ظاهرا بوریس جانسون که از ضعف پشتیبانی سفارت انگلستان در ماجرای جاسوسان دوتابعیتی ناراضی بود، فردی با سابقه اطلاعاتی طولانی را برای این ماموریت و همچنین یک ماموریت کلیدی دیگر به ایران فرستاده است.

سرویس سیاست مشرق - هفته گذشته، سفیر جدید بریتانیا در ایران، با انتشار توئیتی از آغاز رسمی کار خود در تهران خبر داد.

رابرت(راب) نایجل پاول مَکِر یا به اختصار «راب مَکِر»(Rob Macaire)،  متولد ۱۹۶۶ در میدلسکس انگلستان، در ۱۹۸۷ به وزارت دفاع انگلستان پیوست و حوزه کار او مسایلی چون سیاست تامین و پشتیبانی نیروهای ویژه بود. او سپس به وزارت خارجه و کشورهای مشترک‌المنافع در ۱۹۹۰ پیوست. اولین پست دیپلماتیک او در بخارست رومانی بود که از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ طول کشید. او دوباره به انگلستان برگشت تا در حوزه خاورمیانه در وزارت خارجه کار کند. او سپس به عنوان دبیراول خاورمیانه و ضدتروریزم به امریکا رفت و از ۱۹۹۸ د تا ۲۰۰۲ در واشینگتن کار می کرد.

مکِِر نقش مهمی در هماهنگی سیاست‌های دولت تونی بلر با دولت جرج دابلیو بوش در پی ماجرای حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ داشت. او در سال ۲۰۰۲ دوباره به لندن بازگشت و مسوول بخش سیاستگذاری ضدتروریزم در وزارت خارجه شد. این دورانی بود که آمریکا و بریتانیا به بهانه ۱۱ سپتامبر، ائتلاف  به اصطلاح مبارزه با تروریزم تشکیل داده بودند که برآیند آن تجاوز نظامی به افغانستان و عراق بود.

او در ۲۰۰۴ به عنوان مدیر سرویس‌های کنسولی وزارت خارجه منصوب شد که مسوول پشتیبانی از اتباع بریتانیا در خارج از خاک این کشور است. در سال ۲۰۰۸، در سمت کمیسر ارشد بریتانیا به نایروبی پایتخت کنیا فرستاده شد و تا ۲۰۱۱ در این پست فعال بود. ظاهرا او مسوول کمک به دولت کنیا برای مبارزه با فساد و همچنین تدوین قانون اساسی جدید این کشور در سال ۲۰۱۰ بود. آخرین سمت مکِر قبل از انتصاب به عنوان سفیر بریتانیا در ایران، مدیر ریسک سیاسی در گروه تجاری BG انگلستان بود که مجموعه‌ای فعال در حوزه نفت و گاز است.

راب مکِر

در ۱۴ مارچ ۲۰۱۸ از سوی وزارت خارجه بریتانیا به عنوان جایگزین «نیکلاس هاپتون»، در سفارت این کشور در ایران معرفی شد. این در حالی بود که تنها ۱۸ ماه از نصب هاپتون می گذشت و برکناری یک سفیر انگلیسی بعد از این مدت کم، چندان رویه معمولی در دستگاه دیپلماسی انگلستان نیست.

نیکلاس هاپتون، سفیر سابق انگلستان در ایران

به گزارش مطبوعات بریتانیایی، این تصمیم توسط شخص بوریس جانسون گرفته شد که ظاهرا از عملکرد هاپتون راضی نبود و این تصمیم را بعد از سفر چند ماه پیش خود به ایران (و مذاکره برای آزاد کردن جاسوس‌های دوتابعیتی بریتانیا در ایران) گرفت.

بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا

بوریس جانسون بعد از اعلام خبر انتصاب مکِر در ماه مارچ گفت:

" ایران نقش بسیار مهمی در منطقه غرب آسیا بازی می کند، ولی این بسیار ضرورت دارد(که اشاره کنیم) این نقش چندان در مسیر سازنده‌ای نبوده است-مساله‌ای که در سفر سال قبل خودم به ایران تصریح کردم. توافق هسته‌ای ایران در ۲۰۱۵ یک نوفقیت دیپلماتیک عظیم بود، محصول سال‌ها دیپلماسی صبورانه و پیگیرانه که تهدید یک ایران مسلح به سلاح هسته‌ای را کم‌رنگ کرد.

" از این منظر، خوشحالم که راب ثروت تجربه بین‌المللی خود را برای هدایت تعامل با ایران به کار خواهد گرفت- از جمله پرونده‌ی در جریان اتباع دوگانه ایرانی-بریتانیایی که در بازداشت ایران هستند- و حوزه‌های بالقوه همکاری(با ایران). من به دنبال همکاری با او در این حوزه‌ها هستم. "

مطالعه گزارش پیشین مشرق درباره سفیر جدید انگلیس را هم از اینجا بخوانید:

«رابرت مک‌ایر» سفیر جدید انگلیس در ایران کیست و چه مأموریتی دارد؟ +عکس و فیلم

جانسون تلویحا گفت که از کار هاپتون به عنوان سفیر راضی نبود. با این حال، انگیزه اصلی برکناری سفیر سابقف هنوز روشن نیست.

