کد خبر 881265
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۴:۴۵

تلاش برای بقا در تار و پود هر انسانی نهفته است. به طوری که همه فعالیت‌هایی که در طول روز انجام می‌دهیم، از قانونی که وضع می‌کنیم گرفته تا فرهنگی که ساخته و جامعه‌ای که تشکیل داده‌ایم.

به گزارش مشرق، شاید به نظر می‌آید کسانی که دست به خودکشی می‌زنند نه افرادی عادی همچون ما بلکه کسانی هستند که بی هیچ ملاحظاتی دست به گرفتن جان خویش می‌زنند. اما برخلاف آنچه که به نظر می‌آید خودکشی نه معضلی فردی و انتخابی بلکه پدیده‌ای کاملا اجتماعی است. از منظر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی هنگامی خودکشی رخ می‌دهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شده و دیگر خود را عضوی از جامعه‌ نمی‌داند که این تصور همواره با احساس تنهایی، افسردگی، ناامیدی، خلا و پوچی همراه است. فردی که دست به خودکشی می‌زند معمولا با نابه‌سامانی‌ها و بی عدالتی‌های اجتماعی درگیر است و با اختلال‌های روانی و مشکلات عاطفی بسیاری مواجه است.

بیشتر بخوانید:

افزایش نرخ جنایت و خودکشی در آمریکا


عمولاً افرادی که اقدام به خودکشی می کنند دارای برخی خصوصیات رفتاری مشترک هستند؛ اغلب در سطح اقتصادی پایین جامعه قرار دارند و یا این که دچار افسردگی، اضراب مزمن و... می‌باشند. این افراد اغلب تصور می‌کنند که با مشکلی بزرگ و غیر قابل تحمل روبه رویند که تنها چاره باقی مانده مرگ است.

زنان بیشتر تمایل دارند از روش‌های غیر خشونت‌آمیز نظیر مصرف بیش از حد دارو یا اوردوز استفاده کنند. این در حالی است که مردان بیشتر به روش‌های خشونت‌آمیز نظیر شلیک گلوله یا اعدام علاقه‌مندند که احتمال منجر به مرگ آنها بالاتر است.

چرا پرداختن به خودکشی مهم است؟

عمل خودکشی اثرات و تبعات جدی‌ای در جامعه و در شبکة ارتباط اجتماعی فرد خودکشی کننده بر جای می‌گذارد. این پدیده نشان می‌دهد که نابهنجاری‌ها و مشکلات اجتماعی به حدی است که انسان‌های اطراف، در اصلاح وضعیت رخ داده ناتوان‌اند. این موضوع در جوامعی که شاهد تغییرات اجتماعی سریع (مانند رکود اقتصادی یا رشد) و یا درگیر مواجهة سنت و مدرنیته هستند و همچنین افرادی که شرایط نابه سامان اقتصادی را تجربه کرده‌اند بیشتر جلوه‌گر می‌شود. همچنین شرایط بی ثبات سیاسی و اجتماعی، رسانه‌های جمعی، فردگرایی پسامدرن و تنهاافتادگی، فشارهای ملی و قومی نیز باعث خودکشی می‌شود. ازاین رو، خودکشی به عنوان مسئله‌ای چندبعدی، با ابعاد روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته می‌شود.

بدآموزی‌های وسایل ارتباط جمعی به ویژه نمایش صحنه های خودکشی، فقر فرهنگی و محرومیت از تربیت صحیح اخلاقی و فرهنگی و عدم تقویت بنیان های دینی در افراد، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی در کشور، افزایش دامنه انحرافات اجتماعی و فقدان امنیت اجتماعی، عدم احقاق حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان؛ شهرنشینی و اضطراب های ناشی از آن؛ (۱) از جمله عوامل اجتماعی افزایش نرخ خودکشی هستند که هر یک از ما یا عزیزانمان ممکن است در طول روز با آن مواجه باشند. در چنین شرایطی که هر یک از ما در معرض این عوامل قرار داریم دیگر نمی‌توان به راحتی از کنار این پدیده گذشت.

سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی می‌میرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است .میزان این کار در مردان بالاتر از زنان بوده و احتمال خودکشی مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است.تخمین زده می‌شود که هر سال ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده رخ می‌دهد همچنیناقدام به خودکشی و خودکشی‌های ناموفق در جوانان و زنان شایع‌تر است.

