سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عقده گشایی اصلاح طلبان در ربط دادن پوشک به موشک
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «موشک و پوشک» نوشت:
«داشتن کشوری مجهز به موشک برای دفاع از کیان مرز و بوم برکسی پوشیده نیست و هر فردی که از ابتداییترین سلامت عقلی برخوردار باشد میداند که از جمله ادوات جنگی و دفاعی برای هر کشوری موشک است تا بتواند از اقتدار خود و کیان سرزمیناش دفاع شود و اجازه هرگونه تعرض و اندیشه تعرض هم به دشمنان کوچک و بزرگ ندهد؛ اما برخورداری از ادوات جنگی و داشتن سرزمینی عاری از دشمن و امنیت کافی برای زندگی به پیشنیازهایی هم احتیاج است که در صورت غفلت و بیتوجهی به هریک، خود میتواند ضدموشک باشد و امنیت را از داخل مختل کند و دشمن را برای حمله و جنگ تحریک کند و آن نیازمندیهای اساسی و روزمره اقتصادی مردم است که این روزها کسی یارای تکذیب آن را ندارد. پوشک بر وزن موشک از نوع احتیاجاتی است که امروزه مسأله جدی خانوادههای دارای کودک شده است...آری، مردم موشک را با پوشک میخواهند و انتظار دارند با سلامت گلهای لطیف خداوندی بازی نشود».
در روزهای گذشته سایت اصلاح طلب «عصر ایران» نیز در مطلبی نوشته بود: «در همه این سالها کنار ساخت موشک و غنی کردن اورانیوم و فرستادن فضاپیما به آسمان به این احتیاجات روزمره مردم فکر نکردید؟ در مورد برآورده کردن رویاهای مردم حرف نمیزنیم. دقیقاً در مورد پوشک و نوار بهداشتی سخن می گوییم. تا این اندازه معمولی و دم دستی!».
همان جماعتی که در سال ۹۲ در دروغی آشکار معیشت مردم را به صنعت هستهای گره زد و وعده داد که با برجام تمامی تحریمها به تاریخ پیوسته و همه مشکلات اعم از رکود، گرانی و بیکاری حل خواهد شد، حالا که تشت رسوایی برجام از بام افتاده و از دلار ۳۵۰۰ تومانی در سال ۹۴ به دلار ۱۴ هزار تومانی رسیدهایم، با شعبده بازی، پوشک را به موشک ربط داده است.
یکی از فعالین رسانهای در واکنش به این اقدام سخیف اصلاح طلبان نوشت: «موشک را مردانی ساختند که خود را از شیر دشمن گرفتهاند. پوشک را مردانی برای مردم تبدیل به مسئله کردند که هنوز از شیر غرب گرفته نشده بودند و با وعده رفاه و پیشرفت، امتیاز دادند و هیچ نگرفتند. خنک تراینکه دومی به جای تأمین پوشک، میگوید ما که گفتیم روزگار، روزگار پوشک است نه موشک؟!...دوگانه موشک و پوشک، حکایت مرد و نامرد است، بالغ و نابالغ، مسئولیت شناس و مسئولیت گریز»
یکی دیگر از فعالین رسانهای نیز در مطلبی نوشت: «قرار بود برجام نه تنها مشکل پوشک و نوار بهداشتی که مشکل آب خوردن و اشتغال و سرمایه گذاری و محیط زیست را هم حل کند. چه شده که امروز برجام توان تأمین پوشک بچه مردم را هم ندارد؟!».
** رویکرد تنش زدایی دولت سازندگی، الگو نبود، عبرت آموز بود
محمد هاشمی در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:
«مرحوم هاشمی...در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی استراتژی تنشزدایی را دنبال میکرد...بعد از پذیرش قطعنامه کشورهای جهان رابطه خوبی با ما نداشتند اما بعد از جنگ رویکرد مثبت نشان دادند و آقای هاشمی هم از این فرصت بخوبی استفاده کرد تحت عنوان راهبرد تنشزدایی و روابط و همزیستی مسالمتآمیز و روابط خصمانه برخی کشورها از جمله همسایگان را تبدیل به روابط دوستانه کرد...در مقابل کشورهای اروپایی هم همین سیاست را در پیش گرفت و آنها هم به ایران کمک کردند و از جمله وامهایی با سود اندک به ایران دادند که در امر بازسازی کشور بسیار مفید و لازم بود. علاوه بر آن همکاریهای صنعتی، علمی و آموزشی و تجاری هم گسترش یافت».
