موسسه استراتفور طی گزارشی به بررسی جنگ اطلاعاتی پنهان آمریکا، رژیم صهیونیستی، و متحدان‌شان با ایران طی سال‌های اخیر پرداخت.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، اخیراً حرف و حدیث‌های زیادی در مطبوعات و رسانه‌ها درباره «جنگ سرد» آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر متحدان آنها علیه ایران بیان شده است. البته این تنازعات به صورت حتمی در جریان هستند، اما برای فهم کامل این تحولات، لازم است بدانیم که این جنگ اطلاعاتی نهان علیه ایران، پدیده جدیدی نیست.

موسسه استراتفور تاریخچه این وقایع را از اوایل سال 2007 ثبت نموده است. این شامل تحلیل‌هایی از وقایعی نظیر پناهندگی برخی مقامات ایرانی دارای اطلاعات برنامه هسته‌ای؛ دستگیری نیروهای نظامی انگلیسی در اروندرود؛ ترور دانشمندان هسته‌ای ایران؛ بهره‌گیری از کرم اینترنتی استاکس‌نت برای کند نمودن برنامه غنی‌سازی ایران؛ و تلاش‌های ایران برای حمایت از نیروهای نیابتی خود و استفاده از آنها به عنوان تهدیدی بر ضد فشارهای غرب می‌باشد.

استراتفور در گزارش خود این چنین می‌آورد که درحالیکه جنگ پنهان اطلاعاتی برای مدت‌هاست بین طرفین در جریان است، اما در ماه‌های اخیر شدت این جنگ بیشتر شده است. از فعالیت‌های ماه‌های اخیر طرفین می‌توان این نتیجه را گرفت که از شدت این جنگ به این زودی‌ها کاسته نخواهد شد.


تشدید تنش‌ها

نگاه‌ها به این جنگ اطلاعاتی پنهان وقتی جلب شد که نیویورک تایمز در 15 ژانویه مقاله‌ای منتشر و در آن از همکاری آمریکا و اسرائیل برای تولید و انتشار کرم اینترنتی استاکس‌نت علیه برنامه هسته‌ای ایران سخن به میان آورد. وقایع پیدا و آشکار مربوط به این جنگ اطلاعاتی روند کندی داشت، تا اینکه در 11 اکتبر وزارت دادگستری اعلام کرد که دو مرد را به دست داشتن در نقشه ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن توسط نیروی قدس ایران متهم کرده است.

در اوایل نوامبر، گزارش جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با جزئیاتی از تلاش‌های ایران درباره یک برنامه نظامی منتشر شد. این گزارش منجر به برپایی کمپینی اسرائیلی‌محور در حمایت از اقدامات مؤثرتر علیه ایران با به کارگیری تحریم‌های خردکننده تا عملیات نظامی شد.

سپس در بعدازظهر 12 نوامبر، انفجاری در یکی از مراکز موشکی سپاه پاسداران رخ داد که به کشته شدن 17 تن شامل یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ــ چهره‌ای کلیدی برای برنامه موشکی ایران ــ منجر شد.

بعد از 12 نوامبر، دولت بحرین نقشه پنج بحرینی که قصد حمله به اهداف دولتی و دیپلماتیک در بحرین را داشتند فاش نمود. ایران این اتهام را به شدت رد کرد.

روز بعد، رسانه‌های ایرانی از مرگ احمد رضایی، پسر محسن رضایی ــ دبیر مجمع تشخیص مصلحت، فرمانده اسبق سپاه و یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری ــ در هتلی در دبی خبر دادند. قائم مقام مجمع تشخیص مصلحت، این مرگ را مشکوک و در نتیجه یک شوک الکترونیکی خواند اما دیگر گزارش‌ها خبر از خودکشی وی دادند.

در 20 نوامبر، لس‌آنجلس تایمز گزارشی منتشر کرد که در آن مقامات اطلاعاتی آمریکا بعد از اینکه چندین تن از منابع اطلاعاتی آنها در بیروت دستگیر شدند، تصمیم به توقف عملیات خود در لبنان گرفتند. در پی این گزارش، دولت ایران از دستگیری 12 جاسوس سیا در ایران خبر داد.

در روز 21 نوامبر، آمریکا و انگلیس دور جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران را با استناد به گزارش جدید آژانس آغاز نمودند. این تحریم‌ها، با هدف از کار انداختن سیستم بانکی و بخش انرژی ایران طراحی شده‌اند.

28 نوامبر، گزارش‌هایی تاییدنشده از انفجار در اصفهان منتشر شد. هنوز از اینکه این انفجار دقیقاً در کجا و به چه صورتی رخ داده اطلاعی موجود نیست. هم‌زمان در همین روز، شورای نگهبان، طرح مجلس برای اخراج سفیر انگلیس از ایران و کاهش روابط دیپلماتیک بین دو کشور را تایید کرد.

اول دسامبر، اتحادیه اروپا تحریم‌های جدید علیه 180 مقام و شرکت ایرانی به اتهام حمایت از تروریسم و کمک به برنامه هسته‌ای ایران وضع نمود. اتحادیه اروپا از پیشنهاد فرانسه مبنی بر تحریم کامل نفتی ایران حمایت نکرد.

