کد خبر 859808
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۰

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره دیدار سالیانه شعرا با رهبرانقلاب می‌گوید: ایشان با توجه به روند بالنده شعر پرچم حمایت از آن را بالا گرفته‌ اند و راه را برای این هنر والا باز می‌کنند.

به گزارش مشرق، اولین و مهمترین گزینه برای صحبت درباره جلسات رمضانیه رهبر معظم انقلاب اسلامی با شاعران، کسی جز «دکتر غلامعلی حداد عادل» نیست. سیاستمدار، معلم، مفسر و شاعر و ادیب روزگار ما که از شروع این جلساتٰ پای ثابت آن بوده است و به دلیل نزدیکی به رهبر انقلاب، داده‌ها و اطلاعات دقیق‌تری از مشی فرهنگی و ادبی ایشان دارد. 

غلامعلی حدادعادل جدای از جایگاه خود در فرهنگستان زبان  و ادب فارسی و بنیاد سعدی، در زمره شاعران و ادیبان کمتر شناخته شده روزگار معاصر به شمار می‌رود که با حساسیت و ظرافت خاصی موضوعات مربوط به شعر و زبان فارسی را پیگیری کرده و به آن واکنش نشان می‌دهد.

او در مقام یک شاعر و استاد زبان فارسی از نخستین سال‌های برگزاری شب شعر نیمه ماه مبارک رمضان شاعران با حضرت آیت الله خامنه ای از حاضران در این مراسم به شمار می‌رفته و بر همین اساس تحلیل‌های قابل توجهی درباره دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شعر فارسی دارد.

در آستانه برگزاری دیدار نیمه ماه مبارک رمضان شاعران با رهبر انقلاب اسلامی به دیدار وی رفتیم و در صبحگاه یکی از روزهای رمضان با وی درباره دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای درباره شعر به گفتگو نشستیم:

سال‌های سال است که دیدار رمضانیه رهبر معظم انقلاب اسلامی با شاعران تبدیل به یک سنت ثابت سالیانه شده است. این جلسه شعرخوانی و گفتگو، علاوه بر اهمیت فرامتنی دیدار بلندپایه‌ترین مقام کشور با ادیبان و شاعران، در فضای عمومی ادبیات ایرانی نیز به شدت مؤثر بوده است. دوست داریم در ابتدای گفتگو درباره جایگاه دیدار رمضانیه شاعران با رهبر انقلاب اسلامی در فضای فرهنگی کشور و همچنین مهم‌ترین انگیزه ایشان در تشکیل این جلسات کمی صحبت کنیم.

توجه ویژه رهبر انقلاب اسلامی به زبان و ادبیات فارسی واقعیت مغفولی نیست. خود ایشان یک ادیب به تمام معنا هستند؛ چه در شعر و چه در نثر و چه در سخنوری استاد هستند و این یک امتیازی است که حتی مخالفان ایشان هم آن را تصدیق می‌کنند. ایشان هم از تاریخ ادبیات ایران اطلاع کافی دارند و هم با ادبیات معاصر چه قبل از انقلاب و چه بعد از پیروزی انقلاب آشنایی دقیقی دارند. در زمستان سال ۵۷ که حوزه هنری شکل گرفت؛ هم یکی از ارکان تشکیل حوزه هنری خود ایشان بودند و از همان موقع به اهمیت تأثیر شعر در هدایت افکار جامعه و برانگیختن ذوق و شوق و همت و تلاش اجتماع و جهت دادن به مسیر حرکت‌های اجتماعی وقوف کامل داشتند.

ایشان همواره شعر را یک هنر کامل معرفی کرده‌اند و از آن به عنوان یک سرمایه ملی که باید از آن محافظت کرد و بر آن افزود یاد کرده‌اند. به همین خاطر هم در دوران ریاست جمهوری از شعر حمایت کردند و هم در دوران رهبری تا جایی که به یاد دارم از اوایل تاکنون دیدارهای متعددی در سال با شاعران دارند و دیدار ثابتی که در ماه رمضان در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) با شاعران دارند نیز معرف حضور همه است.

