به گزارش مشرق به نقل از روابط عمومی شبکه چهار، مجله علوم انسانی زاویه چهارشنبه دهم مرداد با موضوع پرسش از آینده سازمان «سمت» از شبکه چهار سیما پخش شد.
در ابتدای برنامه خلاصهای از گفت و گوی شهریار زرشناس و محمد ذبیحی در برنامه هفته گذشته پخش شد. ادامه گفت و گو نیز شهریار زرشناس و محمد ذبیحی در آینده «سمت» این دو مهمان به درخواست مخاطبان قرار بود این هفته ادامه پیدا کند.
شهریار زرشناس برای حضور اعلام آمادگی کرد اما طبق تصمیم شورای سمت حجت الاسلام محمد ذبیحی از حضور در دومین برنامه با موضوع پرسش از آینده سازمان سمت انصراف داد. در نتیجه برنامه دهم مرداد زاویه با حضور حسن ملکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و همراهی محمد رجبی دوانی، مدرس فلسفه به صورت تلفنی پی گیری شد.
در ابتدا حسن ملکی درباره ارزیابی خود از تجربه ۳۳ ساله سازمان سمت ضمن گرامیداشت یاد حجت الاسلام احمدی گفت: حجت الاسلام احمدی مدیریت عالمانه و مناسبی در سازمان سمت داشت و ان شا الله میراث فکری ایشان در سازمان سمت ادامه پیدا خواهد کرد. درباره سازمان سمت دو نوع نگاه میتوانیم داشته باشیم؛ یکی این که بگوییم همه چیز سازمان خوب است و سازمان سمت در همه زمینهها درست عمل کرده است که طبیعتاً این نگاه منطقی نخواهد بود. در مقابل میتوانیم این نگاه را داشته باشیم که همه چیز بد است و تصور کنیم توطئهای در این سازمان جاری بوده و با نگاهی جزء نگرانه به چند کتاب، تعمیم صورت بدهیم و بگوییم که جریان خاصی بر تدوین همه کتابها حاکم بوده است.
عضو هیئت علمی گروه برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی سپس عنوان کرد: اما نگاه سومی هم وجود دارد که بگوییم بعضی چیزها خوب بودهاند و بعضی نبودهاند و موضع گیری منطقی توأم با دلیل داشته باشیم. تدوین کتب درسی کار بسیار مهم و سختی است. برنامه درسی در هر کشوری سند ملی آن کشور است؛ یعنی در نظر افراد بیرون از آن کشور به عنوان حرف و نظر حاکمیت تلقی میشود و مانند کوه یخ است که بخش عمدهای از آن دیده نمیشود که بر اساس این بخش کتب تدوین میشود و برای فهم آن باید در عرصه تعلیم و تربیت آشنایی و تخصص داشته باشیم.
وی با اشاره به این که تدوین کتاب درسی امروز در دنیا یک تخصص است افزود: افراد بعد از مطالعه عمیق و گرفتن PhD در این زمینه تخصص پیدا میکنند و آماده میشوند. در نتیجه برای انتقاد از چنین کاری باید بسیار ظریف و موشکافانه و عالمانه برخورد کنیم. البته منظور من این نیست که سازمان سمت دارای اشکال نیست. حتماً هست و در ادامه عرض خواهم کرد.
در ادامه محمد رجبی دوانی که از طریق تماس تلفنی با برنامه همراه بود ضمن تسلیت درگذشت حجت الاسلام احمدی عنوان کرد: مرحوم احمدی سخت کوش و خدمت گذار بود و تلاش میکرد در طریق خدمات فرهنگی و نشر کتب دانشگاهی حداکثر خدمت رسانی را داشته باشد. اگر مقایسه کنیم با کسانی که کارهای مشابه داشتهاند انصافاً آقای احمدی در یک نقطه اوجی قرار داشتند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی همچنین گفت: نکته اساسی این است که ما از سازمان سمت چه میخواهیم. اگر این سازمان مسئول تدوین کتب دانشگاهی ما هست که برنامههای درسی دانشگاهی چیز مشخصی است.
