کد خبر 846687
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۷

شاید بتوان گفت بزرگترین برنده حملات موشکی اخیر به سوریه شرکت «ریتون» سازنده این موشک ها و بزرگترین بازنده، مالیات دهندگان غربی هستند که همواره هزینه جنگ طلبی سران خود را می پردازند.

به گزارش مشرق؛ ایرنا در مطلبی نوشت: خبر بدتر از رهگیری ۷۱ موشک برای ائتلاف مثلثی واشنگتن- لندن - پاریس این بود که «پایگاه های هدف قرار گرفته از سوی غربی ها اساسا خراب بودند» و نیازی به تخریب دوباره آنها نبود.

«ژنرال سرگئی رودسکوی» رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح روسیه با اعلام اینکه «پایگاه های مورد حمله اساسا تخریب شده بودند» از اعطای احتمالی سامانه اس۳۰۰ به سوریه خبر داد.

حتی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نیز نتوانست خشم صهیونیست ها را از محقق نشدن اهداف حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه پنهان کند و نوشت: موشک های شلیک شده به سوریه، هوشمند و مدرن، اما اثر واقعی آنها برابر با صفر بود و این خبر خوبی برای اسرائیل نیست.

المنار لبنان به نقل از این روزنامه عبری زبان نوشت: حمله آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی کمتر از آن چیزی بود که اسرائیل انتظارش را داشت.

سایر رسانه های اسرائیلی از خبر ۶ زخمی در اثر شلیک موشک های غربی به سوریه هم نگذشتند و آن را در صدر اخبار خود قرار دادند.

گزارش مشرق از این حمله را اینجا بخوانید:

جزئیات حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه/ مقابله پدافند هوایی سوریه با موشک‌های کروز +عکس، فیلم و نقشه میدانی

ناظران و متخصصان امور نظامی می دانند که هزینه تمام شده یک موشک کروز تاماهاک میان برد برای هدف قرار دادن اهدافی در فاصله ۸۰۰ تا یک هزار و ۵۰۰ مایلی و با قابلیت حمل کلاهک تخریبی به وزن حدود ۴۵۰ کیلوگرم به ۱.۴ میلیون دلار می رسد.

این یعنی دولت آمریکا و دو متحد دیگر در مجموع حدود ۱۴۵ میلیون دلار از جیب مالیات دهندگان خود تنها برای شلیک موشک های هوشمند و به قول دونالد ترامپ "موشک های زیبایی" هزینه کرده اند که قرار بود پایگاه هایی را هدف قرار دهند که به گفته رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح روسیه "اساسا (پیش از حمله) تخریب شده بود. "

شاید بتوان گفت بزرگترین برنده حملات موشکی اخیر به سوریه شرکت «ریتون» سازنده این موشک ها و بزرگترین بازنده، مالیات دهندگان غربی هستند که همواره هزینه جنگ طلبی سران خود را می پردازند.

مساله این است که این حمله هیچ استراتژی خاصی نداشت به گونه ای که نانسی پلوسی عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا درباره آن با این عبارات سخن گفت: انجام حملاتی که تصمیم آن تنها در یک شب گرفته شد، نمی تواند حاکی از راهبرد آشکار و کاملی در قبال سوریه باشد.

شاید ترامپ باید برای زدن دکمه ارسال توییتی که به گفته رسانه های آمریکایی «حتی مشاورانش را نیز سردرگم کرد» فکری بر می داشت و با اقدامی محدود، هم هزینه توییت هایش را می پرداخت و هم اعاده حییثیتی در مقابل روسیه می کرد؛ روسیه ای که توییت جنگ طلبانه رئیس جمهوری آمریکا را بی پاسخ نگذاشت و او را به یک چالش دعوت کرد، اما دست کم ناظران تحولات، نه راهبردی را در میان دیدند نه نتیجه قابل ملاحظه و نه حتی بهانه کافی برای مداخله در سوریه.

بهانه حمله به سوریه ادعای استفاده دمشق از سلاح شیمیایی در حمله به دوما بود؛ ادعایی که هیچ ناظر بین المللی آن را تایید نکرد و هیچ کمیته مستقل بین المللی هم برای بررسی صحت و سقم این موضوع به سوریه اعزام نشد و با همه اینها مثلث حمله به سوریه (آمریکا، انگلیس و فرانسه) اقدام یکجانبه را در دستور کار قرار داد.

دولت سوریه رسما از سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی (opcw) برای بازدید از شهر دوما و راستی آزمایی ادعاهای آمریکا درباره حمله شیمیایی دعوت کرد و هیچ منبع مستقلی نیز موضوع استفاده از سلاح شیمیایی را (حتی فارغ از طرف استفاده کننده) تایید نکرده است.

سوال این است: آیا انجام عملیات نظامی شتاب زده، تنها اقدامی انفعالی در برابر پیروزی های ارتش سوریه در غوطه شرقی و پاکسازی کامل تروریست ها در این منطقه است؛ اقدامی که اسرائیل همزمان با عملیات داعش در حمص علیه پایگاه تیفور سوریه انجام داد؟

اصل بهانه حمله شیمیایی یا تسلیحات کشتار جمعی چیز جدیدی نبود و پیشتر هم برای اشغال عراق، افغانستان و لیبی از سوی سه کشور غربی به کار گرفته شده بود، اما تضمینی نیست که این سناریو درباره سوریه هم جواب دهد، زیرا سوریه نه عراق صدام حسین است نه افغانستان طالبان و القاعده و نه لیبی سرهنگ قذافی.

واقعیت این است که جهان سال هاست می بیند چه کسانی در خط مقدم و پیشانی مبارزه با تروریسم ایستاده اند. آیا حمله به سوریه بدون ارائه هیچ مستندی مبنی بر استفاده دمشق از سلاح شیمیایی و حتی بدون اثبات اصل و اساس استفاده از این سلاح ها صرف نظر از عامل آن، پاسخ مناسبی به افکار عمومی شهروندانی است که حتی در خیابان های واشنگتن، لندن و پاریس هنوز هم شبح تروریست ها را می بینند؛ در کافه های شبانه و سالن های کنسرت به رگبار بسته می شوند یا با خودرو زیر گرفته می شوند؟ و آیا موشک باران جبهه ای که در حال دفاع از پایتخت های غربی با دفع شر سنگدل ترین تروریست های گرد آمده از سراسر جهان است، شعار سران غرب برای مبارزه با تروریسم را خنده دار نمی کند؟

شاید برای سخن گفتن از هزینه بین المللی اقدام عاجل علیه سوریه زود باشد اما برای زنده ماندن هزاران کودک یمنی که با سلاح های همین ائتلاف مثلثی به دست ائتلاف سعودی در یمن کشته شده اند، قطعا دیر است. آیا جامعه جهانی ادعای مبارزه با تروریسم از سوی این کشورها را می پذیرد؟

برچسب‌ها