به گزارش مشرق، «سمیرا کریمشاهی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
مساله ساده است، اگر قرار باشد کشور و ملتی را از حقوقی مشخص محروم کرد بهترین راه، ضربه زدن توسط خود مردم آن کشور است.
قضیه از جایی پیچیده میشود که چنین نقشهای برای پیادهسازی وارد اتاقهای فکر شود و خروجی آن نسخههای متعددی از عملیاتهای رسانهای و روانی است که برای خنثیسازی هر کدام نهتنها سرویسهای اطلاعاتی که تمام مردم یک کشور را درگیر میکند.
در ایام رونق چرخش سانتریفیوژها و اوج فعالیتهای صلحآمیز هستهای، ایران به فناوریای دست یافته که در حال تبدیل شدن به یک بازوی اقتدار کشور است؛ چنین رخدادی برای دشمنان دیرینه ناخوشایند است.
آنها دست به کار شدند و چه راهی بهتر از اینکه نماد اقتدار از درون فرو بریزد!
یکی از این پروژههای فروریزی از درون، انتشار شایعات و تبلیغاتی بود که از کوچه پسکوچههای شهرستانهای مجاور مراکز هستهای شروع میشد و بتدریج کل کشور را در بر میگرفت.
در همان هنگامه موجی از شایعات، مردم ساکن در شهرستانهای نزدیک به مجتمع غنیسازی نطنز را با خود درگیر کرد که نگارنده بهدلیل سکونت در یکی از همین شهرها به آن واقف است. شایعاتی که به حدی حقیرانه بود که برای بدبین کردن ما نسبت به مرکز اقتداری که در همسایگیمان قرار دارد حتی از لباسهای روی بند خانههای مردم هم نگذشته بود!
شایعات فراوان، متنوع و از منابع نامشخص بود: «لباسهایتان را در فضای باز پهن نکنید؛ آلوده به ذرات هستهای میشود که در هوا معلق است، زبالههای هستهای وارد شبکههای آبرسانی شهرستانهای مجاور میشود، اگر کودک ناقصالخلقه در شهرتان هست بهخاطر تشعشعات هستهای فلان مرکز است و...».
تمام این حرفهای بیپایه و اساس ذهن مردم شهر را به خود مشغول کرد اما هیچگاه ادلهای عقلانی یا مدرکی مستند در جهت اثباتش ارائه نشد و در مقابل کارکنان بومی مرکز هستهای نطنز دائم برای اطرافیانشان در جهت رد این شایعات، سرنوشت زبالههای هستهای را شفافسازی میکردند و در کنار آنها متخصصان محیطزیست و پزشکی، بیربط بودن مشکلات زیستمحیطی و بیماری را با صنعت هستهای توضیح میدادند. این نقشه با هوشیاری مردم نتیجهای جز شکست نداشت. قدم بعدی هدفگیری کارکنان این مراکز بود. اکثر کارکنان مجتمع هستهای نطنز، متخصصان بومی شهرستانهای اطراف هستند. ضربه زدن به تلاشگران این عرصه، از ترور شخصیتی افراد بومی در بین همشهریانشان شروع شد تا به ترور دانشمندان طی عملیاتهای تروریستی رسید.
سعی داشتند این افراد را ویروسهای آلودهای معرفی کنند که حتیالامکان باید از آنها فاصله گرفت و پیوندی با آنها برقرار نکرد! اما اکنون اگر در این شهرستانها سکونت داشته باشید متوجه منزلت اجتماعی بالای کارکنان و متخصصان صنعت هستهای نزد مردم شهرشان خواهید شد که نشان از آن دارد که مردم هیچگاه در تله دروغپراکنی دشمن و عوامل داخلیشان گرفتار نشدند. چنین عملیاتهای روانیای نتیجه مطلوب را برای طراحان آن به همراه نداشته اما آنان همچنان به تداوم چنین اقداماتی معتقدند.
از شهرستانهایی که در قرابت با مراکز هستهای کشورمان هستند و نقطه متمرکز برای شایعهپراکنی، شروع میکنند و به سراسر کشور و مردم ایران با عنوان اینکه انرژی هستهای بحرانآفرین و تنشزاست، تعمیم داده میشود تا به خیال خودشان فناوری هستهای در نگاه مردم به غده سرطانی تبدیل شود که هرچه زودتر باید از شرش خلاص شد.
چند روز قبل که رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، از فناوری هستهای به عنوان یکی از نقاط قوت کشور یاد کردند که دشمن طی فشار روانی بهدنبال معرفی کردن آن به عنوان نقطه چالشآفرین است، شاید همین ما مردم چند شهرستان که در معرض بیشترین شایعات بودهایم، تلاش برای تبدیل نقطه قوت به نقطه چالشآفرین، بهتر از دیگران برایمان ملموس شده است. ما شاهد بودهایم زمانی که راه پیشرفت در این عرصه هموار شده بود، صدها استعداد جوان در شهرستانهایمان کشف شد و در کنار دیگر دانشمندان و مهندسان هستهای در این مراکز مشغول فعالیت شدند. افرادی که تلاششان اجازه نمیدهد موضع اقتدار در باور مردم به حوزهای چالشآفرین یا غده سرطانی تبدیل شود.
چنین مسالهای باعث میشود بخوبی منظور رهبر انقلاب را درک کنیم که اشاره کردند حرکت علمی و فناوری متخصصان ما، دانشمندان ما، جوانان ما، دشمن را عصبی و خشمگین کرده است. موضوعی که دشمن را خشمگین کند بدون شک نقطه قوت کشورمان است.
فناوری هستهای قله اقتداری است که سالهاست تلاش شده در کنار فشارهای بینالمللی، از طریق خود ملت ایران قدم در راه نابودسازی آن بگذارند که خوشبختانه این مسیر چنان با درایت مردم مینگذاری شده که هر گامی نتیجهای جز نابودی نخواهد داشت.
حوزهای که برای یک ملت اعتبار و اقتدار خلق کند، تلاش برای پیشبرد و پیشرفت در آن عرصه، اهرمهای قدرت کشور را در عرصه بینالمللی پر زورتر میکند. البته رهبر انقلاب صریحا متذکر شدند اقدامات جدید فعلا در چارچوب برجام خواهد بود، حتی ایشان در اعلام این فرمان به حدی جوانب را رعایت کردند که کلمه به کلمه آن را از روی کاغذ خواندند تا حتی کوچکترین سوءاستفاده حقوقی از صحبتهای ایشان مبنی بر اینکه ادعا شود ایران از چارچوب تعهداتش خارج شده، نشود. بدون شک، حرکت جدید در صنعت هستهای ایران، پشتوانهای برای وزارت خارجه کشورمان خواهد بود تا دولتهای غربی بدانند غیرممکن است توافقی را به ایران تحمیل کنند که هم محدودیتهای هستهای ادامه داشته باشد و هم تحریمهای ظالمانه. البته همه اینها در صورتی میسر میشود که مسؤولان مذاکرهکننده هم به فرمان رهبری به عنوان پشتوانه نگاه کنند، نه نگرانی جدید!