به گزارش مشرق، رقابتهای لیگ برتر هجدهم پس از گذشت چهار هفته نکته مهمی را روایت کرده است. این نکته حائز اهمیت بازی دفاعی بیشتر تیمهای لیگ برتر است که باعث کم گل شدن بازیها و تساویهای زیاد شده است. نکته جالب توجه این است که مربیان این تیمها بازی دفاعی تیمشان را برگرفته از تیم ملی میدانند و به طور مثال عبدالله ویسی بازی تیمش را مشابه بازی تیم ملی در جام جهانی دانسته است.
جلال چراغپور در واکنش به این مسئله که بازیهای کم گل لیگ را چگونه ارزیابی میکند و آیا تشابه بازیهای لیگ برتر و تیم ملی توجیه مناسبی برای انجام بازی دفاعی است، گفت: ابتدا باید این سؤال را مطرح کنیم که آیا شکل کنونی بازیهای لیگ ارتباطی با بازی تیم ملی در جام جهانی دارد؟ در این صورت باید بگوییم در تورنمنتی که یک تیم 15 بازی رفت و برگشت دارد (در مجموع 30 بازی) با تورنمنتی که تکلیف یک تیم با سه بازی مشخص میشود، قیاس معالفارق کردهایم. هیچ قیاسی بدتر از این نیست، چون وقتی شما میتوانید 30 بازی انجام دهید، نباید انعطاف، قدرت تیمی، شکل بازی و... را با تیمی مقایسه کنید که فقط سه بازی فرصت دارد تا تکلیف خودش را مشخص کند. ضمن اینکه این تیم از سه بازی خود با یک تیم مشابه و دو تیمی بازی دارد که جزو قویترین تیمهای دنیا هستند. اساساً نباید چنین مقایسهای انجام داد.
وی افزود: مسئله دوم این است که وقتی شما 30 بازی را فشرده کرده، آن را تبدیل به سه بازی کنید و تورنمنتی چون لیگ برتر را مشابه سه بازی تیم ملی در جام جهانی بدانید، اشتباه فاحش دیگری انجام دادهاید، چون در جام جهانی تیم ملی با سه بازی با سه سبک مختلف دنیا مواجه بود، اما شما اینجا 30 بازی مقابل تیمهایی انجام میدهید که از نژاد خودتان است، سبک بازی شباهت دارد، بازیکنان یا همتیمیتان بوده یا مربیانشان همبازی سابق شما بودهاند. با این حساب قیاس با تیم ملی نه تنها فنی نیست، بلکه عامیانه هم نیست. ضمن اینکه شما وقتی تیم ملی را در اختیار دارید، بازیکنانی از یک نژاد دارید، اما در باشگاه نژاد بازیکنان از مالی، عراق، آلمان، الجزایر و سراسر دنیاست که به این ترتیب میتواند نقاط ضعف خود را با استفاده از نژادها دیگر بپوشاند، اما در تیم ملی این فرصت وجود ندارد. این دلایل نشان میدهد که شما نمیتوانید تیم باشگاهی و تیم ملی را مقایسه کنید و چون قابل قیاس نیستند، این صحبت قابل پذیرش هم نیست.
کارشناس فوتبال کشورمان با اشاره به بحث دیگری در مسائل تاکتیکی تیمها گفت: قسمت دومی که باید به آن پرداخت، این است که آیا دفاعی بازی کردن یک تیم میتواند مورد انتقاد قرار بگیرد یا نه؟ دفاعی بازی کردن از حقوق فوتبالی است و آیا تفکر دفاعی یک مربی در لیگ محکوم است یا نه؟ این سؤالها میتواند پاسخهایی هم به دنبال داشته باشد. ابتدای امر باید بگوییم فوتبال دو قسمت دارد که یک قسمت مربوط به دفاع و قسمت دیگر مربوط به حمله است. پس زمانی که حمله نمیکنید، باید دفاع کردن را بلد باشید و داشتن دانش دفاع کردن از ملزومات فوتبال است. همانطور که به طور مثال آمار میگوید درصد مالکیت توپ شما 55 درصد به 45 درصد بوده، یعنی شما 45 درصد از بازی را توپ نداشتید و مشغول دفاع کردن بودید. ممکن است ثانیه ثانیههای بدون توپ بودن شما آن 45 درصد را بسازد.
