به گزارش مشرق، تاریخ نظام اسلامی سرگذشت مردی را در قلب خود جای داده که سرنوشت ملتی را دگرگون کرد. امام خمینی(ره) از مردان سرنوشتسازی است که با فکر و عمل خود ملتی را از خواب بیدار کردند و به اعتلای روحی و معنوی رساندند.
مردی که برای رسیدن به هدف خود از هیچ قدرتی نترسیدند و هیچ سدی مانع حرکتشان نشد بلکه مانند موجی بر پهنه گسترده دریاها حرکت کردند تا جماعتی را به حرکت وادارند.
بیشتر بخوانید:
ما در برجام کاپ اخلاق گرفتیم، آیا این کافی نیست؟!/خط اصلاحات همان خط امام و خط اسلام ناب است!
این بزرگ مرد 14 خرداد سال 68 دیده از جهان فروبست و جهانی را داغدار کرد و سنگینی غم فقدان ایشان بر شانههای تاریخ قرار گرفت. به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی(ره) و به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد شخصیت والای ایشان با آیتالله علی اکبر مسعودی خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و یار دیرین امام خمینی(ره) به گفتوگو پرداختیم.
از چه سالی در کنار امام خمینی(ره) بودید؟
سال 36 به قم آمدم و از سال 38 در خدمت ایشان بودم و زمانی که ایشان تبعید شدند من با اخوی ایشان آقای پسندیده بودم و طی سفری پیاده به نجف به حضور ایشان رفتم.
نحوه آشنایی شما با امام خمینی(ره) چگونه بود؟
زمانی که در خمین بودم شنیده بودم آقایی در قم به نام روح الله خمینی است که فلسفه و عرفان تدریس میکند. سال 37 که 21 ساله بودم پس از تشرف به قم با عبور از کنار مسجد محمدیه با پرسوجو متوجه شدم فرد در حال تدریس در مسجد همان روح الله خمینی است.
من منتظر ماندم تا تدریس ایشان به پایان برسد و دنبال ایشان رفتم تا ایشان به منزل خود وارد شدند و من برگشتم. روزها کار من این بود که من اغلب میایستادم تا زمانی که ایشان درسشان تمام شود و بروند و من دنبال ایشان میرفتم و ایشان را دورادور همراهی میکردم.
سه یا چهار ماه این کار را انجام دادم تا تابستان فرا رسید. با حاج آقا مصطفی آشنا بودم که به ایشان گفتم هر زمان روضهخوانی دارید اجازه دهید من خدمت کنم بنابراین در روضهخوانی ایام فاطمیه در خدمت ایشان بودم که مقدمه آشنایی ما بود.
با توجه به ارتباط نزدیک شما با امام خمینی(ره) کدام ویژگی ایشان بیشتر نمایان بود؟
درباره امام خمینی(ره) گفتههای فراوانی بیان و کتابهای فراوانی تألیف شده و هرکس براساس نظر خود مسائلی را مطرح کرده است.
درباره حضرت امام خمینی(ره) بیشتر در زمینه انقلاب بحث میکنند و اینکه فردی انقلابی بوده، البته این موضوع صحت دارد ولی ابعاد وجودی ایشان بیشتر از بُعد انقلاب است.
انقلاب کاری با عظمت بود، اما باید بررسی شود این انقلاب از کجا سرچشمه گرفت و به چه دلیل علمای پیش از ایشان چنین انقلابی نبودند، بنابراین باید این امر را تحلیل کرد که چگونه ایشان توانستند انقلابی را به وجود آورند که در سراسر جهان نامش گسترده شود و دیگران نیز از این انقلاب استفاده کنند.
امام خمینی(ره) در زمینه تمام ابعاد اولیه وجودی و شناخت نفس خود کار کرده بودند تا تمام اعضای خود را در اختیار بگیرند. برای فردی که عالم به تمام معنای علوم باشد مهم این است که بتواند نفس خود را مهار کند.
خودسازی و مهار نفس در وجود امام خمینی(ره) چگونه تبلور داشت؟
ایشان از سن 12 سالگی در این فکر بودند که تمام اعضا مانند گوش، چشم، زبان و دست را در اختیار بگیرند، یکی از دوستان ایشان به من گفتند که روزی ایشان از منزل بیرون آمدند و مشاهده کردم که روح الله بیرون آمده و معمم شده و عبا پوشیده است. به او گفتم چگونه به این زودی معمم شدی که گفت انسان باید از زود شروع کند تا از خود مراقبت کند.
