کد خبر 85828
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۳

برای آمریکا، تامل روی نگرانیهایی که پانتا مطرح کرد ضروری است اما علنی کردن آنها صلاح نیست و یک خطای استراتژیک است. تخریب اعتبار تهدید ایران، تهران را مصمم می کند.

به گزارش خبرنگار ارتباطات استراتژیک مشرق، مایکل سینگ عضو انستیتو واشنگتن در مقاله ای به نقد ارتباطات استراتژیک آمریکا علیه ایران پرداخت.

وی در این مقاله که با عنوان "(ضد) ارتباطات استراتژیک درباره ایران" در سایت مجله فارن پالسی منتشر شد به نقد عملکرد و گفتار مقامات آمریکا درمورد عدم توانایی واشنگتن برای حمله به ایران پرداخت و آن را یک اشتباه خواند.

وی می نویسد: مسلم است که هشدارها در ماههای اخیر درباره پیشرفت هسته ای ایران تشدید شده و طبیعتا باید اینگونه فکر کنیم که رهبران ایران از اینکه احتمال حمله غرب علیه کشورشان وجود دارد نگران باشند. اما حرفهای آنها عکس این قضیه را نشان می دهد. در روزهای اخیر، آیت آلله علی خامنه ای رهبر ایران از "خرد کردن اراده" غرب حرف زده و فرمانده نیروهای بسیج نیز پیش بینی نمود که آمریکا آنچنان ضعیف است که حتی قادر نخواهد بود به یک حمله ایرانی نیز واکنش نشان دهد.

 به هرحال مقامات آمریکایی تلاش چندانی برای کاهش این حس غرور و اعتماد به نفس رژیم صورت ندادند. درحالی که مقامات دولت اوباما همچنان مدعی اند که گزینه نظامی درباره ایران "روی میز" قرار دارد، اما آنها تمایل متناقضی نشان داده اند که همزمان این ادعاها را مخدوش کرده و تلاشهای ما برای بازدارندگی ایران و گردآوری حمایت برای تحریمهای بیشتر را با مشکل مواجه می کنند.

این گزارش می افزاید: جدیدترین گزارش درباره خلاف مصلحت بودن گزینه نظامی از سوی لئون پانتا وزیر دفاع مطرح شد. وی پنج دلیلی که آمریکا نباید ایران را مورد هدف قرار دهد برشمرد.

نویسنده در ادمه به نقد اظهارات پانتا پرداخته و تاکید می کند : اول اینکه پانتا مدعی است حمله تنها می تواند برنامه هسته ای ایران را یک یا دو سال به عقب بیاندازد، زیرا هدف قرار دادن برخی از سایتهای هسته ای بسیار دشوار هستند. صرفنظر از اعلام محدودیتهای نظامی آمریکا به ایران و دیگران، این تحلیل سوال برانگیز است. به فرض پانتا در موقعیتی است که می داند نابودی تاسیسات هسته ای ایران بسیار مشکل است. با این حال، خسارتهای جزئی نیز می تواند برای ایران بسیار گران تمام شود. برای مثال، ساخت سانتریفیوژ نیازمند ابزارهای دقیق و بسیار نایاب بوده که با توجه به تحریمهای سنگین علیه ایران، بازسازی این برنامه ها را بسیار دشوار می کند.

دوم اینکه پانتا گفت حمله به تاسیسات هسته ای ایران منجر به افزایش حمایت در داخل ایران و در سطح منطقه می شود. اما محتمل است که متحدین عرب ما در منطقه خصوصا کشورهای حوزه خلیج فارس یعنی آنهایی که ایران را تهدید اصلی امنیت خود می دانند، حداقل در نهان از یک حمله موفقیت آمیز خرسند خواهند شد. اخیرا آیت الله خامنه ای خود به این امر واقف شده، و در سخنرانی خود به نیروی دریایی هشدار داد که دو رژیم گذشته ایران قاجار و پهلوی در برابر قدرتهای خارجی از خود ضعف نشان داده اند و در نتیجه به حاشیه رانده شدند.

ادعاهای سوم، چهارم و پنجم پانتا همگی حاصل نگرانی از تلافی ایران است اینکه ایران کشتی ها و پایگاههای آمریکا را هدف قرار می دهد؛ حمله دارای پیامدهای اقتصادی است، چرا که فرض براینست که ایران حمل و نقل نفت را هدف می گیرد یا تنگه هرمز را مسدود می نماید؛ و اینکه حمله منجر به افزایش وسعت جنگ و درگیری شده و تمامی خاورمیانه را شامل می شود.

وقتی قرار است که دشمن تلافی کند، پس هرگونه اقدام نظامی ریسک محسوب می شود؛ سوال اینست که توانایی دشمن برای پاسخ چه میزان می باشد. درحالی که تهدید از سوی ایران و ابهامات از نتایج هرگونه درگیری نبایستی دست کم گرفته شد، در عین حال در مورد آن نیز نباید اغراق صورت گیرد. بسیاری از تحلیلها و طرحهای منطقی، بحث حمله به ایران توسط آمریکا و متحدانش را مدنظر قرار می دهند، و بسیار دشوار است تصور کنیم که نتیجه گیری این بررسی ها، عدم توانایی مقابله با تلافی ایران است.

در مورد فراگیر شدن درگیری، باید گفت که این امر همین الان نیز در حال رخ دادن است. اعلام اینکه ما از هرگونه واکنشی برحذر هستیم، یعنی دعوت ایران به تهییج و تحریک بیشتر. در عوض، اگر ما می خواهیم که از گسترش درگیری جلوگیری نماییم یا بعد از حمله، رهبران ایران را وادار نماییم تا قبل از دست زدن به هرگونه واکنشی، حسابی تامل نمایند، باید این پیام را به ایرانیان به صورت واضح بدهیم که ما میخواهیم و قادریم تا با هرگونه تلافی یا تخطی ایران مقابله نماییم.

برای مقامات دولتی آمریکا، تامل روی نگرانیهایی که از سوی پانتا مطرح شده هم وظیفه هست و هم یک ضرورت. اما مطرح کردن این دغدغه ها به صورت عمومی به هیچ عنوان صلاح نیست؛ این امر یک خطای استراتژیک است. تخریب اعتبار تهدید نظامی نه تنها تهران را مصمم تر می نماید، بلکه شک و تردید در بین متحدان ما در منطقه را افزایش داده و موجب می شود تا این کشورها دست از اعمال فشار بر کشورهایی نظیر چین و روسیه برای حمایت از تحریمها علیه بانک مرکزی و درآمد نفتی ایران بردارند.

وی در پایان به عنوان توصیه پیشنهاد می کند:  مطمئن ترین راه برای عقب انداختن این تاریخ، و به دست آوردن زمان برای به کارگیری یک استراتژی دیپلماتیک تاکید بر این است که در حالی که ما مایل به درگیری و جنگ نیستیم، اما کاملا برای هرگونه نبردی آمادگی داشته و مصمم هستیم.