کد خبر 862491
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۳

این هشت نفر پشتیبانی کامل اقدام تروریستی را بر عهده داشته و بدون حضور آنها هیچ‌گاه حادثه تلخ مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر حضرت امام (ره) رقم نمی‌خورد.

به گزارش مشرق، همه اطلاعات این افراد بر اساس گزارشات وزارت اطلاعات و از طریق تحقیقات پرونده و اعترافات خود متهمین بدست آمده که جهت صدور حکم در دادگاه محاکمه داعش از سوی نماینده داستان به قاضی ارائه شد.

سیروس عزیزی، متولد 1365، شغل کارمند، تابعیت ایرانی، فاقد سابقه کیفری و متأهل

سیروس عزیزی،‌ مطابق گزارش وزارت اطلاعات 4 سال است که همراه با عناصر گروه‌های تندرو سلفی-تکفیری فعالیت تشکیلاتی دارد و ضمن بیعت با گروهک تروریستی داعش به عنوان خلافت اسلامی با شرکت مستمر و آگاهانه در جلسات تشکیلاتی گروهک داعش در شهرستان پاوه به نفع گروه داعش تبلیغ می‌کرده است.

سیروس عزیزی به واسطه ارتباط با احمد صادقی و سریاس صادقی با عقیده سلفیت تکفیری و گروهک داعش در سال 91 آشنا می‌شود. وی به واسطه ارتباطات زیاد با سریاس و احمد صادقی و شرکت در جلسات تشکیلاتی و سازمان یافته، عقیده‌اش نسبت به این گروه را به عنوان خلافت اسلامی می‌پذیرد و در سال 92 در منزل سریاس صادقی با وی به عنوان امیر گروهک داعش بیعت می‌دهد. وی در این خصوص ابراز می‌دارد که

در سال 92 در منزل سریاس صادقی بودم احمد صادقی حضور داشت و سریاس می‌گفت داعش خلافت اسلامی است. وظیفه هر مسلمانی این است که خودش را به این خلافت برساند و می‌گفت فکر و عقیده و اخلاق گروه داعش طبق قرآن و سنت است. من هم گفتم اگر این گروه بر مبنای قرآن و سنت است، من هم دوست دارم یکی از این هواداران و طرفداران این گروه باشم. سریاس گفت مبارک باشد.

سیروس عزیزی همچنین می‌گوید که تا قبل از دستگیری به حقانیت داعش اعتقاد راسخ داشته است.

وی در خصوص شرکت در عملیات تهران نیز می‌گوید: «وقتی سریاس صادقی این اقدام را به من پیشنهاد کرد و گفت که قرار است یک اتفاقی بیافتد و گفت بحث مرگ است، من گفتم چه قراری؟ چه اتفاقی قرار است؟ و از کجا قرار است انجام بگیرد. گفت داخل کشور، گفتم چطور؟ گفت با سلاح و کمربند انفجاری. گفت قرار است در تهران این عملیات انجام شود. گفت با من هستی یا نه؟ من سکوت کردم و جوابی ندادم.»

این پیشنهاد در اردیبهشت 96 به سیروس می‌شود.

ایوب اسماعیلی، متولد 1368، شغل دامدار، تابعیت ایرانی، فاقد سابقه کیفری و متأهل

ایوب اسماعیلی از جمله هواداران داعش و مورد اعتماد اسماعیل صوفی بود که همکاری و پشتیبانی خود را از تیم تروریستی از بدو ورود تیم به همراه اسماعیل صوفی و رحمان بهروز از مرز و حین ورود تیم ترور به خاک کشور آغاز کرده است. به نحوی که با خودروی خود تیم را از مرز و منطقه عمومی گیلان غرب به شهرستان سرپل ذهاب انتقال می‌دهد و در ایام اقامت تیم در امر جابجایی افراد، خرید مهمات جنگی و حمل و مخفی‌کردن چندین قبضه سلاح و مهمات تیم ترور و تهیه پیش‌ساز بمب ایفای نقش کرده است. اسماعیل صوفی پس از انتقال اسلحه‌های تیم تروریستی از مرز به شهرستان سرپل ذهاب جهت یافتن مکانی امن برای اختفای آنها به ایوب اسماعیلی مراجعه می‌کند.

