به گزارش مشرق، پس از ابلاغ سیاست ارزی دولت و به رسمیت شناختن قیمت 4200 تومانی برای دلار، شرکتهای پتروشیمی موظف شدند فروش خود را بر مبنای دلار دولتی انجام دهند. بر طبق این دستور پتروشیمیها موظف هستند ارز حاصل از صادرات خود را در سامانه نیما به قیمت 4200 تومان عرضه نمایند. در بخش عرضه داخل نیز دفتر توسعه صنایع پایین دستی شرکت ملی پتروشیمی قیمتگذاری محصولات پتروشیمی در بورس کالا را برمبنای دلار 4200 تومانی انجام میدهد و پتروشیمیها موظف به عرضه محصولات خود با این قیمت هستند.
با توجه به تفاوت میان قیمت ارز دولتی و آزاد، قابل پیشبینی بود که این تصمیم دولت ثبات نخواهد داشت و گروههای هدف تلاش خواهند کرد که ارز خود را به قیمت آزاد معامله کنند. پس از گذشت حدود سه ماه از ابلاغ سیاست ارزی و انتشار اخباری در زمینه نقض ابلاغیه دولت و فروش ارز پتروشیمیها خارج از سامانه نیما، بازار ثانویه ارز توسط دولت به رسمیت شناخته شد. با تعمیق بازار ثانویه، پتروشیمیها اجازه خواهند یافت ارز خود را با قیمت توافقی به واردکنندگان بفروشند. با اجرای این تصمیم بخشی از فروش صادراتی پتروشیمیها با ارز آزاد و کل عرضه داخلی با ارز دولتی انجام میگیرد.
بیشتر بخوانید:
دو سناریوی احتمالی فروش ارزپتروشیمیها
تفاوت قیمت ارز آزاد و دولتی زمینه ایجاد رانت و قاچاق را برای سودجویان فراهم نموده است. مقایسه تقاضا برای محصولات پتروشیمی در بورس کالا حکایت از افزایش 2.5 برابری تقاضا در یک بازه سه ماهه دارد. میزان تقاضا برای محصولات پتروشیمی از 21 فروردین یعنی زمان ابلاغ سیاست تک نرخی شدن ارز تا 31 تیرماه امسال، حدود 5 میلیون تن بوده است. این در حالی است که این رقم در مدت مشابه پارسال تنها 2 میلیون تن بوده است. با توجه به نیمه تعطیل بودن بخش عظیمی از صنایع تکمیلی پتروشیمی، این افزایش 3 میلیون تنی تقاضا ناشی از قاچاق محصولات پتروشیمی به خارج از مرزهاست.
در حقیقت سوداگران، محصولات پتروشیمی را با دلار 4200 تومانی از بورس خریداری کرده و پس از صادرات این مواد خام، ارز حاصل را با قیمت آزاد در بازار به فروش میرسانند. شاهدی دیگر بر این مسئله، ادعای رییس اتاق بازرگانی ایران و ترکیه مبنی بر ایجاد بیش از 150 شرکت ایرانی در ترکیه طی چند ماه اخیر است. قرار است بخشی از این شرکتها به عنوان واسطههایی برای قاچاق محصولات پتروشیمی عمل کنند. در هفته گذشته از 69 گرید محصولات پلیمری بورس کالا، 60 گرید به دلیل رقابت بیش از حد، به سقف قیمت رسیدهاند.
این افزایش بی سابقه تقاضا که به دلیل رانت تفاوت قیمت دلار ایجاد شده، سبب شده است تا بخش قابل توجهی از محصولات پتروشیمی به سقف قیمت برسند و پس از آن با توجه به حجم تقاضای ثبت شده اولویت بندی فروش انجام شود. این مسئله باعث شده است تا بنگاههای تولیدی واقعی که عمدتا مقادیر تقاضای پایینی نیز دارند در اولویتهای پایین قرار گرفته و قادر به تامین مواد اولیه خود نباشند.
از سوی دیگر با حفظ تفاوت قیمت ارز آزاد و دولتی، در درازمدت پتروشیمیها انگیزهای برای عرضه داخل نخواهند داشت. در حالی که قیمت محصولات در صورت صادرات دو برابر قیمت عرضه داخل است. با بررسی میزان عرضه محصولات پتروشیمی در بورس نیز مشخص میشود که در سه ماهه اخیر، عرضه شرکتهای پتروشیمی در بورس کالا دچار کاهش 5 درصدی شده و این شرکتها با حداقل میزان مصوب، اقدام به عرضه محصولات خود در بورس نمایند.
این در حالی است که گفته میشود تولید محصولات پتروشیمی نسبت به مدت مشابه سال گذشته 9 درصد افزایش یافته است. در حقیقت در شرایطی که بخش قابل توجهی از محصولات پتروشیمی قاچاق میشود و سود کلانی را نصیب دلالها میکند، پتروشیمیها نیز ترجیح میدهند این سود را برای خود حفظ کرده و خودشان اقدام به صادرات نمایند.
در انتها ذکر این نکته نیزحائز اهمیت است که علاوه بر قیمت بسیار بالاتر صادراتی، شرکتهای پتروشیمی با معافیت داشتن در صادرات محصولات پتروشیمی به دلیل ارز اوری برای کشور، انگیزه مضاعفی در صادرات محصولات خود نسبت به عرضه آنها در داخل دارند.
بنابراین عملا بنگاه های کوچک بهره قابل توجهی از پایین بودن قیمت بورس نسبت به صادرات نبرده و اتفاقا به دلیل کمبود عرضه و تقاضای بالا مجبور به خرید از بازار آزاد به چندبرابر قیمت میشوند.
با در نظر گرفتن این آفتها به نظر میرسد چنانچه دولت از سیاست غلط ارزی خود عقب نشینی نماید و عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا با قیمت ارز آزاد انجام شود، از سویی پتروشیمیها تمایل بیشتری به عرضه داخلی خواهند داشت و از سوی دیگر زمینه قاچاق محصولات پتروشیمی از بین خواهد رفت. ضمنا تولیدکنندههای واقعی نیز با دغدغه کمتری به مواد اولیه دست پیدا خواهند کرد تا ضمن تکمیل زنجیره ارزش، زمینه اشتغال و رونق کسب و کار را فراهم آورند.