کارشناسانی از اندیشکده‌های مختلف تلاش کردند راه‌های مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران را ارزیابی کنند و توصیه‌هایی برای دولت ترامپ داشته باشند.

سرویس جهان مشرق- «۱۵ سال پس از مداخله نظامی آمریکا در عراق، مهره‌های شطرنج خاورمیانه اغلب نه از سوی ایالات متحده بلکه توسط جمهوری اسلامی ایران جابجا می‌شود. هر کجا را که بنگرید، ایران را می‌بینید». این جملاتی است که گلِن کِسلر از واشینگتن‌پست، میزگرد شورای روابط خارجی را با آن آغاز می‌کند.

شورای یادشده با برگزاری میزگردی با نام «نقطه ضعف ایران» چگونگی مقابله با نفوذ ایران در منطقه به ویژه در سوریه، عراق و خلیج فارس را بررسی کرد. این میزگرد با حضور چهار کارشناس و با همکاری بنیاد هاسر (Hauser Foundation) برگزار شد و طی آن توصیه‌هایی به دولت ترامپ پیرامون تصمیم‌سازی علیه ایران ارائه شد.

فیصل ایتانی از شورای آتلانتیک، کارن یانگ از مؤسسه دولت‌های عرب خلیج (فارس)، نسیبه یونس از چتم هاوس و رای تاکی از شورای روابط خارجی کارشناسان میزگرد «نقطه ضعف ایران» را تشکیل می‌دادند.

در اینجا قصد داریم با توجه به تأثیرگذاری کارشناسان تندرو بر دولت ترامپ، خلاصه‌ای از گفته‌ها و شنیده‌های این نشست را به مخاطبان مشرق ارائه کنیم؛ به ویژه توصیه‌هایی که در این میزگرد به کاخ سفید ارائه شده است.

قطب‌بندی در کشورهای عرب منطقه

«یانگ» کشورهای عرب منطقه را به دو گروه دوست و دشمنِ ایران تقسیم می‌کند: در یک طرف عمان، قطر و کویت قرار دارد که تا حدودی روابط تجاری با ایران داشته و خواهان افزایش تخاصم نیستند اما از سوی دیگر عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی و مصر قرار دارد که البته هر یک از زاویه خاص خود در جبهه تخاصم با ایران قرار گرفته است.

یانگ به نگرانی بحرین از بی‌ثباتی داخلی در صورت افزایش روابط با ایران اشاره می‌کند اما تصریح می‌کند «اگر شما با بسیاری از قبایل شیعه در بحرین گفتگو کنید، آنها خود را بحرینی می‌دانند نه ایرانی.» وی مناقشه ایران با امارات متحده عربی را نیز تا حدودی ناشی از اختلافات امیرنشین ابوظبی با امیرنشین دوبی می‌داند و حتی مورد عربستان سعودی تأکید می‌کند ایرانیان، سعودی را دشمن شماره یک خود نمی‌دانند و اختلاف دو کشور از سویی به اختلاف ایدئولوژیک میان دو کشور و از سوی دیگر به منافع گروهی در سیاست داخلی عربستان برمی‌گردد.

کارشناس مؤسسه دولت‌های عرب خلیج (فارس) اضافه می‌کند مناقشه عربستان و قطر موجب شده شورای همکاری خلیج (فارس) فلج شود و به همین دلیل واشینگتن اصرار دارد این مناقشه پایان یابد، اما این دولت‌ها ترجیح می‌دهند مناقشه یادشده یا در زمانی که خود ترجیح می‌دهند و به شیوه خود حل کنند. از این رو ادامه یافته است.

ایران در سوریه چه می‌کند؟

به نظر فیصل ایتانی، راهبرد ایران در شامات، ایجاد یک خط مقدم در مقابل اسرائیل است. این کار در لبنان با شکل‌دادن به گروه‌های مبارز شیعی و در سوریه با ممانعت از روی‌کارآمدن یک دولت ضدشیعی انجام شده است.