 هر دو متهم به همراه هم، اسلحه‌ها را در باغی که ایوب اسماعیلی در آن کار می‌کرده به طرز ماهرانه‌ای در داخل یک بشکه 200 لیتری پلاستیکی پنهان می‌کنند و در زمان درخواست تیم تروریستی جهت عملیات در تهران، ایوب اسماعیلی تجهیزات را در اختیار تیم قرار می‌دهد.

 همچنین متهم به درخواست اعضای تیم اقدام به خرید 13 عدد نارنجک جنگی از فردی به نام حیدر حمیدی می‌کند و 12 عدد از نارنجک‌ها را از طریق اسماعیل صوفی به امیر تیم تروریستی قیوم حق پناه تحویل می‌دهد. اسماعیل صوفی در این باره می‌گوید ایوب تعداد 13 نارنجک برای تیم خرید که 12 تای آن را تیم برد.

ایوب در اعترافاتش در خصوص نحوه و چگونگی گرایش به داعش می‌گوید: «من طرفدار داعش بودم و از طریق اسماعیل صوفی به این گروه گرایش یافتم. در بین دوستانم می گفتم آنها بر حق هستند»

خسرو رمضانی‌میراحمدی، شغل آزاد، تابعیت ایرانی، فاقد سابقه کیفری و متأهل

خسرو رمضانی میراحمدی با نام مستعار محسن که از سوی امیر تیم تروریستی بر او نهاده ‌شده، بر اساس گزارش وزارت اطلاعات از عناصر قدیمی گروهک القاعده بوده و در جریان‌ فعالیت‌های تشکیلاتی گروهک فوق با امیر القاعده روانسر به نام سلیمان مظفری آشنا می‌شود.

با توجه به آشنایی خسرو رمضانی با سلیمان مظفری و پس از حضور و استقرار تیم در منزل فریدون ذاکری نسب از سوی سلیمان نوشته‌ای سربسته که حاوی پیامی بوده از طریق رحمان بهروز به خسرو رمضانی تحویل می‌شود و همین امر سبب ملحق شدن خسرو به تیم تروریستی می‌شود.

 پس از ملاقات‌های صورت گرفته، خسرو رمضانی جهت همکاری اعلام آمادگی می‌کند و امیر تیم یک دستگاه گوشی هوشمند و یک قطعه سیم‌کارت سفید جهت ارتباط تشکیلاتی به خسرو می‌دهد. در ادامه خسرو با اطلاع از قصد اقدام تروریستی تیم داعش در داخل کشور جهت اسکان و مخفی شدن عناصر تروریست منزل امان الله لطفی فرزند بهرام را که از بستگان همسرش می‌باشد و خالی از سکنه بوده را به مدت یک هفته در اختیار اعضای تیم قرار می‌دهد.

با توجه به شناخت خسرو از وضعیت جغرافیایی منطقه و شهرستان‌های استان کرمانشاه، ماموریت تهیه خانه امن و همچنین نقل و انتقال ایمن عناصر تروریست به وی محول می‌شود و خسرو در راستای ایفای ماموریت محوله اقدام به مراجعه به محله‌های خاصی که حساسیت برانگیز نباشد می‌کند و نهایتا با بررسی کلیه جوانب به همراه سلیمان مظفری با ارائه شناسنامه مجعول به هویت امین حسینی اقدام به اجاره یک منزل مسکونی در شهرک کرناچی کرمانشاه می‌کند.

بعداً این منزل محل اختفا و بیعت عناصر گروهک، اجرای جلسات تشکیلاتی و محل اعزام عناصر تیم تروریستی به تهران می‌شود.

پس از اجاره محل، خسرو رمضانی ابتدا عناصر تروریست را از شهرستان سرپل ذهاب از طریق جاده‌ای فرعی که نظارت و کنترل پلیس بر آنها وجود ندارد، به خانه امن کرمانشاه منتقل می‌کند و در مرحله بعد اقدام به حمل محموله نظامی گروهک از جمله گلوله خمپاره و سایر اقلام انفجاری از شهرستان سرپل ذهاب به خانه امن کرمانشاه می‌کند و پس از آن عناصر تیم تروریستی را به مناطق مختلف استان برده و هسته‌های داخلی مرتبط با داعش را از شهرستان‌های مختلف به خانه امن کرناچی جهت اجرای قرارها و جلسات تشکیلاتی منتقل می‌کند.