برخلاف اظهارات «محمد هاشمی» درخصوص تنش زدایی در دولت سازندگی، به جرأت باید گفت که رویکرد تنش زدایی دولت سازندگی، نه تنها الگو نبود، بلکه عبرت آموز بود.
هاشمی رفسنجانی و دولتمردانش در فاصله زمانی سال ۶۸ تا ۷۶ بر این باور بودند که تمرکز روی حوزه سیاست خارجی، میتواند قطار توسعه اقتصادی را به حرکت دربیاورد، بنابراین باید از دشمنتراشی با خارجیها حذر کرد تا بلکه با این سیاست، سیل منابع خارجی برای امر توسعه به داخل کشور سرازیر شود.
هاشمی رفسنجانی همان ایام در سخنانی گفت: «یک جایی هست که آدم بدون دلیل، برای خودش دشمن و درگیری ایجاد میکند که امکاناتی که باید صرف سازندگی شود، بخواهد صرف درگیری شود». در همین راستا سیاست «تنشزدایی با اروپا» در دولت سازندگی کلید خورد. رویکردی که از سوی اروپاییها به «گفتوگوهای انتقادی» تعبیر شد.
دولت هاشمی برای پیشبرد نسخه توسعهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول موسوم به «سیاست تعدیل ساختاری»، برای جذب سرمایه خارجی در حوزه سیاست خارجی راهبرد «تنشزدایی» را در پیش گرفته بود.
در لوای همین سیاست، دولت وقت تن به گفتوگوهایی با اروپا داد که به «گفتوگوی انتقادی» معروف شد و قرار بود که دو طرف گلایهها و انتقادات خود را از یکدیگر مطرح کنند تا زمینه برای روابط نزدیکتر فراهم شود؛ اما در عمل این گفتوگوها که میبایست علیالاصول دوجانبه باشد، به واسطه رویکرد اشتباه دستگاه دیپلماسی وقت ما، تبدیل به انتقاد یکطرفه اروپاییها از ما شد. در واقع، اروپاییها با سوءاستفاده از رویکرد دولت وقت که به هوای وعده و وعیدهای مالی کشورهای اروپایی شکل گرفته بود، قصد داشتند گام به گام جلوتر بیایند و جمهوری اسلامی ایران را به مصالحه بر سر اصول وادار کنند. این البته همان سناریویی است که همین امروز هم از جانب اروپاییها در حال پیگیری است.
در اواسط دهه ۷۰، نتیجه ۸ سال گفتوگوی به اصطلاح انتقادی اروپاییها با ایران به آنجا رسید که در پی اعلام رأی دادگاه رسیدگی به ترور چند چهره معارض کرد در رستوران میکونوس در آلمان که بدون هیچ مدرک و شاهد متقنی مقامات ارشد جمهوری اسلامی را به دست داشتن در آن ماجرا متهم کرد، همه کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ، سفرای خود را بدون تعیین تاریخی برای برگشت، از تهران فراخواندند.
رهبر معظم انقلاب که از ابتدا نظر خوبی به مسئله گفتوگوی انتقادی نداشتند، در همان زمان در چند سخنرانی خود، دورویی و بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن اروپا را مطرح کردند.
مقام معظم رهبری در واکنش به اقدام توهینآمیز و گستاخانه کشورهای اروپایی تاکید کردند: «مگر کسی اهمیت میدهد که اینها چه گفتهاند؟ از حالا به بعد هم بایستی با کمال قدرت عمل کند و در مرحله اول، سفیر آلمان را فعلاً تا مدتی نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که میخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها میخواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنها، هیچ عجلهای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه که عزت اسلامی اقتضا میکند - همان طور که همیشه گفتهایم - همانگونه عمل کنند».
