به گزارش مشرق، علیرغم طرح متعدد موضوع کلان دادههای کاربران، وقتی از ارزش دادههایی که در اختیار شبکههای اجتماعی قرار میگیرد، صحبت میشود، هنوز اهمیت موضوع برای برخی کاربران ملموس نیست.
در این گزارش این سوال اساسی کاربران که «اطلاعات شخصی خصوصی خانوادگی من کاربر عادی چه اهمیتی برای خودم و دیگران دارد؟» بررسی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
فریب کاربران تلگرام توسط یک برنامه جعلی
*سه شرطی که داده خرد را به کلان داده تبدیل میکند
تعاریف متعددی در رابطه با کلان داده وجود دارد، اما شاید جامع ترین تعریف را موسسه گارتنر ارایه کرده باشد. این تعریف میگوید که کلان دادهها باید سه شرط را داشته باشند که به تئوری 3V معروف است. این سه شرط عبارت اند از: حجم بسیار زیاد داده، تنوع داده، شتاب ذخیره و بازیابی.
*مثالی از استفاده غیرقانونی از کلان دادههای کاربران در شبکه اجتماعی
خبرگزاری بی بی سی BBC به تازگی اعلام کرد که شرکت کمبریج آنالیتیکا از دادههای میلیونها کاربر فیسبوک برای مهندسی انتخابات آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ استفاده کرده است. ماجرا از این قرار بود که کریستوفر وایلی از کارکنان ارشد سابق کمبریج آنالیتیکا در مصاحبهای با آبزرور فاش کرد که چگونه این شرکت اطلاعات مربوط به میلیون ها کاربر فیسبوک را برای استفاده در کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ جمعبندی کرده بود.
به گفته وایلی، الکساندر کوگان، پژوهشگر دانشگاه کمبریج (دانشگاه ارتباطی با کمبریج آنالیتیکا ندارد) در سال 2014 یک آزمون شخصیت فیسبوکی ساخته بود که اطلاعات کاربر شرکت کننده در آزمون را به همراه اطلاعات شبکه دوستانش «درو می کرد».
با وجود آنکه فیسبوک متوجه این داده کاوی عظیم و گردآوری کم سابقه اطلاعات کاربران شده بود، مدتها اقدامی برای اطلاع رسانی به کاربران، محدودیت دسترسی کمبریج آنالیتیکا به داده ها و اطمینان از نابودی دادهها از طرف آن شرکت نکرد.
به گفته وایلی، کمبریج آنالیتیکا با استفاده از اطلاعات وسیع گردآوری شده استراتژی تبلیغاتی دونالد ترامپ را طراحی کرد و با شناسایی اشخاص مردد در ایالتهای سرنوشت ساز، در تبلیغات انتخاباتی همانها را با توجه به ویژگی های شخصی و اولویتهای سیاسی موردنظرشان هدف گرفت.
وایلی می گوید کمبریج آنالیتیکا تنها داده پژوهی نمی کرد، بلکه تیمی از روانشناسان، طراحان گرافیک، عکاسان، فیلمسازان، روزنامه نگاران و نویسندگان داشت که پس از شناسایی مخاطب هدف، انبوهی از محتوا را تولید میکردند که میتوانست این مخاطب را در جهت مورد نظر تحت تأثیر قرار دهد و این محتوا را بدون آنکه در ظاهر ارتباطی با تبلیغات ترامپ داشته باشد، منتشر می کردند.
*چرا اطلاعات شخصی بی اهمیت کاربران عادی برای دیگران و تلگرام با ارزش است؟
با توجه به اینکه بیش از 60 درصد کاربران تلگرام را ایرانیان تشکیل میدهند و نیز جابه جایی روزانه حدود 15 میلیارد پیام در این پیام رسان، سهم محتوای فارسی قابل توجهی در حال ذخیره شدن توسط تلگرام است. این حجم عظیم داده برای سازمان ها و مؤسسات تحلیل و پردازش محتوا بسیار قابل توجه خواهد بود.