علاوه بر این، خسرو منابع مالی گروهک داعش را از تیم ترور تحویل گرفته و به برخی از خانواده‌های مرتبط با گروه پرداخته می‌کرده است.

عثمان بهروز، متولد 1367، شغل دامدار، تابعیت ایرانی، فاقد سابقه کیفری و متأهل

عثمان بهروز با نام مستعار فردین که از سوی امیر تیم ترور برایش انتخاب شده است، برادر یکی از متهمین اصلی پروند رحمان بهروز می‌باشد که بعد از ورود تیم ترور به کشور به واسطه برادرش با اعضای تیم آشنا و همکاری و پشتیبانی خود را از طریق ذیل به عمل آورده است:

تهیه سلاح و مهمات جنگی،‌ تهیه مکان امن و اختفای اعضای گروه داعشی در منزل شخصی و سیاه چادر، قریب به 30 روز، تهیه آذوقه و امکانات و مایحتاج اعضای تیم ترور، معرفی حیدر رضایی به تیم جهت انتقال محموله سلاح و افراد مدنظر داعش به کشور، تسهیل ملاقات‌های سازمان‌یافته امیر تیم و جابجایی آنها جهت شناسایی معابر و مناطقی در مرز، نگهداری و حمل چندین گلوله توپ، خمپاره و نارنجک و تحویل آن به برادرش جهت بهره‌برداری تیم ترور و نگهداری منابع مالی تیم ترور از جمله اقدامات عثمان بوده است.

بر اساس گزارش وزارت اطلاعات وی 20 هزار دلار از امیر تیم دریافت کرده که 15 هزار دلار آن در زمان دستگیری کشف شده است. عثمان در این خصوص می‌گوید: «مهدی یک بسته دلار داد و گفت این امانت باشد و فردی به نام عبدالواحد آن را از تو خواهد گرفت.» که نشان از اعتماد کامل تیم ترور به وی دارد.

عثمان بهروز در زمان حضور تیم داعش در شهرستان سرپل ذهاب از طریق برادرش رحمان بهروز با آنها آشنا می‌شود و با در اختیار گذاشتن چادر و منزل خود در تهیه غذا و آذوقه نسبت به اختفای افراد و حمل و جابجایی آنها و تامین نیازمندی های تسلیحاتی و شناسایی معابر و خلاهای مرزی اقدام کرده است.

امیر تیم قیوم حق پناه یا مهدی با نام مستعار و تشکیلاتی فردین برای او، جهت رعایت مسائل حفاظتی با او در ارتباط بوده و با توجه به حضور نامبرده در روستای مرزی اکبرآباد و نگهداری احشام در پوشش دامداری از او درخواست شناسایی معابر و مسیرها جهت انتقال اسلحه و مهمات و عناصر تروریست از خاک عراق به داخل کشور داشته است.

عثمان ضمن اجابت خواسته تیم ترور، حیدر رضایی را در این رابطه به تیم معرفی می‌کند. علاوه بر این وی با تحویل گرفتن تعدادی گلوله توپ و خمپاره از اسماعیل صوفی و نگهداری در منزلش، آنها را برای استفاده عناصر تروریست در جلیقه و بسته‌های انفجاری تحویل برادرش رحمان داده است.

همان گلوله‌هایی که رحمان بهروز به همراه یاسین محمودیان نزد علی قنبری برده و در یک مرحله رحمان آن را به مغازه علی قنبری می‌برد و از او می‌خواهد گلوله توپ را باز کند تا بتواند از مهمات آن استفاده کند.

 با توجه به درخواست امیر تیم از وی در خصوص تهیه سلاح در داخل کشور، عثمان نسبت به خرید یک قبضه اسلحه کلاشینکف به همراه دو تیغه خشاب و تعداد 60 فشنگ از فردی به نام یداله رحمانی به مبلغ 4 میلیون تومان اقدام می‌کند و آن را از طریق رحمان بهروز در اختیار تیم قرار می‌دهد.

