حاج شیرو از سرنوشت زمینی می‌گوید که تنها منبع درآمد آن‌هاست و منابع طبیعی آن را اراضی ملی تلقی کرده و عملا راه معاش را بر روی وی و خانواده مستضعف و زجر کشیده‌ و سه فرزند معلولش بسته است.

به گزارش مشرق، استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از استان‌هایی است که به دلایل مختلف از جمله بی‌توجهی رژیم‌های سابق هنوز که هنوز است فقر و محرومیت تاریخی و مضاعف با وجود خدمات چشمگیر نظام در آن دیده می‌شود.

در این استان که در نیم قرن اخیر بنای آن گذاشته شده و نسبت به سایر استان‌ها قدمت کمتری دارد مناطقی هست که جزء محروم‌ترین مناطق کشور بوده و افرادی در این مناطق زندگی می‌کنند که نیاز به توجه و حمایت بیشتر دارند.

داستان غم‌انگیز و دردآور حاج شیرو و پسران

در این میان گاه افرادی دیده می‌شوند که علاوه بر محرومیت بار بزرگتری بر دوش آن‌هاست و رنج و سختی‌هایی را تحمل می‌کنند که گفتن آن قابل بیان نیست و تنها باید به میان آن‌ها رفت و از نزدیک مشکلاتشان را دید و به عمق درد و رنجشان پی برد.

سخن امروز ما در خصوص حاج شیرو بستام و فرزندان و خانواده این مرد مستضعف و محروم و زجر کشیده، اما با ایمان و بادیانت است که همه مشکلات زندگی نتوانسته ذره‌ای در عقاید راستین وی و عشق و ارادت به ائمه و اهل بیت(ع) خللی ایجاد کند.

جالب است در روزی که با حاج شیرو برای پیگیری مشکلاتش در استانداری حضور داشتیم به جای اینکه با اطرافیان در خصوص سه فرزند معلول و زندگی سختش سخنی بگوید از مسائل دینی و احکام و روش و سیره ائمه(ع) صحبت می‌کرد، گویی نه اوست که سه فرزند معلول دارد و بار غم دنیا روی دوشش سنگینی می‌کند. 

پیرمرد ۷۲ ساله با هزاران درد که هنوز امیدوار است

حاج شیرو بستام با خانواده ۹ نفری در روستای ده‌شیخ از توابع بخش پاتاوه شهرستان دنا زندگی می‌کند و وضعیتی ویژه دارد که تا دیر نشده مسؤولان باید فکری به حال وی و خانواده‌اش کنند.

حاج شیرو که ۷۲ سال سن دارد، هنوز از زندگی ناامید نیست و به عشق فرزندانش کار و تلاش را کنار نگذاشته و تسلیم نشده است.

این پیرمرد دین‌مدار با همه بدبختی‌هایی که دارد در حوزه علوم دینی به اندازه یک کارشناس متبحر سواد دارد و از هر دری که با وی سخن بگویی کم نمی‌آورد.

اما غم بزرگ حاج شیرو سه فرزند معلول ذهنی است که همه فکر و ذکرش را به خود مشغول کرده و همه زندگی و عمر و جوانی خود را به پای این سه پسر گذاشته است.

پسر اول حاج شیرو، رضا متولد سال ۵۲ و دومی علی‌کبر متولد سال ۵۵ و سومی علی‌اصغر متولد ۶۳ است که هر سه معلول آن هم از نوع حاد هستند و به راستی که زندگی کردن با آن‌ها سختی‌های زیادی دارد و عملاً کمر شیرو و همسرش زیر بار و فشار نگهداری این سه معلول بزرگسال شکسته است.

 هنگامی که برای بازدید از وضعیت حاج شیرو و فرزندان به خانه این مرد زجر کشیده رفتیم، دائم در حال آرام کردن فرزندان خود بودند و باید هر لحظه در حالت آماده‌باش قرار می‌گرفتند تا بلکه علی‌اصغر از خانه فرار نکند و یا این که رضا چیزی را خراب نکرده و همسایه‌ها اذیت نشوند.

وقتی نان حاج شیرو و سه فرزند معلولش را آجر می‌کنند

از حاج شیرو در خصوص وضعیت زندگی‌اش سؤال کردیم که چگونه و با چه تمکن مالی زندگی خود و ۷ فرزندت را سپری می‌کنی؟.

حاج شیرو که گویی دنیا روی سرش خراب شده با چشمانی اشکبار و در حالی که علی‌اکبر فرزند دوم را نوازش می‌کرد از ظلمی سخن می‌گفت که در حق او و فرزندان معلول و همسر زجر کشیده‌اش شده است.