یکی از منابع مهم تأمین مالی شرکت های پیام رسان و نیز شبکه های اجتماعی، در اختیار قرار دادن نتایج تحلیل های حاصل از کلان داده خود به سازمان ها، مؤسسات و شرکت های تحلیل محتواست. تحلیل های انجام شده روی کلان داده، نه تنها ضریب هوشمندی بنگاه های اقتصادی را افزایش داده و به بازاریابی و افزایش سوددهی کمک فراوانی میکند، بلکه می تواند روندهای پیش روی تغییرات اجتماعی و نیز الگوهای رفتاری کاربران را شناسایی کند.
این مهم که داده های میلیون ها کاربر ایرانی توسط یک شرکت خارجی که هویت مشخصی نیز ندارد و طبق اظهار مدیر آن شرکت، هیچ مذاکرهای با هیچ کشوری در این باره انجام نخواهد داد، در حال ذخیره سازی است، بسیار قابل تأمل خواهد بود. دادههای کاربران ایرانی که نه خود کاربران و نه دولت ایشان توانایی اعمال هیچ گونه مقرره گذاری و حاکمیتی را بر روی آن نداشته و بهره برداری کامل از آن در اختیار این شرکت خارجی قرار دارد.
حجم انبوهی از داده های کاربران ایرانی در تلگرام قرار دارد و شاید بتوان گفت که این بستر به آرشیو اسناد افراد و خانوادهها تبدیل شده است.
تحلیل این کلان داده ها در ابعاد ملی می تواند اطلاعات گسترده ای را در خصوص آسیب پذیری های کشور در اختیار مراجع بیگانه و دولت های متخاصم قرار دهد. به عنوان مثال سبک زندگی ایرانیان از لحاظ ساعت خواب و بیداری، اوقات فراغت، برنامه غذایی، ارتباطات خانوادگی و دوستان، رسمی و غیررسمی، مکان های محبوب و پر رفت و آمد برخی از مواردی است که با تحلیل سوابق فعالیت 40 میلیون کاربر به راحتی قابل استخراج است.
*چت های شخصی و گروههای خانوادگی و کاری افراد در شبکه های اجتماعی برای دیگران چه اهمیتی دارد؟
بخشی از این داده ها مربوط به زندگی شخصی کاربران است؛ دوستان و نزدیکان و اعضای خانواده افراد از طریق متن و محتوای پیام قابل شناسایی است. بسیاری از افراد گروههای خانوادگی دارند که این گروه ها می تواند اطلاعات بسیاری اعم از مشخصات افراد، برنامه های خانواده ها و دغدغه ها و علایق شان را در اختیار قرار دهد.
به این دلیل که افراد در گروه های خانوادگی و خویشاوندی به دلیل اعتمادی که به افراد حاضر در گروه دارند، اطلاعات بیشتر و خصوصی تری در رابطه با خود منتشر میکنند که در شبکه های اجتماعی عمومی (مانند اینستاگرام) این اتفاق به میزان بسیار کمتری رخ می دهد.
همین اطلاعات خصوصی بسیاری از ویژگی های شخصیتی، نقاط ضعف، نیازها و دغدغه ها و علاقه مندی افراد را تعیین میکند. به علاوه بسیاری از روابط خانوادگی به ویژه روابطی که به یکی از مسئولان ربط داشته باشد، می تواند مورد توجه قرار گرفته و شناسایی شود. اطلاعاتی از قبیل محل سکونت و تحصیل فرزندان که می تواند دست کم توسط گروه های تروریستی بهره برداری شود که همه این داده ها از طریق اطلاعات موجود در تلگرام قابل برداشت خواهد بود.
گروه های همکاران نیز از دیگر منابع دریافت اطلاعات می تواند باشبد. گفتگوهای کاری و برنامه ریزیهای افراد غالبا در این گروه ها انجام می شود که در برخی موارد می تواند اطلاعاتی از سیستمهای اداری کشور نیز در اختیار شرکت های پیام رسان قرار دهد.
اطلاعاتی اعم از مسوولیت های افراد در ادارات، نقاط قوت و ضعف سازمان ها، برنامه ریزی های نادرست و درست توسعه ای و برنامه ها برای مقابله با تحریم و هزاران داده و اطلاعات به ظاهر کم ارزش و با ارزش دیگر.
