کد خبر 85625
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۴۲

رجوی بارها در صحبت های خود در نشست های شورای رهبری در عباراتی توهین آمیز به زنان سازمان اشاره میکرد و میگفت صحبت کردن با درختان بهتر از صحبت با این زنان است.

به گزارش مشرق به نقل از آخرین، مریم سنجابی از اعضای جداشده شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق در یک کنفرانس اینترنتی درباره پشت پرده های این گروه تروریستی با کاربران گفتگو نمود.

مریم سنجابی متولد ۱۳۴۷ در کرمانشاه است. به گفته خود وی دوران نوجوانی اش مصادف شد با سال های اول انقلاب و آشنایی با سازمان مجاهدین خلق که آن زمان هنوز به اسم منافقین شهرت نداشت وی در کنکور سراسری در رشته شیمی پذیرش شد اما به دلیل علاقه وافر و به گفته خود عشق کورکورانه به سازمان در اواخر سال ۶۵ به همراه برادر بزرگتر خود از ایران خارج گردید به گروهک منافقین پیوست. تصمیمی که وی اکنون آن را بزرگ ترین اشتباه زندگی خود میداند. به هر شکل این آغاز حضور وی در فرقه ای بود که به تعبیر خود سنجابی ۲۵ سال از بهترین دوران زندگی اش را تباه کرد. سنجابی از سال ۷۸ قصد خروج از سازمان را داشت تا اینکه در بهمن۸۹ توانست با فرار از اردوگاه اشرف خود را به نیروهای عراقی تسلیم کرده و دوباره طعم آزادی را بچشد.

مقارن روزهای آخر پاییز ۹۰ و روزهای پایانی سال ۲۰۱۱ که در پایان آن گروهک منافقین ملزم به ترک خاک عراق هستند ، مریم سنجابی تصمیم به برگزاری یک کنفرانس اینترنتی در فضای مجازی و تالارهای گفتگوی آنلاین گرفت که در نوع خود حرکتی منحصر به فرد در این حوزه میباشد. مطالبی که در ادامه میخوانید مشروح صحبت های مریم سنجابی در این کنفرانس اینترنتی است که با استقبال کاربران نیز مواجه گردید.

سنجابی در ابتدای گفتگو با دردناک توصیف کردن خاطرات خود عنوان نمود به دلیل ظاهر مذهبی این فرقه چیزی حدود ۱۰ سال به طول انجامید تا پس از قرار گرفتن در مسئولیت ها و رده های بالای سازمان بتواند به ماهیت واقعی آن پی ببرد. وی ناآگاهی و بی تجربگی جوانان عضو این سازمان را عامل اصلی فریب دادن آنها توسط رهبران سازمان برشمرد و عنوان نمود عملیات فروغ جاویدان یکی از بزرگترین اشتباهاتی بود که رهبران سازمان با سواستفاده از این ناآگاهی اعضای سازمان مرتکب شده و با یک گروه چند هزار نفره در مقابل یک کشور قرار گرفتند. این عملیات ناموفق انحراف کامل و شروع فروپاشی درونی این سازمان را رقم زد و مسعود رجوی به عنوان رهبر این سازمان در اقدامی نسنجیده و تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک اعضای این سازمان را به بند کشیده و آینده تمامی آنها را تباه نمود. این یک تصمیم صرفا فردی بود که در اسم انقلاب باعث شد اختیار تمام اعضای سازمان از ایشان سلب شود.

سنجابی وضع زن ها را در این میان به مراتب اسفناک تر عنوان کرده و اظهار کرد ایشان شدیدا مورد آزار و اذیت و توهین شخص مسعود رجوی قرار میگرفتند. رجوی بارها در صحبت های خود در نشست های شورای رهبری در عباراتی توهین آمیز به زنان سازمان اشاره میکرد و میگفت صحبت کردن با درختان بهتر از صحبت با این زنان است. تشکیلات شورای رهبری صرفا یک تشکیلات ظاهری بود تا به مردان مسئولیتی داده نشده و فقط زنان را در اطراف مسعود رجوی گرد میآورد تا با توجه به این شرایط قادر به اعتراض به وی نبوده و حس تکبر رجوی ارضا گردد. زنان در فرقه رجوی حتی اجازه تردد آزادانه را نیز ندارند. آنها برای یک تردد در روز باید در گروه های دو نفره و در شب در گروه های ۵ نفره تردد کنند. در حال حاضر بحثی که مریم رجوی مستمرا در مجامع بین المللی مطرح کرده و زنان را در داخل سازمان مسئول و فرمانده میداند یک دروغ بیش نیست. چرا که زنان این سازمان حتی اجازه فکر کردن را نیز ندارد.

یکی از اقدامات مزورانه گروهک منافقین برای جذب و استثمار افراد بیشتر تماس با بستگان ساکنان اشرف و دعوت از آنها برای حضوری کوتاه در اشرف و دیدار با خانواده های خود بود. تقریبا هیچ یک از کسانی که بدین شکل به داخل اردوگاه وارد میشدند دیگر اجازه خروج از آنجا را نداشته و عملا در آن زندانی میشدند و در حال حاضر طیف وسیعی از اعضای ناراضی داخل پادگان اشرف را همین افراد تشکیل میدهند که در واقع در اشرف محبوس هستند و بسیاری از این افراد در صحنه سازی ها و اتفاقات مشکوک کشته میشوند. تعداد دیگری از افراد ناراضی ساکن اشرف نیز در زمان حمله نیروهای ناتو به عراق توسط عوامل فرقه رجوی به قتل رسیدند که در سرپوشی ناشیانه بر این جنایات عنوان میشد که این افراد در بمباران های هوایی کشته شده اند در حالی که پادگان اشرف هیچ وقت هدف بمباران های هوایی قرار نگرفت. وقاحت گروهک منافقین به حدی بود که در برخی از این موارد کشته شدن افراد توسط سرسپرده های رجوی را رسما در بیانیه های داخلی عنوان میکردند تا بدین صورت از باقی اعضا زهر چشم بگیرند.

