کد خبر 89394
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۶

هنگامی که غبار فتنه فضای جنگ صفین را فرا گرفته بود و دو لشکر امیرالؤمنین علی علیه‌السلام و معاویه در روبروی هم قرار گرفته بودند، حضور عمار یاسر در سپاه امام علی علیه‌السلام به عنوان شاخص حق می‌درخشید و در ایجاد افزایش بصیرت نقش مؤثری را ایفا می‌کرد

به گزارش مشرق به نقل از فارس، هنگامی که غبار فتنه فضای جنگ صفین را فرا گرفته بود و دو لشکر امیرالؤمنین علی علیه‌السلام و معاویه در روبروی هم قرار گرفته بودند، حضور عمار یاسر در سپاه امام علی علیه‌السلام به عنوان شاخص حق می‌درخشید و در ایجاد افزایش بصیرت نقش مؤثری را ایفا می‌کرد، البته جای بسی شگفتی است که چرا برخی از افراد با وجود تاکید رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بر جایگاه علی بن ابیطالب علیه‌السلام، بر حضور عمار یاسر در کدامین سپاه را ملاک حقیقت قرار داده بودند، ولایت را کنار گذاشته بودند و به فرع چنگ می‌زدند، اما با این حال نباید از نقش ممتاز عمار یاسر صحابی خاص نبی اکرم (ص) در کنار زدن غبار فتنه غافل ماند، چرا که در آن شرایط ولایت نیاز به یارانی داشت که در حمایت از حقانیت اسلام سینه سپر کنند و با جانفشانی‌های خود دیگران را متوجه شرایط موجود کنند و با روشنگرانی‌های خود فضای ملتهب جامعه را آرام سازند.

ایمان با گوشت و خون عمار عجین شده بود

عمار یاسر آن یار صدیق اسلام حدود 57 سال قبل از هجرت پیامبر در قبیله بنی مخزوم به دنیا آمد. پدرش یاسر و مادرش سمیه از مسلمانان پیشگام و اولین شهیدان اسلام بودند، در حدود 48 سالگی در خانه ارقم اسلام آورد و در این راه تمام آزارها و شکنجه‌ها را به جان خرید، مشرکان بت‌پرست مکه، مستضعفان مسلمان شده شهر را هم ‌چون عمار، بلال و صهیب را شکنجه می‌کردند و گاهی آنان را برهنه کرده، برابر تابش آفتاب سوزان حجاز روی ریگ‌های داغ می‌خواباندند و کتک می‌زدند، گاهی زره فولادین بر بدن آنان می‌پوشاندند و آنها را در هنگام ظهر در برابر تابش آفتاب قرار می‌دادند و گاهی نیز تخته سنگی بزرگ روی سینه آنها می‌نهادند تا از این طریق آنان را وادار سازند از آیین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دست بکشند.
فشار شکنجه‌ها به حدی بود که عمار در برابر خواسته‌های مشرکین برای ستایش بت‌های «لات» و «عُزی» و بدگویی از پیامبر(ص) تسلیم شد، پس از این جریان نزد رسول خدا(ص) شتافت و در حالی که به شدت می‌گریست، چنین گفت: «چیزی به زبان راندم که دلم بر خلاف آن است و بر ایمانم سخت استوارم»، پیامبر(ص)
با دست پر مهرش اشک از چشمان عمار زدود و فرمود «اگر بار دیگر تو را آزار دادند و خواستند که به من ناسزا گویی، همان را انجام بده»، به این ترتیب عمار با عمل کردن به تقیه که ریشه قرآنی دارد و مورد سفارش اکید
امامان معصوم علیهم‌السلام است، خود را از آزار قریش رهانید. برخی او را به خاطر این کار و تسلیم ظاهری در برابر کفار، سرزنش کرده و کافر دانستند، این سخنان به گوش رسول خاتم (ص) رسید، فرمود: «چنین نیست، بلکه سراپای وجود عمار را ایمان فرا گرفته و با گوشت و خون او آمیخته است».