حضرت آقا با برگزاری این جلسات تلاش می‌کنند نمونه‌های خوب شعر فارسی را به جامعه معرفی کنند و با تشویق شاعران و پشتیبانی از آن‌ها انگیزه‌های بیشتری در آن‌ها به وجود بیاورند و علاوه بر آن به نوعی با جامعه ادبی و فرهنگی ایران ارتباط برقرار کنند. این جلسات برکات فراوانی برای فضای فرهنگی کشور دارد که خیلی از آن‌ها امروز بعد از سال‌ها مشهود و مشخص شده است

یکی از نکات قابل‌توجهی که در چند دیدار سالیانه با شاعران از زبان رهبر انقلاب تکرار شده است موضوع ایجاد «سبک شعر انقلاب اسلامی» است. دوست دارم کمی درباره مختصات این سبک صحبت کنیم. به باور شما این سبک در حال حاضر چه شرایطی دارد و در چه مرحله‌ای از حیات خود به سر می‌برد؟

هر کسی به وضع موجود شعر در ایران توجه کنیم، تصدیق می‌کند که امروز صاحب شعر بالنده و ارزشمندی هستیم که در ادامه سنت شعری ما با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفته است. این شعر انقلاب در درجه اول از یک درون‌مایه ارزشمند معنوی و انسانی برخوردار است، یعنی در مرتبه نخست شعری نیست که مبتذل باشد بلکه متعالی است. در مرحله بعدی شعر امروز ما شعری است که نشان‌دهنده یک تحول اجتماعی گسترده در همه شئون اجتماعی یعنی همان انقلاب اسلامی است.

شعر امروز آیینه‌ای است که بخشی از جریان مهم و حیاتی انقلاب اسلامی را در خود نشان می‌دهد. برای امثال بنده و کسانی که به نسل من تعلق دارند مقایسه این جریان شعری با جریان شعری قبل از انقلاب بسیار قابل‌توجه است. شما می‌توانید مجلاتی مانند فردوسی را که پنجاه سال قبل شعر جوانان آن دوران را منتشر می‌کرد، به عنوان یک ماخذ و سند نگاه کنید و یا دیوان‌های شعری که در آن زمان منتشر می‌شد را بررسی کنید و شعرهای آن‌ها را از منظر قالب و محتوا با شعر بعد از انقلاب مقایسه کنید.

شعر بعد از انقلاب به لحاظ قالب به شکل سنتی شعر وفادار مانده است؛ یعنی اعراضی که در شعر قبل از انقلاب از حیث وزن و قافیه مرسوم بود به شدت فروکش کرده است. هرچند که امروز هم در میان شاعران کسانی هستند که شعر نیمایی می‌سرایند یا شعر آزاد و سپید می‌گویند اما این نوع شعر برخلاف قبل از انقلاب، بر جریان شعر امروز جامعه غلبه ندارد.

در میان قالب‌ها، برخی رشد چشمگیری داشتند. در درجه اول آن‌ها غزل است و پس از آن رباعی. به باور من پس از انقلاب رباعی از نو زنده شد و تجدید حیات پیدا کرد. سایر قالب‌ها از جمله قصیده و قطعه هم جان تازه‌ای گرفت هرچند که مثل این دو قالب فراگیر نشدند. زبان شعر امروز اما تغییر کرده است. این زبان از نظر دستوری سالم است و ایراداتی و ساختارشکنی‌هایی که از نظر دستوری در شعر نو قبل از انقلاب بود در شعر امروز انقلاب اسلامی دیده نمی‌شود.

درعین‌حال زبان شعر امروز انقلاب اسلامی نو و امروزی است، کهنه نیست و از نظر سبک هم به‌ویژه در غزل‌سرایی، سبک تازه‌ای پدید آمده که تصور می‌کنم هنوز زود است بتوانیم برایش نامی انتخاب کنیم. شاید عناوینی پیشنهاد شده باشد اما چون این فرآیند در حال شکل‌گیری است شاید با گذشت زمان بهتر بشود درباره ماهیت این سبک داوری کرد. در این سبک عناصری از سبک خراسانی و عراقی به ویژه سبک هندی دیده می‌شود بدون اینکه پیچیدگی آزاردهنده سبک هندی را شامل شود و در عین حال یک صراحت و شفافیت و لطافت ویژه‌ای دارد.

ما شاعران جوان خوبی داریم که شعرشان از حیث استحکام صوری و لطف معنایی از شعر شاعران درجه اول دوران معاصر و قبل از انقلاب دست‌کمی ندارد. رهبر انقلاب با توجه به این روند بالنده شعر، پرچم حمایت از آن را بالا گرفته‌اند و خودشان اشعار بسیاری از شاعران را می‌خوانند و به خصوصیات شعری آن‌ها واقف‌اند و آن‌ها را تشویق می‌کنند و دیگران را به حمایت از آن‌ها دعوت می‌کنند و راه را برای این هنر والا باز می‌کنند.