به علاوه بسیاری از کاربران تلگرام در ایران عضو حداقل چند کانال هستند. موضوع کانال ها و تعداد بازدیدهایی که کاربران از هریک انجام می دهند، یکی از داده هایی است که می تواند علایق افراد را مشخص کند. علایق تحصیلی شغلی، گرایش های مذهبی و سیاسی و حتی طبقه اقتصادی افراد یکی از اطلاعاتی است که از این داده ها قابل شناسایی خواهد بود.
چت ها و گفتگوهای خصوصی نیز می توان منابع مهمی برای داده کاوی محسوب شوند؛ نوع کلمات و واژگان به کار گرفته شده با افراد مختلف، مدت زمان گفتگو، محتواهای رد و بدل شده، علایق مختلف نسبت به رنگ ها، غذاها و جنس مخالف، مکان های دیدنی، و صدها فراداده دیگر (مانند ویژگی های شخصیتی، میزان استیصال، نشاط، افسردگی و...) می تواند با تحلیل هایی که بر روی این داده ها انجام می شود، به دست آید.
در مقیاسی کلان تر، الگوی رفتاری ایرانیان در مواجهه با پدیده ها و رویدادهای مختلف، ذایٔقه آنها در مورد انواع محتوا از جمله فیلم، سریال، خبر، تصویر و آستانه حساسیت و نوع واکنش آنها نسبت به رویدادهای داخلی و جهانی، گروه های مرجع واقعی، سلبریتی ها و افراد تاثیرگذار، کلمات کلیدی پراستفاده و بسیاری موارد دیگر که افراد ممکن است استفاده کنند، نیز طی این تحلیل ها قابل تعیین است.
میتوان اذعان کرد که طی تاریخ، تلگرام بی شک جامع ترین و کامل ترین داده ها برای ترسیم پروفایل رفتاری، اجتماعی و فیزیولوژیکی ایرانیان به دست آورده است. تحلیل این داده ها می تواند مهمترین آسیب پذیری های فیزیکی، اجتماعی، رفتاری، نگرشی و فردی ایرانیان را برای دولت های متخاصم آشکار ساخته، مبنایی برای سوءاستفاده آنها از این آسیبپذیری ها باشد.
هرچه میزان حضور ایرانیان در تلگرام گسترش و ادامه یابد، این حجم از داده های جمع آوری شده افزایش خواهد یافت و ترسیم پروفایل شخصی، تحلیل شخصیت و ذهن افراد دارای خطای کمتری خواهد بود، که این نتایج می تواند به راحتی در اختیار سرویس های خاص دولتی کشورهایی چون آمریکا و (رژیم غاصب) اسرائیل قرار گیرد.
در نتیجه اینکه گاهی بیان میشود دادههای یک کاربر عادی اهمیت خاصی ندارد و بر همین اساس افراد نسبت به در اختیار قرار گرفتن داده هایشان حساسیت خاصی ندارند، به طور آشکار اشتباه است. چراکه آنچه در کلان داده مهم است تجمیع و در کنار هم قرار گرفتن همین داده های بی اهمیت است نه محتوای تک تک پیام ها و یا داده های شخصی یک فرد. بنابراین در عین حالی که داده یک کاربر می تواند اهمیت چندانی نداشته باشد، اما هنگامی که در کنار میلیون ها کاربر درگیر قرار گیرد معنادار بوده و می تواند اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد که نمونه هایی از آن ذکر شد.
* تأثیرگذاری بر تصمیمات افراد با تحلیل کلان داده
نکته دیگر اینکه یکی از تهدیدهای کلیدی تحلیل کلان داده توسط پلتفرم هایی همانند تلگرام، تأثیرگذاری بر تصمیمات افراد است؛ عرضه داده های شخصی کاربران به سایر شرکت ها برای مقاصد تجاری یکی از رویه های متداول در برخی از شرکت های اینترنتی است.