اگرچه میزان خودکشی در ایران از کشورهای اروپایی کم‌تر است، ولی در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم از نظر رواج خودکشی قرار دارد. برپایه آمارها، روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی می‌کنند. بیشتر خودکشی‌ها در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله روی می‌دهد. پژوهش‌ها نشان داده‌است که در سال ۱۳۹۲ خورشیدی، به‌طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار تن ایرانی، بیش از ۶ تن در سال جان خود را با خودکشی از دست می‌دهند.مشکلات اقتصادی، بیماری‌های روانی، جبر فرهنگی، مسایل سیاسی، و فشارهای اجتماعی، برخی از سبب‌های اصلی خودکشی در کشور ایران به‌شمار می‌آیند.
 

خودکشی در کدام گروه‌های اجتماعی بیشتر اتفاق می‌افتد؟

در ایران میزان خودکشی زنان بیشتر از مردان گزارش شده است. این آمار در استانهای کرد و لرنشین بیشتر است. در این استان ها که تا حدودی دارای بافت سنتی هستند زن از خود اختیاری ندارد و مردان زنان را تحت تملک خود دارند. از نظر فرهنگی زن معمولا کارهای خانه و حتی بعضی از کارهای مردان را انجام دهند. همچنین عمدتا چندزنی و نشانه های اعمال خشونت علیه زنان در این استان ها بیشتر از سایر استان های کشوراست . (۲)

مطالعات نشان می‌دهد زنان به طور خاص مستعد مشکلات روانی نظیر افسردگی هستند که در بیشتر موارد در یک دوره زمانی پیش از خودکشی بروز می‌کند. در جوامع غربی، میزان اختلالات روانی در زنان حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد بالاتر از مردان است. کارشناسان معتقدند زنان بیش از مردان به خودکشی فکر می‌کنند. با توجه به تحقیقات صورت‌گرفته، به‌نظر می‌رسد خودکشی در بین زنان به‌ویژه زنان خانه‌دار بیشتر از مردان است که دلایل بسیاری برای این مسئله عنوان شده از جمله مشکلات خانوادگی، بیماری‌های روانی به‌ویژه افسردگی، جدایی یا بحران‌ها، نداشتن مهارت حل مسئله، ناتوانی در برقراری ارتباط و مقابله‌های ناکارآمد. اقدام به خودکشی در زنان، چهار برابر مردان اما خودکشی موفق در مردان، سه برابر زنان است. دلیل این پدیده به تفاوت انتخاب شیوه خودکشی در مردان و زنان برمی‌گردد. زنان بیشتر تمایل دارند از روش‌های غیر خشونت‌آمیز نظیر مصرف بیش از حد دارو یا اوردوز استفاده کنند. این در حالی است که مردان بیشتر به روش‌های خشونت‌آمیز نظیر شلیک گلوله یا اعدام علاقه‌مندند که احتمال منجر به مرگ آنها بالاتر است.



تاثیر سبک زندگی بر میزان خودکشی‌ها
 

همانگونه که گفته شد افزایش نرخ خودکشی رابطه تنگاتنگی با شرایط اجتماعی به‌ویژه سبک زندکی افراد دارد. به ویژه خانواده در این میان نقشی کلیدی را ایفا می‌کند. هر اندازه ارتباطات مولد و موثر در درون خانواده کاهش یابد، قطعا بر بالا رفتن انواع آسیب‌های اجتماعی از جمله خودکشی می‌تواند بسیار تاثیر گذار باشد. شاید بتوان گفت شایع ترین دلیل خودکشی، اختلافات خانوادگی است که به نوعی منعکس کننده بی‌ارتباطی و بد ارتباطی در درون یک خانواده است.

بی تفاوتی اجتماعی یکی دیگر از عوامل اصلی افزایش خودکشی در جامعه امروزی است. بسیاری از خودکشی‌ها در خفا اتفاق می‌افتند و تا مدتها ممکن است کسی از مرگ فرد با خبر نشود.تنهایی و احساس نامرئی بودن در میان جمع فرد را به نقطه‌ای می‌کشاند که بود و نبود خویش را یکی دانسته و دست به خودکشی می‌زند.