وی در بخش دیگری از صحبت های خود به بازگو کردن دلایل رجوی بر اصرار به ماندن در اشرف پرداخت. فاصله نزدیک اشرف با مرزهای ایران یکی از دلایلی است که گروهک منافقین با استفاده از آن میتوانست دست به ایجاد ناامنی در داخل کشور بزند. رجوی در نشست های داخلی مقاومت در اشرف و ماندن در عراق را حتی به قیمت کشته شدن تمام اعضای سازمان امری واجب میشمرد؛ چون به خوبی میدانست در صورتی که تشکیلات گروهک منافقین از اشرف برچیده شود با توجه به خفقان حاکم بر محیط این گروهک هیچ یک از اعضا حاضر به نقل مکان به محیط جدید نبوده و با جدا شدن آنها گروهک منافقین عملا دچار فروپاشی میگردد. دلیل دیگر اعتقاد بی پایه و اساس فرقه رجوی به جنگ مسلحانه با ایران و ادامه خونریزی و برادرکشی داخلی بود که وی را به ماندن در داخل اشرف وادار میکرد. وی حتی پا را از دخالت در امور داخلی ایران نیز فراتر گذاشته و در اظهارنظر های سخیفانه ای پس از سقوط صدام عنوان میکرد که اعضای سازمان باید به هر شکل ممکن بر دولت عراق تاثیر گذاشته و حاکمیت آن را سرنگون کنند تا با روی کار آمدن حاکمیت جدید اولا بتوانند در عراق پناهندگی گرفته و زمینه اقامت طولانی مدت خود را این کشور را فراهم کنند و در ثانی با بازپس گیری سلاح های خود مجددا به ایران حمله کرده و مبارزه مسلحانه را آغاز کنند. رجوی عملا از سال ۸۲ ه.ش به بعد به دولت عراق اعلام جنگ کرده بود و پس از آن کسانی از داخل سازمان به جاسوسی از داخل عراق پرداخته و حتی نفراتی با نفوذ به داخل عشایر عراق به فریب و جذب ایشان به داخل اردوگاه اشرف میپردازند. این نفوذ در برخی موارد به داخل سازمان های دولتی عراق نیز کشیده میشد تا با رشوه و تطمیع کارکنان این سازمان ها آنها را به سمت خود بکشانند. علت سوم اصرار بر ماندن در اشرف خودخواهی شخص مسعود و مریم رجوی است. رهبران گروهک منافقین از هیچ اقدامی برای برسر کار ماندن و ریاست بر اعضای سازمان فروگذار نکرده و حاضرند تمام اصول و تعهدات انسانی و اخلاقی را زیر پا بگذارند. به عنوان مثال تغییر ایدئولوژی بنیادین سازمان که در ابتدای تاسیس آن اعلام شده بود و همان مبارزه با امپریالیست و آمریکا بود در زمان حمله آمریکا به عراق توسط رجوی به طور کلی تغییر داده شد و اعلام دوستی و یگانگی با ایالات متحده گردید. حتی در بسیاری از موارد گروهک منافقین اقدام به جاسوسی در عراق کرده و اطلاعات به دست آمده را در اختیار نیروهای آمریکا حاضر در اطراف پادگان اشرف میگذاشت. پس از اقدام نظامی ارتش عراق در فروردین سال جاری جهت بازپس گیری اردوگاه اشرف رجوی در اظهاراتی بیان میکرد که حتی اگر هزار نفر نیز برای حفاظت از اشرف کشته شوند باز هم باید بر ماندن در اشرف پایفشاری کرد. حتی مریم رجوی در نشست های داخلی بارها اعلام میکرد هیچ ایرادی ندارد حتی اگر تمام ساکنان اشرف فدای مسعود رجوی شوند و از بین بروند اما مسعود رجوی زنده بماند. مواردی از این دست نشان میدهد که جان انسان ها برای رجوی هیچ ارزشی نداشته و وی به تنها چیزی که اهمیت میدهد وجود خویش است.

سنجابی درباره ضرب العجل تعیین شده توسط دولت عراق برای خروج از این کشور بیان کرد که نه تنها یک سال بلکه ۸ سال فرصت کافی برای خروج از عراق در اختیار رهبران سازمان قرار داشت. ولی ایشان با فرصت سوزی و تصمیمات غیرعقلانی اکنون در شرایطی به سر میبرند که تنها دو هفته به پایان زمان مقرر برای خروج گروهک منافقین از خاک عراق وجود دارد. سنجابی اظهار امیدواری کرد سازمان ها و مجامع بین المللی و نهادهای حامی حقوق بشر در پایان مهلت ایجاد شده شرایطی را فراهم کنند که افراد ساکن در اشرف که عمده آنها عمیقا از شرایط حاکم بر زندگی خود ناراضی و درمانده هستند؛ بتوانند از چنگال فرقه رجوی رها شده و آزادانه از حق انتخاب برخوردار بوده و برای ادامه زندگی خود تصمیم گیری کنند.