گوگل به صورت رسمی اعلام می کند که اطلاعات کاربران به صورت کلان داده پس از تحلیل برای مقاصد تجاری استفاده می شود. البته این شرکت تأکید می کند که این اطلاعات، بی هویت شده و هویت کاربر خاصی طی آنها مشخص نیست و تنها نتیجه آنها مورد استفاده قرار می گیرد، اما برخی از شرکت های دیگر حتی اطلاعات تک تک کاربران را عرضه می کنند. به عنوان مثال خانمی که در مراحل نخستین بارداری بوده و هنوز اعضای خانواده وی نسبت به بارداری وی مطلع نشده اند پیام های تبلیغاتی در مورد محصولات و خدمات مرتبط دریافت می کند. چنین رویکردی علاوه بر نقض آشکار حریم خصوصی افراد باعث می شود تا تصمیمات آنها تحت تأثیر پیام هایی قرار بگیرد که به صورت هدفمند برای آنها ارسال شده است.
این پیام ها می توانند روی بسترهای مختلف از جمله شبکه اجتماعی، پست الکترونیکی، وبسایت ها یا موتور جستجو در اختیار کاربر قرار گیرد. رشد روزافزون هوش مصنوعی و تلفیق آن با تحلیل های عظیم داده نیز باعث شده است که تأثیرگذاری این پیشنهادها و امکان پذیرش آنها توسط کاربران افزایش یابد.
مساله کلان داده و بهره برداری شرکت ها از آن بدون کسب اجازه و رضایت مردم و خارج از سیاستهای یک کشور، زمانی بیش از پیش اهمیت پیدا خواهد کرد که این شرکت ها عملا در حوزه های اقتصادی و سیاسی مستقل شده و خود را فراتر از سیاستهای دولت ها و قوانین حاکم بر آنها بدانند.
شرکتهای این چنین که خود را متعلق و ملزم به رعایت قوانین هیچ کشوری نمی دانند، به مثابه یک قدرت مستقل در مقابل دولت ها قد علم کرده و دولت ها را به سیاست گذارانی خرد تبدیل خواهند کرد. به عبارت دیگر اگر قبلا صحبت از شرکت های چندملیتی و هم دستی آنان در توطیٔه دولت های غربی مطرح بود، حال با قدرت گیری و نفوذ بیش از حد این شرکت ها و یکپارچه سازی هر چه بیشتر آنان به وسیله امکانات و فناوری های جدید مجازی در حوزه های تولید و توزیع، ما به سمت شرکت ها و موجودیت های فراملی نه تنها در حوزه تجاری، بلکه در حوزه های سیاسی و اجتماعی خواهیم رفت.
*روزی که تلگرام تصمیم بگیرد چه پیامی را در دسترس بگذارد یا مسدود کند
حال فرض کنید زمانی برسد که تلگرام در بین مخاطبان ایرانی از ثبات بالایی برخوردار بوده و بستر غالب در تبادلات، مرجع کسب اخبار توسط مردم و بزرگترین ارایٔه دهنده محتوا به مخاطبان ایرانی باشد، در این هنگام فرض کنید تلگرام تصمیم بگیرد چه محتوایی را اجازه دسترسی داده و چه محتوایی را مسدود کند، به عنوان مثال تصمیم بگیرد محتوای مربوط به نهادهای مذهبی و انقلابی را محدود یا از دسترس خارج کند، و یا اخبار خاصی را به صورت گسترده پخش و اخبار خاص دیگری را مسدود سازد. به عبارتی دیگر تلگرام تبدیل به جریان ساز اجتماعی و سیاسی در ایران خواهد شد و آن زمانی است که مقابله با این شرکت به سادگی این زمان نخواهد بود.
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که تلگرام از سپردن هرگونه تعهدی در مورد حقوق کاربران ایرانی استنکاف می ورزد. داده های بزرگ (big data) کاربران ایرانی چگونه استفاده شده و مورد چه پردازش هایی قرار می گیرد؟ تلگرام ظاهراً به فعالیت اقتصادی نمی پردازد و منبع درآمدی حتی از طریق پذیرش آگهی نیز ندارد.