این عنوان «شعر انقلاب» معمولاً عنوانی سوءتفاهم‌برانگیز است. مثل سینمای انقلاب، داستان انقلاب و کلاً هرگونه هنری که با صفت انقلابی تعریف می‌شود. شعر انقلاب دقیقاً چه دایره تعریفی مشخصی دارد؟ آیا شعری است که تنها به روایتی از حوادث روز و تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می‌پردازد و یا اینکه باید گستره معنایی بزرگ‌تری برای آن در نظر داشت؟

 به‌طور مسلم یکی از خصوصیات شعر پس از انقلاب اسلامی این است که دربردارنده خیزش‌ها و امواج بلند اجتماعی است که یکی از آن‌ها خود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که در کنارش مفاهیمی آرمانی چون ظلم‌ستیزی و استقلال‌خواهی و عدالت‌طلبی هم‌ شکل می‌گیرد.

کما اینکه در شعر دوران مشروطه هم انعکاس آرمان‌های دوران مشروطه را می‌شود دید. به هر حال شعر متعالی جلوه آرمان‌گرایی یک ملت است و قرار است آرمان‌های آن‌ها را به زیباترین شکل ممکن نشان دهد، اما از نظر رهبر انقلاب شعر خوب الزاماً ناظر به حوادث سیاسی نیست و حتماً نباید گزارش دهنده حوادث اجتماعی و سیاسی باشد. بلکه اگر ذوق انسانی را نیز به شکلی متعالی نمایش دهد، شعر انقلاب اسلامی است. کما اینکه خود ایشان در اشعارشان همین‌گونه عمل می‌کنند؛ شاید غزل‌های ایشان را خوانده باشید.

در شب‌های شعر ماه رمضان در محضر ایشان نیز همه نوع شعری خوانده می‌شود و موضوعات مختلفی در اشعار است؛ اعم از موضوعات سیاسی، اجتماعی، طنز و... که همه را هم تائید می‌کنند. از این منظر شعر انقلاب اسلامی اگرچه باید جلوه‌گاه آرمان‌های بزرگ این انقلاب و آیینه‌ای برای انعکاس جریان‌ها و امواج مختلف اجتماعی دوران پس از انقلاب باشد؛ اما صرفاً به گزارش حوادث انقلابی محدود نمی‌شود.

در سال‌های معاصر جمعیت قابل‌توجهی از جوانان شاعر شکل گرفته‌اند که در شرایط ویژه‌ای رشد کرده‌اند و در فضای فرهنگی و ادبی کشور مطرح شده‌اند. مهم‌ترین تفاوت آنان با نسل قبلی شاعران ایرانی این است که آن‌ها در شرایط راحت‌تر و سهل‌الوصول‌تری موفق شده‌اند که جای خودشان را در فضای ادبی کشور پیدا کنند؛ در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی یک شاعر جوان باید شرایط سخت و طولانی و پیچیده‌ای را طی می‌کرد تا بتواند اعلام وجود کند و شعری را به صورت عمومی منتشر کند. الآن اما وضعیت تغییر کرده است و بسیاری از شعرای جوان بدون اینکه حتی دفتر شعری داشته باشند، مخاطب زیادی برای خود دست‌وپا کرده‌اند. این حجم استقبال از شعر و شاعری در سال‌های اخیر را باید به فال نیک گرفت یا اینکه باید کمی هم نگرانش بود؟

به نظر من شعر امروز بازار خوبی پیدا کرده است. من در اردیبهشت امسال سه نوبت به نمایشگاه کتاب آمدم. یکی از غرفه‌هایی که دو بار به آن سر زدم، غرفه انتشارات سوره مهر بود که بیشترین تعداد از آثار شعر انقلاب را عرضه می‌کند. با اینکه غرفه این ناشر کوچک نبود، حرکت در آن بسیار دشوار بود.

در هر نوبتی که به آنجا رفتم دیدم جوان‌ها دنبال شعر جوان‌ها و حتی گاهی شاعران پیرتر می‌گشتند. من از دفتر شعر خودم سؤال کردم و شنیدم که استقبال خوبی شده است. چیزی که در این میان دیدم و برایم حیرت‌آور بود صف طویلی بود که جوان‌ها برای خرید و دریافت امضای فاضل نظری تشکیل داده بودند. نزدیک به یکصد متر صف درست شده بود فقط برای مخاطبان جوان یک شاعر جوان. این تصویر به اندازه‌ای برایم خوشایند بود که می‌توانم بگویم عکس آن صف را در ذهن خودم قاب کردم و در بهترین جا نصب کرده‌ام. اینکه چطور یک شاعر جوان توانسته در شرایط امروز جامعه ما نظر جوان‌ها را این گونه به خود جلب کند واقعاً مهم و قابل‌توجه است.

