هاسپل که تاریخی از نگاههای افراطی و رفتارهای جنایتکارانه و براندازی را دارند، در اولین تصویری که از خود بهجای میگذارند، ویژگی منطبق با کارنامه آنها است و این دو قرار نیست در مسیر دیگری، گام بردارند.
گوش مالی اروپاییها برای اینکه در مقابل سیاستهای گمرکی و تجاری ترامپ تمکین کنند و یا اینکه چینیها که در سیاستهای ترامپ متهم به دزدی اطلاعات صنعتی و تکنولوژیک و فرصتهای تجاری هستند و یا روسیه که با دکترین پوتین، قدرت و برتری تسلیحاتی امریکا را به چالش کشیده و یا روندهای امنیتی و سیاسی در غرب آسیا که نگرانیهای موجودیتیای رژیم صهیونیستی را افزایش داده و پروسه سازش را بهجایی نبرده، نیازمند چهرهها و سیاستهای اجرایی نامتقارن و نامتعارف هستند.
ویژگی اصلی پمپئو و هاسپل برای ترامپ در کارکردهای بینالمللی، تکیهبر تجارت تروریستی و تمایلات خشونتبار و ضد بشری است تا موجب ارعاب و چالش دیگران در عرصه جهانی شوند.
در قبال اروپا دیگر سیاستهای تعاملی پاسخگو نیست و ابزارهای استخباراتی و چماق تروریستی صداهای اروپا را خاموش میکند و در قبال روسیه، فعالسازی سیاستهای اطلاعاتی در درون روسیه و حوزههای نفوذ آن پاسخگو خواهند بود و برای امنیت رژیم صهیونیستی و شرکای عرب آمریکا که با چالش موجودیتی مواجه هستند، فقط سیاستهای ارعاب و تروریستی به نتیجه میرسد؛ لذا باید منتظر رخدادهای حذفی و تروریستی و عملیات ویژه که خانم هاسپل در آنها متخصص و باتجربه است، باشیم.
چینیها و قدرت سازی آنها در اقتصاد، تسلیحات، تکنولوژی و سیاست از نگاه آمریکا، فقط با رویکرد خرابکارانه و چالش ساز و فرسایشی متأثر خواهند شد و از شتاب برتری جهانی آنها خواهد کاست.
این رویکرد آمریکایی در اولین گامهای خود، یک آمریکای تنها و منزوی که همه جهان را به چالش میکشد، تصویر خواهد کرد و فرصتهای جدیدی برای تمامی کشورهای هدف آمریکایی خواهد بود که منافع مشترک آنها، همافزایی برای مقابله با آمریکا است.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
واکنش صهیونیستها به انتصاب "مایک پمپئو" در وزارت خارجه آمریکا
جزییات مذاکرات نتانیاهو با ترامپ درباره انتصاب وزیر خارجه
تکیهگاه آمریکا در جهان، انگلیس و رژیم صهیونیستی است که عربستان و امارات و برخی کشورهای عربی با سرمایههای مالی، سیاهیلشکر ترامپ خواهند بود.
پاشنه آشیل سیاستهای ترامپ و آمریکا این است که توان و قدرت جنگهای بزرگ را ندارد و به درگیریهای کوچک و ارعاب ساز و جنگهای محدود و گزینشی و یا عملیات ویژهٔ مؤثر فکر میکند.
این در حالی است که آسیبپذیری آمریکا و شرکای اصلیاش در غرب آسیا و یا جهان و در هر ماجراجویی احتمالی، بسیار بالاست و به سادگی تمام رؤیاهای آنها به سراب تبدیل میشود.