به گزارش مشرق، همزمان با آغاز عملیات گروههای مهاجم به شهر الحدیده واقع در غرب یمن، تحلیلهای شتابزدهای از سوی نظریهپردازان وابسته به دلارهای نفتی عربستان و امارات منتشر میشد مبنی بر اینکه این شهر خیلی زود در نتیجه هجمه گسترده اماراتی سعودی و حمایت حامیان غربی- صهیونیستی آن سقوط خواهد کرد.
اما زمان زیادی طول نکشید تا رویا پردازی های متجاوزان با شکست مواجه شد و از حدود یک ماه پیش جنگ الحدیده نیز مانند سایر نقاط یمن به جنگی فرسایشی برای نیروهای متجاوز تبدیل شد.
طی روزهای اخیر به نظر میرسد اشغالگران که همچنان تلاش دارند شکست در الحدیده را نپذیرند، مرحله جدیدی از تجاوز خود را آغاز کردهاند، قبل از بررسی این مرحله باید عوامل شکست متجاوزان در مرحله اول حمله به الحدیده با وجود قدرت غیر قابل مقایسه آنها با مدافعان یمنی را بررسی کنیم.
بیشتر بخوانید:
مردان قبیله ارحب آیه «ان تنصر الله» را تفسیر کردند +تصاویر
به نظر میرسد یکی از مهمترین عوامل شکست متجاوزان، ارزیابیهای نادرست از قدرت نیروهای مردمی و جریان انصارالله و ارتش یمن است که جنگ خود ضد متجاوزان را یک جنگ موجودیتی میدانند و با تمام تلاش و قوا وارد آن شدهاند. به نظر میرسد مدافعان یمنی گرچه از تسلیحات انفرادی ابتدایی برخوردارند، اما موفق شدهاند دیواری سه بعدی و مستحکم از نیروهای سه جانبه خود در برابر انواع مهاجمان از نیروهای سعودی - اماراتی گرفته تا هواداران عبدالله صالح و تکفیریهای وابسته به القاعده ایجاد کنند. به نحوی که این ائتلاف در تسلط بر فرودگاه نظامی این شهر که در منطقهای مسطح و خالی از سکنه قرار داشت نیز ناکام ماندند. این درحالی است که فرودگاه مذکور تا کنون بالغ بر 250 بار هدف حملات هوایی قرار گرفته و در نتیجه این حملات تقریبا با خاک یکسان شده است.
روحیه بالای مدافعان به ویژه پس از مراحل اولیه ایستادگی در برابر طرح تجاوز طلبانه سعودی اماراتی تا حد زیادی افزایش پیدا کرده است. علاوه بر اینها جغرافیای ویژه منطقه و ساختار مردمی شناختی آن مشکلات عدیده ای را برای متجاوزان ایجاد کرده است.
مراحل متعدد تجاوز به الحدیده
مرحله اولیه تجاوز به شهره الحدیده با حملات هوایی گسترده و هجوم همه جانبه نیروهای وابسته به عربستان به سمت منطقه الحدیده بود. این حمله تا حدی گسترده بود که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی آن را بزرگترین حمله از حملات نظامی متجاوزان به یمن از آغاز جنگ در این کشور ارزیابی کردند.
نیروهای مدافع و کمیته های مردمی در برابر این هجوم گسترده با بالاترین توان خود در برابر مهاجمان ایستادند و بسیاری از نیروهای مبارز از استانهای مختلف عازم الحدیده شدند، چرا که تحرکات گسترده دشمن و تحولات سیاسی طی روزهای قبل از آغاز حمله، عنصر غافلگیری را از آنها گرفته بود.
سعودیها با جنجال تبلیغاتی خود قبل از حمله به الحدیده امیدوار بودند بتوانند مردم و غیرنظامیان این منطقه را تخلیه کرده و اشغالگری این شهر را برای خود ساده تر کنند، اما بیشتر مردم این مناطق در منازل خود باقی ماندند و به عنصری برای مبارزه با اشغالگری سعودیها تبدیل شدند.