حاج شیرو از زمینی گفت که تنها منبع درآمد آن‌هاست و منابع طبیعی آن را اراضی ملی تلقی کرده و عملاً راه معاش را بر روی وی و خانواده مستضعف و زجر کشیده‌اش بسته است.

وی در همین خصوص با بیان اینکه در منطقه ما ۳۰۰ هکتار زمین وجود دارد و منابع طبیعی در دل این ۳۰۰ هکتار تنها زمین من را منابع ملی دانسته، اظهار کرد: از تهران تا اینجا همه حکم‌ها به نفع ما صادر شده، اما کو گوش شنوا؟ چون محروم و بدبخت هستم و دستم به جایی نمی‌رسد تنها زمین من را خوابانده‌اند.

در همین حین که حاج شیرو در حال تعریف وضعیت زمین بود، اشک از چشمان فاطمه دختر غم‌خوارش و همسرش که با دستی شکسته کنار ما نشسته بود جاری شد که ما هم نتوانستیم خود را کنترل کرده و به همراه این خانواده زجر کشیده تا توانستیم گریستیم.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

دانلود

تهران موافق حاج شیرو، استان علیه حاج شیرو!!

حاج شیرو در ادامه با بیان اینکه به ما زور بی‌حساب می‌گویند، افزود: در سال ۸۳ دستگاه قضایی از منابع طبیعی خواست که در خصوص این زمین اعلام نظر کنند که همه نامه‌ها موجود است و جواب این بود که این زمین جزء اراضی کشاورزی است.

وی اضافه کرد: مدیرکل دفتر ممیزی و حدنگاری اراضی کشور طی نامه‌ای اعلام کرده یا همه ۳۰۰ هکتار زمین اطراف را بخوابانید و یا اینکه این ۵ هکتار هم جزء اراضی کشاورزی است و در  سال ۹۴ هم در پی آن نامه‌ای آمده که به مدیرکل منابع طبیعی وقت تأکید کرده چرا اقدامی در خصوص این زمین نمی‌شود؟

حاج شیرو که در هنگام تعریف سرگذشت زمین خود یک دقیقه هم گریه امانش نمی‌داد، افزود: حال شما بگویید با سه فرزند بزرگسال معلول و چند سر عائله و این همه سختی چگونه باید زندگی کنیم و آیا کسی در این استان فریادرس ما نیست؟

وی متذکر شد: آیا ظلم نیست که من خود را برای برنج‌کاری در زمین آماده کرده بودم اما از میان این همه زمین و آدم فقط جلوی کار مرا بگیرند و نان سه فرزند معلولم را آجر کنند.

این پیرمرد زجر کشیده و پدر سه معلول ذهنی افزود:  آیا علی‌اکبر و علی‌اصغر و رضا نیاز به نگهداری و لباس و غذا و حمام و روزگار ندارند که مسؤولان این گونه به من ظلم می‌کنند.

حاج شیرو افزود: از سال ۹۱ تا الان به تهران می‌روم و می‌آیم و نامه می‌زنند که رسیدگی کنید اما کسی جوابگو نیست.

به احترام شهید بستام، خانواده حاج شیرو را دریابید

دختر خانواده که همه کارها بعد از حاج شیرو بر عهده اوست و نقش بزرگتر خانواده را بعد از پدر دارد، می‌گوید: هر بار که برای انجام کارها به یاسوج می‌رویم و یا مادرمان را برای درمان به شهر می‌بریم جایی برای ماندن نداریم و نمی‌دانیم شب را کجا به سر کنیم.

وی گفت: اگر مسؤولان دلشان برای سه برادر معلول ما نمی‌سوزد به احترام شهید علی‌رضا بستام عمویمان کاری برای ما کنند، همان کسی که اولین شهید استان است.

دختر حاج شیرو می‌گوید که خیلی از کارشناسان در ادارات به ما می‌گویند که اگر پارتی نداشته باشید مشکلتان حل نمی‌شود اما من به مسؤولان می‌گویم شما که دین‌دار هستید لااقل به احترام پدری پیر و از کارافتاده که سه فرزند معلول دارد و برای رضای خدا مشکل ما را حل کنید.

پس از این بازدید، خبرنگار ما که به صورت ویژه پیگیر وضعیت این مرد و خانواده و سه فرزند معلول آن‌هاست با معاون سیاسی امنیتی استاندار و همچنین مدیرکل منابع طبیعی و رئیس‌کل دادگستری استان تماس برقرار کرد و همگی قول دادند که مشکل وی را بررسی و پیگیری کنند تا حقی از این خانواده ضایع نشود.

منبع: فارس