انتظار این که سمت با جریانی که بر کل این مراکز دانشگاهی حاکم است متفاوت باشد شاید درست نباشد. نه مرحوم دکتراحمدی مدعی دکترین ویژه خود بودند و نه کسی از ایشان چنین توقعی داشته است. ایشان در مسیر دانشگاهی ایران که چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب طی کرده حرکت داشتند و حتی سعی داشتند که ضوابطی که برخی کتب دیگر داشتند را نداشته باشند.
در ادامه حسن ملکی درباره این نکته که کتب درسی جایگاه سند ملی دارند و این که آیا میتوان این نگاه را به عنوان شاخصی برای نقد کتب سمت داشت گفت: مطابق اساسنامه سازمان سمت قرار بوده این سازمان به یک نیاز نرم افزاری انقلاب اسلامی پاسخ دهد. انقلاب اسلامی کشور ما را در عرصههای مختلف دچار تحول کرد، از جمله عرصه آموزش و پرورش. چه کتب آموزش و پرورش و چه کتب دانشگاهی که باید فلسفه حاکم بر این کشور را مبنای کار خود قرار دهد و قواعد کتب درسی را از آن استخراج کنند. اگر سازمان سمت غیر از این حرکت کند اشتباه کرده است.
وی با بیان این که باید بررسی شود که آیا سازمان سمت در این مسیر قدم برداشته یا خیر افزود: نباید کسی از مسئولین سازمان سمت تعجب کند که از او خواسته شود که سازمان سمت به این مسیر برود. یکی از مبناهای ارزیابی سازمان باید همین باشد؛ اما آیا میشود کتب سمت را سند ملی کشور یا سند حاکمیتی کل کتابهای درسی عنوان کرد؟ برای پاسخ به این سؤال باید بررسی جز به جز کتب درسی را صورت دهیم.
ملکی افزود: ارتباط بنده بیشتر با کتابهای درسی علوم تربیتی است، خاصه در حوزه برنامه درسی. در این جا من به کارهای سازمان خوشبین ام و تصورم این است که اگر استادان مایل باشند با سازان سمت همکاری کنند و اتفاقاً در مسیر فلسفه تربیتی مطلوب این نظام بخواهند کتاب بنویسند مانعی برایشان وجود ندارد.
حبیب رحیم پور، مجری کارشناس برنامه سپس از حسن ملکی پرسید: کتاب درسی در آموزش عالی به عنوان سند رسمی شناخته میشود و گویا آموزش عالی از اقتضائاتش این است که با یک تکثری همراه باشد و تضارب آراء داشته باشد. اگر چنین تصوری داشته باشیم که کتب درسی را در مقام سند رسمی کشور قرار دهیم شاید چنین ذهنیتی پیدا شود که داریم تکلیفی مالایطاق برای کتب درسی تعریف میکنیم.
ملکی در پاسخ اظهار داشت: به تصور بنده این دو وجه مانعه الجمع نیستند. در هیچ زمانی و هیچ دوره آموزشی اعم از کارشناسی یا دکتری یا ... دستور این نبوده که اساتید فقط باید از کتب سازمان سمت استفاده کنند. خیلی از اساتید از کتب دیگر استفاده میکنند و این تکثر خود به خود به وجود آمده است.
وی همچنین خاطر نشان کرد: اما بر اساس اساسنامه این سازمان، سازمان سمت به عنوان یک سازمان رسمی حکومتی توجهش به ظرافتهای فلسفی و بومی قاعدتاً باید زیاد باشد. فلذا اگر در داخل کتابهای سمت اشکال یا نقصی فراهم شود این اشکال را میتوان بر سازمانی وارد دانست که یکی از اجزای حکومت است. همچنین اگر نقاط قوت و مثبتی وجود داشته باشد. البته بنده معتقد نیستم سازمان سمت هر چه تولید میکند فقط آنها باید تدریس شود.
ملکی در پاسخ به این سؤال که هر چه در کتب سازمان سمت درج شده گویا مهر تأییدی هم از جانب حاکمیت برای آن صادر شده نیز گفت: قاعدتاً باید همین طور باشد. اگر چه ممکن است در تدوین کتاب اشکالاتی هم موجود باشد.