نتیجه این رویکرد مقتدرانه این بود که به فاصله کوتاهی همه سفرای اروپایی که با توپ پر رفته بودند، با خفت و دست از پا درازتر بازگشتند و پیرو منویات رهبر معظم انقلاب، سفیر آلمان آخرین سفیر اروپایی بود که با فاصله زمانی از دیگران به تهران بازگشت.
** سلفی حقارت تَکرار شد!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «خداحافظ فدریکا» نوشت:
«"فدریکا موگرینی" از اتحادیه اروپا میرود...رفتن موگرینی قطعاً هم برای برجام و هم برای ایران یک ضایعه بزرگ است...ایران به اندازه کافی نتوانست قدر باغبان نهال برجام را بداند. بعضاً بی محلیهایی به او کردیم و اینها باعث شد تا بعد از خروج آمریکا از برجام، موگرینی در راه تداوم برجام حس تنهایی کند»
این روزنامه اصلاح طلب در بخش دیگری از این مطلب نوشت:
«بانوی ایتالیایی سیاستمدار، او که شهره بود به مبارزه با نژادپرستی و آپارتاید، وقتی جا پای کاترین اشتون گذاشت ورق برگشت. قدمش خوش یمن بود. او که آمد دولت روحانی دلش نرمش خواست و راه باز شد برای مذاکره...فدریکا موگرینی جوان با آن استایل های خاص و لبخندهای امیدوارکننده، باب جدیدی از مذاکرات هستهای را گشود که بعد از دو سال سرانجامش شد برجام».
گفتنی است بهمن ۹۵ «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اظهارنظری با اشاره به برنامه موشکی ایران و نفوذ منطقهای کشورمان تاکید کرد که «تحریمهای اروپا در برخی موارد شدیدتر از تحریمهای آمریکا است».
علاوه بر این در مهرماه ۹۵ دادگاهی در اتحادیه اروپایی حکم تحریم سنگینی علیه شرکت ملی نفتکش کشورمان وضع کرد که تا ۳۰ سال غیرقابل لغو است و حتی شامل سهامداران این شرکت از جمله شستا و صندوق بازنشستگی نفت نیز میشود.
همچنین تیرماه ۹۶ و در حالی که ظریف در اروپا و در دیدارهای خارجی با سران سه کشور آلمان، ایتالیا و فرانسه بود، اتحادیه اروپا لیست جدیدی از افراد و نهادهای تحریمی در ایران را که در فعالیتهای هستهای و موشکی نقش دارند، اعلام کرد.
اردیبهشت ۹۷ «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پاسخ به سؤالی درخصوص ارائه تضمین از سوی اروپا به ایران برای اجرای تعهدات برجامی گفت: تضمین نمیدهیم!
بزک مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توسط این روزنامه اصلاح طلب در حالی است که موگرینی کوچکترین اقدامی برای دست یافتن ایران به حقوق برجامی خود انجام نداد. چندی پیش موگرینی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا به تعهدات خود در برجام پایبند است، فقط خندید و گفت: سؤال بعد!
کمیسیون مشترک برجام به ریاست موگرینی تاکنون هیچگاه اعتراض ایران درباره نقض برجام توسط آمریکا را وارد ندانسته و مدعی شده است که همه طف های برجام از جمله آمریکا تاکنون به تعهدات خود پایبند بوده است!
رفتار حقارت آمیز این روزنامه اصلاح طلب، یادآور رفتار زشت نمانیدگان در مرداد ۹۶ برای گرفتن سلفی با موگرینی است.
مرداد ۹۶ تلاشهای حقارت آمیز تعدادی از نمایندگان مجلس- که اکثریت مطلق آنان عضو لیست امید بودند- برای گرفتن عکس یادگاری با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بازخورد بسیار وسیعی در افکار عمومی داشت. رفتار عجیب و تأسف بار نمایندگان لیست امید برای گرفتن عکس سلفی با موگرینی، آنهم از سوی اعضای فراکسیونی که مدعی بود به دیپلماسی آشنا است و زبان و ارتباطات جهانی را میداند و بهتر از رقیبان خودش میتواند با دنیا تعامل کند، بیانگر این حقیقت بود که این جماعت حتی با بدیهیات اولیه رفتارهای سیاستمداری، آن هم در حد نماینده مجلس نیز آشنا نیستند.