ایتانی ادامه می‌دهد اسرائیل در لبنان برای مقابله با ایران پس از آزمون و خطاهای بسیار نهایتاً به نوعی مدیریت راهبردی شامل بازدارندگی در کنار حملات دوره‌ای دست یافت اما در مورد حضور ایران در سوریه میان تکرار این راهبرد یا انتخاب برخورد سخت و جنگ تمام‌عیار در تردید است.

اهداف تهران در عراق

نسیبه یونس سه هدف اصلی ایران در تعامل با عراق را یادآور می‌شود: اول اینکه عراق هیچ‌گاه دوباره به ایجاد تهدید جدی علیه ایران اقدام نخواهد کرد، زیرا جنگ تحمیلی خسارات زیادی به ایران وارد کرد.

هدف دوم ایران، پیشگیری از تبدیل عراق به جای پایی برای دولت‌های خارجی جهت اعمال فشار بر ایران است و هدف سوم به زعم او، استفاده از عراق به عنوان پایگاهی برای نفوذ سیاسی و نظامی در منطقه و همچنین برگ برنده‌ای در چانه‌زنی بین‌المللی است.

به نظر او ایران طی ۱۵ سال اخیر نفوذ خود را در عراق از طریق دیپلماسیِ قدرتمند به پیش برده و حتی با گروه‌هایی که در ابتدا به نظر می‌رسید رویکردی منفی نسبت به تهران داشته‌اند، رابطه برقرار کرده است، در حالی که آمریکا به اشتباه بر گسترش نفوذ نظامیِ خود تمرکز داشته و تلاش‌هایش برای به میدان‌آوردن ریاض نیز بی‌نتیجه بود، زیرا تا پیش از قدرت‌گرفتن بن‌سلمان، سعودی‌ها از خود می‌پرسیدند چرا باید پیوندهای خود را با یکی از دوستان ایران (یعنی عراق) تقویت کنیم و موجب تقویت آن شویم؟

البته او اضافه می‌کند رویکرد جدید ریاض با پشتیبانی ترامپ نیز فعلاً در حد پرواز مستقیم و ساخت استادیوم زیبا باقی مانده و خیلی زمان می‌برد تا عربستان بتواند با ایران در عراق رقابت کند. حتی روسیه نیز با سرمایه‌گذاری در نفت کرکوک در شرایطی که کردهای عراق پیگیر برگزاری رفراندوم بودند، اگر چه جای پایی برای یک بازیگر روس (Rosneft) در مذاکرات سیاسی عراق باز کرد اما تاریخ سیاست خارجی خود را که معمولاً مخالف حرکت‌های تجزیه‌طلبانه بوده است، زیر سؤال برد.

راهبرد ترامپ در مقابل نفوذ ایران در منطقه

«رای تاکی» راهبرد فعلی ترامپ را عقب‌راندن ایران از کشورهای مختلف می‌داند اما بر این باور است که ترامپ به اندازه کافی در راستای این راهبرد عمل نمی‌کند. به نظر او خروج آمریکا از برجام از الزامات این راهبرد بوده  و موجب خروج سرمایه‌گذاران اروپایی و ژاپنی از ایران می‌شود، اما هزینه‌های عقب‌راندن ایران بسیار بیش از این است.

به نظر او واشینگتن باید قدرت ایران را در جنگ داخلی سوریه بخشکاند، هر چند به طولانی‌شدن جنگ سوریه می‌انجامد. آمریکا باید به حملات عربستان در یمن به صورت ملموسی کمک کند و در عراق نیز با بازیگران سیاسی بیشتری وارد معامله شود تا خلأ ناشی از خارج‌کردن ایران جبران شود.

وی ادامه می‌دهد در واقع آمریکا باید به صورت جدی در جنگ سردی که در منطقه در جریان است، مشارکت کند نه اینکه صرفاً از یک جبهه حمایت کند، و الا «فقط شعار داده است».