ما ۲۰ یا ۲۵ سال قبل چنین چیزی را نمی‌دیدیم. این یعنی در کنار پدید آمدن شاعران انقلابی مخاطبان وسیعی هم ایجاد شده‌اند که شعرشناس و شعر دوست هستند و بنابراین من معتقدم که در مجموع وجود شاعران جوان و مخاطبان جوان شعر در کشور، پربرکت بوده است.

تعبیر رهبر انقلاب اسلامی از شعر یک «سرمایه اجتماعی» بارها و بارها نیز به چیزی تحت عنوان بی‌طرفی شاعر انتقاد کرده‌اند و شاعران را دارای مسئولیتی اجتماعی دانسته‌اند و لزوم واکنش آن‌ها به مسائل اجتماعی و سیاسی پیرامون را بارها یادآور شده‌اند. این تعابیر ممکن است با گزاره‌های دیگری که معتقدند شاعر و شعر را نمی‌توان در مسیر خاصی هدایت کرد و از او انتظار محتوایی خاص داشت، به تناقض بخورد. با این تفاصیل بفرمایید که چطور می‌توان میان مسئولیت‌پذیری شاعرانه و تأثیر گرفتن از حوادث سیاسی و اجتماعی و...در سرایش شعر و طبع آزاد و ذهن مسیرناپذیر شاعر پیوندی به وجود آورد؟

این حرف درست است که شعر اجبار پذیر نیست، یعنی شاعر را نمی‌توان به شعر گفتن مجبور کرد. شعر سفارشی معمولاً شعر خوبی از آب درنمی‌آید و شعر باید از عمق جان شاعر آزادانه بجوشد؛ اما این به معنای این نیست که شاعر به هیچ وجه نباید تحت تأثیر راهنمایی‌های غیر خودش قرار بگیرد.

بالاخره نقد ادبی و نقد شعر در همه جای دنیا هست و منتقدان از حیث قالب و سبک و محتوا، شعر را نقد می‌کنند و شاعران نیز یکی از راه‌های رشد خودشان را توجه به نقدها می‌دانند و الگو گرفتن از شعرهای خوب دیگران.

تذکرات رهبر انقلاب به شاعران نیز از این جنس است. ایشان به نقد شعر در کنار خود شعر بسیار معتقدند و بهترین راه رشد شعر را نقد شعر می‌دانند و به همین جهت از تأسیس کانون‌های شعری مثل شهرستان ادب حمایت کرده‌اند تا الگویی فراهم آمده باشد از محیط رشد برای شعر خوب. به این ترتیب من خیال می‌کنم که هر دوی این گزاره‌ها که گفتید درست است و هیچ کدام با یکدیگر تناقض ندارند. بحث رهبر انقلاب هم مجبور کردن کسی به گفتن شعری نیست بلکه معتقدند که این مسیر جوشش ذوق شاعرانه از درون را می‌توان با نوعی مسئولیت‌پذیری اجتماعی که برای همه انسان‌های متعهد، واجب و ضروری است پیوند داد و به نوعی شعر متعال و در عین حال آزاد رسید.

یکی از مباحث دیگر رهبر انقلاب در جلسات شعرا، لزوم توجه به انجمن‌های ادبی است. از قضا بحث انجمن‌های ادبی هم این روزها داغ شده است. به نظر می‌رسد انجمن‌های ادبی این روزها دیگر رونق سابق را ندارند و آنچه هست بیشتر جلسات خصوصی است تا انجمن ادبی. آیا الآن امکان ایجاد و حرکت انجمن ادبی مانند سال‌های قبل از انقلاب اسلامی وجود ندارد و یا اینکه شکل‌دهی دوباره به آن‌ها به فراموشی سپرده شده است؟

به نظر من توسعه فضای مجازی به این شکل فراگیر، نیاز به انجمن‌های ادبی را به گونه‌ای دیگر برطرف کرده است. وقتی شما وبگاه‌هایی دارید که چندین هزار شاعر فارسی‌زبان در آن حضور دارند انگار که یک انجمن ادبی فعال و پویا دارید که در هر زمان و مکان قابل‌دسترسی است و هر کسی نیز می‌تواند از این انجمن و تولیدات و محتوای آن بهره ببرد.