سپس محمد رجبی در پاسخ به این سؤال که ضعفهای سازمان سمت بیانگر ضعفی در پیکره کلی علم در ایران است در نتیجه با چه معیاری باید به ارزیابی سازمان سمت برویم گفت: اگر ما ضعفی را در سازمان سمت میبینیم مربوط است به پیکره فرهنگی موجود و ارتباط خاصی با سازمان سمت ندارد. در کل وقتی انقلاب ما با عنوان اسلامی خوانده میشود یعنی یک انقلاب فرهنگی است و به کلی آن را متمایز میکند.
رئیس سابق کتابخانه مجلس افزود: آیا شورای انقلاب فرهنگی به عنوان قلب فرهنگ کشور توانسته راهی را نشان دهد برای صدا و سیما، سازمان سمت، سیستم آموزش کشور و ...؟ از حوزههای سیاسی و اقتصادی صرف نظر میکنیم. ما به طور مشخص وارد این مسیر نشدهایم که چه باید کنیم. در دوره انقلاب فرهنگی با همت انشارات سمت و نشر دانشگاهی شاهد ترجمههای مهمی بودیم که تحولی را در دانشگاهها به وجود آورد. این مشکل یک مشکل کلی است که طبعاً به سازمان سمت هم سرایت کرده است. باید پرسید فرهنگ انقلاب یعنی بازگشت به گذشته؟ یا رفتن به آینده با توشهای که از گذشته و حال برگرفتهایم و در جهت انقلاب اسلامی قرار گرفتن؟
حبیب رحیم پور سپس از محمد رجبی پرسید: شما سال ۹۱ کارهای بر زمین مانده را منتشر کردید که در آن به سازمان سمت پرداختهاید و در آن جا گفتهاید که فلسفه وجودی سازمان ست متناسب با اقتضائات زمان حاضر باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. وقتی به فردا نگاه میکنیم این جمله به ذهنمان میآید که در فلسفه وجودی سازمان سمت متناسب با سال ۹۷ بازنگری کنیم. ما در سال ۶۳ و ۶۴ بر اساس ضرورتهایی بازنگری داشتهایم اما همانها باید باقی بماند یا باز هم تغییرات اساسی نیاز است؟
رجبی عنوان کرد: ما باید به ضرورتهای زمان بنگریم. مثلاً در زمانی مارکسیسم به طور جدی وجود داشت، اما امروز دیگر ایسمی مطرح نیست و به خصوص در حوزههای سیاسی و فرهنگی ما شاهد بحران فرهنگ جهانی هستیم. بحث پست مدرن و جریان میان فرهنگی که در خود غرب مطرح میشود، غربی که فرهنگش کل جهان را در بر گرفته است. خود آنها در راسیونالیسم و اصالت عقل خود و مدرنیسم خود و در مبانی فلسفی خود تشکیک کردهاند. در نتیجه در این بحران مسائل به این سادگی نیست که مثلاً بگوییم ما نمیخواهیم مارکسیست یا کاپیتالیست باشیم. الان باید ببینیم که ما چه میخواستیم باشیم و در حال حاضر چه هستیم.
وی همچنین در پاسخ به این سؤال که تجلی ماکیستیم در کتب درسی چیست اظهار داشت: هر وقت میخواهیم بگوییم ما کیستیم به سراغ گذشته میرویم و چیز دیگری برای عرضه نداریم. البته که گذشته را باید به عنوان میراث فرهنگی داشته باشیم اما ما مسایلی را امروز داریم که به گذشته ربط ندارد. سیستم دانشگاه و آموزش و پرورش و سیستم اداری ما هیچ فرقی با سایر دنیا ندارد.
رجبی افزود: باید بپرسیم که ما چه میخواهیم؟ این سؤال هنوز طرح نشده است. حتی زمانی که بنده در شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم تنها بخشنامهها و مسائل دیگر مطرح میشد که در نتیجه بنده بیرون آمدم. این که راه آینده چیست هنوز به صورت مشخص و تفصیلی بیان نشده. اگر شده بود دانشگاههای ما بحران داخلی نداشتند و سایر مجموعههای ما سردرگم نبودند.
این استاد فلسفه هنر سپس گفت: با در نظر گرفتن این مسائل باید به سازمان سمت آفرین بگوییم که به سهم خود توانسته در این شرایط بحرانی و مبهم گامهایی روشن را در مسیر دانشگاه برداردکه بعد از انقلاب گامهای بلندتری برداشته و دست کم به بومی شدن تا حدودی دارد نزدیک میشود.
