اصلاح‌طلبان و ارگان‌های رسانه‌ای‌شان سرگیجه گرفته‌اند و پیشنهاد مذاکره با ترامپ برای ادامه برجام را داده‌اند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** از کدخدا تا مزاحم و حالا پیشنهاد اصلاح‌طلبان برای مذاکره با ترامپ!

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «آیا توافق دیگری با آمریکا در راه است؟» نوشت:

«اکنون عملاً توپ در زمین ایران است و جهان منتظر است که ببیند ایران بار دیگر پای میز مذاکره می‌نشیند یا راه تحریم را پی می‌گیرد... شروع دور جدیدی از مذاکرات با حضور آمریکا و رسیدن به توافق جدید. عملی شدن این گزینه در ابتدای امر خیلی دور از ذهن می‌آید...اما در نگاه واقع بینانه باید گفت برجام...اقتصاد ایران را از نابودی کامل نجات داد...کشور اکنون با بحران سیاسی، اقتصادی و از همه مهمتر با بحران اجتماعی روبروست که تحریم می‌تواند آن را تشدید کند...پس عقلانی‌ترین راه آغاز دور تازه‌ای از مذاکرات و رسیدن به توافقی دیگر است.»

سرگیجه اصلاح‌طلبان و دولت متبوع آن‌ها در سیاست خارجی واقعاً قابل تأمل است. در مذاکرات سعدآباد-در دولت اصلاحات- با تروئیکای اروپایی و بدون حضور آمریکا مذاکره شد. در دولت اول روحانی (دولت یازدهم) تاکید شد که اروپا آقا اجازه است و باید مستقیم با کدخدا! بست و با آمریکا مذاکره کرد. در دلت دوم روحانی (دولت دوازدهم) اعلام شد که آمریکا مزاحم است و باید با اروپا بست. حالا هم می گویند باید مستقیم با ترامپ مذاکره کنیم تا مشکلات کشورمان حل شود!

این سرگیجه از دو چیز ناشی می‌شود. اول خود کوچک بینی و عدم اعتماد به ظرفیت‌های عظیم داخلی و ضعیف شمردن توان کشور و دوم عدم آشنایی با اصول بدیهی دیپلماسی و مذاکره. در مجموع باید گفت که این سرگیجه در سیاست خارجی، نشان دهنده یک دیپلماسی متزلزل است و نمی‌تواند منافع ملی را تضمین کند.

** سفره مردم، تورم تک رقمی را تأیید نمی‌کند

روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «نرخ تورم در برابر گرانی جاخالی می‌دهد» نوشت:

«هر ماه تورم در خروجی‌های بانک مرکزی و مرکز آمار زیر 10 درصد ثبت می‌شود؛ عددی که از استمرار دستاورد دستیابی به تورم تک‌رقمی دولت می‌گوید، اما از اینکه افزایش قیمت کالاهای مصرفی و گرانی مسکن و خوراکی‌ها در کجای این تورم تک‌رقمی ثبت می‌شود، حرفی زده نمی‌شود و اعداد اعلامی به ارقام ناملموس برای مردم و کارشناسان تبدیل شده‌اند...در سه‌ماهه پایانی سال 96 قیمت مسکن 30 درصد افزایش پیدا کرد و در برخی کلان‌شهرها مانند تهران و شیراز این رقم به 40 درصد رسید، اما در آمارهای تورم هیچ نمودی از آن نیست».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«سنگ‌شدگی تورم زیر 10 درصد دیگر تنها برای مردم باورنکردنی نیست، بلکه کارشناسان اقتصادی هم نسبت به راستی‌آزمایی این ارقام دچار تردید شده‌اند و هشدار می‌دهند اگر مراجع آماری نتوانند میان آمارها و واقعیت موجود انطباق برقرار کنند، تجربه ازدست‌رفتن سرمایه اجتماعی در دولت نهم و دهم بار دیگر تکرار خواهد شد، کمااینکه درحال‌حاضر نیز برخی از کارشناسان خود دست به کار محاسبه آمارها شده‌اند».

واقعیت آن است که آمارهای اقتصادی مقامات دولتی برای مردم باورپذیر نیست و آنان بر این عقیده‌اند که این آمارهای مثبت مسئولان اثر ملموسی بر معیشت روزمره آنان نداشته است در نتیجه به آن اعتمادی ندارند.

چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود:

«بارها پیش آمده که دولت آماری را اعلام کرده باشد اما آنچه اعلام شد با واقعیت‌های اقتصادی در جامعه جور در نیاید. به عنوان مثال، سیاستمدار اعلام می‌کند تورم تک رقمی شد اما هنوز بخشی از جامعه از گرانی می‌نالند و درباره آن شعار می‌دهند. می‌گویند رشد اقتصادی بالا رفته اما رکود کماکان وجود دارد. اعلام می‌کنند چند صد هزار شغل ایجاد شده اما می‌بینیم که وضع بسیار نگران‌کننده‌ای درباره اشتغال وجود دارد. حال سبب چیست که آمارهای رسمی با واقعیت‌های ملموس زندگی مردم همخوانی ندارد و آنان اثر مثبت شاخص‌های کلان اقتصادی را حس نمی‌کنند. در این باره چند دلیل قابل طرح است. نخست آنکه در خصوص کلیه آمارهای رسمی شک کرد و آن‌ها را سفارشی دانست و گفت که از اصالت به دور هستند. این نوع برخورد با آمارهای رسمی اگرچه تند است اما در میان برخی از اقتصاددانان طرفداران زیادی دارد. آنان هم در دولت قبل و هم در دولت فعلی نسبت به آمارهای اعلام شده درباره شاخص‌های کلان به ویژه نرخ‌های تورم، رشد اقتصادی و بیکاری نقد دارند و معتقدند که برخی ارقام اعلام شده با واقعیت‌های اقتصادی بسیار فاصله داشته و خارج از دایره بحث کارشناسی است. به اعتقاد آنان سیاستمداران و سران هر دو دولت بطور مستقیم در آمارها دخالت کرده‌اند بطوری که یا از اعلام آمار واقعی جلوگیری کرده‌اند و مصالح سیاسی را بر شفافیت‌های اقتصادی ترجیح داده‌اند یا اینکه گاه با دست بردن در این آمارها آنچه خلاف واقع بوده را اعلام کرده‌اند».

