ماحصل شورای شهر اصلاح طلب پنجم، شهری بدون شهردار و بلاتکلیفی و بی‌برنامگی و درجا زدن مدیریت جدید شهری است؛ این در حالی است که شورای شهر پنجم با پیشنهاد و تَکرار رئیس دولت اصلاحات معرفی شد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** دلواپسی اصلاح طلبان برای مومیایی منتسب به دیکتاتورِ بی سواد

روزنامه شرق در مطلبی نوشت:

«(در سال ۱۳۲۹جنازه رضاشاه) به ایران حمل شد و با قطار سراسری از جنوب در واگنی مشکی‌پوش و پوشیده از پرچم ایران به تهران حمل و سپس به حضرت عبدالعظیم برده شد و آرامگاهی برای وی ساخته شد که از سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۵۷ یعنی وقوع انقلاب اسلامی مراسمات رسمی در آنجا برگزار می‌شد و میهمانان خارجی با حضور در مقبره رضاشاه تاج‌ گلی نثار می‌کردند.

با وقوع انقلاب اسلامی، شیخ صادق خلخالی درصدد تخریب مقبره و به گفته خودش، آتش‌زدن جنازه رضاشاه بود. با تخریب مقبره جسد رضاشاه پیدا نشد و ظاهرا همه باور کردند که جنازه رضاشاه به همراه جنازه علیرضا پهلوی برادر تنی شاه که در حادثه سقوط هواپیما کشته شده بود، توسط محمدرضاشاه به مصر برده شد و در مسجد رفاعی که در اول به امانت گذاشته شده بود، به خاک سپرده شده است.

سکوت خانواده پهلوی به این مطلب نوعی پوشش واقعیت داده بود؛ موضوعی که اخیرا با کشف جسدی مومیایی‌شده در باغ طوطی حرم حضرت عبدالعظیم مورد تأیید خانواده پهلوی قرار گرفته و اعلام کردند که جنازه در ایران باقی مانده است.

حال چه جسد کشف‌شده متعلق به رضاشاه باشد و چه نباشد، آنچه مهم است جسد مومیایی‌شده‌ای که در حفاری‌ها به‌ دست ‌آمده، جنبه تاریخی دارد هرچند باور عمومی بر این است که به یقین جسد متعلق به رضاشاه است زیرا عرف مومیایی‌کردن اجساد در ایران متداول نبود و اعلام خانواده پهلوی که جنازه‌ای از ایران خارج نشده، به یقین نزدیک‌تر است. طبیعی است اگر در سال ۵۸ جنازه رضاشاه پیدا می‌شد، با نفرتی که در آن زمان نسبت به خانواده پهلوی وجود داشت، به یقین از بین برده می‌شد؛ موضوعی که امروز به این شکل نیست. چه از منظر شرعی، چنین رفتاری تایید نمی‌شود و هم اینکه رضاشاه و سلسله پهلوی به تاریخ پیوسته‌اند و دیگر حساسیتی نسبت به گذشته تاریخی که در غبار ایام گم شده است، وجود ندارد. این جنازه صرفا یک اثر تاریخی است که باید همانند دیگر آثار تاریخی در حفظ آن کوشید».

دلواپسی اصلاح طلبان برای مومیایی منتسب به دیکتاتورِ بی سواد از چندمنظر قابل بررسی است.

اول اینکه در برهه ای که بی دستاوردی برجام بیش از پیش آشکار شده است و آقایان باید بابت آن جنجال ها و فرصت سوزی ها پاسخ دهند، ناگهان با پیدا شدن یک مومیایی، افکار عمومی را به سمت یک موضوع حاشیه ای و کم ارزش منحرف می کنند.

دوم اینکه، در حال حاضر قریب به ۵ سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است. به هر طریق که حساب و کتاب کنیم، اکنون زنگ حساب دولت است. دولت می بایست به تشریح کارنامه خود پرداخته و درخصوص وعده ها،گزارش دهد اما چه بهتر که مردم سرگرم اخبار مومیایی باشند!