مرحله دوم، با نمایان شدن شاخصهای اولیه شکست عربستان در درگیریهای نظامی آغاز شد. سعودیها که موفق به تحقق دستاورد قابل توجهی از حمله خود نشدند، اقدام به هجمه تبلیغاتی و بزرگنمایی دستاوردهای خود کرده و در این مسیر از پتانسیل رسانههای وابسته به دلارهای نفتی سعودی و اماراتی نیز استفاده کردند.
البته عملکرد درست رسانههای وابسته به محور مقاومت در منطقه باعث رو شدن دروغپردازی های این رسانهها شد. متجاوزان با وجود درگیریهای شدیدی که در منطقه آغاز کردند، نتوانستند پیشروی قابل توجهی در محورهای مبارزاتی داشته باشند، تبلیغات گسترده آنها نیز در تناقض آشکار با واقعیتهای میدانی قرار داشت، لذا به جای آن که باعث افزایش روحیه حامیان محور سعودی - اماراتی شود، باعث رسوا شدن هر چه بیشتر رسانههای آنها شد.
سومین مرحله از تجاوز به الحدیده در غرب هنگامی شکل گرفت که عناصر نظامی و رسانهای دشمن در تحقق اهداف محمد بن سلمان ولیعهد بلندپرواز عربستان ناکام ماند. طی روزهای گذشته گرچه عملیات نظامی سعودیها در شهر الحدیده ادامه داشت، اما به نظر میرسید آنها تمرکز ویژهای بر روی گروهکهای وابسته به خود در داخل شهر دارند.
سعودیها طی این روزها بر آغاز مجدد جنگ نیابتی خود بار دیگر بر روی طارق صالح برادر زاده علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن حساب ویژهای باز کردهاند تا بتوانند از استقرار آنها در داخل شهر استفاده کرده و صدها تن از عناصر مسلح را تجهیز و سناریویی برای فروپاشی داخلی این شهر مهیا کنند.
آنها تلاش داشتند همزمان با ادامه جبهه مبارزات در مرزهای الحدیده، گروهکهای مسلح را در سه محور فعال کرده و آنها را به سمت ساقط کردن شهر از داخل سوق دهند. قرار بود محور اول کنترل رادیوی الحدیده را در اختیار بگیرد.
محور دوم نیز سعی میکردند به پایگاه اطلاعاتی مرکزی شهر حمله کنند و آن را تحت کنترل خود بگیرند.
محور سوم قصد داشتند به سمت بندر الحدیده حمله کنند تا بتوانند با باز کردن جبهههای متنوع و کشاندن درگیریها به عمق شهر الحدیده، اهداف عربستان را محقق کنند.
این سناریو البته قبل از آنکه عملیات خود را آغاز کند، شکست خورد. چرا که نیروهای وابسته به انصارالله و جریانهای مردمی و امنیتی عوامل و فرماندهان گروهکهای تروریستی در داخل شهر را شناسایی و آنها را بازداشت کردند. آنها به این ترتیب موفق شدند سناریوی جدید متجاوزان را قبل از آغاز، شکست دهند.
«جوست هیلترمن» مدیر برنامه غرب آسیا و شمال آفریفا در گروه بینالمللی بحران، میگوید: «مشاهده اینکه حوثیها به سرعت در الحدیده شکست بخورند، سخت است، حتی اگر ائتلاف آنچه را که مقاومت محلی میخواند، فعال کند.»
علاوه بر اینها جنبش انصارالله و ارتش یمن عملیات نظامی و هجومی خود را برای قطع کردن خطوط امدادرسانی وابسته به نیروهای متجاوز دنبال کردند و همزمان تلاش کردند با موشکهای بالستیک محل تجمع نیروهای متجاوز و هواپیماهای بدون سرنشین آنها را هدف قرار دهند.
در همین رابطه خبرگزاری انگلیسی «رویترز» در گزارشی به بررسی عملیات ائتلاف سعودی برای تصرف بندر «الحدیده» در یمن پرداخته و نوشت که با گذشت چندین هفته از آغاز عملیات، اما ریاض هنوز نتوانسته دستاوردی در آن داشته باشد.
رویترز با بیان اینکه نظامیان ائتلاف سعودی بدون اینکه بتوانند فشارها را به انصارالله افزایش دهند، الحدیده را ترک کردند، نوشت: «ریاض و ابوظبی در این ماجراجویی پیشرفت کمی داشتند، کسانی که وعده داده بودند هدف از این عملیات، قطع خطوط اصلی تدارکات حوثیها و مجبور کردن آنها به آمدن پای میز مذاکره بود، نتوانستند به اهداف خود دست پیدا کنند.»
