به گزارش مشرق، مراسم تشییع پیکرهای مطهر 135 شهید گمنام با حضور گسترده و پرشور مردم شهید پرور تهران، خانواده های شهدا و ایثارگران و برخی از مسئولان لشکری و کشوری برگزار شد و پیکرهای 135 لاله از سفربرگشته با شور حسینی و انقلابی از مقابل دانشگاه تهران به سمت معراج شهدا تشییع شدند.
این شهدا در طی عملیات های اخیر تفحص توسط کمیته جست و جوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده که 17 پیکر شناسایی شده بودند. از این 17 شهید، 7 شهید متعلق به تهران و مابقی شهدا برای استان های آذربایجان شرقی، اصفهان، خراسان رضوی، خوزستان، فارس، کرمان، کرمانشاه، مازندران هستند که در روز 26 شهریور ماه در شهرستان های خود تشییع خواهند شد. این 135 شهید در عملیات های کربلای 5، والفجر 8، والفجر 1 در مناطق شلمچه، شرهانی، جزیره بوارین و نفت شهر و سومار بوده اند.
در این مراسم، وقتی تریلی حامل پیکرهای 135 شهید گمنام از مقابل دانشگاه تهران به سمت چهارراه کالج به حرکت درآمد، هر لحظه بر تعداد تشییع کنندگان افزوده می شد. هوا روبه گرمی می رفت، اما برای راهیان شهدا اهمیتی نداشت. از هر گروه سنی در این مراسم شرکت کرده بودند. راه شهدا پیر و جوان ندارد و هر کسی که پیام آنها را درک کرده باشد در این راه همقدم می شود. خیلی از خانواده ها با فرزندان کوچکی که در آغوش گرفته یا در کالسکه قرار داده، آمده بودند. جانبازانی که خود را جامانده قافله شهدا می دانند با شور و اشتیاق فراوانی به دیدار همرزمان خود آمده بودند. نسل سوم انقلاب با این که جنگ را ندیده اند، آماده تر از همیشه در این تشییع که می توان گفت رزمایش شهدا بود، شرکت کرده بودند.
در این میان مادران و پدران شهدا هم با تن خسته اما روحی استوار و مقاوم برای بدرقه پیکرهای همرزمان فرزندانشان آمده بودند. اما در این میان مثل سایر تشییع شهدای گمنام، مادران چشم انتظار با درآغوش گرفتن قاب عکس پسر خود دیده می شدند. مادرانی که در تمام تشییع شهدای گمنام شرکت می کنند و پسر گم گشته خود را در میان لاله های از سفر برگشته جست و جو می کنند.
سال 66 به جبهه رفت و دیگر برنگشت
«فاطمه حمدی» مادر شهید گمنام«مظفر بخشی»که 31 سال چشم انتظار پسرش است، در گفت و گو با تسنیم چنین می گوید:«پسرم بسیجی و 17 ساله بود که به جبهه رفت. اولین مرتبه سال 65 رفت که برگشت، اما سال 66 که به جبهه رفت، دیگر برنگشت و خبری از او نداریم. آخرین نامه ای که برای ما فرستاد، نوشته بود که در باختران هستم.»
مادر شهید گمنام:هنوز برای پسرم مراسم نگرفته ام
این مادر چشم انتظار که شهادت پسرش را همچنان باور ندارد، می گوید:«برای پسرم هنوز مراسم نگرفته ام، فقط ایام فاطمیه که می شود به نیت حضرت زهرا(س) و پسرم سه روز در خانه مراسم می گیرم و متوسل به خانم می شوم و از ایشان صبر می گیرم. چشم انتظاری سخت است و توکل بر خدا کرده ام. هر وقت شهدای گمنام را می آورند و متوجه می شوم، به تشییع آنها می آیم و با آنها حرف می زنم، اما تمام تنم می لرزد و تپش قلب می گیرم. همیشه حس می کنم بچه ام در بین این ها است. به حضرت زهرا متوسل می شوم می گویم قبر شما هم گمنام است، همه این شهدا خاک پای شما هستند.»
این مادر شهید گمنام می گوید:«پسرم در ایام عاشورا به جبهه اعزام شد و به خدا گفته ام اگر دوست دارد گمنام بماند، من راضی هستم. تا به حال معراج شهدا نرفته ام، یعنی تا نزدیک در معراج رفته ام، اما داخل نشده ام چون تنها بوده ام و دلم نیامده که بروم، اما امروز می خواهم بروم.»
