کد خبر 855146
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۳

تقریباً از روز ۸ فروردین ۱۳۶۱ که نبردهای فتح‌المبین به پایان رسید، گروه طرح‌ریزی سپاه و ارتش عملاً طرح‌ریزی عملیات الی بیت‌المقدس را آغاز کرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سردار حسین علایی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در جلد نخست کتاب «روند جنگ ایران وعراق»  پیرامون تصمیماتی که فرماندهان برای اجرای عملیات «الی بیت‌المقدس» گرفته اند توضیح می‌دهد: با پایان عملیات فتح‌المبین، مسئله مهم و اساسی تکمیل آزادسازی استان خوزستان از دست ارتش متجاوز عراق بیشتر مطرح شد. هنوز بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های جنوب ایران در اشغال نظامیان عراقی بود. شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمیدیه در تصرف عراق بود. شهرهای اهواز، سوسنگرد و حمیدیه نیز در زیر آتش‌ توپخانه دوربرد دشمن قرار داشت. هنوز نیروهای ایران به تمام خطوط مرزی در استان خوزستان نرسیده بودند. بنابراین باید تلاش‌ها و اجرای عملیات برای پایان دادن به حضور متجاوز در سرزمین‌های خوزستان و آزادسازی تمام شهرها و روستاهای آن ادامه می‌یافت.

به منظور دسترسی به اهداف فوق، طرح‌ریزی عملیات «الی بیت‌المقدس» در دستور کار قرار گرفت. این اهداف برای همه فرماندهان در سطوح مختلف و نیز برای همه رزمندگان شرکت‌کننده در عملیات، روشن و گویا بود. عملیات الی بیت‌المقدس می‌توانست ضمن آزادسازی تمام سرزمین‌های استان خوزستان، راه را برای دفع تجاوز ارتش عراق و بازپس‌گیری تمام خاک کشور در جنوب و غرب ایران هموار کند. بنابراین باید تمام قدرت جنگی ایران برای تحقق این اهداف، وارد عمل می‌شد.

سیر طرح‌ریزی عملیات بیت‌المقدس

پس از پایان عملیات فتح‌المبین بلافاصله برنامه‌ریزی و تلاش برای طرح‌ریزی و اجرای عملیات الی بیت‌المقدس آغاز شد. تقریباً از روز ۸ فروردین ۱۳۶۱ که نبردهای فتح‌المبین به پایان رسید، گروه طرح‌ریزی سپاه و ارتش عملاً طرح‌ریزی عملیات الی بیت‌المقدس را آغاز کرد. البته به‌موازات آماده شدن برای فتح‌المبین، یک قرارگاه از سپاه به فرماندهی برادر «احمد غلامپور» مسئولیت شناسایی و کسب اطلاعات از دشمن و نیز برنامه‌ریزی اولیه برای طرح‌ریزی عملیات الی بیت‌المقدس را بر عهده داشت. این قرارگاه با کمک یک گروه طرح‌ریزی از قرارگاه کربلای ارتش به سرپرستی سرهنگ «اقبال محمدی‌زاده» و سرهنگ «مسعود بختیاری» و سرهنگ «عبدالحسین مفید» به عنوان افسر اطلاعات، نیروهای خود را در این منطقه مستقر کرد تا فرصت کافی برای اقدامات مقدماتی داشته باشند.

با پایان فتح‌المبین، نخستین جلسه مشترک فرماندهان سپاه و ارتش در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۰ انجام شد. در این جلسه بررسی شد که چه اقداماتی باید صورت گیرد؟ چگونه باید به منطقة عملیاتی الی بیت‌المقدس حمله کرد که وسعت آن بیش از نیمی از سرزمین لبنان بود؟ قوای دشمن را در این منطقه چگونه باید منهدم کرد؟ البته پیش از آغاز فتح‌المبین، کارِ کسب اطلاعات و شناسایی درباره آرایش و استقرار قوای دشمن در این منطقه تا حد زیادی انجام گرفته بود و راهکارهای مختلفی برای طرح‌ریزی عملیاتی موفق بررسی شده بود.

دو گروه طرح‌ریزی جداگانه از سپاه و ارتش، نزدیک به بیست روز پس از فتح‌المبین برنامه‌ریزی‌های خود را انجام دادند و طرح‌های عملیاتی خود را آماده کردند. سپس اعضای این دو گروه در قرارگاه مرکزی و مشترک ارتش و سپاه به نام «قرارگاه کربلا» حاضر شدند و در حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش، طرح‌ها و پیشنهادهای خود را در مورد انتخاب راهکار بهینه مطرح کردند. با توجه به شکل جغرافیایی زمین مورد نظر برای عملیات و نیز نحوه آرایش نیروهای عراقی، دو راهکار مقدماتی و اصولی در جلسات هم‌اندیشی و نشست‌های طرح‌ریزی مشترک به شرح ذیل ارائه شد. یکی حمله از جاده  اهوازـ‌ خرمشهر و دیگری عبور عمهة نیروها از رودخانه کارون.