** دلار ۱۴ هزارتومانی و سکوت دولتمردان!
روزنامه جهان صنعت در گزارشی نوشت:
«بازار ارز افسارگسیخته بر مسیر افزایشی پیش میرود؛ نه از خرید و فروش و معاملات واقعی خبری است و نه نشانهای از نیروهای عرضه و تقاضا به چشم میخورد؛ گویی تنها دستهای نامرئی دولت است که فرمان سیاستی بازار را میچرخاند تا قیمتها زیر سایه سکوت مسوولان، به تاختن ادامه دهند؛ اما به راستی در بازار اقتصادی کشور چه میگذرد؟ دقیقاً یک ماه پیش بود که سیاستگذار جدید بانک مرکزی که به تازگی بر صندلی ریاست این بانک تکیه زده بود از بسته جدی ارزیاش رونمایی کرد و نوید روزهای خوشی را به معاملهگران بازار ارزی میداد؛ قیمتها تا آن زمان در بدترین حالت در کانال ۱۰ هزار تومانی جا خوش کرده بودند و گویی خیال افزایشهای بیشتری در بازار نداشتند. امروز اما در پس تمام سیاستگذاریهای جدید بانک مرکزی، باز هم باید شاهد خبرهایی نگرانکننده از افزایش قیمتهای افسارگسیخته در بازار ارزیمان باشیم. به راستی قیمتهای زیر ۱۰ هزار تومانی که رییس کل جدید نوید آن را میداد کجا و قیمتهای ۱۴ هزار تومانی که امروز در بازار میبینیم کجا!».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«بررسیهای میدانی خبرنگار «جهان صنعت» هم به روشنی بیان میکند که افزایش قیمتهای بازار ناشی از معاملات ارزی نیست و تنها نایاب شدن ارز و کمبود عرضه است که به رشد بیشتر قیمتها دامن میزند... اگر تا پیش از این، سیاستگذاریهای دولت برای بهبود اوضاع بازار ارز را دلیل اصلی چنین نابسامانیهایی میدانستیم، امروز دیگر کار از سیاستگذاری و چارهاندیشیهای آنان نیز گذشته و به نظر میرسد این بار دیگر خود دولت است که به دنبال بهرهکشی از شرایط موجود است».
گفتنی است در فضای هیجانی انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ روزنامههای اصلاحطلب از تاکتیکهای جنگ روانی بسیاری برای تخریب کاندیدای رقیب استفاده میکردند. در این جهت علاوه بر اینکه گفته میشد رقیب حسن روحانی اگر انتخاب شود آزادیهای مدنی را محدود میکند و حتی در خیابانها دیوار میکشد (که از نظر عقلی بسیار موضوع غیرقابل باوری است) روزنامههای اصلاحطلب به وخیم شدن وضعیت اقتصاد کشور با رایآوری کاندیدای رقیب اشاره میکردند.
در همین راستا یکی از روزنامههای اصلاح طلب با طرح این سؤال در تیتر خود که «پیروزی قالیباف یا رئیسی قیمت دلار را به کجا میبرد؟» نوشته بود: «با جمعبندی این موارد میتوان انتظار داشت در صورت انتخاب آقایان رئیسی یا قالیباف به عنوان رئیسجمهور آینده ایران، فارغ از گرایشهای سیاسیشان ما دوباره شاهد نوسانات و تنش بالا همانند سالهای ۹۰ و ۹۱ در بازار ارز کشور باشیم و نظام ارزی ایران همچنان چند نرخی باقی میماند و به نظر نگارنده در سناریوی انتخاب یکی از این دو کاندیدا به عنوان رئیسجمهور آینده ایران، قیمت دلار به سرعت افزایش یافته و در پایان همین سال ۱۳۹۶ به راحتی میتواند بالای قیمت ۵۰۰۰ تومان قرار گیرد».