رای تاکی تأکید می‌کند عقب‌راندن ایران به سیاستی به مراتب جنگجویانه‌تر و شدیدتر از آنچه آمریکا در قبال جمال عبدالناصر یا صدام اتخاذ کرد نیاز دارد و شامل بسیج همه منابع منطقه علیه ایرانیان، بکارگیری همه چالش‌ها برای تضعیف قدرت ایران و همچنین پیگیری تضعیف قدرت حکومت ایران در داخل کشورش است.

کارن یانگ: مداخله نظامی عربستان در ایران، به نفع همه و به ضرر عربستان است.

به نظر او در حالی که مذاکرات ایران با روسیه در سطح راهبردی دنبال می‌شود، همکاری آمریکا با ایران بر سر منافع مشترک مثلاً در افغانستان یا مانند آن صرفاً تاکتیکی بوده و به یک «آشتی راهبردی» نیانجامیده است. البته وی اضافه می‌کند با توجه به نگاه نه چندان تحسین‌آمیز دو ملت نسبت به یکدیگر و تاریخ گذشته دو کشور (مثلاً اینکه ایران از غرب برای بیرون‌راندن نیروهای شوروی بهره گرفته است) روابط تهران و مسکو فعلاً در حال «تعمیق راهبردی» است و توسعه آن نیاز به زمان و شرایط بهتری دارد.

برخورد جالب سخنرانان با دو خبر داغ

«هوارد برکوویتز» رئیس پیشین مؤسسه مطالعات خاور نزدیک که پس از یک سفر کوتاه به عربستان سعودی به نشست شورای روابط خارجی آمریکا آمده بود، دو خبر داغ از سخنان محمد بن سلمان ولیعهد سعودی برای شرکت‌کنندگان داشت:

اول اینکه عربستان در تلاش برای ایجاد تنوع در منابع درآمدیِ خود است و هزینه کامل تحصیل جوانانی که به آمریکا سفر کنند را می‌پردازد. دوم اینکه ریاض در تدارک جنگی علیه ایران است و تا کنون مصر و اردن را با خود همراه کرده، در تلاش برای حضور اسرائیل در این ائتلاف است.

کارن یانگ در مورد خبرِ اول اشاره می‌کند که عربستان پیش از این نیز برنامه بورس به آمریکا را دنبال می‌کرد اما تعداد دانشجویان بورسیه طی سال‌های اخیر کاهش یافته بود. وی در مورد خبر دوم نیز آن را بیشتر یک بلوف می‌داند زیرا به نظر او مداخله نظامی عربستان در ایران به نفع همه و به ضرر خود عربستان خواهد بود.

فیصل ایتانی نیز واقعیات منطقه را بسیار دورتر از تصور حمله عربستان به ایران دانست. وی گفت اردن در حال عادی‌سازی تجارت با سوریه است و مصر در سال‌های اخیر از ارتش سوریه با ارسال تجهیزات نظامی حمایت کرده است. حتی صدایی از بن سلمان ضبط شده است که می‌گوید هلال شمالی خاورمیانه دست ایرانیان افتاده است و ما باید هرچه می‌توانیم انجام دهیم تا آنچه باقی مانده نیز دست آنها نیافتد. ایتانی اضافه می‌کند حتی در واشینگتن نیز اراده حمله به ایران وجود ندارد، در حالی که برخی کشورهای عربی منتظرند آمریکا و اسرائیل  کاری کنند تا آنها کمکی بکنند.

جمع بندی

نکته جالب توجه در این میزگرد آن است که حتی چنین کارشناسان تندرویی نیز نه تنها امکان حمله به ایران را دور از ذهن می دانند بلکه نفوذ ایران را رو به گسترش ارزیابی می کنند. شرایط به نظر آنها به گونه ای است که آمریکا منتظر اقدام کشورهای عربی، و کشورهای عربی منتظر آمریکا هستند و تازه هر یک به نوعی تمایل خود را به برقراری رابطه با تهران نشان می دهند. تداوم این روند به انزوای عربستان می انجامد نه ایران.

منبع:

https://www.cfr.org/event/iran-fault-line

برچسب‌ها