کد خبر 895248
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۴

پنجشنبه این هفته، هشتاد و هشتمین دربی برگزار می‌شود، مسابقه‌ای که از یک لحاظ با تمام دربی‌های پیش از آن متفاوت است و قرار است برای اولین بار قانون محدودیت ۱۰ درصدی برای تماشاگران میهمان اجرایی شود.

به گزارش مشرق، سازمان لیگ رسما از اجرای قانون خبر داده و تاکنون مخالفت جدی با این اتفاق از سوی هیچ شخص یا نهادی مطرح نشده است. بازیکنان تجربه بازی در ورزشگاه پر از تماشاگر رقیب را در این بازی نداشته‌اند و تصور اینکه جمعیت عظیم پرسپولیسی‌های تهران و سراسر ایران در یک دربی کاملا رسمی و حیثیتی برای اولین بار در تاریخ به اختیار خود و نه به اجبار در خانه بنشینند و تکان نخورند موهای بدن را سیخ می‌کند!

حالا که با تجربه جدیدی روبرو هستیم سناریوهای مختلف پیش رو و راهکار برخورد با هرکدام را مرور می‌کنیم تا زمان مواجه شدن با شرایط غیرمنتظره به جای شوکه شدن بدانیم چه باید بکنیم.

اول؛ تماشاگران نیایند، قانون دقیقا رعایت شود

اگر فرهنگ سازی به شکل عمیق و با تبلیغات گسترده انجام شود این محتمل‌ترین سناریو خواهد بود و تماشاگران میهمان قید تماشای یک بازی را می‌زنند و حداکثر همان ۱۰ درصد در ورزشگاه حاضر خواهند بود. در این شرایط تنها دغدغه موجود تامین امنیت معدود تماشاگران میهمان است که با افرایش تعداد ماموران و نگه داشتن آنها تا زمان تخلیه کامل ورزشگاه از تماشاگران رقیب قابل تامین است‌.

مکانیزم اصلی سازمان لیگ برای رسیدن به این هدف تا این لحظه تنها خواهش و تمنا بوده و سعید فتاحی شب گذشته در گفت و گوی تلویزیونی خود صراحتا از تماشاگران پرسپولیس خواهش کرد به ورزشگاه نیایند تا بازی بدون مشکل برگزار شود.

دوم؛ تماشاگران بیایند، آشکار حاضر شوند

یکی دیگر از سناریوهای محتمل این است که قانون نصفه و نیمه اجرا شود و همان طور که سعید فتاحی گفته اگر سکوها یک ساعت قبل از بازی خالی ماند به تماشاگران تیم رقیب اختصاص پیدا می‌کند. با این توجیه که اولین تجربه برگزاری است، تقسیم ۹۰ به ۱۰ عملا کمرنگ شده و احتمالا شاهد غلبه حداکثر ۶۰ تا ۶۵ درصدی حامیان میزبان بوده و دربی کم دردسری را شاهد خواهیم بود. البته از سعید فتاحی باید پرسید مکانیزم منتظر نگه داشتن جمعیتی که ساعت‌ها پشت در مانده‌اند تا یک ساعت قبل از بازی برسد چه خواهد بود و چه تضمینی وجود دارد با حضور این جماعت خسته و عاصی فاجعه رخ ندهد.

یک راه منطقی پیش روی مسئولان این است به جای توصیه به خانه نشینی، فکری به حال جماعتی که یک سال را با خیال این بازی سر کرده و الان از حضور در ورزشگاه محروم شده‌اند، بکنند. نصب نمایشگر برای تماشای دسته جمعی بازی در مکان‌های مختلف حتی داخل مجموعه آزادی و سالن ۱۲ هزار نفری آن می‌تواند ایده جالبی باشد تا نیمه همیشه محروم از حضور در ورزشگاه یعنی زنان هم به این بازی نزدیک‌تر شوند.

سوم؛ تماشاگران بیایند، مخفیانه وارد شوند

یک اتفاق کاملا متحمل دیگر این است که بلیت‌های کم تعداد میهمان در همان دقایق اولیه فروخته می‌شود و یقینا شاهد طرفدارانی خواهیم بود که بلیت جایگاه‌های تماشاگران رقیب را خریداری می‌کنند و با پخش شدن لابه‌لای جمعیت مخالف از شدت زهر طرفداری آنها کاسته می‌شود. این تازه اول ماجراست و باید دعا کنیم کار به جاهای باریک نکشد و درگیری خونین ببن هواداران نفوذ کرده با حامیان تیم رقیب در این جایگاه‌ها رخ ندهد. عامل نتیجه نقش موثری در تشدید حواشی مسابقه داشته و یک مسابقه بدون فراز و فرود تفاوتی ندارد در یک ورزشگاه خالی برگزار شود یا مملو از جمعیت و اگر این بازی از لحظات دراماتیک خالی باشد اهمیت تقسیم ۹۰ به ۱۰ ورزشگاه هم به حاشیه می‌رود.

تنها راه مواجهه با این معضل این است که باشگاه قویا روی شناسایی هواداران خود تاکید کند و صرفا به آن دسته از طرفدارانی بلیت بفروشد که پیش از این هواداری‌شان را به روش‌های گوناگون از دریافت کارت هوادارای تا عضویت در سامانه هواداری اثبات کرده‌اند. در این میان البته باید اعضای جدید را مستثنی کرد چراکه واضح است برای متقاضی بلیت این بازی حیثبتی چندان دشوار نیست چند روز عضو سامانه پیامکی تیم رقیب شود!

شاید این پیشنهادها ناپخته باشد اما اینکه مسئولان برگزاری لیگ بدون هیچ پیش‌زمینه و برنامه‌ریزی صرفا می‌خواهند بازی را با قانون جدید برگزار کنند منطقی نبوده و نوعی رفع تکلیف به نظر می‌رسد. توالی رخداد حوادث ناگوار در ورزشگاه‌ها در فصل اخیر باعث شده این تصمیم سازمان لیگ بمثابه شمشیر دولبه‌ای باشد که اگر با موفقیت به سرانجام برسد برگ برنده بزرگی برای مواجهه با منتقدان خواهد بود و اگر به شکست بینجامد تا مدت‌ها حواشی آن دامنگیر مسئولان خواهد بود.

همه اینها البته تحلیل‌های مقطعی است و کسی نیست که نداند راه حرفه‌ای شدن فوتبال و باشگاه‌ها از مسیر مستقل شدن، ساخت استادیوم اختصاصی، پیش‌فروش بلیت‌های کل فصل و امثال این برنامه‌های زیرساختی و بلند مدت می‌گذرد که فکر کردن به آن برای ما با مدیرانی با متوسط عمر شش ماهه چیزی شبیه شوخی شده است.

منبع: وب سایت برنامه نود