مطیع رهبر هستیم تا پرچم انقلاب به دست امام زمان برسد
«خیرالله سعادت آگاه» جانباز 56 درصد و برادر دو شهید، درباره حضور خود در مراسم تشییع، چنین می گوید:«دو برادرم به نام های سیدمحمود و سید نعمت الله در مناطق عملیاتی مهران و پنجوین به شهادت رسیدند. من برادر بزرگتر بودم و در منطقه شلمچه پیک اطلاعاتی بودم که خبر شهادت یکی از برادرانم را دادند که گفتم خب شهید شده است دیگر که بعدا به عقب آمدم و زمینه را برای حضور برادر شهیدم در محله آماده کردم.طبق فرمایش رهبری تا خون در رگ داریم، فدای این نظام هستیم. یک الله اکبر به امام خمینی (ره) گفتیم که باید راهش را ادامه دهیم و پشتیبان و مطیع امر رهبری باشیم تا ان شالله حضرت آقا پرچم این انقلاب را به دست امام زمان(عج) برساند.»
نوجوانی که سربند مظلوم مقتدر بر سر و کفن بر تن داشت
«علی تیموری» نوجوان 18 ساله ای که در این مراسم سربند «مظلوم مقتدر» را بر پیشانی خود بسته، کفن بر تن کرده بود و به مهمان های شهدا، آب می داد، می گوید:«ما در بین رفقای انقلابی رشد و مطالعات بسیاری کرده ایم. همیشه حرف های رهبرمان را گوش می دهیم و پای کار هستیم. گروه ما همه سربند مظلوم مقتدر بسته اند تا نشان دهیم همانظور که نظام ما مقتدر است، اما مظلوم واقع شده است. برای انتخاب این شعار هم مطالعه کرده ایم. امام حسین (ع) هم در عین اقتدار، مظلوم بودند. ما همه کفن بر تن کرده ایم و آماده شهادت هستیم و هر زمان که لازم باشد جانمان را فدای نظام اسلامی می کنیم.»
کفن پوشیده ام تا بگویم آماده دفاع و شهادت هستم
«حبیبه سادات سجادی» که او نیز کفن بر تن کرده بود درباره حضور خود می گوید:«من راننده تریلی هستم و وظیفه خود دانستم که به تشییع شهدایی بیایم که برای وطن و اسلام رفتند. من برای شهادت آمده ام و امروز هم کفن پوشیده ام تا بگویم آماده دفاع هستم. ما راه شهدا را ادامه می دهیم.»
پیام شهدا این است که ولایت پذیر باشیم
«ابوالحسن تقی زاده» یکی دیگر از تشییع کنندگان 135 شهید گمنام بود که با دختر 6 ماهه خود به این مراسم آمده بود، درخصوص حضورش در چنین مراسمی می گوید:«شهدا به گردن ما حق دارند و هر زمان که به تشییع آنها می آیم حس خوب داشته و انرژی می گیرم.پیام شهدا این است که ولایت پذیر و ولایی باشیم.»
حاشا که تو را به جرعه ای بفروشم
در بین تشییع کنندگان گروهی از نوجوان ها و جوان های کفن پوشی دیده می شد که از مساجد غرب تهران آمده بودند.«ابوالفضل رفیعا» سرپرست این گروه درباره شرکت در مراسم تشییع شهدا می گوید:«این گروه که حدود 40 نفر هستند به نمایندگی از سایر دوستانشان آمده اند. این بچه ها از چندین مسجد غرب تهران دور هم جمع می شوند و محور فعالیت های آنها به توصیه حضرت آقا، قرآن است و هر سال ایام محرم و فاطمیه شعاری انتخاب می کنند. بچه ها امروز کفن بر تن کرده اند که روی آنها نوشته شده:«حاشا که تو را به جرعه ای بفروشم». شهدا نیز با همین تفکر و اعتقاد به ولایت رفتند و شهید شدند.»
باید ایستادگی کنیم
این جوان در ادامه می گوید:«این بچه ها زمان جنگ نبوده اند اما راهیان نور شرکت کرده اند و کتاب های سیره شهدا را خوانده و روایت شهدا را شنیده اند و در مراسم های مختلف شهدا شرکت می کنند و انس بسیار عمیقی با آنها دارند. همه بدانند وقتی تمام غرب و استکبار مقابل ما می ایستد یعنی ما قوی شده ایم. وقتی به خدا تکیه کرده و مقاومت کنیم همانطور که خدا وعده داده است پیروز می شویم و امید به رحمت پروردگار داریم. الان با توجه به جنگ اقتصادی، حضرت آقا امیدوارتر از همیشه صحبت می کنند. مردم بدانند که شهدا نیز همینطور بودند و جلوی قدرتمندان جهان ایستادند و با دست خالی مقاومت کردند، ما هم باید ایستادگی کنیم.»