سوم اینکه جنجال مومیایی، فرصتی شده است تا عده ای به تطهیر یک دیکتاتورِ بی سواد بپردازند.این در حالی است که عملکرد رضاشاه را می‌توان ملغمه‌ای از استبداد و دیکتاتوری عریان و دین ستیزی آشکار دانست. در نظام دیکتاوری عصر پهلوی، رضاشاه به عنوان عنصر اصلی در ساختار سیاسی کشور و قدرت، به دلیل سوءظن، بدبینی و فحاشی با اطرافیان، بخش مهمی از توان جذب نخبگان را از دست داد. در طول سلطنت رضاشاه و پسرش، ایران هیچگاه روی قانون و آزادی و انتخابات و استقلال و عزت را ندید. تنها پشتیبان حکومت رضاشاه محدود به قدرت‌های بیگانه به خصوص انگلیس بود که در نهایت پایان کار وی نیز توسط اراده این کشور رقم خورد و همانند دیکتاتورهایی همچون صدام و قذافی، وقتی تاریخ انقضایش گذشت، او را مانند دستمال مصرف شده، دور انداختند.

** اگر به اروپایی ها باج می دادیم، در آغوش ترامپ غش نمی کردند!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «سقوط اروپا در آغوش ترامپ» نوشت:

« ماموریت امانوئل ماکرون، قانع کردن ترامپ برای ماندن در برجام بود و قرار بود در دیدار با ترامپ، تمام سناریوهای خروج احتمالی امریکا از برجام را برای او حلاجی کند،(اما) باید این دیدگاه را هم در نظر گرفت که ترامپ توانسته‌باشد برنامه‌های خود را برای رییس‌جمهور فرانسه حلاجی کند و او را قانع کرده‌باشد تا با برنامه واشنگتن همراه شود ...اگر تصور کنیم که احتمال اقناع طرف‌های اروپایی برای همراهی با ترامپ بر علیه ایران وجود داشته‌باشد، دستگاه سیاست خارجی ما در شرایط سختی قرار می‌گیرد، چرا که به اندازه کافی برای استفاده از اهرم اروپایی‌ها و تثبیت موضع خود از طریق این اهرم تلاش نکرده‌ایم. من تصور می‌کنم که برخی از فرصت‌ها را برای تثبیت کردن اروپا در کفه ترازوی ایران در برجام از دست داده‌ایم یا به کفایت هوشمندانه از آنها استفاده نکرده‌ایم، به خصوص با توجه به سفرهای اخیر وزرای خارجه فرانسه و بریتانیا به تهران که می‌توانست بهره‌برداری‌های بیشتری از آن کرد».

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که اگر به اروپایی ها باج می دادیم، در آغوش ترامپ غش نمی کردند!

نکته قابل تأمل اینجاست که وزیر خارجه فرانسه در سفر چندی پیش خود به تهران با گستاخی اعلام کرد که ایران باید توان موشکی خود را کنار گذاشته و از حمایت از محور مقاومت (و مقابله با تروریست های تکفیری) دست بکشد!

وزیر خارجه انگلیس نیز در سفر چندی پیش خود به تهران با طلبکاری خواستار آزادی بی قید و شرط جاسوس های دوتابعیتی در ایران بود.

امید بستن به حمایت اروپا پس از ناکامی در اعتماد به آمریکا سرابی است که دولت و اصلاح طلبان با شتاب به سوی آن در حال حرکت هستند. رویکردی که حتی صدای برخی از حامیان دولت را نیز درآورده است.

چندی پیش «مهدی مطهرنیا» کارشناس بین الملل حامی دولت گفته بود:«آنچه آشکارا آمریکا از آن می‌گوید اروپا در نهان و با هزینه‌های بیشتری از ایران می‌خواهد، در نهایت اگر اروپا قرار بر انتخاب بین ایران و آمریکا داشته باشد حتی در عصر ترامپ نیز اروپا و آمریکا چسبندگی بیشتری با یکدیگر دارند».

روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد نیز چندی پیش در مطلبی نوشته بود:«اینکه تصور کنیم اروپا کاملاً در طرف ایران قرار خواهد گرفت ساده‌لوحانه است چرا که پیوند ساختاری اروپا و آمریکا در تبادلات اقتصادی و امنیتی موجب شده این دو قدرت به یکدیگر وابستگی متقابلی داشته باشند».