عثمان در مخفی کردن اقلام زیر با یکی دیگر از اعضای گروه همکاری داشته است:

8 گلوله توپ 155، 11 گلوله توپ 105، 2 خمپاره 120، 1 گلوله توپ 106، 2 خمپاره 82، 2 مین، 1 گلوله توپ 203، 3 گلوله توپ صاقب تانک، 2 خمپاره فسفری، 5 خمپاره 60، 1 نارنجک تفنگی،‌ 2 مین والمرا. عثمان همچنین در اعترافاتش عنوان کرده که این تجهیزات از زمان جنگ باقی مانده و او و برادرش آنها را در مناطق مرزی پیدا می‌کرده‌اند.

عثمان همچنین در بخشی از اعترافات خود در مورد آغاز فعالیتش با این گروه اینگونه توضیح می‌دهد: «اولین ملاقاتم با گروه در زمانی بود که در حال آماده کردن مکانی برای گوسفندان بودم. از کوه‌های مجاور چند نفر به سمت ما آمدند که پس از نزدیک شدن متوجه شدم رحمان برادرم به همراه مهدی، محمد و یک نفر قدبلند لاغر که همیشه لبخند داشت بودند. رحمان به من گفت اینها دوستان من هستند و می‌خواهند چند روزی پیش تو در چادر بمانند. علی رغم اینکه من به رحمان گفتم ممکن است دردسر شوند او گفت دوستان من هستند و مشکلی پیش نمی‌آید و رفتند.

 برای بار دوم رحمان به همراه مهدی و رضا به روستا آمدند. همگی به مسجد رفتیم به محض اینکه وارد جلسه شدم رحمان بیرون رفت. مهدی امیر تیم ترور به من گفت من دوست رحمان هستم. کار من با شما این است که یک مقدار وسیله در کوه‌های نزدیک شما داریم که از شما می‌خواهیم آنها را برای ما بیاوری که من گفتم نمی توانم و از کار قاچاق در منطقه خوشم نمی‌آید. اما به آنها گفتم فردی به نام حیدر رضایی می‌تواند این کارها را انجام دهد. مهدی گفت به حیدر بگو ما یک سری کوله که هر کدام بین 150 تا 200 کیلو است در آن طرف داریم که در صورتی که برای ما بیاوری به ازای هر کوله مبلغ یک میلیون تومان خواهیم داد. تعداد دفعات زیادی به منزل من آمدند اما هر بار که می‌آمدند یک شب یا دو شب، بیشتر نمی‌ماندند و رحمان آنها را با خود می برد. رحمان روزی به من گفت می‌توانی اسلحه را برای آنها جور کنی؟ من در ابتدا ترسیدم اما به رحمان گفتم یداله رحمانی می‌تواند جور کند. به یداله گفتم و او گفت یک کلاش دارم و من یک کلاش و دو تیغه کلاش پر به مبلغ 4 میلیون تومان خریدم. حتی پول اسلحه را رحمان به برادرم یداله که دارای مغازه‌ای نزدیک منزل رحمان است داده بود.»

آنچه در این دو نوشتار ارائه شد، معرفی و مرور اقدامات هشت متهم حلقه دوم حادثه تروریستی تهران بود که از مراحل کمک به ورود تیم ترور به ایران، تأمین خانه امن، تأمین سلاح و مهمات، شناسایی اهداف تروریستی تا انتقال به تهران را بر عهده داشته‌اند.

 به عبارت دقیق‌تر این هشت نفر پشتیبانی کامل اقدام تروریستی را بر عهده داشته و بدون حضور آنها هیچ‌گاه حادثه تلخ مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر حضرت امام (ره) رقم نمی‌خورد. با این حال این هشت عضو تروریست داعش بعد از انجام مراحل بازجویی و تحقیق در دادگاهی علنی در پیشگاه عدالت حاضر شدند تا دفاعیات خود را از اقدامی که کرده بودند، ارائه دهند. در نهایت با توجه به مستندات پرونده، اعترافات متهمین و دفاعیات آنها و وکلا در دادگاه، رأی دادگاهی که در مقابل چشم ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی برگزار شد، مجازات اعدام برای قاتلین ملت ایران بود و به این ترتیب پرونده داعش با محاکمه باقی‌مانده آنها در ایران بسته شد.

منبع: فارس