آمارهای موجود نشان می دهد تنها طی ژوئن گذشته بالغ بر 600 مزدور سعودی در نتیجه عملیات تک تیراندازان یمنی به هلاکت رسیده اند.
نقش مبهم سازمان ملل در توقف حملات متجاوزان سعودی
سازمان ملل متحد بر خلاف رسالت خود در «پیگیری مسایل حقوق بشر» که در منشور آن در زمان تاسیس ذکر شده، بر خلاف انتظار جهانی و ملتهای منطقه و بویژه مردم مظلوم یمن، نقش مثبت و سازندهای در جلوگیری و پایان دادن به چند سال محاصره زمینی، دریایی و هوایی، و توقف جنگ یمن از خود نشان نداده است.
سازمان ملل بویژه بعد از آغاز حمله به الحدیده با فرستادگان ویژه خود ژست تلاش برای توقف این درگیریها را گرفته است، اما طرفداری جانبدارانه این افراد و سکوت مجامع بینالمللی در قبال جنایتهای متجاوزان و عدم ارائه طرح جامع و شامل برای پایان با هدف اخذ زمان بیشتر برای سرپوش گذاشتن بر جنایتهای ائتلاف سعودی علیه یمن موانع جدی در توقف این جنگ پدید آورده است.
نقش مشکوک سازمان ملل در این تحولات و عدم حمایت از شهروندان مظلوم یمن در مقابل سرپوش گذاشتن بر جنایتهای سعودیها، نوعی بیاعتمادی را در میان یمنیها نسبت به تحرکات بینالمللی ایجاد کرده است.
سازمان ملل از قبل از جنگ سعودی علیه یمن و از زمان تحولات 2011، تاکنون سه فرستاده ویژه برای حل بحران یمن تعیین کرده است. جمال بن عمردیپلمات اهل مغرب که از سال 2012 برای یمن تعیین شد و به مدت 10 ماه بعنوان نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد سرپرستی گفت وگوهای ملی در یمن را به عهده داشت.
پس از استعفای جمال بن عمر، بانکیمون دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، اسماعیل ولد الشیخ، دیپلمات اهل موریتانی را به جای او به عنوان نماینده سازمان ملل در امور یمن انتخاب کرد.
بعد پایان مأموریت ولد الشیخ، «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل متحد، «مارتین گریفیث» را به عنوان فرستاده جدید به یمن معرفی کرد. البته هیچ یک از این افراد تاکنون نتوانستند حتی یک اقدام مثبت برای توقف جنایتهای سعودیها در یمن داشته باشند.
«مارتین گریفیث» طی دو ماهه گذشته طرحی را برای توقف درگیری ها در الحدیده ارائه کرده بود. یمنیها اما طرح گریفیث را در راستای تحویل دادن الحدیده به عربستان دانستند و تاکید کردند اگر گریفیث واقعا برای حل مشکل طرحی دارد، در گام اول باید بی طرفانه عمل کند.
یک منبع به تازگی از طرح جدید سازمان ملل در خصوص بحران الحدیده خبر داده و تاکید کرد که این طرح، اصلاح شده طرح قبلی نیست. بلکه یک طرح ابتکاری کاملا متفاوت است. وی بدون اشاره به مفاد این طرح، خاطرنشان کرد این طرح مبتنی بر راهحلی موقت است که بر اساس آن، شهر الحدیده، تا زمان ایجاد راهحلی دائم بر پروند یمن، از دایره درگیریها و تصمیمگیری طرفهای درگیر خارج میشود. همچنین این طرح طوری تدوین شده است که به مواضع طرفها در مذاکرات بعدی با هدف دستیابی به راهحلی فراگیر تاثیر نمیگذارد.
به هر روی سازمان ملل متحد ، موسسهای بی طرف در حل بحران یمن نیست، لذا به نظر می رسد طرح جدید گریفیث نیز برای خارج کردن عربستان از باتلاق الحدیده یا زمان خریدن برای ائتلاف متجاوز باشد که از حمایت سیاسی و نظامی و امنیتی آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی برخوردار است.