** شهرِ بدون شهردار و شورای شهر پرحاشیه نتیجه ی تَکرار خاتمی است،او باید پاسخگو باشد

«احمد حکیمی پور» عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم در مصاحبه با روزنامه آرمان با اشاره به اینکه رفتارهای شورای شهر پنجم بوی محفل‌گرایی و زد و بندهای پشت پرده می‌دهد، گفت:

«من فکر می‌کنم زمان آن رسیده که بزرگان اصلاحات مخصوصا رئیس دولت اصلاحات که مورد وثوق تمام اشخاص و جریانات اصلاح‌طلب است و به نوعی عمدتا کارنامه شورای شهر نیز به پای وی نوشته می‌شود به این مساله ورود کنند. نباید از یاد برد که با حمایت شخص رئیس دولت اصلاحات بود که مردم به افرادی که چندان شناختی نسبت به آنها نداشتند رأی دادند، اما اکنون عملکرد این شورا به چالش کشیده می‌شود. این نوع عملکرد شورای شهر نمونه‌ای از رفتارهای محفلی بود. از این رو باید تدبیری صورت گیرد که جریان اصلاحات دوباره صدمه نخورد... اتفاقی که در شورا شاهد آن بودیم تبانی و تصمیم‌گیری از قبل بود و جلسه علنی و بحث‌هایی که در این باره صورت گرفت نوعی نمایش دموکراسی بود».

حکیمی پور در ادامه وضعیت شورای شهر پنجم را از شورای منحله اول بدتر توصیف کرد و گفت:

« شورای اول واقعا با شورای پنجم قابل مقایسه نیست چون شورای اول ۳ سال کار کرد و در سال آخر دچار تنش شد و این طور نبود که ما در چند ماه اول دچار این مسائل شویم. انحلال شورای اول نیز به دست خود اصلاح‌طلبان صورت گرفت و اتفاقا کسانی که امروز این کارها را انجام می‌دهند آن زمان نیز موجب شدند که شورا به پایان دوره خود نرسد».

عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم افزود:

«خیلی صریح می‌گویم که اصلاح‌طلبان در حال در جازدن هستند. بدین علت که مناسبات درون جریانی گرفتار مناسبات محفلی و پشت پرده شده و عده‌ای به این مناسبات در جریان اصلاحات دامن می‌زنند که آثار آن را شاهدیم. اگر با این رویه مقابله نشود برای آینده جریان اصلاحات نگرانم».

در روزهای گذشته روزنامه صدای اصلاحات در مطلبی نوشته بود: «امروز شورای شهر تهران در امتحان سیاسی خود مردود شد...شورای شهر پنج با انتخاب اسفبار محمد علی نجفی و استعفای حاشیه دارش...نشان داد که شورایی کاملاً فرمایشی است که از بیرون شورا مدیریت می‌شود».

«محمود علیزاده طباطبایی» عضو اصلاح طلب شورای شهر منحله اول تهران نیز چندی پیش گفته بود: «برخلاف اینکه برخی از آقایان عنوان می‌کنند انتخاب اعضای لیست اصلاح‌طلبان (لیست امید برای شورای شهر تهران) به صورت دموکراتیک صورت گرفته اصلاً چنین نبوده است. به نظر می‌رسد در پشت پرده برای انتخاب اعضای جدید شورا زد و بند سیاسی صورت گرفته است. در شرایط کنونی نیز به نظر می‌رسد برخی تلاش می‌کنند در پستوها و در پشت پرده شهردار تهران را انتخاب کنند که این رویکرد صحیح نیست و شهردار تهران نباید در پستوها انتخاب شود».

در حال حاضر ماحصل شورای شهر اصلاح طلب پنجم،شهری بدون شهردار و بلاتکلیفی و بی‌برنامگی و درجا زدن مدیریت جدید شهری است. این در حالی است که شورای شهر پنجم با پیشنهاد و تَکرار رئیس دولت اصلاحات معرفی شد.

ناگفته نماند که شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان در آستانه هر انتخابات بدون توجه به اصل شایسسته سالاری، به سهمیه دادن به تمام گروه‌های منتسب و راضی کردن آن‌ها می‌پردازد و در نهایت بنا بر اصل «هم قبیله بودن» و با سازوکاری ناکارآمد، لیست امید بسته می‌شود. این روش تاکنون دو خروجی داشته است، لیست امید شهر تهران در دهمین انتخابات مجلس و لیست امید شهر تهران برای پنجمین انتخابات شورای شهر. به اذعان فعالان اصلاح طلب هر دو لیست تاکنون حواشی متعددی داشته است.