حمله از جاده اهوازـ‌ خرمشهر

راهکار نخست، اجرای تک اصلی از محور شمال به جنوب منطقه عملیاتی از طریق عبور از جاده اهواز ـ خرمشهر و همچنین عبور از رودخانه کرخه‌کور بود. بر اساس این راهکار، استفاده از جاده مواصلاتی اهواز ـ خرمشهر به عنوان محور تلاش اصلی و به‌کارگیری عمده قوا محسوب می‌شد. همچنین حمله به مواضع دشمن با اتکا بر یک معبر زمینی مطمئن و عبور از رودخانه کارون از بین دو منطقه دریسه و سلمانیه به عنوان تلاش پشتیبانی در نظر گرفته شده بود. عمده دلیل تنظیم و ارائه این راهکار آن بود که با تکیه بر جاده اهواز ـ خرمشهر، امکان استفاده از خطوط مواصلاتی مطمئنی برای انتقال عمده قوا به سمت مواضع دشمن وجود داشت. بنابراین رزمندگان و یگان‌های عمل‌کننده از عقبه مناسبی برخوردار بودند.

اما در مسیر این محور، ارتش عراق استحکامات و موانع فراوانی ایجاد کرده بود و شکستن خط اول دفاعی دشمن به‌سختی و به‌زحمت امکان‌پذیر بود. از سوی دیگر حرکت ستونی نیروها از جاده اهواز ـ خرمشهر با توجه به سه بریدگی بزرگ که ارتش بعثی ایجاد کرده بود، همچنین موانع مصنوعی زیادی که در جلوی مواضع مستحکم یگان‌های دشمن احداث شده بود، راهکار عملی و اقدام سرنوشت‌سازی نبود که بشود خیلی روی آن فکر و حساب کرد.

ولی این راهکار یکی از چند راهکاری بود که ستاد مشترک ارتش از تهران به نیروی زمینی ارتش پیشنهاد داده بود. البته در همان نامه ارسالی ستاد مشترک ارتش به معایب این راهکار اشاره شده بود. به‌کارگیری این راهکار مستلزم اجرای یک آتش تهیه سنگین و استفاده از قدرت برتر و وجود یگان‌های زرهی برای حمله مؤثر به خطوط مستحکم ارتش بعثی بود. این راهکار پیشنهادی با توجه به اینکه یک تک جبهه‌ای را برای نیروهای عمل‌کننده به ارمغان می‌آورد و رزمندگان اسلام ‌می‌باید با نقاط قوت و جبهه مستحکم دشمن می‌بجنگیدند، رد شد.

اگرچه اهداف عملیات را حرکت به سمت مرز و سپس تا شرق بصره پیش‌بینی کرده بودند، ولی فاصله مواضع نیروهای خودی از مسیر این جاده تا خرمشهر حدود ۱۱۰ کیلومتر بود. ضمن اینکه عمدة قوای دشمن در حاشیه جنوبی رودخانه کرخه‌کور مستقر بودند و چسبیدن مواضع یگان‌های دشمن در کنار ساحل رودخانه کرخه‌کور، عبور از آن را غیر ممکن می‌ساخت. همچنین دو لشکر ۵ و ۶ زرهی و مکانیزه ارتش عراق که ستون فقرات قدرت دفاعی دشمن در جلوی اهواز محسوب می‌شدند، در این منطقه گسترش یافته بودند و مواضع مستحکمی را برای دفاع مطمئن خود احداث کرده بودند.