چراغپور افزود: اگر تیمی کار دفاعیاش را انجام داد، آیا باید همیشه به شکل دفاعی فوتبال بازی کند و روی دیگر فوتبال که انجام کارهای هجومی است را ارائه نکند؟ آیا زیر توپ زدن، به امید تک مهاجم بودن، منتظر اشتباه حریف شدن و... راه خوبی برای گل زدن است و آیا اینها تعریف فوتبال است؟ جواب اینجاست که قسمتی از هر بازی دفاع و قسمتی دیگر از آن حمله دارد. ما میگوییم در فوتبال چهار شکل دفاع و چهار شکل تعریف شده حمله وجود دارد. پس فوتبال هشت فاز است و امکان دارد تیمی در طول زمان بازی دفاعی «Compact Defense» را ارائه کند که این جرم نیست. یعنی دفاع فشرده که در عقب بازی میکند، اما این دفاع زمانی مورد انتقاد میشود که وقتی تیمی توپ را گرفت، توانایی حمله کردن را نداشته باشد.
این کارشناس فوتبال کشورمان اضافه کرد: انتقاد آنجایی نیست که میگویند دفاع کردید، بلکه انتقاد جایی است که میگویند چرا حملهای روی این دفاع بنا نمیشود. یکی از انتقادهای بزرگی که به تیم ملی وارد است و اکنون میتوانیم بگوییم، این است که چرا مقابل اسپانیا 20 دقیقه زودتر دست به حمله نزدیم؟ ما سه امتیاز خدادادی از بازی اول داشتیم و میتوانستیم با آن سه امتیاز هجومیتر بازی کنیم و به اصطلاح گستاخ شویم. اگر بازی ما مقابل اسپانیا زودتر باز میشد، میتوانست نتیجه دیگری رقم بخورد، اما بازهم به شدت عقب نشستیم و فقط 20 دقیقه فوتبال هجومی بازی کردیم که آن صحنهها، لایی به پیکه و... را رقم زدیم.
چراغپور تأکید کرد: برخی مربیان در لیگ برتر بازی دفاعی تیم ملی را مثال میزنند، اما نمیگویند که تیم ملی حمله هم میکرد. آلمان هم دفاع میکرد، اما روی دفاع خود حمله بنا کرده بود یا بلژیک دفاع بسیار خوبی میکرد، اما حمله هم داشت. دفاع کردن برای آنها قسمتی از فوتبال است و اندیشه دفاعی هم قسمتی از اندیشههای یک مربی محسوب میشود. مربی بدون اندیشه هجومی، فوتبال را از بین برده و اکنون لیگ ما دچار چنین معضلی شده که بازیها کم گل و با مساویهای زیاد است. مساویها تا آخر لیگ بسیار بالا خواهد بود، چون در نقل و انتقالات هم بازیکنان خوب لیگ بین بیشتر تیمها تقسیم شدهاند و بیشتر بردها ممکن است روی اتفاقات و اشتباهات به ثمر برسد.
وی با اشاره به وضعیتی که در لیگ ایجاد شده و تیمها برای کسب مساوی دست به هر کاری از جمله زمین خوردن بازیکنان به بهانه مصدومیت و وقت تلف کردن میزنند، گفت: فرض کنید که در دور رفت 15 بازی یک تیم مساوی شود و این تیم 15 امتیاز بگیرد. مسلماً چنین تیمی در انتهای جدول قرار دارد. چون طبق فرمول جدول تیمی که 30 بازی انجام بدهد و از هر بازی میانگین 2 امتیاز به اضافه یک داشته باشد (حدود 61 امتیاز) در بالای جدول قرار خواهد گرفت و تیمی که از هر بازی یک امتیاز منهای یک (حدود 29 امتیاز) کسب کند، در انتهای جدول است.
این کارشناس فوتبال خاطرنشان کرد: اگر تیمها برای مساوی بازی کنند، یعنی به سقوط نزدیک میشوند و این در لیگی است که 30 هفته دارد، اما در جام جهانی ممکن است تیمی با همان سه امتیاز و به واسطه کارت زرد کمتر به مرحله بعدی صعود کند. پس در جام جهانی بازی دفاعی مسئله صعود یک تیم را رقم میزند، اما در لیگ این اتفاق ممکن است منجر به سقوط یک تیم شود. حالا در این فرمول اگر تیمی بیش از حد معمول امتیاز بگیرد و در بالای جدول باشد، از فرمول حذف میشود و اگر تیمی هم مثل سپیدرود تا اینجای کار نتواند از چهار بازی 3 امتیاز بگیرد، در انتهای جدول از فرمول حذف خواهد شد. به اصطلاح این تیمها را آنرمال یا غیر معمول میگویند که باید به این مسئله نیز توجه داشت.