بنابراین این ابهام وجود دارد که تأمین مالی تلگرام به چه نحوی انجام می شود؟ چرا تلگرام چنین امکاناتی را برای کاربران ایرانی که عمده کاربرانش را نیز تشکیل میدهد، به رایگان ارایٔه می کند؟ آیا می توان مطمیٔن بود که داده های کاربران ایرانی در اختیار دولت های متخاصم بیگانه قرار نمی گیرد؟ توجه به این نکته لزوم حساسیت درباره شبکه پیام رسان تلگرام را دو چندان می کند.
*کشورها بر موضوع مدیریت افکار عمومی توسط شرکت ها حساس شده اند
فضای مجازی بستر تغذیه و پیشبرد جنگ های اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی است. نگرانی ها اختصاص به ایران و کشورهایی مانند چین ندارد. امروزه بحث مهندسی افکار عمومی توسط شرکت های چند ملیتی با تسلط بر داده انبوه ملت ها دغدغه نخست کشورهای اروپایی و امریکا شده است.
در همین روزهای اخیر دادستانی آمریکا پیروزی فردی مانند ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری، محصول غفلت از گوگل، فیسبوک و توییتر میداند.
تلگرام از سپردن هرگونه تعهدی در مورد حقوق کاربران ایرانی استنکاف میورزد. با توجه به اینکه تلگرام از هیچ یک از ابزارهای متداول مانند تبلیغات یا حق عضویت برای درآمدزایی استفاده نمی کند، قطعاً میتوان اذعان کرد که منبع اصلی درآمد آن فروش اطلاعات کاربران خصوصاً کاربران ایرانی است.
امروزه دولت های مقتدر هیچ نرم افزاری (بخوانید هیچ شرکتی) را شریک حاکمیت خود قرار نمی دهند. کشور استرالیا از فیسبوک و گوگل خواست ارتباطات رمزشده را باز کند تا دست دولت در مبارزه با تروریسم باز شود. کشورهای انگلیس، اتحادیه اروپا و شرق آسیا نیز نگارش قوانین ضدرمزنگاری و استفاده از دادههای کاربران را در حوزه ارتباطات خود آغاز کردهاند.
در حوزه مدیریت افکار عمومی نیز نگرانی ها پیرامون تسلط شرکت ها بر داده ملت ها چند سالی است، مورد توجه ویژه قرار گرفته است، قربانی کردن فیسبوک می تواند زنگ آغاز تغییر قوانین آمریکا و اتحادیه اروپا باشد.
کلیدواژه مطرح در این موضوع «نقض حریم خصوصی» کاربران فیسبوک بود، اما نباید فراموش کرد که دعوای اصلی میان دولت ها و صاحبان شرکت های چند ملیتی است. این دعوا را آنجلا مرکل در نوامبر 2016 در پارلمان بوندستاگ آلمان کلید زد: همه چیز تغییر کرده است. امروزه ما با وبسایت ها، شبکه ها، بات ها و ترول های جعلی مواجه هستیم. پدیده هایی که با الگوریتم هایی مشخص، افکار و اعتقادات مردم را تغییر می دهند. بنابراین باید نحوه مقابله با این پدیده را یاد بگیریم. بلافاصله پس از این اظهارات بود که وزیر دادگستری آلمان اعلام کرد، فیسبوک باید به عنوان موسسه رسانه ای در آلمان فعالیت کند و مسئولیت تمام محتوای منتشره را برعهده بگیرد. اندک زمانی پس از این اعلام بود که فیسبوک، توییتر و گوگل سانسور و فیلتر اخبار جعلی و شایعات را پیش از انتخابات کشور آلمان کلید زدند.
در جهان امروزه هیچ کشوری بدون تهیه و اجرای قوانین مدیریت داده ها و مبارزه با جعلیات و تروریسم سایبری، نمیتواند امنیت ملت خود را برقرار کند، یا حتی بتواند انتخابات و استقلال سیاسی و اجتماعی داشته باشد. جهان تغییر کرده است و المان های قدرت جابجا شده اند، بنابراین در این شرایط باید ابزارهای حاکمیتی خود را ارتقا دهیم و موانع حکمرانی مشروع را برطرف سازیم.