در ادامه مجری برنامه خطاب به حسن ملکی گفت: شما کتابی دارید با عنوان «مقدمهای بر شیوه طراحی و تألیف کتب درسی دانشگاهی» که در انتشارت سمت چاپ شده و در این کتاب مؤلفههای کتب درسی دانشگاهی را صورت بندی میکنید. به راستی چه الگویی را میتوان به عنوان مؤلفههای مفهومی کتاب درسی نظر گرفت که آن را از کتاب غیر درسی جدا میکند؟
ملکی عنوان کرد: کتاب درسی ویژگیهایی دارد که هر چقدر به آنها نزدیکتر شویم مقبولیت بیشتری خواهد یافت. کتاب درسی باید بر اساس نیازهای یادگیرنده و هدفمند طراحی شود. همچنین باید اعتبار علمی داشته باشد. ویژگی بعدی که به خصوص در کتب دانشگاهی مهم است این است که مدلل باشد و اتقان معرفتی داشته باشد.
وی افزود: کتب قبل از دبیرستان میتوانند القایی باشند اما از دبیرستان به بعد باید اقناعی و حکیمانه باشند. چون مخاطب آن جوان است و تفکرانتزاعی و انتظارات عقلانی بسیار بالا دارد. همچنین کتاب درسی باید روحیه علمی را در فرد تقویت کند. روحیه علمی یعنی هر چه را می گوییم دلیل بیاوریم و هر چه را میشنویم دلیل مطالبه کنیم.
در ادامه برنامه طی میان برنامهای نظرات مختلف اساتید با گرایشهای مختلف پیرامون سازمان سمت مرور شد. این نظرات عبارت بود از دیدگاه محمد رجبی استاد فلسفه هنر و رئیس پیشین کتابخانه مجلس مبنی بر اصلاح و بازنگری اساسنامه متناسب با شرایط زمان. وی معتقد به واگذاری کارهای خرد به دانشگاهها و انتشارات آنها است تا سازمان سمت بتواند سازمانی چابک در امور استراتژیک فرهنگی از جمله تحول در علوم انسانی باشد.
حسین کچویان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با لحنی شدید در زمان حیات حجت الاسلام احمدی برخی کارهای سازمان را فاجعه خطاب کرده و عدم توجه به جریان انتقادی در حوزه ترجمه را دلیل عدم موفقیت سازمان میداند.
حسین ملانظر عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز معتقد است فراوری یک کتاب با هزینههای اندک امکان پذیر نیست. وی از راه اندازی بخش ترجمه سازمان سمت انتقاد کرده و آن را ناشی از کاهش گرایش استادان به تألیف میداند و میگوید ترجمه زمانی میتواند موجب تحول و ارتقای علوم انسانی و آموزش عالی شود که به بومی سازی توجه کند و مقدمهای برای آن باشد.
سعید زیباکلام عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از مؤلفین سمت بر عدم توجه و توانایی سازمان به وحدت حوزه و دانشگاه تأکید دارد و دلیل آن را وابستگی محتوا به منابع غربی در قالبهای مختلف ترجمه یا اقتباس و یا حتی تألیف میداند.
علی اصغر پورعزت، هیئت علمی دانشگاه تهران نیز پس از تمجید از سمت به مزیت نسبی و شبه انحصاری سازمان سمت برای چاپ کتب علوم انسانی دانشگاهها اشاره میکند و میگوید استعدادهای آن کم نظیر و فوق العاده است که این امر باعث میشود سمت تنها در قیاس با خود نقدپذیر باشد. او همچنین به ساختار خشک و بروکراتیک سازمان سمت اشاره میکند و آن را مانعی برای اهداف آینده این سازمان میداند.
سید جواد طباطبایی عضو سابق هیئت علمی دانشگاه تهران نیز پس از نقد دو کتاب در حوزه علوم سیاسی چاپ آنها را تضییع و اتلاف امکانات و وقت دانشجو میداند و عدم انجام وظیفه درست دانشگاهها را ناشی از امثال این مهم میداند.