در نخستین ساعات 4 دسامبر، یک بمب دست‌ساز که زیر یک ون جاسازی شده بود در نزدیکی سفارت انگلیس در منامه منفجر شد. این بمب چندان قدرتمند نبود و نتوانست آسیب جدی به ساختمان‌های اطراف وارد کند.

روز بعد، یک مقام ناشناس آمریکایی اخبار شبکه‌های ایرانی در مورد هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 را تایید کرد. گزارش‌ها از سوی ایران اظهار می‌داشت که نیروهای نظامی ایران، توانسته بودند کنترل این هواپیما را به دست گیرند و حتی برخی مدعی بودند که ایران توانسته مرکز کنترل این هواپیماها را هک نماید. مقامات آمریکایی این گزارش‌ها را رد کرده و عنوان کردند که خیلی بعید است ایران توانسته باشد کنترل این هواپیما را به دست گرفته و آن را سالم به زمین نشانده باشد.


دورنما

ایالات متحده در حال حاضر درگیر تکمیل فرایند عقب‌نشینی نیروهای نظامی خود از عراق است. با نابودی ارتش عراق در سال 2003، ارتش آمریکا تنها ارتشی بود که قادر به مقابله با نیروهای متعارف ایران در منطقه خلیج فارس بود. به همین دلیل، عقب‌نشینی آمریکا از عراق، خلاء قدرتی را که ایرانی‌ها بسیار مشتاق بهره‌گیری از آنند در منطقه به وجود خواهد آورد. پتانسیل ایران برای کنترل حوزه نفوذی از غرب افغانستان تا مدیترانه محتمل بوده و از این رو نه تنها بازیگران منطقه‌ای نظیر اسرائیل، عربستان سعودی و ترکیه را به وحشت انداخته بلکه در ایالات متحده نیز نگرانی‌های جدی را برانگیخته است.

همان‌طور که قبلاً نیز متذکر شدیم، ما معتقد به این نیستیم که حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران، پاسخ مناسبی به تهدیدات منطقه‌ای از جانب ایران باشد. قدرت ایران از توانایی این کشور در به کارگیری نیروهای متعارف ناشی می‌شود نه از سلاح‌های هسته‌ای. بنابراین، حملات علیه برنامه هسته‌ای ایران، نیروهای متعارف این کشور را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد یا حتی نمی‌تواند مانع از قطع جریان نفت در تنگه هرمز از سوی ایران شود. در واقع هر گونه حمله علیه ایران بایستی بسیار وسیع‌تر از یک تک حمله نظیر آنچه که در اسیراک عراق در سال 1981 از سوی اسرائیل رخ داد باشد.

به خاطر همین دشواری‌ها، ما مشاهده می‌کنیم که آمریکا، اسرائیل و دیگر متحدان آنها سعی در حمله به ایران با اتکا به دیگر راه‌ها هستند. اول از همه، این کشورها به دنبال محدود کردن حوزه نفوذ ایران در منطقه هستند. اینان در صدد سرنگونی دولت سوریه، محدود کردن نفوذ ایران در عراق و کنترل حزب الله در لبنان می‌باشند. این کشورها همچنین سعی دارند تا از مجرای راه‌های دیگر به برنامه هسته‌ای ایران ضربه وارد نمایند. راه‌هایی نظیر مجبور کردن مقامات ایرانی به پناهنده شدن، ترور دانشمندان، و استفاده از سلاح‌های سایبری نظیر کرم اینترنتی استاکس‌نت.

همچنین خیلی ضروری است که بدانیم اقدامات پنهانی در یک محیط خلاء رخ نمی‌دهند. هر گونه فعالیت مخفی نیازمند حجم بالای جمع‌آوری اطلاعات مخفی برای طراحی و اجرای آن دارد. با حجم وسیعی از این گونه اقدامات پنهانی، هر گونه فعالیت مخفی از سوی طرفین نیازمند حمایت و پشتیبانی بسیار سنگینی است. بنابراین همان‌گونه که تعداد این اقدامات افزایش می‌یابند، پس رخ دادن هرگونه گاف اطلاعاتی ممکن است؛ مانند آنچه از سوی مأمور سیا در لبنان رخ داد.

در نهایت اینکه، همان‌گونه که ما در حال بررسی این جنگ اطلاعاتی نهان هستیم، این نکته حائز اهمیت است که بدانیم، نه تنها دشمنان ایران از روش‌های مخفی برای طراحی حمله علیه برنامه هسته‌ای و قابلیت‌های نظامی ایران بهره می‌برند، بلکه آنان در حال توسعه و گسترش روش‌های جدید و ناشناخته‌ای نیز هستند. در عین حال این کشورها مشتاقند که این توانایی‌ها آشکار شده و همگان بدانند که این روش‌ها از سوی این کشورها به کار گرفته شده‌اند. میل به بکارگیری توانایی‌های جدید به جای مخفی کردن آن، بر اهمیت این جنگ پنهان برای دشمنان ایران صحه می‌گذارد. در عین حال این امر نشان می‌دهد که ما احتمالاً، شکل‌های دیگری از جنگ پنهان را در ماه‌های آتی خواهیم دید، به همراه قابلیت‌های تاکتیکی جدید از روش‌های قدیمی.