از طرف دیگر تصور ارتش بعثی این بود که تلاش اصلی تهاجم قوای اسلام از مسیر این جاده خواهد بود و لذا این جبهه را با اقدامات مهندسی و با میادین مین متعدد و موانع مناسب، مستحکم ساخته بودند. بر اساس این راهکار، عمده قوا باید از جاده اهواز ـ خرمشهر وارد عمل می‌شدند. عبور از رودخانه کارون نیز باید در حد فاصل بین دریسه تا سلمانیه صورت می‌گرفت که این منطقه فاصله نسبتاً زیادی تا شهر اهواز داشت. در این راهکار، عبور از کارون با خطرپذیری کمتر و دستاورد پایین‌تری صورت می‌گرفت. اشکال این راهکار این بود که هم بخشی از نیروهای رزمنده باید اقدام به تک جبهه‌ای علیه مواضع دشمن می‌کردند و هم به دلیل استعداد کمی که برای نیروهای عبورکننده از رودخانه در نظر گرفته شده بود، دشمن می‌توانست به‌سرعت آنها را به عقب براند. به دلیل این اشکالات، در همان روزهای اول بررسی، این راهکار مقدماتی از نظر گروه‌های طرح‌ریزی و فرماندهان قرارگاه مردود شد. پس از آن قرار شد روی راهکار عبور از رودخانه کارون فکر شود.

عبور عمده قوا از رودخانه کارون

راهکار دوم عبارت بود از اجرای تک اصلی از شرق به غرب منطقه عملیاتی با عبور عمده قوا از رودخانه کارون در حد فاصل آب‌گرفتگی شمال تا سلمانیه. بر این اساس یگان‌های عملیاتی باید در منطقه بین دریسه تا سلمانیه به عنوان تلاش اصلی با تاکتیک «هجوم انبوه» از رودخانه کارون عبور می‌کردند. حمله از منطقه جنوب غربی اهواز نیز به عنوان تلاش پشتیبانی تلقی می‌شد. مهم‌ترین مسئله بر اساس این راهکار، تأمین پل‌های شناور تعجیلی بود که البته کمبود پل و سطحه‌های شناور مسئله‌ساز شد.

در این راهکار عبور عمده قوا از رودخانه کارون و از ناحیه شمال شرقی خرمشهر و تا حدودی در نزدیکی‌های آن شهر صورت می‌گرفت. این کاری فوق‌العاده مهم و همراه با خطرپذیری فراوان بود، ولی در عین حال راهکاری ابتکاری و ارزشمند و با دستاوردهای بالا پیش‌بینی می‌شد. این راهکار که بسیار مورد توجه قرار گرفت و نهایتاً به تصویب رسید و به اجرا درآمد، با این استدلال پذیرفته شد که شناسایی‌های صورت‌گرفته و اطلاعات کسب‌شده از دشمن نشان می‌داد که ضعیف‌ترین منطقه استقرار قوای دشمن در فضای بین ‌هالوب تا دارخوین در غرب رودخانه کارون است.

فرماندهی قرارگاه کربلا و گروه طرح‌ریزی مشترک به این نتیجه رسیدند که این منطقه مرکز تعادل و نقطه کانونی ضعف دشمن و قلب منطقه عملیاتی بیت‌المقدس است. اگر نیروهای رزمنده به این منطقه دسترسی پیدا می‌کردند، موفق می‌شدند که بین نیروهای شمال و جنوب ارتش عراق فاصله بیندازند و کمر دشمن را بشکنند. این منطقه از ایستگاه حسینیه تا مرز بین‌المللی از یک سو و از آنجا تا نقطه مرزی کوشک از سوی دیگر ادامه داشت و ذوزنقه‌ای به وسعت ۵۰۰ کیلومتر مربع را تشکیل می‌داد. دسترسی به این منطقه می‌توانست سه مشکل اساسی را برای ارتش بعثی ایجاد کند.

نخست آن‌که قوای ایران بر خلاف آرایش و موضع‌گیری دشمن، به‌نوعی از پهلو و از جناح یگان‌های ارتش بعثی وارد عمل می‌شدند و خود را به عقبه‌های لشکرهای ۵ و ۶ دشمن نزدیک می‌کردند. با ادامه این پیشروی دشمن احساس می‌کرد که این دو لشکر مهم در محاصره رزمندگان ایرانی قرار خواهد گرفت. دوم آن‌که حرکت یگان‌های سپاه و ارتش به سمت مرز بین‌المللی، این تصور را در دشمن پدید می‌آورد که ممکن است ادامه تک قوای اسلام به سمت «نشوه» و بصره باشد و بنابراین دومین شهر بزرگ عراق در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. سوم اینکه دشمن احساس می‌کرد با ادامه عملیات، خرمشهر را از دست خواهد داد ولذا آرایش پدافندی ارتش بعثی در شرق و شمال این شهر بی‌اثر خواهد شد.

بنابراین به نظر می‌رسید که دشمن نهایتاً با این نگرانی‌ها دچار تردید و ابهام شود. با چنین دلایلی، این راهکار برای تهاجم به مواضع دشمن انتخاب شد و تمام تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای استفاده از آن صورت گرفت.

منبع: ایسنا