در ادامه برنامه زاویه مجری کارشناس برنامه از محمد رجبی دوانی این سؤال را مطرح نمود: شما بیان داشتهاید که سازمان سمت برای هماهنگی با اقتضائات زمانه چاپ و نشر را به دانشگاهها واگذار کند و به امور بر زمین مانده بپردازد. این امور بر زمین مانده چه چیزهایی هستند؟
محمد رجبی در پاسخ گفت: مسأله ای که همه مؤسسات و انتشارات دولتی با آن مواجهاند این است که خود را در حد مجموعههای انتشاراتی معمولی پایین آوردهاند. این ناشران بزرگ که از بودجه عمومی استفاده میکنند چه دولتی باشند و چه خصوصی، نوعی رقابت با ناشران خصوصی دارند. در صورتی که میتوانند به کارهایی که از انتشاراتهای خصوصی بر نمیآید یعنی تولید کتب مادر و چند جلدی که منبع و مأخذ مطالعات در علوم مختلفاند بپردازند.
رجبی با بیان این که اتفاقاً بنده در این امور بر روی ترجمه تأکید میکنم، خاطر نشان کرد: کسانی که می گویند ما نباید ترجمه کنیم فراموش کردهاند که فرهنگ و تمدن اسلامی ما محصول ۲۵۰ سال ترجمه شبانه روزی کتب یونانی، پهلوی، سانسکریت، عبری، سوریانی، آرانی و ... است. از این جا مؤلفینی به وجود آمدند که خود صاحب نظر بودند. همچون فارابی، رازی، بیرونی و دیگران.
رجبی افزود: ما باید از گفتههای دنیامطلع باشیم و این که ما چقدر عقب ماندهایم. سپس ببینیم که خودمان چه میخواهیم و آن چه که برای فردایمان در نظر داریم چیست. پیشنهاد بنده این بود که یکی به کتابهای مادر بپردازند و دیگر این که رسالههای دکتری که حرف تازه دارند و در حال حاضر دارند خاک میخورند چرا انتشارات سمت برای انتشار اینها همت نمیگذارد؟ به ویژه که اینها در مسیر دروس هستند و در آنها نظریه مطرح شده است.
در انتها مجری برنامه از حسن ملکی پرسید: سالهای اخیر به دو دلیل اهمیت ویژه دارد. یکی این که از شکل گیری شورای تحول در علوم انسانی خیلی فاصله نگرفتهایم و دوم این که در دوران مدیریت جدید سازمان سمت ممکن است ارادهای بتواند شکل بگیرد برای به روز رسانی و بهینه کردن این سازمان. اگر در این زمینه پیشنهادات مشخصی دارید بفرمایید.
ملکی عنوان کرد: با توجه به همکاری متعددم با سازمان سمت و تجربه زیسته خودم پیشنهاداتی میتوانم به این عزیزان ارائه دهم. اول این که بنده به عنوان یک دانشگاهی به این جمع بندی رسیدهام که این سازمان به یک نوع دگریسی خاصی نیاز دارد. یکی این که برنامه درسی باید جایگزین کتاب محوری شود که این مسأله یکی از معضلات اساسی سازمان است. سازمان سمت اول باید برنامه ریزی درسی کند سپس کتاب درسی تألیف کند. دوم این که به ابعاد پژوهشی کار خود بیشتر باید توجه کند. تولید علم و انعکاس آن در کتب درسی در کجا به جز سازمان سمت باید انجام شود؟ سوم این که فلسفه برنامه درسی باید در همان جا طراحی شود.
وی سپس اظهار داشت: در همین جا به نقصی که در وزارت علوم خودمان وجود دارد اشاره کنم که چون ما فلسفه آموزش عالی نداریم، فلسفه برنامه درسیمان هم مشخص نیست. چون فلسفه برنامه درسیمان مشخص نیست چه بسا برخی انتقادات وجود دارد که برخی کتب با یک جهت گیری متفاوتی تدوین شدهاند. چهارم این که به ابتکار و خلاقیت در سازمان سمت باید بیشتر بها داده شود و مکانیسمها و راهکارهایی در این راستا باید طراحی شود. راههای متفاوت و چند تألیفی کردن کتب دانشگاهی باید بیشتر ترویج شود که البته نیازمند قواعد خاص خودش است.