دوری از معنویات و غرق شدن در مادیات نیز یکی دیگر از دلایل روی آوردن افراد به حذف فیزیکی خویش است. زمانی که معنویت کنار می‌رود، و فرد زندگی را محدود در لذت های دنیوی می‌یاب و وقتی تمامی این لذت ها را تجربه کرد، به پوچ گرایی و افسردگی خواهد رسید. بسیاری از خودکشی‌های طبقات مرفه و بالای جامعه را همین افراد تشکیل می‌دهند.

خشونت نیز یکی از عوامل بسیار مهم در بروز خودکشی‌ها است. قرار گرفتن در معرض خشونت به طور مثال: سوء استفاده از کودکان همراه با غفلت والدین، قلدری، خشونت، تجاوز همراه با خشونت و حتی خشونت جنسی می‌تواند به افزایش افسردگی کمک کرده و برای شخص اضطراب شدید همراه با سردرگمی ایجاد کند که اگر این شرایط درمان نشود، نهایتا به خودکشی منجر می‌شود.

اگرچه در بسیاری از پژوهش‌ها گفته می‌شود که خودکشی در میان افراد مجرد بیش از افراد متاهل است بنابر گزارش وزارت بهداشت تا سال ۹۲ آمار نشان می‌دهد در افراد مجرد اقدام به خودکشی بیشتر بوده است، اما از سال ۹۲ به بعد میزان اقدام به خودکشی در افراد متاهل بیشتر شده که می‌توان اینگونه تحلیل کرد مشکلات و درگیری‌های خانوادگی و زوجین افزایش جدی یافته است.



تبعات خودکشی و اقدام به خودکشی

در هر خانواده و جامعه‌ای که خودکشی اتفاق بیفتد اطرافیان فردی که اقدام به خودکشی کرده تا مدت‌ها درگیر مشکلات و آسیب‌های فراوانی می‌شوند. خودکشی عوارض نامطلوب خانوادگی، اجتماعی و… بسیاری برجای می گذارد؛ به نوعی که این خودکشی که خود تابعی از شرایط نا به سامان زندگی فرد است می‌تواند علاوه بر تشدید وضع موجود عاملی برای شروع و یا بروز انواع بیماری‌های روانی و یا جسمی در میان اطرافیان گردد و حتی باعث متلاشی شدن خانواده و مانعی برای سیر مطلوب و طبیعی خانواده شود.

مواجهه با خودکشی دیگران با افزایش حس ترس، ناامیدی نسبت به بهبود شرایط، جا افتادن فرهنگ خودکشی و خدشه دار کردن افکار عمومی همراه است. مطالعات نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که یک بار خودکشی اتفاق می‌افتد امکان تکرار آن توسط اطرافیان نیز افزایش می‌یابد زیرا مرگ دیگری آن هم به دست خویش وضعیت تراژیکی است که تا مدت‌ها شبکه اجتماعی اطراف فرد را درگیر خویش می‌سازد و بیم آن می‌رود که به علت تاثیر گذاری این پدیده توسط اطرافیان به ویژه نوجوانان و جوانان نیز تکرار شود. خاصیت تلقینی این پدیده به اندازه‌ای است که نه تنها در مورد اطرافیان بلکه در مورد سایرین نیز تاثیرگذار است. تحقیقات نشان می دهد که انتشار نحوه خودکشی یک فرد در رسانه‌ها خصوصا اگر فرد مشهوری باشد که الگو محسوب می‌شود، در طی ده روز ابتدایی پس از انتشار خبر می‌تواند مسبب افزایش خودکشی‌های سریالی در جامعه شود.

از سوی دیگر در ایران خودکشی همراه با لکه ننگ و بدنامی است که می‌تواند به لحاظ اجتماعی باعث کاهش جایگاه و طبقه اجتماعی خانواده بازماندگان نیز گردد. در میان افرادی که اقدام به خودکشی کرده و از آن جان سالم به در می‌برند نیز این لکه ننگ به قوت خویش باقی می‌ماند. از این رو که خودکشی همواره با برچسب ناتوانی در حل مشکلات، ابتلا به مشکلات روحی و روانی، ضعف در تصمیم‌گیری و ... همراه است که او را با پیامدهایی همچون بی اعتمادی سایرین، از بین رفتن موقعیت‌های شغلی و ازدواجی(در صورت مجرد بودن) و... مواجه می‌سازد.

منبع:تبیان