اینکه انسان 12 ساله مراقب خود باشد نشان میدهد چه اندازه به نفس خود اهمیت میدادند.
زمانی که ساواک ایشان را با خودرو میبردند میفرمودند من نترسیدم، بلکه آنها بودند که میترسیدند که من را دستگیر کردند. با وجود آنکه ممکن بود در بین راه امام خمینی(ره) را اذیت کرده و یا حتی ممکن بود جان ایشان به خطر بیفتد، اما ایشان به هیچ وجه نترسیدند، چراکه از روز نخست افکار و نفس خود را با خدا صاف کرده بود.
مردم ایران به مدت کمی امام را شناختند و دنبالهرو ایشان بودند و آنچه ایشان بیان میکردند با تمام وجود عمل میکردند در حالی که علمای بسیار زیادی در آن زمان بودند، اما تأثیرگذاری ایشان را نداشتند.
امام خمینی(ره) از نظر فقه، اصول، فلسفه و سایر علوم در زمان خود سرآمد بودند ولی در عین حال از نظر عرفان در ردیفهای نخست عرفا قرار داشتند.
کتاب 40 حدیث امام خمینی(ره) دارای مضامین عرفان عملی است، بنابراین در عین حالی که انسان عارف و خودساخته بودند انقلابی را به وجود آوردند که در آن جوانان، کهنسالان، زنان و مردان پیرو ایشان بودند.
ایشان چه عکسالعملی نسبت به تبعید داشتند؟
تنها حاج آقا مصطفی در زمان تبعید به ترکیه همراه ایشان بودند، زمانی که آقایان دیگر میخواستند همراه ایشان بروند موافقت نکردند. ایشان مدتی در بورسای ترکیه بودند که کتاب تحریرالوسیله را آنجا نوشتند.
تبعید برای ایشان ملاک نبود، بلکه ملاک خودساختگی بود که در همه احوال خودساختگی را برای خود پیاده میکردند.
کدام ویژگی ایشان تأثیرگذاری بیشتری در اهدافشان داشت؟
ایشان سیاست و عرفان را با یکدیگر مخلوط کرده بودند و انسانی عارف به تمام معنا و سیاستمدار بودند، در حالی که یک شبه نمیتوان اینگونه شد. ایشان سالها کار کرده بودند تا توانستند این مسائل را حل کنند و مردم نیز ایشان را قبول داشتند.
کدام خاطره ایشان را در ذهن دارید و از آن یاد میکنید؟
خاطرات ایشان زیاد است، سال 50 روزی جمعیت زیادی به منزل ایشان آمدند و ایشان سخنرانی غرایی علیه شاه کردند، پس از سخنرانی امام خمینی(ره) نشسته بودند که صدایی آمد، صدای یکی از اهالی سیرجان بود که مقداری وجوه آورده بود.
در را باز کردم و وارد شد. مقابل امام خمینی(ره) نشست، 60 هزار تومان پول به عنوان وجوه به ایشان داد و در مقابل گفت شما لطف کنید یک تومان برای تبرک جیب من بدهید.
امام خمینی(ره) فرمودند من پولی که به شما بدهم ندارم فرمودند این پول سهم امام است باید هزینه طلبهها و مدارس شود.
آن فرد خوشحال شد و گریه کرد و گفت من الحمدلله خدمت مرجعی رسیدم که به تمام معنا با خدای خود بوده است. این خاطره همیشه در ذهن من بوده و هست و این نکته را دارد که نمیتوان هر پولی را هر کجا و برای هر کاری هزینه کرد.
خاطره دیگر این است که زمانی که امام خمینی(ره) را از قم به ترکیه تبعید کردند فردای آن روز همراه عدهای در حرم حضرت معصومه(س) جمع شدیم.
زنان فراوانی برای اعتراض به تبعید امام خمینی(ره) نیز آمده بودند که مشخص میشود زن و مرد و همه افراد دنبالهرو امام خمینی(ره) بودند و میخواستند ایشان را بشناسند و به فرمایش ایشان عمل کنند.
ابعاد وجودی امام خمینی(ره) بسیار بیشتر از این است که بتوان در بیان گنجاند. تنها میتوان بیان کرد که ایشان فیلسوف، عارف و فقیه بودند و عرفان عملی و قولی داشتند. ایشان کتاب مکاسب و کتابهای دیگر را نوشتند و از نظر ذاتی، ظاهری و باطنی خودساخته بودند.