خود مکِر هم بعد از انتصاب به این سمت، به دو موضوع کلیدی اشاره کرد: یکی توافق هسته‌ای و دیگری مسایل منطقه‌ای

که نشان می دهد بریتانیا برای این دو موضوع برنامه دارد. مکِر گفت:

" من مفتخرم که به عنوان سفیر جدید بریتانیا در ایران انتخاب شدم. استمرار تعامل بریتانیا با ایران برای هدف ما در ساختن یک منطقه خاورمیانه امن‌تر و باثبات‌تر، حیاتی است. من به دنبال کار کردن با دولت ایران و شرکای بین‌المللی برای حفظ توافق هسته‌ای و تعمیق روابط دوجانبه با ایران هستم، از طریق تعامل سازنده روی موضوع حقوق بشر، تجارت و یافتن راه حل سیاسی برای یمن، سوریه و سایر جاها. "

آن چه که اجمالا و بر اساس اطلاعات عمومی و منتشر شده می توان نتیجه گرفت این است که راب ‌مکِر، یک عنصر اطلاعاتی-دیپلماتیک است که اصولا کار خود را با وزارت دفاع انگلستان شروع کرد و سال‌ها در بخش‌های مختلف ضدتروریزم وزارت خارجه، به ویژه در دوران پس از ۱۱ سپتامبر فعالیت داشته است. حضور او در نایروبی کنیا هم طبق برخی گزارش‌ها با هدف هماهنگ‌سازی عملیات جاسوسی و اطلاعاتی بریتانیا در منطقه آفریقا بوده است. لازم به ذکر است که کنیا از دهه‌ها پیش یکی از نقاط اصلی استقرار و فعالیت جاسوسان MI۶ بوده است و بریتانیا هیچ‌گاه عملا این مستعمره سابق خود را ترک نکرده است. نایروبی یکی از پایگاه‌های اصلی  CGHQ  یا همان سازمان جاسوسی سیگنالی بریتانیا برای جاسوسی از خطوط ارتباطی در کل دنیاست.

 

دو نمونه از گزارش‌های سایت‌های کنیایی درباره نفوذ ام آی ۶ در سطوح بالا سیاست کنیا

حتی گزارش‌های متعددی توسط روزنامه‌نگاران تحقیقاتی در خود بریتانیا نگاشته شده که حمله مسلحانه به فروشگاه «وست‌گیت» در نایروبی در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۳ که به گروه الشباب نسبت داده می شود(حمله‌ای که ده‌ها کشته به جا گذاشت)، توسط عوامل ام آی ۶ و سیا کارگردانی شده بود:

آن چه که از همین چند خط اظهارنظر او به مناسبت انتصابش می توان برداشت کرد این که تمرکزبر «مسایل منطقه» ‌ای یکی از کلیدهای جایگزینی هاپتون با اوست. به عبارت دیگر، در حالی که بلوک غربی-عبری-عربی سعی دارد با تحمیل قوانینی مثل FATF کمک‌های ما به محور مقاومت را تحت عنوان «مبارزه با تروریزم» کنترل کند، تمرکز بر فعالیت‌های سپاه پاسداران و به ویژه سپاه قدس (به عنوان عامل اجرایی بسط نفوذ منطقه‌ای) هم در اولویت دستور کار آمریکا و متحدان آن است.

از سوی دیگر، همان‌طور که در بالا گفته شد، مساله دستگیری جاسوسان دوتابعیتی چون نازنین زاغری و کمال فروغی، آن اندازه برای دولت بریتانیا مهم بود که شخص وزیر خارجه را برای پیگیری آزادی آن‌ها به ایران فرستادند. می توان این گونه گمانه‌زنی کرد که جانسون احتمالا از ضعف نیکلاس هاپتون در هماهنگی و پشتیبانی از عملیات اطلاعاتی بریتانیا در تهران(که منجر به دستگیری عوامل انگلیسی شد) ناراضی بود و از این رو کسی را به ایران فرستاد که ید طولایی در هماهنگی‌های اطلاعاتی و «پشتیبانی از نیروهای ویژه» دارد.

اما ماموریت دیگری که ظاهرا برای مکِر تعریف شده، تقویت فعالیت در بخش «دیپلماسی عمومی» است، که در این زمینه بریتانیا و فرانسه از قدیم در ایران با هم رقابت داشته‌اند. از این رو شاهدیم که مکِر در همان بدو ورود به ایران، مسیر زمینی را انتخاب می کند و از طریق راه‌آهن تبریز وارد کشور می شود.

از سوی دیگر، توییتر او هم در زمینه شروع کار در ایران به شدت در کانال‌ها و فضای مجازی تبلیغ شد. تا این‌جای کار چندان ایرادی نمی توان وارد کرد و اصولا یکی از کارویژه‌های نمایندگان دیپلماتیک، تاثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه هدف است. اما این سوال را می توان مطرح کرد که آیا باید از این پس شاهد باز شدن درهای پشتی سفارت بریتانیا به روی اقشار خاص تاثیرگذار در عرصه هنر و فرهنگ عمومی باشیم؟ به بیان دیگر، آیا قرار است برای مثال سینمای «سفارتی» با طعم انگلیسی هم حجم و عمق بیشتری بگیرد؟

در هفته‌های آینده باید منتظر شنیدن خبرهای بیشتری از سفارت بریتانیا بود.

برچسب‌ها