فضای مجازی امروز امکان ارتباط شاعران در سطح کشور و فراتر از آن قلمرو فارسی‌زبانان را فراهم کرده و انتشار شعر را نیز آسان و سریع‌تر کرده است. جوان‌هایی که امروز این‌قدر علاقه به شعر دارند نیز معمولاً شعرها را بیشتر در فضای مجازی مزه مزه کرده‌اند. از این رو تصور می‌کنم که شکل انجمن‌های ادبی در روزگار ما تغییر کرده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های شب شعر نیمه رمضان رهبر انقلاب، حضور شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف به ویژه افغانستان و تاجیکستان است. این ماجرا در مورد شاعران افغانستانی مهاجر ساکن ایران بسیار مهم‌تر هم جلوه می‌کند. چه آنکه فکر می‌کنم رسمی‌ترین حضور مهاجرین افغانستان در ایران با همه شرایطی که می‌دانیم در همین جلسات بوده است و همین جلسات به نتایج مبارکی درباره حضور مهاجرین در ایران نیز منجر شده است.

افغانستان و تاجیکستان به یک معنی زادگاه شعر دری هستند و طبیعی است که شاعران بسیار خوبی در این دو سرزمین وجود داشته باشد. به ویژه آنکه با طوفان‌های اجتماعی چند دهه اخیر افغانستان، شعر شاعران افغانستان مبدل به عصاره غم‌ها و شادی‌های مردم این کشورها شده است و البته بیشتر آیینه اندوه آن‌هاست.

این شعر در ایران همواره جلوه خاصی داشته است و رشد کرده است و امروز در افغانستان نیز به عنوان یک ستون نیرومند برای استقلال این مردم برآمده است. در تاجیکستان نیز زبان و شعر فارسی در هویت ملت تاجیک از هر امری مهم‌تر تلقی می‌شود. توجه رهبر انقلاب به مسئله افغانستان نیز که واضح و مشخص است و در موارد مختلف اثبات شده است که این سرمایه بزرگ فارسی‌زبان در نگاه رهبر انقلاب چه اهمیتی دارند.

حضور بانوان شاعر نیز در این جلسات در نوع خود قابل‌توجه است.

بله. شاعران زن نیز در این جلسات سالانه حضور پررنگی دارند. ما شاهد حضور شاعران بسیار خوبی در میان خانم‌ها هستیم که شعرشان در عین حال که از نظر ذوق و استحکام، شعر خوبی است. رگه‌های خاص شعر زنانه را هم دارد و از نوعی لطافت زنانه و مادرانه برخوردار است و همین مسئله نیز یکی از ابعاد شعر پس از انقلاب اسلامی که همواره مورد توجه رهبر انقلاب بوده است.

آقای حداد عادل اگر موافق باشید به عنوان آخرین سؤال کمی هم درباره زبان فارسی و مسائل اخیر پیرامون آن صحبت کنیم. در روزهای اخیر و هم‌زمان با ۲۵ اردیبهشت ماه و سالروز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی، شما اظهارنظرهای متعددی درباره زبان فارسی داشتید. این روزها بسیاری از صاحب‌نظران زبان فارسی از نوعی بی‌پروایی در خلق کلمات و اصطلاحات برای شکل‌دهی به شعر و ترانه فارسی سخن می‌گویند. به نظر شما این عبارات عجیب و تازه‌ساز و تغییر کلمات که بیشتر در قالب شعر و ترانه در حال بروز و ظهور است تهدیدکننده زبان فارسی نیست؟

من متوجه منظور شما هستم اما حس نمی‌کنم شعر در حال صدمه زدن به زبان فارسی باشد. با رشد فضای مجازی و فن‌آوری اطلاعات هر کسی با هر پایه و مایه‌ای و هر درجه و نوعی از ذوق ورزی می‌تواند حرف خودش را منتشر کند. این اتفاق مهمی است. پنجاه سال قبل راه انتشار یک شعر و یک فکر رسانه‌های مکتوب بود و هر کسی هر چه را تولید می‌کرد نمی‌توانست منتشر کند اما حالا هر که یک تلفن همراه در جیب خود داشته باشد یک رسانه جهانی در جیبش دارد.

این نوع به اصطلاح بازی‌ها و اعمال سلیقه‌های زبانی که گفتید همیشه بوده و امروزه به برکت فضای مجازی همگانی شده است. اگر این مسئله هدایت نشود ممکن است در برخی موارد آسیب‌رسان هم باشد اما در کل من از این زاویه برای زبان فارسی احساس خطر نمی‌کنم. شاید یک اصطلاح یا یک ساختار تازه زمانی رایج شود ولی ماندگار نخواهد بود چون اصالت ندارد.

شما به مجموعه‌های تلویزیونی و برخی اصطلاحات آن‌ها توجه کنید؛ وقتی مجموعه‌ای گل می‌کند اصطلاحات مطرح شده در آن به زبان همه می‌افتد اما پس از مدتی فراموش می‌شود.

خیلی نباید نگران این موارد بود و نگرانی‌ها از جنس دیگری است که به وقت خود و در فرصت مناسب توضیح خواهم داد.

منبع: مهر