** تحقیر پیام رسان‌های داخلی در ارگان رسانه‌ای دولت

روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «پیام رسان‌های داخلی در چالش محبوبیت» نوشت:

«نزدیک به ۲۵ روز از مسدودسازی پیام رسان تلگرام در کشور می‌گذرد؛ پیام‌رسانی که براساس یک حکم قضایی حالا از دسترسی بیش از ۴۰ میلیون کاربر ایرانی‌اش خارج شده است...بعد از مسدودسازی تلگرام تلاش‌های گوناگونی برای کوچ کاربران به پیام رسان‌های داخلی صورت گرفت که تاکنون به‌نظر می‌آید این تلاش چندان به نتیجه دلخواه مدنظر مقامات دستور دهنده این فیلترینگ نرسیده است. در حال حاضر یا کاربران از پیام رسان‌های خارجی دیگری مانند واتس‌اپ برای رد و بدل کردن پیام‌هایشان استفاده می‌کنند یا به کمک فیلتر شکن، همچنان سنگرهایشان  را در تلگرام حفظ کرده‌اند. این شرایط را آمارهایی که چندی پیش وزیر ارتباطات در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد نیز تصدیق می‌کند. براساس این آمار که مرجع آن دانشگاه تهران است بازدید از پست‌های تلگرام حالا و روز به روز بعد از فیلتر آن در حال افزایش است...در چند هفته گذشته کانال‌های مختلف از تلگرام به پیام‌رسان‌های داخلی کوچ کرده‌اند اما در نهایت به‌دلیل کیفیت پایین این پیام‌رسان‌ها و عدم استقبال کاربران از آن‌ها مجدداً به تلگرام بازگشته‌اند».

متاسفانه دولت آنطور که باید از پیام رسان‌های داخلی حمایت نمی‌کند. در حالی که پیام‌رسان تلگرام ظرف مدت 5 سال و با حمایت‌های خاص به آمار 40 میلیون کاربر رسیده بود، پیام‌رسان‌های ایرانی که تنها چند ماه است به طور جدی وارد رقابت شده‌اند، توانستند در مدت کوتاهی بیش از 25 میلیون کاربر جذب کنند.

اخیراً مدیر پیام‌رسان سروش اعلام کرد که دولت اگر همان حمایتی را که از تلگرام کرد از پیام‌رسان‌های داخلی انجام دهد، وضعیت آن‌ها بهتر می‌شود. معنی این اظهارات وقتی روشن‌تر شد که در روزهای گذشته رسانه‌ها از حضور پنهانی مدیر تلگرام در ایران در سال 94 و توافق دولت روحانی و پاول دوروف برای اختصاص سرورهای توزیع محتوای بومی به این پیام رسان خبر دادند.

کارشناسان معتقدند که اگر حمایت از پیام رسان‌های داخلی، اصولی و عادلانه باشد، می‌توانند گوی سبقت را از خارجی‌ها بربایند.

** تهران مدیر جهادی می‌خواهد

روزنامه صدای اصلاحات در مطلبی نوشت:

«(محمدعلی نجفی) هرچند فردی سالم و با برنامه بود اما این تهران مدیری جهادی می‌خواهد. اصلاح‌طلبان باید خودخواهی را کنار گذاشته و روی گزینه‌های جدید کار کنند و مانند یک مربی فوتبال بازیکن سیاسی تربیت کنند تا به‌وقت مناسب رو کنن؛ اما در دستشان هیچ ندارند و حریف هم دستشان را می‌خواند».

اصلاح‌طلبان هرچند در بازی عیان خود محمدباقر قالیباف را به حربه‌های مختلف از جمله اتهامات بی‌اساس مالی و پرونده‌سازی‌های از این دست مورد تخریب قرار دادند ولی دست آن‌ها در نقد و تخریب دستاوردهای وی در ساخت و ره اندازی ابر پروژه‌ها بسیار کوتاه است.

با انتخاب نجفی به عنوان شهردار دوره‌ای از گذار و سپس ناکارآمدی آشکار شد. وی در مدت 7 ماهه‌ای که سکان هدایت تهران را در دست داشت و با شعار پیشرفت و شکوفایی و مشارکت وارد گود میدان مدیریت شهری شد، هرگز نتوانست خواسته‌ها را برآورد کند و یک نمره منفی بزرگی در کارنامه اصلاح‌طلبان گذاشت و رفت.